چطور از شر وسواس خلاص شویم؟
به گزارش خبرگزاري رسا، احتمالا همه ما با افرادی برخورد کردهایم که در صحت کارهای روزمره خود شک میکنند و یک کار ثابت را باید چندین بار انجام دهند تا خیالشان راحت شود؛ افرادی که به آنها وسواسی میگویند. آدمهایی که با یک بار شستن ظرفها، لباسها و حتی دست و صورت خود آرام نمیشوند و یا کسانی که با مصرف چند لیتر آب و صرف وقت زیادی برای گرفتن وضو، باز هم میگویند: "به دلم نچسبید!". بعضیها هم وسواس فکری دارند و دائم منتظرند کاری که انجام میدهند خراب شود، یا مثلا در مسیری که خودشان یا عزیزانشان میروند اتفاق بدی رخ دهد. همه اینها انواع وسواس فکری و عملی هستند.
زندگی برای آدمهای وسواسی خیلی سخت میگذرد و سختگیریهایی که دارند زندگی را به کام اطرافیانشان هم تلخ میکند. احتمالا در شرایط فعلی که با بیماری کرونا دست و پنجه نرم میکنیم، ممکن است وسواس بیشتر به سراغمان بیاید، بهخصوص که توصیه میشود دائم دستها و وسایلمان را شسته و ضدعفونی کنیم. آدمهای سالم هم ممکن است در این شرایط مبتلا شوند، چه برسد به کسانی که از قبل دچار این بیماری بودهاند. اگر فکر میکنید وسواس دارید و میخواهید خود را درمان کنید و یا پیشگیری کنید تا در دام وسواس نیفتید، به توصیههایی که در ادامه به آن میپردازیم عمل کنید.
نشانههای وسواس
در بسیاری از اوقات افرادی که به وسواس مبتلا هستند، خودشان هم نمیدانند یا نمیخواهند باور کنند، ولی اگر یکی از این ویژگیهایی که گفته میشود، در شما وجود داشت، احتمالا وسواسی هستید و باید به فکر درمان این بیماری باشید.
اطمینان نداشتن از صحت کارها و تکرار چندباره آن، دوری از دیگران به بهانه ناپاکی، دقت افراطی در نظمدهی و چینش اشیا، فکر بد و فال بد زدن، مثل اینکه بگوید: «نکند فرزندم الان تصادف کند!» و حس ناتوانی در انجام عملی خاص، مثل نیت نماز از جمله شاخصترین علایم بیماری وسواس هستند.[1]
ریشه وسواس کجاست؟
ممکن است وراثت، تربیت نادرست والدین، سن خاص، ضعف اعتمادبهنفس و... در شروع بیماری وسواس موثر باشند، اما از نگاه دینی، ریشه اصلی وسواس نجوای پنهانی شیطان در روح و جان آدمی است تا انسان به این بیماری زجرآور دچار شود و از مسیر بندگی و سعادت دور بماند.
پناه بردن به خدا، و تقویت روح و جان با یاد خدا موثرترین راه برای از بین بردن وسواس است. شیطان در دلی که مزیّن به یاد خداست، فرصت خرابکاری پیدا نمیکند
پیامبر(ص) در روایتی شیطان را با نام وسواس خوانده است[2] و در سوره ناس هم درباره وسواس گفته میشود؛ به خدا پناه میبرم از شر وسواس پنهانی که شیطان و گاهی انسانها در روح و جان ایجاد میکنند.
بنابراین زمانی که احساس میکنیم ندایی از درون به ما میگوید نکند این لباس درست شسته نشده باشد، باید یک بار دیگر آن را بشویم یا نکند قرائت این نماز درست نباشد، باید یک بار دیگر نمازم را بخوانم و از این دست مسائل، در حقیقت شیطان در حال وسوسه انسان است که اگر به اولین نجوای او گوش بدهیم، بی شک دومینووار وسوسههای دیگرش شروع میشود.
اما اینکه چطور وسواس را از وجودمان ریشه کن کنیم، چند راهکار مطرح شده که در ادامه به آن میپردازیم.
