آفند سیاسی به سعودی با سیستم پدافند
به گزارش خبرگزاري رسا، آمریکا اعلام کرده که قرار است چهارسامانه دفاع ضدموشکی پاتریوت خود را از غرب آسیا خارج کند. از این چهارسامانه، دوسامانه در عربستان و دوسامانه دیگر در دوکشور عربی قرار دارند. سامانه پاتریوت یکسیستم دفاع هوایی موشکی است که توانایی مقابله با موشکهای بالستیک تاکتیکی، موشکهای کروز و هواگردهای دشمن را دارد. این سامانه که توسط شرکت آمریکایی Raytheon ساخته شده است، نخستینبار در سال۱۹۹۱ برای دفاع از عربستانسعودی و رژیم صهیونیستی در جنگ خلیجفارس بهکار گرفته شد.
علاوهبر خروج سامانههای پاتریوت، یک مقام آمریکایی بدون افشای نامش اعلام کرده که آمریکا دهها پرسنل نظامی خود را همراه دو اسکادران جنگنده از عربستان سعودی خارج کرده است. مقامهای آمریکایی همچنین اعلام کردهاند که میخواهند نیروی دریایی این کشور را در خلیجفارس کاهش دهند. این کاهش آنقدرها هم جدی نیست، چراکه آمریکاییها همچنان 12 سامانه پاتریوت و یک سامانه «تاد» را در منطقه باقی گذاشتهاند. برخلاف مهر سال 97 که رسانههای آمریکایی افشا کردند ارتش آمریکا بهدلیل تمرکز بر چین و روسیه، قصد دارد چهارسامانه موشکی پاتریوت مستقر در بحرین، اردن و کویت را خارج کند، اینبار درباره علت این تصمیم هیچدلیل قانعکنندهای ارائه نشد و مقامات آمریکایی بدون پاسخ روشنی بهدلیل این تصمیم، از ادبیات دیپلماتیک برای توجیه اقدامشان استفاده و از تداوم حمایت از متحدانشان تاکید کردهاند. تصمیم آنی آمریکا به خروج چند سامانه دفاع موشکی از منطقه، باعث شد تحلیلگران و رسانهها به بررسی این مساله بپردازند که این تصمیم آمریکا حاصل چه رخدادی در منطقه است؟ بسیاری از تحلیلگران و رسانهها، کاهش سیستم دفاع موشکی از منطقه و بهویژه عربستان را به مساله جنگ نفتی ریاض با مسکو مرتبط میدانند. بهاعتقاد آنها، هرچند جنگ نفتی با مسکو، با چراغ سبز واشنگتن عملیاتی شد، اما پافشاری ریاض بر این تصمیم آن هم درشرایطی که آمریکا از عربستان خواسته بود به این درگیری پایان دهد، ضربه سنگینی به صنایع نفت شیل آمریکا زده و آمریکا حالا میخواهد به ولیعهد جوان عربستان بفهماند او حتی در ماجراجوییهایش هم باید تابع آمریکا باشد، درغیر اینصورت باید هزینه اقداماتش را بدهد. رویترز هفتهگذشته به نقل از منابع خود گزارش داده که در تماس تلفنی دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا و محمد بنسلمان ولیعهد سعودی، ترامپ حاکم فعلی عربستان سعودی را تهدید کرده در صورتیکه به کاهش تولید نفت خود در چارچوب نبردش با روسیه اقدام نکند، دولت آمریکا نیروهای خود را از این کشور خارج کرده و سعودی را در برابر ایران تنها خواهد گذاشت. روز جمعه برایان هوک، نماینده ویژه وزارتخارجه آمریکا در امور ایران، بدوناشاره به این خبر، به شبکه سیانبیسی گفت که «بهرغم کاهش حضور نظامی ایالات متحده در عربستان، تغییری در تعهد واشنگتن نسبت به متحدانش در منطقه خلیج فارس ایجاد نشده است.»
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا نیز روز گذشته تلاش کرد تا این موضوع را کماهمیت جلوه دهد و آن را «تنها یک جابهجایی نیروها» بخواند. او در گفتوگو با «بن شاپیرو شو» در پاسخ به اینکه خروج سامانه پاتریوت برای فشار به عربستان سعودی به منظور کاهش عرضه نفت انجام شده است، گفت: «این موشکهای پاتریوت برای مدتی آنجا بودهاند. لازم است نیروهای آن بازگردند. لازم است آنها موقعیتشان را تغییر دهند. جزئیات بیشتر را به وزارت دفاع واگذار میکنم. این اقدام بهمعنای کاهش تهدیدهای ایران و همچنین کاهش حمایت از پادشاهی سعودی نیست و هرکاری که بتوانیم برای فراهم کردن امنیت و سیستمهای دفاع هوایی آنها انجام میدهیم تا ایران نتواند آنان را تهدید کند.» وی خاطرنشان کرد: «این امر به هیچوجه تلاشی برای فشار آوردن به آنها با توجه به مسائل جهانی نفت نیست، این یک چرخش طبیعی نیروها بود و فکر میکنم حکومت ایران هم این را میداند.»
