چرا اقدامات پیشگیرانه در حرمهای مطهر، منافاتی با دارالشفا بودن آنها ندارد؟
به گزارش خبرگزاري رسا، حوادثی مانند همین شیوع بیماری ویروسی کرونا که پیش میآید، برای انسان درسهای فراوانی دارد. مؤمن دنیا را کلاس درس میداند و انسان، دانشآموز مدرسه هستی است؛ به این دنیا آمدهایم تا چیزهایی را یاد بگیریم تا در عالم دیگر، از این آموختهها استفاده کنیم و یک زندگی شاد و نورانی داشته باشیم و هر چیزی را باید وسیله درس گرفتن قرارداد.
بهترین درس گرفتن، درس گرفتن در میدان عمل است نهدر کلاس درس. شیوع کرونا که زندگی همه ما را تحت تأثیر قرار داده، میدان عملی است که به ما درسهایی میدهد؛ یکی از این درسها، قدرتنمایی خدا و متقابلاً، عجز و ضعف انسان است. بشر فراموش میکند که ضعیف، محتاج و بنده است، قدرت مطلق ندارد. خدای متعال میگوید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» (فاطر-۱۵)؛ای مردم شما فقر محض هستید؛ عین احتیاج هستید، خداست که بینیاز است.
برای اینکه انسان به این معرفت دست پیدا کند، باید آیاتی باشد که ضعف انسان و قدرت پروردگار را نشان بدهد، سبک انبیا نیز چنین بوده است. «وَ یُرُوهُمْ آیَاتِ اَلْمَقْدِرَةِ» (نهجالبلاغه-خطبه یک)، به مردم نشانههای قدرت خداوند را نشان میدهند؛ حادثههایی که پیش میآید، از نشانههای قدرت پروردگار و از نشانههای ضعف و عجز انسان است. امیرمؤمنان (ع) در نهجالبلاغه فرمودهاست: «لو فَکَّرُوا فی عَظیمِ القُدرةِ و جَسیمِ النِّعمَةِ لَرَجَعُوا إلَى الطَّریقِ و خافُوا عَذابَ الحَریقِ» (خطبه - ۱۸۴) اگر مردم معرفت پیدا میکردند، نسبت به قدرت عظیم پروردگار و نسبت به نعمتهای بزرگ پروردگار، همه توبه میکردند و به راه میآمدند.
این ماجرای شیوع کرونا، هر دو را نشان میدهد؛ هم ضعف و عجز انسان را و هم قدرتنمایی پروردگار را. باید بدانیم غرق در نعمتیم و از مهمترین نعمتها، نعمت سلامتی است؛ این که من سالمم یعنی صدها بیماری و بلا از من دور است که تا بیماری نیاید متوجه نعمت سلامتی نیستم؛ در دعای کمیل میخوانیم: «کم من فادح من البلاء اقلته».
خطرناکتر از بیماری جسمی
امیرالمؤمنین (ع) در نهجالبلاغه فرموده است: «ألا وإنّ مِنَ البلاء الفاقة، وأشدّ مِنَ الفاقة مرض البدّن، وأشدُ مِنْ مَرَض البدّن مرض القلب» (حکمت ۳۸۵)؛ بیپولی گرفتاری است، از آن بدتر بیماری است و بدتر از بیماری جسمی، بیماری روحی است. گاهی مبتلا به بیماری بدتری هستیم به نام بیماری روح؛ در حادثه اخیر و اتفاقات پیرامون آن، بیماری روح جامعه هم آشکار شد.
گروهی پیدا شدند که خواستند از این واقعه تلخ، سوءاستفاده کنند؛ مثلاً ماسک را احتکار کردند یا به قیمت گزافی در اختیار مردم قرار دادند؛ این نشانه بیماری روحی جامعه است. خود این بیماری را باید نتیجه بیمبالاتیهای بشر بدانیم؛ دقت نکردنها و رعایت نکردن مقررات الهی؛ چون بدیها به انسان برمیگردد و خوبیها به خداوند؛ «مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ» (نساء-۷۹) یعنی انسان مانند کره زمین است که ذاتش تاریک و سرد است و اگر نوری دارد و گرمایی، از خورشید دارد. هر چه خوبی در وجود انسان است از خداست و هر چه بدی است به خودش برمیگردد و خدای متعال در این بلاها و گرفتاریها، چون انسان را دوست دارد، میخواهد انسان برگردد و توبه کند.
