از تهدید کرونا تا فرصتی برای رشد چند جانبه
به گزارش خبرگزاري رسا، واگیری ویروس کرونا، حال و هوای همه ما در کشور را به هم ریخته است. از درگیر شدن جامعه در اصل مسئله بیماری و آسیبها و تلفات آن گرفته، تا درگیر شدن در استرس شایعات، مشکلات روانی و افسردگی، و تعطیل شدن مراکز دولتی، اقتصادی، مدارس و دانشگاهها. به نظر می رسد ویروس کرونا تهدیدی جدی برای کشور ما باشد. همانطور که تهدیدی جدی برای بسیار از کشورها از جمله چین و کل جهان باشد. اشاعه این ویروس برای ما ممکن است دردناک و ناراحت کننده باشد، و خسارات زیادی را به ما وارد کند؛ اما صبر کنید...
شاید بتوانیم به این تهدید از منظر دیگری نگاه کنیم. شاید با این نگاه از منظر دیگر بتوانیم این تهدید را به فرصتی برای رشد تبدیل کنیم. در واقع چنین اتفاقاتی، هم در زندگی تک تک ما می افتد، و هم مکررا برای کشورمان افتاده است.
قدرتمندتر از پیش از بحران
در جنگ تحمیلی، تهدید جنگ را با مقاومت به فرصت و موفقیتهای فراوانی تبدیل کردیم. این جنگ در عین خسارات و تلفات آن، باعث انسجام قوای نظامی کشور، انسجام مردمی و وحدت ملی، اتکای به توان داخلی، اعتماد به نفس، ارتقاء روحیه ایثار، ارتقاء معرفت جامعه، ارتقاء هویت ملی و بسیاری از ابعاد دیگر شد. ما از جنگ، قدرتمندتر از شروع آن بیرون آمدیم. تحریمهای مختلف نیز تهدیدی برای کشور ما بود. اما همین تحریمها، باعث شد وابستگی ما در بسیاری از حوزه های فناوری به خارج از کشور قطع شده، و توان داخلی به شدت در این حوزه تقویت شود. در اغلب موارد اینگونه بوده که ما از ابتدای تحریم قدرتمندتر شدهایم (و به نظر میرسد اگر می خواستیم و دستورات رهبر مدبرمان را در تمام شئون از جمله در اقتصاد مقاومتی با جدیت بیشتری اجرا می کردیم، می توانستیم و می توانیم به قدرتمندی بیشتری نیز – نظیر رسیدن به اقتصاد بدون نفت- برسیم). ما تهدیدهائی چون جنگ تحمیلی، تحریمها، ترورها و شهادت بهترین و تواناترین مردانمان را به فرصت تبدیل کردهایم. حال چرا نتوانیم تهدید واگیری و شیوع ویروس کرونا را به فرصت تبدیل کنیم؟ چگونه؟! بگذارید مثالهائی بزنم.
تعطیلی، فرصتی برای ارتقاء رویکرد
واگیری و شیوع ویروس کرونا منجر به قرنطینه شدن رسمی یا خودخواسته بسیاری از مردم شده است. بسیاری از مراکز کار به صورت نیمه فعال یا حتی تعطیل درآمدهاند. اتفاقی که می تواند در این فضا بیفتد، رواج دورکاری است. دورکاری می تواند مزایای متعددی برای طیف وسیعی از مشاغل (و البته بدیهی است که نه همه مشاغل) داشته باشد. در سالهای اخیر، دورکاری با ایجاد بسترهای فناوری اطلاعات و فضای مجازی، و سوق پیدا کردن بسیاری از سامانهها به سمت آنها، و نیز سوق بسیاری از مشاغل به سمت مشاغل دانش بنیان، زمینه فراوانی در کشور پیدا کرده است.
شاید دورکاری در بسیاری از مشاغل در کشور، بسیار بیشتر از آنچه که تا کنون محقق شده، زمینه تحقق داشته است. اما فرهنگها، رویکرد مدیریت در مراکز کار، عادتها و عوامل دیگر، به همراه محدودیت مهارتها، اجازه تحقق آن را نداده است. حالا با این فرصت، می توان زمینه های چنین اتفاقی را رقم زد. افراد بالاجبار مجبور می شوند، توانمندیها و مهارتهای لازم را کسب و عملا تجربه کنند، روشهای کار شکل بگیرد، بسترها ایجاد شود، رویکردهای مدیریتی مراکز کار به سمت رویکردهای نوین سوق پیدا کند، و تغییری در بافت مشاغل ایجاد شود. رواج دورکاری در طیف وسیعی از مشاغل می تواند در اقتصاد کشور و خانوار، و نیز رشد همه جانبه، کاهش حمل و نقل، کاهش هزینه ها، کاهش آلودگی و مصرف سوخت و موارد بسیار دیگر، نقش موثری داشته باشد.