خروج معنادار 2 سامانه
تکذیب خبرها درباره ارتباط این جابهجایی با جنگ نفتی از سوی آمریکاییها و سعودیها، ماهیت این اقدام را تغییر نمیدهد. سعودیها در شرایطی دو سامانه را از دست میدهند که تا پیش از این نیز در برابر حملات بسیار آسیبپذیر نشان دادهاند و فقدان هر سامانه، به معنای افزایش تهدید علیه آنهاست.
اردیبهشت سال گذشته آمریکا بهدلیل افزایش تنش با ایران، یواساس آریلینگتون را که یک خودروی حمل خاکی-آبی است، همراه یک دستگاه از موشکهای پاتریوت و تجهیزات کمکی از اروپا به فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) ارسال کرد. ارسال این محموله سامانه موشکی دفاع ضدهوایی پاتریوت درپی انعقاد قرارداد فروش سامانه موشکهای زمین به هوا به امارات و بحرین صورت گرفت. چندماه بعد در میانه شهریورماه حملات پهپادی به تاسیسات پالایشگاهی آرامکو و وقفه در تولید و صادرات بزرگترین شرکت نفتی جهان باعث شد آمریکا تصمیم بگیرد نیروی نظامی بیشتری به عربستان سعودی اعزام کند. در ماه سپتامبر نیز آمریکا ۲۰۰ نیروی نظامی را همراه موشکهای پاتریوت به عربستان سعودی اعزام کرد تا در محافظت از زیرساختهای انرژی عربستان سعودی مشارکت کنند. پس از این حمله، آمریکا ماموریت نیروهایش در عربستان سعودی را تمدید کرد. در ماه اکتبر، این کشور تصمیم گرفت سه هزار نیروی جدید به عربستان سعودی اعزام کند که این اقدام به درخواست محمد بنسلمان صورت گرفت. اکنون آمریکا بخشی از نیروها و همان دو سامانهای را که سال گذشته برای تقویت حفاظت تولید نفت عربستان دربرابر حملات پهپادی مستقر کرده بود، برچیده است تا مقامات سعودی دچار وحشت شوند، چراکه انصارالله بهراحتی میتواند از مسیر سابق، باردیگر این تاسیسات را هدف قرار دهد. بر همین اساس آنها که در توان دفاعی تقریبا بهصورت کامل وابستهاند، اعلام کردهاند که درصدد بومیسازی پاتریوت هستند. این خبر را یک مقام آمریکایی به بلومبرگ داده و گفته عربستان سعودی درصدد جایگزین کردن سامانههای پدافندی پاتریوت با یک نسخه داخلی است.
تلافی کاهش خرید تسلیحاتی؟
آمریکا و عربستانسعودی بهصورت دورهای، مذاکراتی را برای خرید تسلیحات دارند. این مذاکرات چندلایه بوده و پس از عقد قراردادهای اولیه، الزاما بهمرحله عقد قرارداد نمیرسند یا تمامی بندها در قرارداد اولیه بهاجرا درنمیآیند. برای مثال عربستانسعودی احتمال دارد 72 جنگنده اف-15 با حق گزینش 72 جنگنده دیگر با آمریکا امضا کند که در آن مواردی همانند خرید هزاران موشک، قطعه، بمب، آموزش کارکنان، سرویس و نگهداری و همچنین بهروزرسانی آنها وجود داشته باشد. این قرارداد اولیه میتواند بهدلیل مشکل مالی یا منصرفشدن یکی از طرفین قرارداد، بهطور کامل بهاجرا درنیاید یا آنکه در مذاکرات تکمیلی کشور خریدار سلاح بهدلیل هزینههای بالای برخی بندها، مشکل مالی یا عدم نیاز به برخی امکانات، آنها را در قراردادهای نهایی حذف کرده یا کاهش دهد. برای مثال کشوری مانند عربستان ممکن است به این نتیجه برسد که در طول 20 سال استفاده از این جنگندهها، آنها با توجه به تهدیدات پیرامونی این کشور تنها به یکبار بهروزرسانی نیاز دارند و نه دوبار. این کشور همچنین میتواند نحوه این بهروزرسانیها و محدوده آنها را با توجه به نیازها و توان مالی خود تعیین کند.