آثار گناه
در روایت داریم گناهان تازه بلاهای تازه میآورند. باید بدانیم گناه اثر دارد. گناه، یعنی طبق دستور خدا نزیستن و خلاف دستور او زندگی کردن. هر گناهی دارای سه اثر است؛ اولین اثر گناه بر جان انسان است، گناه روح انسان را کثیف و سیاه میکند، جان او را آماده اشتعال آتش جهنم میکند، آتشی که ما نمیتوانیم آن را بفهمیم، فقط میدانیم آتشی است که جان و دل را هم میسوزاند؛ درحالیکه آتش دنیا جسم را میسوزاند. «کَلَّا بَلْ رانَ عَلى قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ» (مطففین-۱۴) گناهان پیوسته، دل انسان را پر از زنگار میکند؛ این اولین اثر گناه است، دومین اثر گناه بر طبیعت است، محیط زندگی انسان را خراب میکند؛ این که خدای متعال به پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «فَلَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ عَلَى آثَارِهِمْ» (کهف - ۶) تو میخواهی خودت را به سختی بیندازی بر آثار مردم، چون پیامبر مانند پدری است که بر کودکش اِشراف دارد، میداند این کودک دارد چه آثار بدی بر خودش به جا میگذارد. بچه خودش نمیفهمد، بچه لباسش را کثیف میکند، خودش هم نمیفهمد؛ اما پدر و مادر او حرص میخورند. پیامبر پدر امت است، از سطح بالایی از درک، آگاهی و اشراف برخوردار است، میبیند این مردم با این اعمالشان چه جنایتی بر جان خودشان و طبیعت اطرافشان بر جا میگذارند. اینکه میگویند استغفار کنید تا باران ببارد، به این دلیل است که گناه باران را کم میکند؛ استغفار نعمت را افزایش میدهد و بلاها را دفع میکند. اثر دیگر گناه در آن عالم است، همزمان آن عالَم را خوبیها و بدیها تحت تأثیر قرار میدهد.
جهانی نگاه کنیم
منشأ ویروس کرونا، کشور چین است؛ اما کمکم دنیا را درگیر کرده؛ یعنی یک گناه، یکجا نمیماند، یک ویروس یکجا محصور نمیشود. ما اگر دوست داشتیم که کشورمان آلوده نشود، باید از ابتدا به فکر چین میبودیم، آنهایی که میگفتند: چین به ما چه مربوط است، الان متوجه فکر غلطشان شدند.
اگر انسان فقط به فکر خودش هم باشد، مجبور است به فکر دیگران هم باشد؛ لذا اسلام میگوید نگاه جهانی داشته باش. در دعا میخوانیم: «اللَّهُمَّ أَغْنِ کُلَّ فَقِیرٍ، اللَّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ»؛ این نگاه کلان داشتن، درسی است که ما از حادثه کرونا میگیریم که باید به فکر دیگران باشیم؛ ما در این جهان سرنشین یک کشتی هستیم، نباید نسبت به دیگران بیتفاوت باشیم.
پاسخ به یک شبهه
بعضیها میپرسند: چرا نماز جمعه را تعطیل میکنید؟ چرا در حرم امام رضا (ع) مهرها و فرشها را جمع میکنید؟ امام رضا (ع) میتواند شفا بدهد؛ حرم امام رضا (ع) شفاخانه است؛ اما شما درِ شفاخانه را بستید و تعطیل کردید. در پاسخ باید گفت دنیا، دنیای اسباب و مسببات است؛ خداوند در این دنیا کارهایش را با اسباب انجام میدهد: «أَبَیَ اللّهُ أَنْ یُجْرِیَ الأُمُورَ اِلاّ بِأَسْبابِها» (اصول کافی/۱/۱۸۳/۷)، خدای متعال از اینکه امور بدون اسبابش جریان پیدا کند، امتناع دارد.
خداوند برای هر چیزی، اسباب قرار داده است. به زمین نیروی جاذبه داده، به آب خاصیت رفع کنندگی عطش را بخشیده و به آتش خاصیت سوزاندن. مسببالاسباب خداست و اوست که این سببها را میدهد و هر موقع اراده کند، میتواند این خاصیت را بگیرد؛ دستهای خدا بسته نیست: «وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ» (مائده-۶۴) یهود میگویند که دست خدا بسته است، اما دستهای خودتان بسته است، خدای متعال آتش را بر ابراهیم (ع) سرد میکند، به آتش گفت: «قُلْنا یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِیمَ» (انبیاء-۶۹) آب که سیال است و باید فروبریزد، برای موسی (ع) آبها مانند کوه بر رویهم قرار گرفت؛ «کَالطَّوْدِ الْعَظِیمِ» (شعرا-۶۳). این خاصیت را از آب گرفت، یعنی آب حالت سیالیتش را از دست داد.
