اصلاحطلبان گرفتار عملکرد دولت
به گزارش خبرگزاري رسا، انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی روز گذشته برگزار شد و فعالان سیاسی اصلاحطلب ازجمله رهبران این جریان پای صندوقهای حاضر شدند و در انتخابات مشارکت کردند. این مشارکت در شرایطی انجام میشود که آنها تا رسیدن به این نقطه چند وضعیت مختلف و بعضا متناقض را سپری کردهاند. در اولین مقطع قبل از شروع رسمی فرآیند انتخابات، یعنی پیش از شروع بازه زمانی ثبتنام، معترف به ریزش بدنه اجتماعی خود بودند و نگران از سرنوشت انتخابات. در مقطع دوم یعنی روزهایی که نامنویسی از داوطلبان در وزارت کشور و فرمانداریها در جریان بود، سیدمحمد خاتمی جمع قابلتوجهی از چهرههای شاخص اصلاحطلب را برای ثبتنام در انتخابات دعوت کرد و از آنها خواست که مطالبه را پاسخگو باشند. با وجود این اما ثبتنام چهرههای اصلی بهصورت کامل و قابلقبولی انجام نشد و انتقادهای زیادی میان فعالان این جریان نسبت به شورای عالی که متولی این دست امور است، انجام شد. چندیبعد و پس از اعلام نتایج بررسیها توسط شورای نگهبان، ناگهان فاز را عوض کردند و گفتند رد صلاحیتها بیسابقه بوده و با این شرایط انتخابات را تحریم خواهیم کرد. شورای عالی سیاستگذاری نیز اعلام کرد در تهران لیست انتخاباتی نخواهد داد. در مقطع بعدی اما برخلاف نظر اولیه، اصلاحطلبان اقدام به ارائه لیست انتخاباتی در تهران و بسیاری از شهرهای کشور کردند و عدد لیستهای آنها در تهران از دو و سه لیست هم گذشت. دست آخر فعالان این جریان دیروز در انتخابات حاضر شدند و آرای خود را به صندوقها ریختند. «فرهیختگان» در شماره امروز خود این تطور رفتاری اصلاحطلبان را بررسی کرده است.
همین که پرونده انتخابات ریاستجمهوری 96 بسته شد و به فاصله چندماه بعد از تمدید حضور روحانی در پاستور، کمپینی با هشتگ پشیمانی در فضای اجتماعی شکل گرفت که نشان میداد بدنه اجتماعی حامی دولت، از بر زمین ماندن وعدهها حسابی به ستوه آمده و شعاردرمانی مسئولان دولتی نیز افاقهای به حال آن نمیکند.
افزایش ناباورانه قیمت دلار و سکه و مسکن و طلا و وضع بحرانی اقلامی چون پوشک و محصولات سلولزی و... در حدفاصل چند هفته نارضایتیها را به اوج رساند و در چنین فضایی توجیه ناکارآمدیها و ادامه حمایتها از عملکرد دولت نیز بیش از هرچیز میان اصلاحطلبان و بدنهای که چندماه قبل، آنها را به رای دادن به روحانی فراخوانده بودند، فاصله میانداخت.
ادامه این وضعیت در ماههای بعد رفتهرفته زمینه فاصلهگذاری نیروهای سیاسی اصلاحطلب با روحانی را هم فراهم آورد و درنهایت شکست حداکثری برجام و بازگشت همه تحریمها به شرایط قبل از توافق هستهای نیز این جریان را بیش از هر زمان دیگری در آچمز قرار داد. هرچه بود اصلاحطلبان آمده بودند تا ستون فقرات دولت و دندانههای کلید تدبیر او و فراتر از اینها ضمانت تحقق وعدههای کاندیدای پیروز انتخابات 96 باشند، اما حالا که برجام به در بسته خورده و کشتی وضعیت معیشتی جامعه هم به گل نشسته بود، امکانی برای ادامه این ائتلاف نانوشته وجود نداشت.