چطور وسواس را درمان کنیم؟
پذیرش بیماری
اگر کسی که نشانههای وسواس را دارد و بخواهد خودش را درمان کند، در گام اول باید بپذیرد که بیمار است. این نکته به این خاطر اهمیت دارد که شیطان طوری برای بیمار وسواسی مقدمات را میچیند که دیگران را منحرف، ناپاک و بیاعتنا در مسائل بهداشتی بداند و کار خودش را درست تلقی کند.[3]
بیاعتنایی و تغییر موقعیت در هنگام مواجهه با عمل وسواسآمیز
گرچه انجام این توصیه سخت و مثل دارو برای یک فرد مبتلا به وسواس تلخ است، اما حتما تاثیرگذار است. باید هرطور که میشود بیاعتنایی کرد و اگر با کاری که نسبت به آن وسواس داریم مواجه شدیم، با یک کار دیگر خودمان را سرگرم کنیم تا حواسمان پرت شود. همانطور که گذشت، اگر به این وسوسههای شیطانی عمل کنیم، خود را به درون باتلاقی انداختهایم که هرچه دست و پا بزنیم بیشتر در آن فرو میرویم.
امام موسی صدر در تفسیر سوره ناس این موضوع را اینگونه بیان میکند که در منطق دین، این وسوسهها و همه نیروهای شر لشکریان شیطاناند. اگر حکم شیطانی را پذیرفتی، شیطان بر تو چیره میشود و اراده تو در دست او خواهد بود، اما اگر او را نادیده گرفتی و به فرمانش تن ندادی، رفتهرفته ضعیف میشود، چندان که شک تو از میان میرود.
تقویت معنویت و ارتباط روحی با خدا
پناه بردن به خدا، و تقویت روح و جان با یاد خدا موثرترین راه برای از بین بردن وسواس است. شیطان در دلی که مزین به یاد خداست، فرصت خرابکاری پیدا نمیکند.
آدم(ع) به پیشگاه خداوند از وسوسه و اندوه شکایت کرد، جبرئیل فرود آمد و گفت: اى آدم ذکر "لا حول و لا قوة الا بالله" را بگو. آدم آن را گفت و وسوسه و اندوه از او برطرف شد
علامه طباطبایی دراینباره میگوید: «شیطان را از این جهت خناس خواندند كه به طور مداوم آدمى را وسوسه مىكند و به محضى كه انسان به یاد خدا مىافتد پنهان مىشود و عقب مىرود، باز همین كه انسان از یاد خدا غافل مىشود، جلو مىآید و به وسوسه مىپردازد.»[4]
این مورد به خصوص برای افراد مبتلا به وسواس فکری که دائم منتظر رسیدن خبر بدی هستند، خیلی اهمیت دارد. وقتی فکر بدی به ذهن خطور میکند، باید به خدا پناه ببریم و بدانیم که خدا ما را به حال خودمان رها نمیکند و به تعبیر قرآن: «دچار هر حادثهای شویم، قطعا خدا به نفعمان مقدرش کرده است؛ چون او همه کاره ماست.»[5]
نماز و توسل
امام صادق(ع) میفرماید: «بر هیچ مؤمنى چهل روز نمیگذرد، مگر اینکه گرفتار وسوسه میشود. پس دو رکعت نماز بخواند و از آن به خدا پناه برد.»[6]
همچنین توسل به اهل بیت بسیاری از غمها، از جمله وسواس را درمان میکند. امام على(ع) فرموده است: «یاد ما اهل بیت، شفابخش هر ناخوشى و بیمارى و وسوسه تردیدآور است.»[7]
ذکرهای موثر
پیامبر خدا(ص) فرمود: «آدم(ع) به پیشگاه خداوند از وسوسه و اندوه شکایت کرد، جبرئیل فرود آمد و گفت: اى آدم ذکر "لا حول و لا قوة الا بالله" را بگو. آدم آن را گفت و وسوسه و اندوه از او برطرف شد».[8]
از امام صادق(ع) هم نقل شده که ذکر "لااله الا الله" در معالجه وسواس موثر است.[9]
همچنین از پیامبر(ص) این ذکر، برای درمان وسواس نقل شده است: «توكّلت على الحىّ الذى لا یموت و الحمد للّه الذى لم یتّخذ صاحبة و لا ولداً و لم یكن له شریك فى الملك و لم یكن له ولىّ من الذلّ و كبّره تكبیراً؛ توكّل مىكنم بر زندهاى كه نمىمیرد و ستایش براى خداوندى است كه همراهى و فرزندى اختیار نكرده است و در جهاندارى شریکی ندارد و از سر ذلت یارى نگرفته است و او را بسیار بزرگ بشمار.»[10]