پدیده دیگر ترویج جلسات مجازی است. بسیاری از جلسات، از جلسات کاری گرفته تا جلسات آموزشی، میتواند به شکل مجازی برگزار شود. بسیاری از جلسات، وقت تلف شده و حاشیه فراوانی دارند. گاه برای برگزاری جلسه ای که زمان مفید واقع شده در آن، فقط 10 دقیقه بوده است، توسط هر یک از حضار حدود 4 ساعت زمان صرف می شود (اعم از زمانهای رفت و برگشت، ، حاشیه های غیر ضروری و احوال پرسی، بحثهای غیر مربوط به موضوع اصلی جلسه، تدارکات زمانی برای مدت عدم حضور در مکان کار اصلی، و ....).
این زمان تلف شده را در تعداد حضار ضرب کنید. حتی از نظر محتوی نیز اگر چند بار جلسات خود را به صورت مجازی برگزار کنید، متوجه می شوید که زمان اصلی جلسه و حرفهای اصلی چقدر می تواند در زمان کوتاه تری منتقل شود، و بسیاری از حرفهای زائد و حواشی قابل حذف است. همچنین پس از مدتی به این نتیجه خواهید رسید که درصد بسیاری از جلسات اصولا زائد است، و فرهنگ رایج ”پیش بردن کار با جلسه“ در کشور ما، فرهنگ مطلوبی نیست؛ و قابل اصلاح است. به جای آن می شود از سازوکارهای متعدد گردش کار و تعامل الکترونیک در کارشناسی و تصمیمگیری استفاده کرد.
پدیده دیگر تعلیم و تربیت است. با تعطیل شدن مدارس و دانشگاهها، شاگردان و دانشجویان مدتی از عمر خود را به بطالت گذرانده و از فراگیری باز می مانند. اما میشود با تدابیر مناسبی، هم دانشجویان و هم شاگردان مدارس را به استفاده مفید از وقت خود در منزل سوق داد، و نه تنها از این مدت استفاده کرد، بلکه بارقه هائی از آموزش اکتشافی و خودانگیخته را که جای آن متاسفانه در مدارس ما خالی است، در شاگردان و دانشجویان بوجود آورد. ان شاء الله اختصاصا در این مورد، در یادداشت جداگانه ای بیشتر صحبت خواهم کرد.
توانمندتر برای برخورد با مشکلات
پدیده دیگر، ارتقاء سطح بهداشت عمومی جامعه و فرهنگ سلامت است. شیوع ویروس کرونا، منجر به بالارفتن سطح آگاهی افراد، و رعایت اصول بهداشتی، شکل گیری عادتهای مناسب و مهارتهای افراد در این زمینه می شود. و این آگاهی و عادتها و مهارتها، بالطبع در جامعه رسوب خواهد کرد، و ماندگار خواهد بود.
پدیده دیگر ارتقاء آمادگی و بسترهای بهداشتی مراکز بهداشتی و درمانی است. تدابیری که در این مراکز رخ می دهد، در صورتی که به صورت قواعدی در عملکرد آن مراکز در آمده، و ماندگار شود، می تواند به ارتقاء دائمی بسترها، خصوصیات و مهارتهای پرستاران و متخصصان، رویه ها و هنجارهای مراقبت و پرستاری صحیح از بیماران بستری، و حتی مدیریت مطب برای نوبت دهی مناسب برای جلوگیری از معطلی بیماران در مطب پزشکان (که متاسفانه معضل بزرگی در فرهنگ کنونی جامعه پزشکان ما است) منجر شود. بسیاری از استانداردها و دستورالعملهای بهداشتی و درمانی، در هنگام بروز چنین مشکلاتی تدوین و وضع شده است.
پدیده دیگر، تکمیل و بهبود بسترها و سازوکارهای خدمت رسانی در کشور، و ایجاد پایداری در سامانهها است. برای تحقق این امر، لازم است علاوه بر رفع موردی مشکلات ایجاد شده در سازوکارها و بسترها، به ریشهیابی ساختاری مشکلات پرداخت، تا این مشکلات در سایر موارد نیز رفع شود.
تکمیل و ارتقاء بسترها و سازوکارهای مدیریت بحران در کشور، پدیده دیگری است که می تواند محقق شود. تجربه اینچنین برای نظام مدیریت بحران کشور، در صورت اتخاذ تدابیر مناسب می تواند به ارتقاء جدی این نظام، و پایداری و تثبیت آن کمک کند.