گلایههای جسته و گریخته محمد خاتمی به دولت که ابتدا با زبانی لین و عمدتا بهصورت غیرمستقیم مطرح میشد بعدها جای خود را به انتقادهایی صریح و بیپرده داد. او که در آن مقطع بهدلیل سکوت در برابر نارضایتی افکارعمومی از عملکرد دولت و مجلس برآورده از تکرارش تحت انتقادهای شدیدی قرار داشت، بیعملی دولت و مجلس را به باد انتقاد گرفت و تصریح کرد مردم حق دارند آنها را بازخواست کنند.
خاتمی چندماه بعد و حدود یکسال مانده به انتخابات نیز در اظهاراتی در جمع اعضای فراکسیون امید ضمن ابراز ناخرسندی نسبت به وضع موجود تاکید کرد مردم دیگر با تکرار او پای صندوق رای نخواهند آمد و... .
همانموقع بسیاری از ناظران این قبیل مواضع را آغاز مسیری دانستند که ماهیت آن مرزبندی با دولت بود؛ مسیری که هربار یکی از نیروهای حزبی این جریان با طرح اظهاراتی نقادانه نسبت به دولت، اصلاحات را در طیکردن بخشی از آن به پیش میبرد. روزی سعید حجاریان، روزی دیگر محمدرضا تاجیک، دیگر روز عارف و کواکبیان و دیگر اعضای فراکسیون امید و این رویه ادامه داشت تا هفتههای منتهی به ثبتنام نامزدهای انتخابات مجلس یازدهم.
اصلاحطلبان البته ترجیح میدادند برای حفظ آبرو هم که شده صورتمساله را بهگونهای دیگر روایت کنند و محدودیتهایی را که کارنامه غیرقابل دفاع دولت از سویی و چسبندگی آنها به روحانی از دیگرسو برای کنشهای انتخاباتیشان پدید آورده بود، بهگونهای دیگر صورتبندی کرده و به خورد جامعه بدهند. اینگونه شد که از چندماه مانده به انتخابات، حمله به شورای نگهبان و نظارت استصوابی در دستورکار قرار گرفت و ایده مشارکت مشروط و شرطگذاری برای حاکمیت جهت حضور در انتخابات مطرح شد. براساس ایده ابتکاری حجاریان، تلاش شد کشور بر سر دوراهی یا همه یا هیچ قرار گرفته و اینگونه موضوع بررسی صلاحیتها به پاشنهآشیل انتخابات و راه گریز اصلاحطلبان از شکست انتخاباتی محتمل تبدیل شود.
ادامه ماجرا البته آنگونه که رادیکالها انتظار داشتند پیش نرفت و اساسا کار به اینجا نرسید. استقبال سرد نیروهای حزبی اصلاحطلب از ثبتنام برای کاندیداتوری بهرغم همه اصرارها و پیغامها و پسغامها بزرگترین مانعی بود که عملیاتیکردن ایده مشارکت مشروط را به چالش میکشید. بسیاری از اصلاحطلبان با در نظر داشتن شرایط ویژه کشور و دلزدگی بدنه اجتماعی این جریان از اعتماد دوباره به رهبران اصلاحات، ترجیح دادند عطای کاندیداتوری را به لقایش ببخشند و قید قرار گرفتن در معرض انتخاب مردم را در شرایطی که احتمال شکست بسیار بالا بود، بزنند.
در چنین شرایطی ردصلاحیت تعداد قابلتوجهی از کاندیداها بار دیگر موضوع تحریم را به پیش کشید و فضا را برای تغییر زمین بازی در اختیار طیفهای رادیکال اصلاحطلب قرار داد. عقلای قوم اما بهخوبی میدانستند که تحریم در هر شرایطی اساسا راه بهجایی نخواهد برد و تجربه نیز نشان میداد این استراتژی بیش از هرچیز زمینه حذف این جریان را فراهم خواهد آورد.
ایده تحریم از اینجا به در بسته خورد و در شرایطی که تعداد قابلتوجهی از نیروهای اصلاحطلب موفق به عبور از فیلترهای نظارتی شورای نگهبان شده بودند، مناقشات انتخاباتی این جریان وارد فازی تازه شد. با اعلام شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بنابر این شد لیستی با امضای این شورا وارد انتخابات نشود و هریک از احزاب نیز در چارچوب منافع خود آتش به اختیار عمل کند.
زنگ اول را در این زمینه کارگزاران به صدا درآورد. فرزندان معنوی مرحوم هاشمیرفسنجانی بلافاصله با انتشار بیانیهای تحلیلی ضمن تاکید بر دل خونینشان از عملکرد مجلس و دولت برآمده از حمایتهای پیشینشان، بدنه اجتماعی خود را به مشارکت در انتخابات دعوت کرده و لیستی مستقل از سایر گروههای اصلاحطلب منتشر کردند؛ لیستی که البته با انتقادها، فشارها و حرف و حدیثهای زیادی همراه بود اما هیچیک از این فشارها نتوانست تکنوکراتهای سپهر سیاست ایران را از تصمیم خود بازدارد.
به فاصله 24 ساعت از انتشار نخستین لیست، از دومین لیست اصلاحطلبان نیز که حاصل ائتلاف هشت حزب این جریان بود رونمایی شد. لیستهای فرعی دیگری همه البته در ادامه مطرح شدند و کار بهجایی رسید که برخی رسانهها بعضا از حضور اصلاحطلبان با سه تا پنج لیست انتخاباتی خبر دادند. این یعنی محل دعوا حالا از تحریم یا مشارکت به لیست واحد یا لیستهای چندگانه رسیده بود.
از تکثر لیستها هم البته آنطور که دیروز شواهد میدانی نشان میداد آبی برای اصلاحطلبان گرم نشد و برآوردهای ناظران حکایت از آن داشت که منتقدان دولت تا حد زیادی بر جریان رقیب چیره شدهاند تا آنجاکه محمد قوچانی، عضو شورای مرکزی کارگزاران در توصیف وضعیت پدیدآمده با اشاره به ناخرسندی «بدنه معترض اصلاحات» و «ملت خشمگین و فسرده از کارنامه ناکام» نهادهای برآمده از حمایت این جریان، نوشت از اول هم برای او روشن بوده که در این نبرد و در شرایطی، چشماندازی از پیروزی متصور نیست و سقف پیروزی آنها به 50 کرسی هم نمیرسد. قوچانی همچنین تصریح کرد شکست احتمالی اصلاحطلبان بیش از آنکه در مقابل حریف اصولگرا رقم خورده باشد، ریشه در عملکرد خودیها داشته و اصلاحطلبان به کارنامه «امید» که عامل قهر «مشارکت» شده خواهند باخت. کارنامهای که بهنظر میرسد گذشته از انتخابات دوم اسفند در 1400 نیز مهمترین پاشنهآشیل حامیان اصلاحطلب دولت خواهد بود. بهویژه در شرایطی که بهواسطه حمایتهای قبلی، گوش شنوایی برای شنیدن و پذیرفتن مرزبندیهای صوری این جریان با روحانی و کارنامه او وجود ندارد.
دعوت به حضور در انتخابات
بعد از آنکه در جریان اصلاحات لیست اول و دوم و سوم برای انتخابات تهران منتشر شد، رادیکالهای این جریان بهخوبی فهمیدند که حتی قدرت اقناع بدنه دبیرانکل احزاب را هم ندارند، علاوهبر اینکه تحریم اساسا ضرر بیشتری برای آنها خواهد داشت. در این جریان البته خیلیها میدانستند که با وضعیت کنونی که بدنه اجتماعیشان در اثر عملکرد دولت و فراکسیون امید مجلس بسیار محدود و لاغرشده، عدم حضور در انتخابات هم باعث تشدید وضعیت و کنار رفتن این جریان برای مدت طولانیتری از میدان سیاست خواهد شد، همین هم بود که باعث شد واقعیت میدان بازی را بپذیرند و با کنار گذاشتن ایده تحریم و مشارکت مشروط و امثالهم، برای به دست آوردن یک فراکسیون اقلیت در مجلس یازدهم تلاش کنند.