درست دانستن کارهای خود و سوءظن به مسلمانان، اسراف در آب و بالاتر از آن اسراف در عمر، آسیب به بدن، نداشتن اخلاص در عبودیت و تدبر در معانی عبادات و مهمتر از همه تبعیت از شیطان، از جمله مفاسدی است که وسواس با خود به همراه دارد
روزهداری
در روایات و توصیهها، بر پرهیز از پرخوری و غذاهای ناسالم و ناپاک تاکید شده است. علاوه براین، به طور ویژه روزه بهعنوان یکی از راههای مقابله با وسواس مطرح شده است. امام على(ع) فرموده: «روزه گرفتن در سه روز از هر ماه ـ پنجشنبه اول و آخر ماه و چهارشنبه وسط آن و روزه ماه شعبان ـ وسواس سینه و پریشانىهاى دل را از بین مىبرد.»[11]
همچنین از ایشان نقل شده که روزه ماه شعبان، وسواس دل و پریشانىهاى جان را از بین مىبرد.[12]
خوردن انار، سیب و روغن زیتون
در روایت آمده: «خوردن انار وسوسه شیطان را از انسان دور میکند».[13]
امام کاظم(ع) فرموده است: «سیب چند خاصیت دارد: سم، جادو، جنون و وسوسهای را که به مردم زمین دست میدهد و بلغمی را که غلبه پیدا کرده باشد، برطرف میسازد.»[14]
همچنین از ایشان نقل شده: «از جمله سفارشهاى پیامبر(ص) به على(ع) آن است که روغن زیتون را بخور و به بدنت بمال! بدون تردید، هرکسى از آن بخورد و آن را به بدن بمالد تا چهل روز شیطان به او نزدیک نخواهد شد.»[15]
توجه به قوانین اسلامی درباره پاک بودن همه چیز
در احادیث، قواعدی گفته شده که آدم را از بیماری وسواس نجات میدهد. اصالت طهارت یکی از این قواعد است که گفته میشود همه چیز پاک است مگر اینکه خلافش ثابت شود.
یکی از اصحاب امام صادق(ع) سوال کرد: من لباسم را به کافری ذمی عاریه میدهم و علم دارم که او شرب خمر میکند و گوشت خوک میخورد. سپس لباسم را بر میگرداند. من قبل از این که نماز بخوانم آن را میشویم. حضرت فرمودند: با آن لباس نماز بخوان و به خاطر این مسائل، لباس را نشوی. چون وقتی لباس را عاریه میدهی پاک است و تو یقین نداری که آن ذمی لباس را نجس کرده است.»[16]
از امام باقر(ع) سوال شد: «خرید گوشت از بازارها چگونه است در حالی که ما نمی دانیم قصاب ها چگونه عمل میکنند؟ حضرت فرمودند: بخور آنگاه که از بازار مسلمین باشد و از آن سؤال نکن.»[17]
الگو گرفتن از بزرگان و عرف مردم در موقعیتهای مشابه
شخص مبتلا به وسواس باید با خودش بگوید، چطور ائمه ما همانطور که در مورد قبلی گذشت، در مسائل بهداشتی حساسیت زیادی به خرج نمیدادند، آیا من بهتر از آنها میفهمم؟ آیا چند میلیون مسلمان و چند میلیارد انسان نمیفهمند و فقط من کار درست را انجام میدهم؟
توجه به گناهانی که با وسواس به وجود می آید
معمولا فرد مبتلا به وسواس فکر میکند چون خیلی به طهارت و مسائل بهداشتی اهمیت میدهد، از بندگان مقرب خداست، یا یکی از پاکترین انسانهای روی زمین است، اما در حقیقت این خدعه شیطان است که با وسواس آدم را در چندین گناه غوطهور کند.
درست دانستن کارهای خود و سوءظن به مسلمانان، اسراف در آب و بالاتر از آن اسراف در عمر، آسیب به بدن، نداشتن اخلاص در عبودیت و تدبر در معانی عبادات و مهمتر از همه تبعیت از شیطان، از جمله مفاسدی است که وسواس با خود به همراه دارد.[18]
پینوشتها:
[1] کتاب رهایی از دام وسواس، حجتالاسلام علینقی فقیهی، ص 14
[2] كنز العمّال، حدیث 1267
[3] چهل حدیث، امام خمینی(ره)، ص 405
[4] المیزان، تفسیر سوره ناس
[5] سوره توبه، آیه 51
[6] مکارم الاخلاق، ص ۳۲۸
[7] بحار الأنوار: 81/203/5
[8] امالی شیخ صدوق، ص ۵۴۳
[9]اصول کافی، 2/424/1
[10] مفاتیح الجنان
[11] خصال، ص 612
[12] همان
[13] المحاسن، ج ۲، ص ۵۴۰
[14] فروع کافی، ج 6، ص 355
[15] بحارالانوار، ج 69، ص 69
[16] اصول کافی ج6 ص237
[17] التهذیب، ج1 ص368
[18] کشف الغطاء، ج1 ص64
/1360/
منبع:تبیان