این اسباب مؤمن و کافر ندارد؛ شمشیر بر ابیعبدا... (ع) اثر میگذارد، سم بر امام حسن مجتبی (ع) اثر گذاشت؛ بر امامرضا (ع)، بر امام حسن عسکری (ع) اثر گذاشت؛ ائمه معصومین (ع) اگر بخواهند میتوانند جلوی اثر آن را بگیرند، اما نمیخواهند. خدای متعال اصرار دارد که مردم هم به اسباب توجه کنند و متوجه باشند که این اسباب در ید قدرت خداوند است؛ یعنی در اسباب نمانند، پشت پرده اسباب، ملکوت اسباب را ببینند، ملکوت اسباب، خدای متعال است؛ لذا قرآن با تفکری که میخواهد به اسباب بیتوجهی کند، مبارزه میکند.
بنیاسرائیل به موسی گفتند: تو و خدایت بروید و بجنگید، ما همین جا نشستهایم؛ «فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّکَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ» (مائده-۲۴) ممکن است اشکال شود خدا که میتواند ما را بر دشمن پیروز کند، چرا نمیکند؟ پاسخ این است که آری! خداوند میتواند، اما قرار است تو آزمایش شوی.
درجای دیگری از قرآن میخوانیم: «أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ یَشَآءُ الله أَطْعَمَهُ» (یس-۴۷)، ما شکم کسی را سیر میکنیم که اگر خدا میخواست، آن را سیر میکرد؛ بله! اگر خدا میخواست، میتوانست همه فقیران را توانگر کند، اما در این جریان، تو داری آزمایش میشوی، خدا هر کاری انجام نمیدهد؛ بلکه هر کاری که مطابق حکمت و مشیتش باشد، انجام خواهد داد؛ بنابراین، قرآن این تفکر که خدا کارها را انجام دهد، رد میکند.
قرآن میگوید: «إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (رعد-۱۱) خدا زمانی شرایط را تغییر میدهد که انسان خودش تغییرات را شروع کند؛ تو تغییرات را شروع کن، بعد میگوید تو که تغییرات را شروع کنی، خدا به تغییرات اثر میدهد و تغییر ایجاد میکند؛ اما بازهم تو نیستی! بعضی مشرک هستند؛ فقط سببها را میبینند.
از آن طرف بعضی میخواهند سببها را نبینند؛ موحد خیالی هستند! موحد واقعی کسی است که سببها را ببیند و سببها را خدا نداند؛ بلکه خدا را حاکم بر سببها بداند و، چون مؤمن، خدا را حاکم بر سببها میداند، اگر سبب دارد، از آنها استفاده میکند و در هنگام استفاده میگوید: بسما... الرحمن الرحیم؛ یک دانشآموز مؤمن، درس میخواند، ولی دعا هم میکند؛ وقتی نوح (ع) میخواهد کشتی را به دریا بیندازد، میگوید «بسْمِ اللهِ مَجْریها وَ مُرْساها» (هود-۴۱)، جریان این کشتی باخداست، لنگر انداختن و ایستاندنش هم باخداست، باید از او مدد بگیریم.
اسباب را بُت نکنیم
نکته قابل توجه دیگری هم هست؛ برخی از ما، معمولاً در اسباب گیر میکنیم و اسباب بت ما میشود؛ لذا خداوند که بت شکن است، نعمت، امنیت، سلامتی و ... را میگیرد تا انسان متوجه خدا بشود؛ در دریای توفانی، انسان مخلصانه خدا را میخواند: «فَإِذا رَکِبوا فِی الفُلکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخلِصینَ لَهُ الدّینَ» (عنکبوت-۶۵) وقتی نجات پیدا میکنند، مشرک میشوند: «فَلَمّا نَجّاهُم إِلَى البَرِّ إِذا هُم یُشرِکونَ» (عنکبوت-۶۵).
ما معمولاً در گرفتاریها خدا را میبینیم همینکه خدا سبب را فراهم میکند، باز در سبب گیر میکنیم! نباید سبب را نفی نکرد، باید از سبب استفاده کنیم؛ ما حق نداریم در خودرویمان را باز نگهداریم، بگوییم توکل بر خدا! خدا میتواند حفظ کند، اما حفظ نمیکند، سبب حفظ شدن وسیله ات این است که قفل بزنی؛ فرمود: «با توکل زانوی اشتر را ببند»، اول ببند بعد توکل کن؛ البته دلت به این قفل خوش نباشد، دلت به خدا خوش باشد، بگو بقیهاش با تو، من وظیفهام را انجام دادم.
