روایت دیگری از ماجرای ولنتاین
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، چند سالی است که مهمان ما شده، مهمانی که به فرهنگ اصیل ما دست رد زده و جای خودش را تو دل نه تنها دختر و پسرهای جوان، بلکه بین زوجهای میانسال باز کرده و اینها در حالی است که اکثر این افراد حتی اطلاع درستی از معنای این مهمان ندارند و برخی هم اطلاعات دست و پا شکستهای را از شبکههای خارجی دریافت کردهاند.
مهمان ناخواندهای که واردات غرب است و افراد حتی بدون اینکه بخواهند، به طرفش رفتهاند و از آن پذیرایی میکنند، حتی در خلوتهای خصوصی خودشان راهش میدهند. اما در اینجا قصد نداریم این رسم را (هر چند که خاستگاه آن کشورهایی هستند که بزرگترین خیانت را در حق خانواده و عشق و عشقورزی نمودهاند) به صورت کامل طرد کرده یا بی چون و چرا بر روی آن صحه بگذاریم، بلکه میخواهیم به نکاتی اشاره کنیم که شاید مورد توجه کمتر کسی قرار گرفته است یا مورد توجه بوده ولی در عمل راه با جایی نبرده است.
اصلاً تا به حال به معنای اصلی ولنتاین دقت کردهاید؟
ولنتاین سنتی است که ریشه ایرانی و حتی شرقی ندارد، بلکه دقیقاً از دل غرب، ایتالیا و تاریخ امپراتوری روم و مسیحیت سر برآورده است. زمانی که امپراتور روم عواطف و احساسات عاشقانه را مانع بزرگی برای داشتن سپاهیانی قوی و متمرکز میدید، دستور ممنوعیت ازدواج جوانان را صادر کرد تا آنها بدون هر تعلق خاطری در خدمت سپاه و امپراتوری باشند، اما در این میان کشیشی کاتولیک موسوم به سنت ولنتاین برخلاف دستور حکومتی، دختران و پسران جوان عاشق را مخفیانه به عقد هم درمیآورد، او به همین جرم محکوم به خیانت و در ۱۴ فوریه سال ۲۶۹ میلادی اعدام شد.
مبارزه با فساد و فحشاء اخلاقی در جامعه
تمام تلاش این کشیش مسیحی برای نجات جامعه را یک خطر بزرگ بود که الآن متأسفانه گریبان گیر جامعه جهانی هست. این اصلی است که مختص به دین اسلام نمیباشد، بلکه در تمام ادیان الهی به این امر اهمیت داده میشود و آن ارتباط بدون قاعده دو جنس مخالف، باعث لودگی و بیبندوباری جامعه میشود.
اصلاً این راه بیپایانی است و آخر ندارد، انسان را تا جایی میکشاند که حاضر میشود به خاطرش انسانی را ناقص کند یا بکشد، به همین خاطر تمام ادیان الهی مانع دوستی پسر و دختر خارج از سیستم خانواده میشوند، حتی در بین سیاستمدارانی که با ملتهای آزادیخواه مواجهه هستند، این اصل وجود دارد که بر جامعهای میتوان دست یافت که اصول اخلاقی بر آن حاکم نباشد، دقیقا همان اتفاقی که در اندلس رخ داد.
مجرد نماندن جوانان در جامعه
دومین تلاش والنتیوس این بود که جوانان شهرش مجرد نمانند، چون شخص مجرد بیشترین آسیب را نسبت به مسائل جنسی دارد و خطرات بیشتری متوجه اوست. اگر شخص از طرف خانواده و جامعه خودساخته نشود، خیلی زود دامنش آلوده مسائل جنسی میشود و اینکه هر موسسهای مقداری پول که ضرری به مسائل مالی نزند، کنار گذاشته و آن را در راه ازدواج خرج کنند، کار پسندیدهای است، مگر نه این است که خداوند فرمود: إِن يَكونوا فُقَراءَ يُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ (32/نور) اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بینیاز میسازد؛ خداوند گشایش دهنده و آگاه است.
وقتی رسانههای غربی با ولع تمام اخبار مربوط به ولنتاین در ایران را بازنشر مینمایند و دست به دست در میان مردم اروپا قصهپردازی میکنند.
تلاش برای تشکیل خانواده مشروع
یکی دیگر از تلاشهای این کشیش مسیحی برای جوانان شهرش تشکیل خانواده بود تا بتواند از این راه جوانان شهرش را با مسیر درست آشنایی به هم برساند و از دوستیهای غیرمتعارف جلوگیری کند. چون طبق آموزههای دینی هر وقت شهوت غلبه پیدا کرد، نصف عقل میرود و در بعضی وقتها دیگر تشخیص بین خوب و بد سخت میشود و اگر شخص نتواند خودش را کنترل کند، کار به جنایت میکشید، برای همین خدا راهی به نام ازدواج و تشکیل خانواده قرار داده تا شخص بتواند از بند ارضای شهوت نامشروع نجات پیدا کند.
در ضمن در تشکیل خانواده چیزی به عنوان تعهد وجود دارد که شخص نسبت به فرد مقابلش یک مسئولیت و تعهد دارد ولی در غیر این مورد شخص هیچگونه تعهدی نسبت به فرد مقابل ندارد و آن چیزی است که در تمام ادیان الهی به آن توصیه شده و در سطح جامعه نیز اگر یک تفحص بشود به این حرف میرسید که اکثر این افراد به راحتی شخصی را کنار میگذارند.
با توجه به تفصیلی گفته شد، درمییابیم که جشن ولنتاین به کلی عوض شده و به هدیه دادن و هدیه گرفتن دختران و پسران مجرد یا مرد به زن غریبه و... تغییر کرده است و اصلاح وضعیت کنونی، کار همگانی و تلاش مستمر متولیان امور فرهنگی را میطلبد
حرف آخر
ما با اصل خوشی و شاد بودن و هدیه دادن به هم نوع و هم دیگر مخالف نیستیم بلکه ما با تغییر فرهنگ و منش کشورمان مخالفیم. کشوری که از نظر فرهنگی غنیترین فرهنگها را در خود جای داده است دست خوش یک بیفرهنگی قرار گرفته است و پسمانده فرهنگ غرب را با رنگ و لعابی جدید به خورد ما میدهند.
اگر کمی منصف باشیم و حداقل میخواهیم به فرهنگ اجنبی عمل کنیم اصل عمل را رعایت نماییم نه اینکه تغییر کرده آن را مصرف کنیم. /882/ 703/
محمدمهدی رضوی مطلق، طلبه سطح عالی حوزه علمیه قم