در این میان فعالان سیاسی اصلاحطلب هرکدام بهنوعی از بدنه اجتماعی خود خواستند که در انتخابات شرکت کنند تا بتوانند حداقل همان حدودا 50 کرسی پیشبینی شده از سوی فعالان این جریان را به دست آورند. بیش و پیش از همه، این کارگزارانیها بودند که مردم را برای انتخابات و حضور پرشور دعوت میکردند. استدلالهایی چون «انتخابات ناموس دموکراسی» است از سوی سران این حزب پایهای برای ارائه لیست مستقل شده بود و همین هم عاملی برای تلاش بیشتر برای اقناع بدنه اجتماعی برای حضور و رایدهی. آنها برای این کار هم بیانیه دادند و هم نشست خبری برگزار کردند و به هر نحو ممکن از مردم خواستند آنها را بهعنوان آلترناتیو وضع موجود و گزینه جایگزین فراکسیون امید بپذیرند و برای «اصلاح امور» به لیستشان رای بدهند. اما بعد از آنها نوبت به رادیکالها رسید.
افرادی چون سعید حجاریان، محسن آرمین، ابراهیم اصغرزاده، جواد امام، سیدمصطفی تاجزاده، علی تاجرنیا، داوود سلیمانی، فیضالله عربسرخی، علیرضا علویتبار و... که عددشان به 80 میرسید چند روز مانده به انتخابات بیانیه دادند و برخلاف ایدههای «تحریم» و «مشروط» قبلی گفتند: «اصلاحطلبان با آسیبشناسی عملکرد خود در انتخابات مجلس ۹۴ تصمیم گرفتند در این دوره صرفا از نامزدهای اصلاحطلبی حمایت کنند که لیاقت و سلامتشان مورد پذیرش فعالان و طرفداران در هر حوزه انتخابیه باشد، به هر قیمت و با هر نامزدی لیست ندهند، با مکانیسم شفاف و دموکراتیکتر رایسنجی مقدماتی (سرا) نامزدهایشان را انتخاب کنند و با برنامههای سنجشپذیر و دقیق و نیز با تغذیه و پایش بهتر عملکرد راهیافتگان به مجلس عملکردشان را ارتقا بخشند... ایران عزیز برای مواجهه با بحرانهای داخلی و خارجی که بهنحوی بیسابقه کیان این ملت را هدف گرفتهاند، نیازمند بیشترین میزان همبستگی و مشارکت ملی است.»
نفر بعدی بهزاد نبوی بود. او ابتدا به نامهنیوز گفت «همیشه طرفدار برگزاری انتخابات پرشور بودهام» و تاکید کرد «اکنون هم مدافع حضور فعال همه طیفها و معرفی غیرمشروط کاندیداها از سوی اصلاحطلبان و طیفهای معتدل» است.
او همچنین گفت: «توصیه همیشگی من به همه طیفهای سیاسی و خصوصا اصلاحطلبان، این بود که با توجه به اینکه صندوقهای رای تنها مسیر قابلقبول جهت تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب است، بهرغم دشواری، کندی و موانع بیشمار موجود، باید آن را طی کرد.» نبوی البته بعدا به انصافنیوز هم گفت همچنان مدافع ائتلاف میان اصلاحطلبان با نیروهای دیگر است و باید این تداوم داشته باشد.
