آنکه راوی بدبختی مردم ایران است
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، جشنواره فجر امسال تا اینجا با افت و خیزهای زیادی همراه بود و بسیاری از منتقدین به ضعف جشنواره امسال اذعان دارند. فیلم شنای پروانه، دومین کار از محمد کارت، به تهیه کنندگی رسول صدرعاملی در جشنواره فجر امسال در بخش نگاه نو به رقابت با دیگر آثار پراخت.
این فیلم با بازی جواد عزتی، طناز طباطبایی، امیر آقایی در نقش هاشم، پانتهآ بهرام، علی شادمان، نیره فراهانی، مهدی حسینینیا، ایمان صفا، مهلقا باقری، نادر شهسواری و با معرفی آبان عسکری مورد توجه منتقدین و مخاطبان قرار گرفت.
گیج به دور خود میچرخد
نام فیلم دو پهلو است و البته هر دو معنا به فیلم میخورد: شنای پروانه (پروانه همسر هاشم) و شنای پروانه نوعی شنا که پروانه به بچهها آموزش میداده است. فیلم در ابتدا با ریتمی هیجانی و نفسگیر شروع میشود، پروانه (طناز طباطبایی) زنی محجبه است که فیلم شنایش در استخر لو رفته است و از عکسالعمل شوهرش هاشم (امیر آقایی) که یکی از گندهلات های شرور تهران است، واهمه دارد.
پروانه در خیابان به دور خود میچرخد و هر طرف آدمهایی را میبیند که با موبایل خود مشغولند و گویا فیلم او را میبینند. او سعی دارد موهای بیرون زدهاش را در زیر روسری خود پنهان کند اما دوباره بیرون میزنند و انگار موها نیز با وی لج کرده و قصد بردن آبروی او را دارند.
در ادامه پروانه به سراغ حجت (جواد عزتی) برادر هاشم میرود تا با وی بروند و جلوی هاشم را که دست به تخریب آن استخر زده است را بگیرند. حجت هاشم را بیرون آورده و سوار ماشین میکند؛ در راه ناگاه به همسرش حمله کرده و او را میکشد.
بازی کوتاه طناز طباطبایی (پروانه) در نقش مکمل زن قابل تقدیر است؛ همین طور بازی مردانه پانته آ بهرام!
جواد عزتی مانند همیشه بازی درخشانی دارد و بر خلاف بازی خود در لاتاری که فردی با غیرت و ترمز بریده بود، در اینجا فردی با غیرت و باهوش است. یکی از نمودهای هوش او در ابتدای فیلم آن زمانی است که مشتری به او توهین کرده و به او سیلی می زند اما حجت (جواد عزتی) با توجه به درک شرایط عکس العملی نشان نمیدهد.
فیلم آنطور که مخاطب فکر میکند پیش نمیرود و در برخی از سکانسها مخاطب غافلگیر میشود. قهرمان داستان در ابتدا هاشم است که از سر غیرت دست به کارهای جنون آمیز میزند، تا جائیکه زن خود را نیز میکشد و به زندان میافتد!
غیرت و حیا دو مولفه اصلی فیلم
حالا معلوم میشود حجت قهرمان اصلی داستان است که از سر غیرت به دنبال افشای این موضوع رمز آلود میافتد و در این مسیر هوشمندانه عمل میکند و پله پله جلو میرود تا آنکه عامل اصلی این مصیبت بزرگ و دلائل آنرا در مییابد؛ در مییابد که برادری یا دوستی برای به اصطلاح "یک بودن" در محله و در میان ارازل و اوباش، به یکدیگر و به حجت نیز خیانت کردهاند.
در مجموع شنای پروانه، فیلم درستی است؛ این فیلم مانند ابد و یک روز سیاهِ سیاه نیست و از دل آن قهرمان و امیدی بیرون میزند؛ اما در هر حال این نگرانی حس میشود که مبادا میل به ساخت همچون فیلمهایی فزونی یابد و این ژانر "فقر در جنوب شهر" تقویت گردد.
مهمترین مسئله فیلم حیای زن و غیرت مرد است، مفهومی که مسیر خود را در فضای اجتماعی کشور گم نکرده است و بدون شک فیلم به دنبال احیای این مفهوم نیست بلکه تلاش میکند تا ناخنکی به ساختار مفهومی آن بزند و حساسیت بر این مسئله را برای یک بودن تعبیر کند.
قانون در فیلم جایگاهی ندارد
فیلم ریتم خود را ندارد و در یک فضای آمیخته از احساس، خشم و هیاهو کار خود را دنبال میکند، جامعه کارگردان نیازی به پلیس ندارد و اساسا مردم نمیتوانند به قانون اعتماد کنند، چرا که قانون خودشان را دارند و مامور قانون همیشه مزاحم است، آنقدر مزاحم که حتی با این همه اخبار از بگیر و ببندی که از پلیس میشنویم، تنها در زمان خاصی به قانون برمیگردیم.
یکی از ضعفهای فیلم همنشینی شخصیتها سرجای خودشان است، این تقابل معنایی هنوز برای کارگردان حل نشده است و تلاش زیادی میکند تا بتواند کارکترها را در بیاورد اما در بعضی موارد بازی تصنعی است و در جای خود نمینشیند و اساسا راوی فیلم خودش خط را گم میکند. /882/ 703/
محمد رضا عسگری، کارشناسی ارشد ارتباطات
البته می توانست بهتر شود