کرسی داریم، اما بلد نیستیم از آن استفاده کنیم/ چرا وقتی آرامکو موشک خورد، نبود امنیت مطرح نشد؟
به گزارش خبرگزاري رسا، تصمیم کنفدراسیون فوتبال آسیا مبنیبر منع تیمهای ایرانی از میزبانی در لیگ قهرمانان آسیا به موضوع روز فوتبال ایران تبدیل شده و طی یکی دو روز گذشته همهجا صحبت از این موضوع است که آیا تیمهای ایرانی با وجود بازی در کشور ثالث باید در لیگ قهرمانان فصل 2020 حضور داشته باشند یا این رقابتها را تحریم کنند. برخی میگویند به خاطر محرومیت و جرایم احتمالی نباید از حضور در این تورنمنت انصراف دهیم، اما برخی دیگر تاکید دارند که سکوت درباره این تصمیم ناجوانمردانه نهتنها به نفع فوتبال ما که به نفع ورزش ما هم نیست. کارشناس ارشد فیفا در مدیریت و حقوق ورزش نیز جزء نفراتی است که میگوید ایران باید حتما به این مساله واکنش نشان دهد. گفتوگوی «فرهیختگان» با امیر صدیقی را در ادامه میخوانید.
ابتدا درخصوص اتفاقی که رخ داده، صحبت کنید.
قطعا AFC بر طبق آنچه اعلام کرده؛ یعنی بر مبنای تقاضای تیمهای دیگر موضوع را در کمیته مسابقات مطرح کرده و این کمیته تصمیم گرفته بازیها در مراحل پلیآف و گروهی برای تیمهای ایرانی در زمین بیطرف انجام شود. این تصمیم حالا باید در هیاترئیسه کنفدراسیون فوتبال آسیا درصورت مصوب شدن، اجرایی شود و آن زمان به صورت رسمی نیز تیمهای ایرانی حق میزبانی نخواهند داشت.
پس با این اوصاف منع کشورها از حق میزبانی میتواند جنبه تنبیهی داشته باشد.
درست است. اصولا منع کشورها از حق میزبانی یک نوع تنبیه است تا اینکه یک اقدام پیشگیرانه باشد و بارها شنیدهاید که فلان تیم از حضور هوادارانش محروم شده. از سوی دیگر استدلالی که کنفدراسیون فوتبال آسیا نیز برای این موضوع در نظر گرفته، خیلی قوی و درست نیست، چراکه امنیت یک کشور موضوعی نیست که توسط یک کنفدراسیون ورزشی مورد ارزیابی قرار بگیرد و اعلام شود. اصولا امنیت معیارهای مختلفی دارد که حتما باید بررسی شود. حتی در پرونده تیمهای ایرانی و عربستانی که از 3 سال پیش آغاز شد، اگر خاطرتان باشد، همان زمان کنفدراسیون فوتبال آسیا 2 بار 2 گروه را به ایران اعزام کرد برای اینکه شرایط میزبانی ایران را ارزیابی کنند و همان ناظران به عربستان هم اعزام شدند. اینکه کنفدراسیون فوتبال آسیا بنابر این استدلال که در ایران امنیت نیست و ما هم دنبالهرو آن خواهیم بود، موضوعی نیست که بشود به آن استناد حقوقی کرد، به همین خاطر همه متفقالقول میگویند که این تصمیم یک تصمیم سیاسی بوده است و شاید در قالب یک تصمیم ورزشی شکل گرفته باشد، اما ریشههای سیاسی دارد.
ریشههای سیاسی همراه با لابیگری؟
بالاخره باید بپذیریم که ورزش امروز خارج از سیاست نیست. شاید شعار داده شود که ورزش جدا از سیاست است، اما باید بپذیریم که در عرصه بینالملل ورزش به ابزار قدرت نرم تبدیل شده است برای عرضاندام کشورها درمقابل همدیگر که الان هم شاهد آن هستیم. مطمئنا این موضوع میتواند یک چالش جدی برای ورزش ایران به همراه داشته باشد. شما امروز و فقط بازی استقلال و پرسپولیس را نبینید. این موضوع میتواند به سایر رشتهها نیز تسری پیدا کند. آن زمان دیگر واقعا با یک مشکل جدی برخورد میکنیم که میتواند میزبانیهای تیم ملی در مقدماتی جامجهانی را هم خدشهدار کند. مراحل گروهی لیگ قهرمانان آسیا تقریبا با بازیهای تیم ملی در یک فیلد کاری و بازه زمانی قرار خواهد گرفت و چهبسا کنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفا و سایر نهادها نیز اجازه میزبانی از تیم ملی را هم بگیرند.
بهاروند درحالی موضوع میزبانی تیم ملی را جدا از باشگاهها میداند و توپ را در زمین فیفا میاندازد که همین فیفا به دلایل سیاسی پول ایران را بلوکه کرده و چهبسا آنها نیز دنبالهرو کنفدراسیون فوتبال آسیا شوند.
فیفا مسئولیت برگزاری انتخابی جامجهانی را دارد، اما این موضوعی نیست که با وجود برگزاری دیدارهای تیمهای ایرانی در زمین بیطرف فیفا نخواهد به آن ورود نکند. بالاخره همین تیم بحرین باید مقابل تیم ملی ایران در تهران بازی کند و چهبسا آن زمان این کشورها در قبال تیم ملی نیز همین خواسته را داشته باشند.
