یادداشت؛
وظیفه فراموش شده!
روزی که علی پروین سمت مدیر فنی را در فوتبال ایران کشک خواند، بسیاری مرد محبوب سرخها را به باد انتقاد گرفتند، به خصوص آنهایی که این چنین پستهایی را حکم میکردند و کسانی که این سمت تشریفاتی را میپذیرفتند. حالا، اما با گذشت سالها میتوان مصداقهای متعددی را برای تشبیه علی پروین یافت. مصداقهای بارزی، چون ریاست مجمع دو باشگاه پرسپولیس و استقلال.
به گزارش خبرگزاري رسا، روزی که علی پروین سمت مدیر فنی را در فوتبال ایران کشک خواند، بسیاری مرد محبوب سرخها را به باد انتقاد گرفتند، به خصوص آنهایی که این چنین پستهایی را حکم میکردند و کسانی که این سمت تشریفاتی را میپذیرفتند. حالا، اما با گذشت سالها میتوان مصداقهای متعددی را برای تشبیه علی پروین یافت. مصداقهای بارزی، چون ریاست مجمع دو باشگاه پرسپولیس و استقلال.
بدون تردید این تشبیه به مزاج وزارت ورزش خوش نخواهد آمد، اما جبهه گرفتن وزارت ورزش تغییری در اصل ماجرا ایجاد نمیکند و نمیتواند این واقعیت را کتمان کند، خصوصاً که با اشاره به چند مصداق واضح میتوان این مسئله را به اثبات رساند.
بدیهیترین نقش مالک و رئیس مجمع دو باشگاه سرخابی پایتخت نقش نظارتی بر عملکرد آنهاست، اما آیا میتوان مهر تأییدی بر نقش نظارتی وزارت ورزش بر عملکرد استقلال و پرسپولیس گذاشت؟ دو باشگاهی که بدون تردید اگر نظارتی بر کارهایشان بود، امروز نه فقط تا خرخره در منجلاب قرض و بدهی دست و پا نمیزدند که به واسطه بیکفایتی مدیران نالایق خود وجهه فوتبال ایران را نیز در مجامع بینالمللی به خصوص فیفا خدشهدار نمیکردند. اتفاقی که سالهاست در حال رخ دادن است و به خوبی میتواند کوتاهی وزارت ورزش را در تمامی این سالها به عنوان مالک و رئیس مجمع پرسپولیس و استقلال در امر نظارت بر عملکرد این دو باشگاه به اثبات برساند.
بازیکنان استقلال شاکی هستند از عدم دریافت مطالباتشان و این در حالی است که مسئولان باشگاه مبلغ قرارداد با اسپانسر را تا سال ۱۴۰۲ پیشخور کردهاند. اتفاقی که همین امسال در پرسپولیس هم رخ داد و مدیرعامل مستعفی سرخپوشان ادعا کرد که مدیر قبلی (عرب) ۷ میلیارد از اسپانسر دریافت کرده، اما مشخص نشد این پول کجا هزینه شده که نه با آن پول برانکو را پرداخت کرده بودند، نه قرارداد کالدرون را و نه قسط بازیکنان را. هیچ یک از این مسائل هم باعث نشد وزارت ورزش حساس شود و به داستان قراردادهای اسپانسرینگ این دو باشگاه یا نحوه هزینهکرد آنها و بدهیهایی که از خود به جای گذاشته بودند، ورود کند و از مدیران نالایق سرخابیها توضیح بخواهد. سهلانگاری که کار را به جایی رساند که آقایان بیهیچ دغدغهای مبالغ هنگفتی را که از اسپانسر میگرفتند در ناکجاآباد خرج میکردند و برای پرداختیهای دیگر به قرض گرفتن روی میآورند. قرضهایی که حالا نه فقط پرداخت آن، بلکه تسویه دیرکردهایش هم به معضلی دیگر برای این دو باشگاه تبدیل شده است. برای نمونه استقلالیها که گویا برای رتق و فتق امور دست به سوی موسوی، عضو سابق هیئت مدیره این باشگاه دراز کرده بودند، در ازای طلب ۷ میلیاردی او حالا باید روزی ۵۰ میلیون تومان دیرکرد نیز بپردازند و جالب اینکه وزارت در هیچ یک از این موارد پا پیش نمیگذارد برای نظارت یا بررسی دلیل اتخاذ چنین تصمیمات پرضرر و زیانی که سالهاست کمر استقلال و پرسپولیس را خم کرده است!
درست است که استقلال و پرسپولیس دولتی هستند و از بیتالمال ارتزاق میکنند، اما این بهانه خوبی نیست که وزارت ورزش به عنوان مالک و رئیس مجمع این دو باشگاه در برابر عقد هر قرارداد پرضرر و زیانی سکوت اختیار کند و از نظارت بر عملکرد مدیران نالایق این دو باشگاه سرباز بزند، آن هم فقط و فقط به این دلیل که هزینههای هنگفت به جامانده نه از جیب شخص وزیر که از جیب مردم پرداخت میشود. حال آنکه کمترین وظیفه وزیر در این راستا حفظ بیتالمال و منافع مردم است و نظارت بر اتفاقات ناخوشایندی که در دو باشگاه سرخابی پایتخت رخ میدهد. اما به نظر میرسد این وظیفه خطیر از یاد رفته که آقایان بیهیچ دغدغهای در پرسپولیس و استقلال به حیف و میل میپردازند، بیآنکه رفتارهای پراشتباهشان اندکی خاطر وزارت را مکدر کند و مالک و رئیس مجمع دو باشگاه را بر آن دارد تا یکبار هم که شده نگاهی به دلیل رخداد این همه ضرر و زیان مالی داشته باشد! البته که این روزها چیزهای زیادی شنیده میشود که نباید هم از امثال وزیر ورزش توقع رصد مدیران سرخابی را داشت، چراکه او بهتر است حواسش را بیشتر به نزدیکانش معطوف کند تا دیگران!/1360/
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظرات