گلشنی، پایهگذار رشته مطالعات علم و دین در ایران است
به گزارش خبرگزاري رسا، آئین نکوداشت استاد مهدی گلشنی استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف و رئیس اسبق پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (۷۲ تا ۸۷) به همت قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مشارکت شماری از مراکز علمی من جمله مرکز پژوهشهای علوم انسانیِ اسلامی صدرا عصر دوشنبه ۵ اسفند در تهران برگزار شد که اساتید و کارشناسان مختلفی به ارائه سخن پرداختند.
متن پیش رو یادداشت حجت الاسلام رضا غلامی است که در ادامه می خوانید؛
دکتر مهدی گلشنی استاد بازنشسته دانشگاه صنعتی شریف و رئیس اسبق پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (۷۲ تا ۸۷) میباشند. سابقه آشنایی من با ایشان به اواسط دهه هفتاد برمی گردد اما این توفیق را داشتم که بین سالهای ۸۴ تا ۸۷ همکار نزدیک استاد گلشنی در پروژه ملی ایران و جهانی شدن باشم. این پروژه از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی به پژوهشگاه علوم انسانی سپرده شده بود و بنده و جمعی از اساتید و محققان این عرصه، توفیق داشتیم در خدمت ایشان این پروژه را به پایان برسانیم.
دکتر گلشنی سوابق علمی و مدیریتی مهم و متنوعی دارند و خدمات عظیمی به پیشرفت علمی کشور کردهاند که بیان جزئیات آن در ظرفیت این یادداشت کوتاه نیست. آنچه بیش از هر چیز استاد مهدی گلشنی را به چهرهای مهم تبدیل کرده است، پایه گذاری رشته مطالعات علم و دین در ایران است. البته رشته مطالعات علم و دین جزو رشتههای مطالعاتی با رونق در دنیاست و مهم این است که دانشمندان علوم طبیعی به ویژه فیزیکدان های بزرگ کمتر از الهیدان ها در شکل گیری آن نقش نداشتهاند.
دکتر مهدی گلشنی به عنوان یک فیزیکدان مطرح جهان اسلام، علاوه بر مشارکت در محافل جهانیِ عرصه علم و دین، این رشته مطالعاتی را از ابتدای دهه هفتاد به صورت جدی وارد کشور کردند و مانند پدری دلسوز نقش منحصربه فردی را در زمینه آشناسازی دانش پژوهان ایرانی با پیشینه و ادبیات رایج علم و دین، زمینه سازی برای تألیف و ترجمه دهها اثر علمی مهم، و همچنین تربیت شمار زیادی محقق و استاد بر عهده گرفتند.
جدای از پژوهشگاه علوم انسانی در دوران ریاست ایشان که به کانون اصلی مباحث علم و دین در ایران تبدیل شده بود، دانشگاه صنعتی شریف نیز با تأسیس گروه فلسفه علم توسط استاد گلشنی به یکی از پایگاههای تحقیق و تربیت نیرو در این عرصه تبدیل شد که تا پیش از بازنشستگی اجباری (!) ایشان از دانشگاه صنعتی شریف که باید آن را مولود نقدهای صریح استاد به وضع مدیریتی این دانشگاه دانست، تداوم داشت.
دکتر گلشنی علاوه بر ایفای یک نقش محوری در این عرصه، خودشان هم آثار علمی مهم و متعددی در زمینه مطالعات علم و دین دارند که برای نمونه میتوان به: "قرآن و علوم طبیعت"، "از علم سکولار تا علمی دینی"، "علم و دین و معنویت در آستانه قرن بیست و یکم"، "خداباوری و دانشمندان معاصر غربی"، و "آیا علم میتواند دین را نادیده بگیرد؟ " اشاره داشت.
ویژگی ممتاز آثار علمی استاد مهدی گلشنی ارائه تصویری صحیح از دین و علم مدرن، و سپس شفاف سازی بنیادهای فکر اسلامی در مواجهه با علم جدید و رفع سو تفاهماتی است که در این میدان رخ داده است میباشد لکن به نظر من، دکتر گلشنی همانق در که در ترسیم چهره صحیح دین و مبانی آن برای دانشمندان نقش داشتهاند، در بیان عمیق ذات مدرنیسم و دانش مدرن نیز برای دین پژوهان نقش دارند و بر خلاف رویه متداول برخی از پژوهشگرانِ این عرصه، بنایی بر سرپوش گذاشتن بر روی اختلافات حقیقی میان این دو و آشتی دادن صوری و کاذب علم جدید و دین نیستند بلکه با پرده برداری از بنیادهای هستیشناختی و معرفتشناختیِ علم مدرن، نقاط درگیری یا تعارض علم جدید با دین را نیز به نحو عمیقی بیان میکنند که به نظر میرسد ثمره و محصول آن، زمینه سازی برای ظهور علم دینی به ویژه در میدان علوم انسانی و اجتماعی است.