برخی میگویند اگر همان 3 سال پیش در قبال خواسته باشگاههای عربستانی کوتاه نمیآمدیم، دیگر کار به امروز کشیده نمیشد. اگر آن زمان مقابل سعودیها محکم میایستادیم، امروز شانس بیشتری نداشتیم؟
آن زمان با توجه به تمام جوانب، تصمیمی که گرفته شد، این بود که این موضوع را در دادگاههای بینالمللی حکمیت ورزش پیگیری کنیم. اما اینکه الان این بحث مطرح میشود که اگر آن موقع که این اتفاق افتاد باید کار دیگری میکردیم، شاید درست نباشد که بر این اساس این تصمیم را مورد نقد قرار دهیم. موضوع ایران و عربستان از جنس حقوقی با موضوع فعلی که کنفدراسیون فوتبال آسیا برای سایر بازیها مطرح کرده، متفاوت است. آن زمان استدلالی که وجود داشت این بود که این دو کشور با هم قطع ارتباط سیاسی کردهاند، اما الان اینطور نیست و ما با هیچ کشوری قطع ارتباط نکردهایم که بخواهیم براساس آن عدم امنیت را مطرح کنیم. از سوی دیگر مگر چندوقت پیش حمله موشکی به شهرهای مختلف عربستان ازجمله تاسیسات نفتی آرامکو صورت نگرفت؟ چطور آن زمان کسی بحث نبود امنیت را مطرح نکرد؟
الان هم گفته میشود تیم بحرینی نمیخواهد به ایران بیاید.
من هم این شایعات را شنیدهام و حتی برخی گفتهاند الکویت نمیآید. بالاخره یکسری کشورها یک همبستگی ایجاد کرده و خواستهای را مطرح کردهاند و متاسفانه خواستهشان نیز خیلیسریع مورد پذیرش قرار گرفته است.
چرا به این سرعت آن را پذیرفتند؟
یک مقدار به عقب برگردیم، میبینیم که همیشه دنبال کرسیهای مهم هستیم و به دست هم میآوریم، اما نمیدانیم چطور از آن استفاده کنیم. الان مساله همین است، اگر شما در کنفدراسیون فوتبال آسیا جایگاه ویژهای داشته باشید، بالاخره باید از این اخبار درگوشی خیلیسریع باخبر شوید تا بتوانید جلوی حادثه را تا قبل از صدور رای و اجرایی شدن بگیرید.
به نظر میرسد این موضوع را هم در دقیقه 90 فهمیدیم.
این بد است دیگر. این همان نقطه ضعفی است که ما داریم.
الان چه باید کرد؟
الان 2 موضوع مطرح است؛ یا باید کار را دوباره به دادگاه کشاند و شکایت کرد یا اینکه انصراف بدهیم.
افکار عمومی هم میگوید انصراف.
من فکر میکنم با توجه به اینکه رشتههای ورزشی فقط فوتبال نیست باید یک تصمیم اساسی گرفت. ما سال آینده میزبان هندبال جوانان آسیا در شیراز هستیم. اگر فردا روزی کنفدراسیون هندبال آسیا هم بگوید که چون فوتبال این تصمیم را گرفته، من هم میزبانی را پس میگیرم، دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. برای همین میزبانی 7 سال تلاش کردیم و از سوی دیگر میزبانی جهانی کشتی نیز از ایران سلب شد. پس این اتفاق میتواند کل ورزش ایران را تحتالشعاع قرار دهد. شاید واقعا تصمیم به کنارهگیری با وجود اینکه عواقب و لطمات سختی این موضوع در پی داشته باشد، تصمیم درستی باشد.
یعنی همه عواقبش را بپذیریم و کنار بکشیم؟
بحث محرومیت و جریمه نقدی، جرایم اولیه به شمار میروند و چهبسا کمیته مسابقات نیز جرایم ثانویه را هم در نظر بگیرد، اما در هر صورت نمیتوان به دریا زد و خیس نشد. این داستان را باید حقیقتا بپذیریم. وقتی چنین تصمیمی بگیریم حتما عواقبی دارد که این عواقب را هم میدانیم که البته بخشهایی از آن مستور است و نمیدانیم چه جرایمی است.
پس شما هم میگویید انصراف بدهیم؟
فکر میکنم اگر امروز ایستادگی نکنیم، فردا دیگر نمیتوانیم کار را جمع کنیم.
نامه کنفدراسیون فوتبال آسیا بالاخره برای پلیآف است یا گروهی را هم شامل میشود؟
هر دو مرحله را شامل میشود ولی اگر تیمهای ایرانی راهی دور حذفی شوند، آن زمان تصمیمگیری جدیدی خواهد شد.
بهعنوان سوال آخر چرا سال گذشته درخواست اماراتیها برای بازی با نمایندگان ایران در کشور ثالث پذیرفته نشد؟
استدلال باید قوی باشد. نمیشود به همین راحتی امنیت یک کشور را زیر سوال برد. الان هم به نظر میرسد یک لابی جدی برای این موضوع شده است. متاسفانه موج رسانهای که درخصوص ایران در خارج از کشور وجود دارد، روی این موضوع غالب بوده و باعث شده دستمان هم در این زمینه خالی باشد./1360/