پایدارتر و با ثبات تر
حتی اقتصاد و بسترهای اقتصادی کشور، در صورتی که برخورد با این پدیده با درایت متولیان آن انجام شود، علیرغم تمام خسارتهای اقتصادی وارد شده، می تواند به ارتقاء سطح بسترهای اقتصادی کشور و پایداری آنها منجر شده، چه در حوزه حاکمیت و نظامهای دولتی، و چه در حوزه تجارت و کسب و کارها، شاهد اقتصاد قویتر، پیشرفتهتر و ارتقاء یافتهتری باشیم. نمونه ای که اخیرا در برخی از رسانهها از خرید سهام سقوط کرده صنایع توسط خود دولت چین مطرح شده (که البته از موثق بودن آن اطلاع ندارم)، حتی در صورت عدم وقوع، حداقل می تواند ایده هائی را به ذهن ما منتقل کند.
ارتقاء فرهنگ و سواد رسانهای، پدیده دیگری است که با وقوع بحران کنونی، و رواج بازار وسیع شایعات و اخبار ضد و نقیض، بستر تحقق دارد. رسانههای سالم می توانند از بستر این بحران، برای آموزش جامعه و ارتقاء فرهنگ عمومی و سواد رسانهای استفاده کرده، و جامعه را در برخورد با این هجمههای ناسالم، آگاه و توانمند کنند.
پدیده دیگر بیمه و تامین اجتماعی است. در این بحران طیف وسیعی از مردم از نظر اقتصادی دچار مشکل شدند. شاید کارمندان دولتی و موسسات و افراد حقوق بگیر، چندان نگرانیای از تعطیل شدن کار برای مدت یک یا دو ماه نداشته باشند. اما افرادی نظیر کارگران روزمزد، که امکان تامین معیشت روزمره خود را در این ایام از دست می دهند، و کسانی که برای تامین هزینه های همان ایام خود نیاز به کارکردن دارند، ولی با این بحران امکان کارکردن از آنها سلب شده است، در تنگنای سختی قرار می گیرند. سازوکارهای تامین اجتماعی نیز در پوشش چنین افرادی یا اصلا بدلیل بیمه نبودن آنها تعلل دارد، یا پیچیدگی دریافت بیمه بیکاری و مراحل طویل آن برای چنین بحرانی کارآمد نیست. این بحران قطعا فرصت به روز آوری قوانین و مقررات و سازوکارهای تامین اجتماعی، برای رفع این مشکل نیز هست.
اینها فقط نمونههائی از مواردی است که می تواند به عنوان تبدیل تهدید به فرصت محقق شود. قطعا شما میتوانید موارد دیگری را به آن اضافه کنید.
تدابیر پیشینی، تا پسینی توسط مردم و حاکمیت
در این میان توجه به چند نکته در این تبدیل به فرصت، قابل توجه است.
نکته اول این است که بخشی از تبدیل تهدید به فرصت، توسط حاکمیت و دولت و بخش دیگر توسط خود جامعه محقق می شود. هم حاکمیت باید مترصد استفاده از فرصتهای ایجاد شده و ارتقاء ساختارهای حاکمیتی و سازوکارها و بسترها و اثرگذاری بر فرهنگ و هنجارهای جامعه در پهنه شرایط کنونی باشد؛ و هم آحاد مردم و جامعه از این فرصت استفاده کرده و به جای افسردگی و عیبجوئی و نگرانی، برای ارتقاء خود و حیطه در دسترس خود، تلاش کنند.
نکته دوم اینکه طیفی از این ارتقاء، به صورت طبیعی و در واکنش به واقعه، به صورت خود به خود اتفاق میافتد. اما طیفی از ارتقاء که بخش عمده آن را نیز تشکیل می دهد، نیازمند اقدام آگاهانه و مبتنی بر تدابیر لازم است، که باید اندیشیده، اتخاذ و اعمال شود.
نکته سوم اینکه طیفی از تدابیر و اقدامات برای تبدیل تهدید به فرصت و تثبیت یافتهها، باید حین بحران، یعنی همین الان انجام شود. همین الان متولیان و همه افراد، باید به فکر این موضوع باشند، و اقداماتی را در این زمینه انجام دهند. طیف دیگری از تدابیر، باید پس از اتمام بحران انجام شود، و در سازماندهی مجدد و بازسازی و جبران خسارتها و مشکلات ایجاد شده، شرایط به گونهای فراهم شود که رفع مشکلات به صورت ماندگار و تثبیت شده انجام شده، و به دورانهای بعدی نیز منتقل شود. همچنین طیفی از تدابیر، باید به صورت پیشگیرنده و برای پیشگیری از بحرانهای بعدی، انجام شود.
*****
در مجموع جامعه و حکومت ایران، و جهان میتواند، در عین صبر و بردباری و تحمل آلام ایجاد شده، این بحران و تهدید ایجاد شده را با اتخاذ تدابیر مناسب به فرصت تبدیل کرده، و در ارتقاء توانمندی، بسترها، ساختارها و سازوکارها، تلاش کند. ان شاء الله. الحمد لله رب العالمین./1360/
اردوان مجیدی