علاوهبر اینها ناطقنوری هم تلاش کرد بدنه این جریان را بهپای صندوقهای رای بیاورد. او در بیانیهای نوشت: «قهر کردن با صندوق رای که از مهمترین ارکان رفتار مدنی و پیشفرض دموکراسی است، نتیجهای مطلوب نخواهد داشت. با اطلاع از دغدغههای فراوان معیشتی، اجتماعی و سیاسی دعوت میکنم تا در کنار هم، برای اعتلای قانون و تقویت وحدت ملی، در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شواری اسلامی، حضوری چشمگیر و دشمنشکن داشته باشیم.»
علاوهبر این طیبه سیاوشی از نمایندگان دوره دهم مجلس گفت «تحریم انتخابات مجلس» تاکتیکی محکوم به شکست است. الیاس حضرتی هم که نتوانست تایید صلاحیت خود را از شورای نگهبان بگیرد، اظهار کرد «بهرغم نامهربانیها و انتقاد شدید رای میدهیم» و اینگونه از بدنه اجتماعی خود دعوت به حضور در انتخابات کرد و نهایتا محمدرضا عارف، رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان هم با دعوت از مردم برای شرکت در انتخابات تاکید کرد: «مشارکت بالای مردم در انتخابات و نتیجه آن، مطمئنا به خواست و آرمانهای مردم نزدیکتر خواهد بود. فراموش نکنیم تشکیل مجلسی کارآمد، پرتوان و در تراز قانون اساسی، جز با حضور مردم پای صندوقهای رای و انتخاب زنان و مردان شایستهای که حضورشان در مجلس باعث آرامش و همدلی در جامعه شود، میسر نخواهد بود.»
مشارکت با چراغ روشن
یکی از بحثبرانگیزترین سوژههای خبری دیروز، بدون تردید رای دادن رئیس دولت اصلاحات بود. سیدمحمد خاتمی در شرایطی به حسینیه جماران رفت و رای خود را به صندوق انداخت که خیلیها وضع موجود را بیشباهت به انتخابات مجلس نهم نمیدانستند. انتخاباتی که در غیاب اصلاحطلبان به صحنه رقابت یاران آیتالله مصباحیزدی و آیتالله مهدویکنی تبدیل شده بود. اما ماجرا از قراری دیگر بود و بهرغم پارهای شباهتهای ظاهری، اصلاحطلبان از وضعیت مناسبتری برخوردار بودند، آنقدری که حتی به بستن یک لیست واحد کفایت نکرده و چند لیست مجزا را راهی میدان رقابت کردند. در چنین بستری خاتمی که سال 90 با رای قایمکی و یواشکی خود در روستایی دورافتاده در دماوند تلاش کرده بود پیوندهای به مو بندشده اصلاحات با حاکمیت ـ بعد از حوادث 88- را حفظ کند، اینبار در تهران و در مقابل دوربینهای خبرنگاران رای داد. اینبار البته بهرغم برخی فضاسازیهای صورتگرفته در روزهای اخیر نه از لیست خاصی از لیستهای چندگانه اصلاحطلبان حمایت کرد و نه اساسا تکراری در کار بود.
حضور خاتمی و رای دادنش در تهران اما خیلی معنیها داشت برای خود. بعد از ماهها حرف و حدیث بر سر آمدن و نیامدن و شرط و شروطگذاری برای حاکمیت و تحریم و... رئیس دولت اصلاحات بر خلاف ایدهآل رادیکالها پای صندوق رای حاضر شد و به استراتژی تحریم، «نـه» گفت. حسن روحانی هم ستاد انتخابات وزارت کشور را برای رای دادن انتخاب کرد. او در حاشیه حضورش در وزارت کشور از ارتباط آنلاین 98 درصد صندوقهای سراسر کشور گفت و از اینکه چنین ارتباطی مشخص میکند که در لحظه چند نفر رای میدهند. رئیسجمهور ضمن ابراز امیدواری نسبت به برگزاری انتخابات تمامالکترونیکی در سال 1400 گفت که 40 سال بعد از اولین انتخابات در سال ۵۸ برای همهپرسی تعیین نظام، ما مانند مجلس اول آماده هستیم که برای مجلس یازدهم رای دهیم و بهخوبی بهرغم همه مشکلات و جنگ و دیگر مسائل انتخابات درست در زمان خودش انجام شد.
