ماجرای جانبازی حاج قاسم سلیمانی در جبهه جنگ
به گزارش خبرگزاري رسا، بعد از شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی برشهایی از خاطرات ایشان را برای شناخت مجاهدتهای این سردار آسمانی در دوران انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و همچنین جبهههای مقاومت منتشر میکنیم.
سردار مرتضی قربانی در بخشی از خاطراتش که در این کتاب ذکر شده است، ماجرای مجروحیت دست شهید سلیمانی و جانبازی ایشان را اینگونه بیان میکند:
شب عملیات قبل از اینکه به خط بزنیم آمد و گفت «من خودم باید همراه نیروها بروم.» خیلی موافق نبودم، گفتم: جانشینت را بفرست. اصرار کرد و گفت «نه، باید خودم بروم.» رمز عملیات که اعلام شد، همراه نیروها زد به خط. دشمن آتش شدیدی میریخت. گردان سلیمانی خط اول را شکستند و راه افتادند به سمت خط دوم. چیزی نگذشته بود که خبر رسید فرمانده گردان شهید شده. چند نفر را فرستادم تا هر طور که شده بیاورندش عقب.
توی اورژانس سوسنگرد دیدمش. بیهوش بود. تیر دوشکا دست راستش را آش و لاش کرده بود و بند به استخوان. ترکش هم خورده بود به سینهاش. خونریزی داشت. گفتم آمبولانس بیاید و بفرستندش اهواز.
بیست روز بعد عملیات قاسم را در قرارگاه دیدم. از اهواز برده بودندش تهران و آنجا جراحت دستش را ترمیم کرده بودند. هنوز خوب خوب نشده بود و با دست آویزان به گردن برگشته بود منطقه. معطل نکردم و همانجا او را به آقا محسن رضایی معرفی کردم، گفتم: این آقای سلیمانی هم شجاعه، هم مقتدر. از پس اداره یک تیپ نیرو به راحتی برمیاد. آقا محسن هم حکم فرماندهی تیپ ثارالله (ع) را برایش نوشت./1360/