خدایا تو به عمل من اثر و ثمر بده. الان ویروسی دارد تکثیر میشود که سرعت انتقالش زیاد است؛ این دستور دینی است که جانتان را حفظ کنید، آلوده نشوید و دیگران را آلوده نکنید. نمیتوانیم بگوییم این قضیه فقط باید در سینما و ورزشگاه رعایت شود، خیر! باید در حرم هم رعایت شود، حرم امام رضا (ع) باید بیشتر مراقب بشود؛ این توهین به آن حضرت نیست، این قواعد عالم است.
امام رضا (ع) دوست ندارد تو فکرت به سمت اشتباه برود و فکر کنی قرار است قواعد عالم به هم بخورد؛ اگر قرار بود قواعد عالم به هم بخورد، امام رضا (ع) با سم شهید نمیشدند. پس وقتی سم روی بدن مبارک امام (ع) اثر میگذارد، ویروس میتواند روی در حرم آن حضرت هم اثر بگذارد و زائر را گرفتار کند؛ همانطور که هنگام رسیدن ناپاکی به حرم، باید محل را آب کشید و شست، در مقابل این ویروس هم باید چنین رفتار کرد؛ اسلام دین عقلانیت است؛ منتها اسلام میگوید نگاه مادی صرف نداشته باش، بهداشت را رعایت کن و بسما... بگو؛ بگو خدایا بلا را دفع کن؛ اگر تمام ماسکها را داشته باشی و تمام مواد شوینده را نیز مصرف کنی، بازهم نباید خود را مصون بدانی؛ ما از بلا ایمن نیستیم. به همین دلیل، ما از تولیت آستان قدس رضوی که به فکر آلوده نشدن حرم مطهر به ویروس خطرناک هستند، تشکر میکنیم.
دعا پشتوانه استفاده از اسباب
یکی از صفات خداوند در قرآن کریم «مؤمن» (حشر/۲۳) است؛ خداوند ایمنی میدهد. در این بلاها، باید به خدا پناه برد؛ از کرونا به خدا پناه میبریم. بعد خدا میفرماید آنچه عقل میگوید را رعایت کن و به شستوشو هم پناه ببر. در این بلاها یکی از کارهایی که باید انجام دهیم، استعاذه است.
استعاذه، یعنی پناه بردن به خدا، پناه به خدا، یعنی پناه به طرح خدا برای زندگی، پناه بردن به دستورهای خدا. ما وقتیکه سالم هستیم، باید دعا کنیم، وقتی هم گرفتار شدیم، باز باید دعا کنیم. امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: کسی که در گرفتاری است، احتیاجش به دعا بیشتر نیست از آنکسی که در متن رفاه است، ولی ایمن از بلا نیست (حکمت ۳۰۲). رفاه مثل این که وقتی مواد شوینده داریم، دستهایمان را میشوییم و دعا هم میکنیم.
دانشآموزی که درس نخوانده است، حق ندارد بگوید خدایا کمک کن نمره من خوب شود؛ خوب نمیشود! چون تو میخواهی قواعد عالم را به هم بزنی؛ باید درس خواند، دعا هم کرد. در روایت داریم که موسی (ع) هنگام بیماری دارو نمیخوردند، خداوند فرمود: شفایت نمیدهم، باید خودت را مداوا کنی. دارو سبب است، انسانی که موحد است میگوید: خدا این خاصیت را به دارو داده است.
این در همه عرصهها وجود دارد، در جنگ همچنین است؛ نمیتوانی تیراندازی نکنی و بگویی خدایا اینها را از بین ببر! خدا میگوید تو قواعد تیراندازی را خوب رعایت کن، خوب نشانهگیری کن، ولی وقتی تیر انداختی، خدا میگوید تو نبودی که تیر انداختی، ما بودیم که انداختیم: «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى» (انفال-۱۷)
بنابراین توسل به اهلالبیت (ع)، پشتوانه اسباب است، دعاها پشتوانه اسباب هستند؛ حال اگر در شرایطی قرار گرفتیم که سببی نبود، مؤمن ناامید نمیشود، چراکه مسببالاسباب هست؛ او میتواند سببهای جدید ایجاد کند، منتها این سببهای جدید را خداوند برای کسی ایجاد میکند که از سببهای موجودش استفاده کرده است.
