يادداشت؛
مرگبارتر از کرونا
ویروس کرونا تاکنون در 26 کشور جهان منتشر شده و 304 نفر از 14 هزار و 380 مبتلا به آن را به کام مرگ فرستاده است. تصاویر و ویدئوهای هوایی از شهر ووهان، نقطه آغاز انتشار این ویروس، آنقدر حیرتآور و تکاندهنده است که بعضی آن را «آخرالزمان» نامیدهاند.
به گزارش خبرگزاري رسا، سازمان بهداشت جهانی اعلام «وضعیت اضطراری جهانی» کرده و در بسیاری از کشورها، مراکز قرنطینه در پایانههای مرزی، بندرها و فرودگاهها ایجاد شده تا این ویروس کنترل شود. رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیردار وزارت بهداشت هرگونه ابتلا به این ویروس در کشور را رد کرده و البته گفته است اگر کشوری مدعی شود اجازه نمیدهیم ویروس وارد شود، حرفی غیرعلمی زده است. او البته تصریح کرده است نباید مردم را ترساند. پرسش اساسی همینجاست. چه چیزی کرونا را ترسناک میکند؟ نزدیک به یک هفته است کرونا در صدر اخبار جهان قرار دارد. ویدئوها و تصاویر مرتبط با این ویروس مثل خود این ویروس، فراگیر شده و به سرعت در شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای موبایلی منتشر شده است.
زمستان 2 سال پیش یعنی فوریه 2018، بیماری آنفلوآنزا در آمریکا باعث مرگ 61 هزار آمریکایی شد. زمستان 2019، 34 هزار آمریکایی جان خود را به خاطر مبتلا به بیماری آنفلوآنزا از دست دادند. بر اساس اعلام مدیر مرکز پیشگیری و کنترل بیماری ایالات متحده آمریکا در مصاحبه با آسوشیتدپرس، این میزان تلفات در 40 سال گذشته در ایالات متحده سابقه نداشته است. او واکسن ضدآنفلوآنزا را برای درمان آنفلوآنزایی که در فصل زمستان در آمریکا فراگیر میشود، ناکارآمد دانسته است. در واقع آمار تلفات آنفلوآنزا در آمریکا در 2 سال گذشته، 422 برابر تلفات ویروس کرونای چینی است. چرا ما از کرونای چینی میترسیم و از آنفلوآنزای آمریکایی نه؟ بخشی از این ترس به جدید بودن کرونا بازمیگردد و بخشی نیز به میزان انتشار کرونا در جهان. اما این همه ماجرا نیست.
«مارک وبر»، مورخ آمریکایی و از اندیشمندان پرکار ضدصهیونیستی در زمینه تاریخ معاصر که مقالات ارزشمندی درباره بررسی هولوکاست در جنگ دوم جهانی دارد، به دعوت همایش «افق نو» سال 1391 به ایران سفر کرد.
او بعدها در مقالهای که در وبسایت مؤسسه «تجدیدنظر تاریخی» منتشر شد، خاطرهای از گفتوگو با چند جوان ایرانی در برج میلاد نقل کرد. وبر در آن مقاله نوشته بود: «متعجبم از اینکه در ایران مردم فکر میکنند آمریکاییها خوشاندام هستند. در حالی که آمریکاییها چاقترین مردم جهانند و اصلاً چاقی از جمله مسائل و موضوعات بهداشتی در ایالات متحده است و این تاثیر رسانه است».
وبر درست گفته بود. این تاثیر رسانه است که کرونای چینی اینقدر وحشتناک تصویر میشود و هیچ تصویر و خبری از حجم گسترده انتشار بیماری آنفلوآنزا در آمریکا نیست. تصور اولیه این بود که شبکههای اجتماعی میتوانند این انحصار رسانهای مورد پسند غرب را بشکنند و حقایقی از جهان را به مردم برسانند. اما پلتفرمهای پرمخاطب همچون فیسبوک، اینستاگرام و توئیتر و حتی یوتیوب نشان دادهاند استانداردها و قواعد خود را براساس منافع و مبانی اثباتکننده برتری غرب تدوین و تنظیم کردهاند. کافی است یک لحظه تصور کنید همین ویروس کرونا در آمریکا شیوع مییافت! چه میزان تصاویر یا ویدئو به جهان مخابره میشد؟ در واقع باید گفت ترس جهان از ویروس کرونا عمدتاً بیشتر به دلیل جغرافیای بروز آن است تا میزان و تعداد تلفات آن. شبکههای اجتماعی در جریان ترور ناجوانمردانه سردار شهید سلیمانی، بسیاری از اکانتهای توئیتری و حسابهای اینستاگرامی را مسدود و تعلیق کردند. این تعلیق و مسدودسازی بدون هیچ توضیح شفاف و آشکاری که حقوق کاربر در آن رعایت شده باشد، انجام شد. این پلتفرمها در توضیح هر گونه سانسور محتوا درباره حاج قاسم را انکار کردند و گفتند این اتفاق یعنی حذف پستها و محتواها «عدم انتشار» است و نه سانسور. بررسیهای دقیقتر نشان میدهد الگوریتمهای بررسی محتوا در این پلتفرمها هرگونه محتوایی که تعبیر «ترور» در آن به کار رفته بود راحذف میکردند. کافی بود شما به جای لفظ «ترور» از «قتل» استفاده میکردید!
با این همه، رسانههای انتقادی بویژه رسانههایی که متکی بر افراد و چهرهها هستند؛ همچنان به تولید محتوا مشغولند. تجربه اندک فراگیری رسانههای تعاملی و شبکههای اجتماعی نشان داده است اگرچه برای این بنیانگذاران و مدیران پلتفرمها، منافع اقتصادی و سهام تجاری مهمتر و اساسیتر از آگاهیبخشی و اطلاعرسانی است؛ کارکرد ذاتی این رسانهها و رویههای جاری در گفتوگو و تعامل با مخاطبان، زمینه درز و نشر اطلاعاتی را فراهم میکند که میتواند مخاطب را به روزنههایی از حقایق راهنمایی کند. موشکباران قدرتمندانه پایگاه آمریکایی عینالاسد و سانسور هرگونه اخبار و تصاویر از میزان تلفات و مجروحان، گواه دیگری است از اینکه نمیتوان همه چیز را پنهان کرد. از بمباران صحرا و زمین بایر رسیدهایم به ضربات مغزی ملایم و انتقال مجروحان به آلمان و احتمال اینکه ممکن است مانند سالهای 2004 تا 2008 که آمریکا جنازه 274 نظامی خود از جنگ افغانستان و عراق را همراه با زبالهها دفن کرد؛ باز هم چنین کند./1360/
منبع: وطن امروز
ارسال نظرات