خانهنشینی این روزها، اعتکاف خانگی است
به گزارش خبرگزاري رسا، میلاد عرفانپور از آن دست شاعرانی است که پویایی بسیاری دارد؛ چه در حوزه هنری و چه در شهرستان ادب و آموزش در دوره آفتابگردانها، در بزنگاههای تاریخی و در مواردی که باید شعر را بیان کند، مطرح میکند. تازهترین و ماندگارترین اثر او به تازگی تقدیم حاج قاسم شد که از رسانه ملی نیز بسیار پخش شد.
با میلاد عرفانپور در ایام نوروز گفتوگویی عیدانه به واسطه ماندن در خانه انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
در کنار خانواده وقتم را میگذرانم
* در ایام نوروز و خانهنشینی اجباری به واسطه کرونا چه برنامهای دارید؟
در این ایام ان شاالله در کنار خانواده وقتم را میگذرانم، مطالعه، بازی با بچهها و پیگیری فعالیتهای کاری (از راه دور) و احیانا سرایش شعر از جمله کارهایی است که در این ایام انجام میدهم.
فرصت خانه نشینی میتواند یک اعتکاف خانگی باشد
* این ایام همزمان با ماه رجب و شعبان است. دعا چقدر موثر خواهد بود تا شیوع این ویروس منحوس خاتمه یابد و از بین برود؟
طبیعتا فرصت خانه نشینی در ماه رجب و شعبان خودش میتواند یک اعتکاف خانگی باشد؛ یک فرصت برای دعا، تفکر و بازاندیشی.
امیدوارم این فرصت هم در رشد شخصی ما هم در رشد جامعه و رفع انواع بلایا موثر باشد.
* برخی در خانه نمانده به سفر یا تفریح میپردازند؛ در صورتی که سفارش بسیار شده تا همه در خانه بمانیم و کمک کنیم تا شیوع این بیماری به حداقل برسد. عدهای خانهنشینی را به یکجانشینی و سکون تعبیر میکنند و از تحرک و پویایی بازماندهاند برای آنها چه پیشنهاد و توصیهای دارید؟
چون خودم متاسفانه خیلی اهل تحرک فیزیکی نیستم نمیتوانم توصیهای در این باره داشته باشم، اما خوب است به ورزشهای خانگی و بازیهای پرتحرک خانگی بپردازیم.
* اشعار، حکایتها و خاطرههایی که از دوران نوروز یا ایام شیوع ویروس کرونا دارید، برایمان مطرح کنید.
در ایام سال تحویل یک غزل و یک رباعی گفتم:
زندانی خویشیم ما، موسی بن جعفر!
ما را رهایی بخش یا موسی بن جعفر!
دارد میآید سال نو، تقویم میگفت:
آغاز این سال است با «موسی بن جعفر»
گفتم خدا، احمد، علی، زهرا، حسن... آه
دل را رساندم باز تا «موسی بن جعفر»
با دست خالی آمدم تا سالتحویل
گفتم تو را جان رضا، موسی بن جعفر!
از من دوباره خواهش و از تو گشایش
یا حضرت مشکلگشا، موسیبنجعفر
پس حال ما کی میرسد تا احسنالحال؟
کوتاه کن این راه را موسیبن جعفر
سالی پر از سیل و بلا و ابتلا رفت
امسال اما با شما، موسی بن جعفر!
اما آن رباعی:
ناچاری لحظه دعاییم همه
بیداری فردای بلاییم همه
غفلت، همهگیر است و مداوایش مرگ...
پنهان نکنیم، مبتلاییم همه
خاطرهای از رباعی «از آخر مجلس شهدا را چیدند»
* و خاطره...
نوروز 94 یا 95 بود که یکی از شاعران پیام داد رباعی «از آخر مجلس شهدا را چیدند» از شماست؟ گفتم بله چطور مگه؟ گفت فیلمی منتشر شده که رهبر معظم انقلاب این رباعی را دکلمه کرده و منقلب شدهاند.
این رباعی را سال 1387، شامگاه واقعه تلخ ترروریستی در حسینیه رهپویان وصال شیراز گفتم. در آن واقعه دردناک 14 نفر از همشهریها و دوستان من در حال عزاداری (در آخر مجلس) شهید شدند و بسیاری هم جانباز.
این رباعی و چند رباعی و دوبیتی دیگر را شب حادثه که البته من تهران بودم، گفتم تا بلکه قدری این شهدای عزیز از مظلومیت درآیند. نیت نداشتم این رباعیها را جایی منتشر کنم و نکردم. فقط همان ایام شنیدم و عکسهایی هم دیدم از اینکه این رباعیها در شیراز بسیار استفاده شده بود؛ به خصوص همین رباعی مورد اشاره.
بعدا قطعات جورچین این ماجرا کم کم تکمیل شد و مطلع شدم مادر شهیدی از یکی از استانهای آذری زبان، به مراسمی در دانشگاه شهر خودشان دعوت میشود و عکس فرزندش را هدیه میگیرد که بالای عکس این رباعی نیز نوشته شده بوده است.
این مادر شهید در دیدار رهبر معظم انقلاب با خانوادههای شهدا حضور پیدا میکند. ایشان طبق عادت مالوف از این مادر شهید نیز عکس فرزندشان را طلب میکنند. این رباعی را میبینند و میخوانند و درباره شاعرش میپرسند که در جلسه کسی نمیداند این شعر از کیست.
معتقدم بر سر زبان افتادن این رباعی بهانهای برای توجه مجدد به مقام شهدا و آن شهدای مظلوم بود. شهدایی که در ماه اول به خاطر عملیات اطلاعاتی برای دستگیری عاملین رسما شهید خوانده نشدند و پس از یک ماه ماجرای شهادت آنها در این حادثه تروریستی به صراحت بیان شد. روزهای نخست گفته شده بود که ادوات نمایشگاه دفاع مقدس در انتهای حسینیه منفجر شده است و این حتی موجب شد تا این هیأت محل اتهام سهلانگاری قرار گیرد و این شهدا، قربانیان یک سهلانگاری تلقی شوند./1360/
منبع : فارس