روحانی درباره ترکیب مجلس آتی هم ابراز امیدواری کرد بهترینها انتخاب شوند و مجلسی قوی و قدرتمند شکل گیرد تا هم قوانین را بهموقع تصویب و هم به مشکلات مردم بهخوبی رسیدگی کند و هم ارتباط خوبی با سایر قوا داشته باشد. او با اشاره به فراز و نشیبهای مجالس بعد از انقلاب بار دیگر مجلس اول را بهترین مجلس در سالهای پس از انقلاب قلمداد کرد و اتصال مجلس 10گانه پیشین تا امروز بدون فاصله افتادن میان آنها یا نیمهکاره ماندن هریک از آنها را اتفاقی کمنظیر در تاریخ دموکراسی دانست.
ناطق نوری هم دو روز قبل از انتخابات با صدور پیامی ضمن دعوت از مردم ایران برای حضور در پای صندوقهای رای نوشت: «در انتخابات پیشرو که قرار است افرادی صلاحیت خود را از رای مردم کسب کرده تا به نمایندگی از آنان سخن گفته و مطالبهگری کنند، قهرکردن با صندوق رای که از مهمترین ارکان رفتار مدنی و پیشفرض دموکراسی است، نهتنها نتیجهای مطلوب نخواهد داشت، بلکه باعث پیشروی جریانهای افراطی داخل و خارج کشور و رشد نیروهای معاند منافع ملی و تمامیت ارضی ایران عزیز است.»
در این پیام همچنین آمده است: «در این شرایط حساس؛ تکیه بر عقلانیت و انتخاب نمایندگان شایسته، علاوهبر اینکه دست نااهلان را از تصدی امور کوتاه خواهد کرد، نشاندهنده انتقاد از تکرویها، تعصبها و جناحبندیهای پوچ است.»
حسینیه جماران غیر از خاتمی میزبان چهرههای نام و نشاندار دیگری هم بود. حضور محمدرضا عارف و محمدجواد ظریف به اتفاق همسرانشان در این حوزه و خوشوبش خانوادگی آنها سوژه مناسبی را برای عکاسان فراهم آورده بود.
رئیس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در جمع خبرنگاران از باورش به این موضوع گفت که «کشور ما مردمیترین حکومت را دارد و همه امور و سرنوشت کشور را مردم یا بهصورت مستقیم یا بهصورت غیرمستقیم تعیین میکنند.» ظریف هم با بیان اینکه مردم بهرغم گلایهها، خودشان میخواهند سرنوشت خودشان را تعیین کنند، گفت: «مردم نمیگذارند یک نفر در واشنگتن برایشان تصمیم بگیرد.»
ظریف یادآور شد: «انتخابات با همه تفاوتها و ترجیحهایی که ممکن است داشتیم یا نداشتیم، هنوز بهترین راه است برای اینکه کشور را قوی کنیم و به کشور امکان دهیم که در سطح بینالمللی سربلند بایستد.»
محمود صادقی، نماینده رد صلاحیتشده مجلس دهم نیز که طی روزهای اخیر انتقادهای بسیاری را به عملکرد شورای نگهبان مطرح کرده بود، در توئیتر خود از حضور در انتخابات خبر داده و نوشته است: «بهخاطر پاسخ به اظهارات مداخلهجویانه و اقدام احمقانه دولت ترامپ در تحریم اعضای شورای نگهبان، مصمم به شرکت در انتخابات شدم. امروز ساعت ۴ بعدازظهر در حوزه اخذ رای مسجد امیرآباد رای خواهم داد.» علی مطهری نیز رای خود را در صندوق حسینیه ارشاد انداخت./1360/