نباید فراموش کرد که دکتر گلشنی نه علم مدرن را کلاً رد میکنند و نه کلاً میپذیرند بلکه با امکان پذیر معرفی نمودن نوعی تصرّف در علم مدرن و ایجاد تغییر در مبانی، روشها و مقاصد علم، تحول در این دانش را تجویز میکنند با این حال ایشان معتقدند که علم جدید با وجود تحول نیز همچنان قادر به پاسخگویی به خیلی از پرسشهای بنیادی بشر نیست و پاسخ این پرسشها را باید در فلسفه یا دین جستجو کرد. البته سخن در این زمینه فراوان است و جا دارد درباره افکار و اندیشههای استاد گلشنی در عرصه علم و دین مقالات و کتابهایی تألیف گردد تا انشاالله حق مطلب ادا شود.
قصد من از این یادداشت کوتاه که به مناسبت آئین نکوداشت علمی دکتر گلشنی تهیه کردم گشودن باب بحث درباره اندیشههای استاد دکتر گلشنی است و لذا به همین حد بسنده میکنم. مطلب دیگری که مایلم درباره استاد بیان کنم، به دغدغهمندی ایشان نسبت به پیشرفت علمی کشور برمی گردد. همانطور که دوستان عزیز اطلاع دارند، دکتر گلشنی جدای از اینکه خودشان جزو دانشمندان برجسته کشور هستند، به دلیل حضور جدی در مجامع علمی و ارتباط مداوم با دانشمندان کشور به ویژه در عرصه علوم پایه، اشراف منحصربه فردی بر شرایط علمی کشور اعم از آموزشی و پژوهشی نیز دارند. از نظر استاد، به برکت انقلاب اسلامی، کشور عزیزمان از ظرفیتهای علمی کم نظیری برخوردار است.
از طرف دیگر، بدون تردید طی دو دهه گذشته جمهوری اسلامی در خیلی از عرصههای علمی و فناوری رشد کرده لکن عدم درک صحیح عقلانیتِ پیشرفت علمی و همچنین فهم شرایط خاص کشور از سوی مسئولان امر، موجب گردیده تا نه فقط رشد علمی ایران به نحو مطلوب ناظر بر نیازها و اولویتهای کشور نباشد، (و نیازهای دیگران را تأمین نماید) بلکه در مواردی سیاستها، جریان علمی و تحقیقی کشور را به سمت کمیتگرایی متمایل کند. به نظر من، این دیدگاه استاد که بارها همراه با صراحت لهجه بیان شده است و حتماً ناشی از دلسوزی و عشق وافر ایشان نسبت به کشور عزیزمان میباشد صحیح است و چندین مرتبه از سوی رهبر بزرگوار انقلاب نیز مورد عنایت قرار گرفته است.
واقعیت این است که پیشرفت علمی کشور و تبدیل جمهوری اسلامی به رتبه پانزدهم تولید مقالات علمی در جهان، باید بیش از همه به سود کشور و به عاملی کلیدی برای به دست گیری ابتکار عمل و تقویت اقتصاد کشور بدل شود و این امر نیازمند عبور از سطحی نگریها و ریل گذاری صحیح از سوی مسئولان چه در نظام آموزش عالی و چه در دستگاههای اجرایی کشور است. فراموش نمیکنم وقتی در خدمت استاد گلشنی مشغول اجرای پروژه ملی ایران و جهانی شدن بودیم، و در باب فرصتها و تهدیدهای جهانی شدن گفتگو میکردیم، ایشان مصرّانه تنها راه غلبه بر تهدیدات جهانی شدن و نیز بهره گیری از فرصتهای آن را قوی شدن و رسیدن به قابلیت نوآوری برای پاسخگویی به نیازهای کشور میدانستند.
در پایان، وظیفه خود می دانم تا عرض کنم استاد گلشنی فراتر از خدمات علمی بزرگ و فراموش نشدنی به کشور، یک انسان وارسته، متشرّع و متخلق نیز هستند که هم نشینی با ایشان چه در قامت شاگرد و چه در قامت همکار نمیتواند بدون اثرپذیری از این بُعد شخصیتی ایشان باشد. از خداوند متعال سلامتی و مزید توفیق این استاد عزیز را مسئلت دارم و امیدوارم جامعه علمی کشور این افتخار را داشته باشد تا همچنان از آثار و برکات علمی ایشان بهره مند گردد./1360/