در زمان جنگ، امثال حاج قاسم سلیمانیها اهل تدبیر بودند، شجاع بودند، برنامهریزی و دقت میکردند، اما اسبابشان کم بود، پول و امکاناتشان کم بود، خدای متعال اسباب غیبی را به کمک فرستاد و ما توانستیم بر دنیای کفر پیروز شویم، سپاه طالوت که در برابر لشکر جالوت قرار گرفت، برخی گفتند: «لَا طَاقَةَ لَنَا الْیَوْمَ بِجَالُوتَ» (بقره-۲۴۹) ما طاقت نداریم، مشرک شدند و گفتند: این جمعیت را و امکاناتش را ببین!
ولی کسانی که به میدان آمده بودند، دعا کردند: «رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ» (بقره-۲۵۰)، با یک ضربه داود که به جالوت اصابت کرد، جالوت بر زمین افتاد، خدا ترس را در دل جالوتیان انداخت و همه فرار کردند. در روایت داریم «مَن سألنا اعطیناه و منِ استغنی أغناه ا...»؛ هرکس از ما اهل بیت چیزی بخواهد، به او عطا میکنیم و هرکس بی نیازی بجوید خدا او را بی نیاز میکند.
منظور از این بینیازی، بینیازی معنوی نیست، نیازمندی معنوی خوب است، اما باید توجه داشت که اسباب معنوی قرار نیست جای اسباب مادی را بگیرد؛ اسباب معنوی باید پشتیبان اسباب مادی باشد و اگر اسباب مادی هم از کار افتاد، توصیه میکنند: باز ناامید نباش، زیرا تو مسببالاسباب (خدا) را داری و همچنین اهلبیتی داری که خداوند اسباب این عالم را به دست آنها داده است. بنابراین، بیماریها به اراده الهی است، شفا هم به اراده اوست، باید توجه داشت که همهکاره خداست؛ اهلبیت (ع) هم به ما آموزش میدهند که از اسباب استفاده کنید.
از دعا غفلت نکنیم
ضمن رعایت دستورات پزشکی، نباید از نقش دعا غافل شد، نباید از انجام وظایف غفلت کنیم؛ یکی از آن وظایف دعاست: «قُل مَا یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ» (فرقان-۷۷)، خداوند در قرآن میفرماید:ای پیامبر! بگو اگر اهل دعا نباشید، خدا به شما اعتنا نمیکند. «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» (غافر-۶۰)، فرمود دعا کنید تا اجابت کنم.
این ماه، ماه رجب، ماه رحمت، ماه امید به خداست؛ باید خوف و رجا داشته باشیم، هم بترسیم و هم امید داشته باشیم، بهاندازهای بترسیم که عمل کنیم، اقدام کنیم و تحرک داشته باشیم و نه آنقدر امیدوار باشیم که خوش خیال شویم و قدمی برنداریم. در این ماه به ما یاد دادهاند که بگوییم: «یا مَنْ یُعطی من سَئَلَهُ»، خدا سائلی را از در خانهاش رد نمیکند، «یا مَنْ یُعْطی مَن لَم یَسْئَلهُ و من لَم یَعْرِفه»، خدا حتی به کسانی که سؤال نکردند و او را نشناختهاند، عطا میکند، چه رسد به آنها که سؤال و خواهش دارند.
عطاهای خداوند بر دو قسم است، بعضیهایش را به کسانی میدهد که سؤال میکنند، بعضیها را سؤال نکرده میدهد؛ «ما نبودیم و تقاضامان نبود/ لطف تو ناگفته ما میشنود».
همین نعمت وجود و بسیاری از نعمتها را، خداوند بدون اینکه از او بخواهیم، به ما داده است، حال اگر از او چیزی بخواهیم، چه خواهد کرد؟ بنابراین، برای دفع بلا باید از خدای متعال کمک خواست؛ باید بگوییم «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تَشاء»، خدایا مرا در دژ مستحکمت قرار بده، همان دژی که هرکس را اراده کنی در آن دژ قرار میدهی.
از دعا و از توسل به ائمه اطهار (ع) غافل نشویم، از نذر کردن و توبه کردن و «ذکر یونسیه» غافل نشویم؛ قرآن میگوید که حضرت یونس گفت: «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» (انبیاء-۸۷)؛ خداوند او را از غصه نجات داد و مؤمنین را اینچنین از غصه نجات خواهد داد: «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الغمِّ وَکذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ» (انبیاء-۸۸)
از ذکر صلوات هم در هر حالتی که هستیم، فراموش نکنیم؛ امام صادق (ع) فرمود: هر موقع حاجتی از خداوند دارید، اول صلوات بفرستید و بعد حاجتتان را بگویید و دوباره صلوات بفرستید، زیرا صلوات، دعایی مستجاب است و کرامت خدا اجازه نمیدهد از سه دعا، اولی و آخرش را اجابت کند و وسطی را اجابت نفرماید./1360/