عربستانسعودی با روی کار آمدن ترامپ قراردادی 400 میلیارد دلاری با او امضا کرد که البته مذاکرات بخشهایی از آن در دوره اوباما انجام شده بود. در سال 2017 با سفر ترامپ، این قراردادها بهعنوان نقشهراهی برای خرید سلاح از آمریکا امضا شد تا تبلیغی برای رئیسجمهور جدید آمریکا برای ارائه به مردم کشورش باشد. این قرارداد برای اجراییشدن و توافقات نهایی برسر تعداد خرید و چگونگی تحویل آن به چندینسال زمان نیاز داشت. با وجود این، کاهش قیمتهای نفت یکچیز را مشخص کرده و آن عدم توانایی مالی سعودیها برای تامین هزینههای مالی این قراردادهای بزرگ است.
سعودیها سال گذشته بودجه 2020 خود را با قیمت نفت همان سال یعنی بشکهای 60 دلار بستند. حجم این بودجه 272 میلیارد دلار بود درحالی که ریاض در این سال میتوانست 222 میلیارد دلار درآمد داشته باشد. بودجه دفاعی 2020 عربستان، نسبت به سال گذشته نزدیک 20 درصد کاهش داشت و به زیر 50 میلیارد دلار رسید. این وضعیت بد برای بودجه عربستان از اوایل سال با به وجود آمدن بحران کرونا و کاهش شدید مصرف جهانی نفت و ازسوی دیگر جنگ نفتیای که ریاض علیه مسکو بهراه انداخت و بازارهای نفت را با سقوطی بیسابقه مواجه کرد، تشدید شده است. عربستان برای جبران کسری بودجه بیسابقه خود قصد دارد 60 میلیارد دلار وام گرفته و بخشهای دیگری از بودجه خود را برای انطباق با درآمدهای واقعیاش کاهش دهد. در چنین وضعیتی ریاض از توانایی مالی برای تامین سلاحهای خود و ماجراجوییهای منطقهای و پرداخت پول به متحدان منطقهایاش برخوردار نخواهد بود. روز گذشته برخی اعضای دولت مستعفی یمن که مورد حمایت سعودیها هستند اعلام کردند دولت عربستان حقوق بسیاری از آنها را قطع کرده است. «انیس منصور»، مشاور سابق سفارت دولت مستعفی یمن در ریاض، در همین راستا اعلام کرده کمیته ویژه سعودی سهماه است که تمام کمکهای مالی خود به تعدادی از سیاستمداران، اصحابرسانه و افراد سرشناس وابسته به دولت مستعفی یمن را قطع کرده است.
به گزارش وبگاه خبری «الخبر الیمنی»، مشاور سابق سفارت دولت مستعفی یمن در ریاض با گزارش اینکه ارائه خدمات خوراک در رستوران هتلهای «ذواری»، «موفمبیک»، «سنتر پلازا» و دیگر هتلهایی که بهحساب کمیته ویژه عربستان به مقامات دولت مستعفی خدمات غذای ویژه ارائه میکردند متوقف شده است، گفت سعودی حتی تهدید کرده است که به این مقامات دیگر خدمات مسکن ارائه نخواهد کرد. انیس منصور در ادامه با اشاره به افرادی چون «عبدالسلام جابر» و «عبدالناصر العوذلی» که پیشتر عربستان آنها را از صنعا جذب کرده بود و به آنها درآمد ماهیانه میداد و سوئیتهایی در هتل دراختیار آنها گذاشته بود، گفت این افراد در حصر خانگی بهسر میبرند، عربستان دیگر به آنها کمک مالی ماهیانه ارائه نمیکند و همچنین آنها را به سوئیتهای کوچکی منتقل کرده است که شبیه زندان هستند. اعضای دولت مستعفی یمن ابزار ریاض برای دخالت در امور همسایه جنوبی خود هستند. در شرایط سقوط شدید قیمتهای نفت و کاهش روابط تجاری در دنیا، ریاض بسیاری از امکانات خود برای دخالت در منطقه و تهیه سلاح برای آنها و حتی خود این کشور را از دست داده است. سعودیها درحالی هزینههای نظامی خود را در یمن کاهش دادهاند که جنگ یمن بعد از 5 سال، برای آنها جنبه حیثیتی پیدا کرده است و شکست در آن، میتواند عقبنشینی دومینوواری را برای سعودیها به ارمغان بیاورد.
با محاسبه این تبعات، سعودیها حاضر به صرفهجویی در هزینههای خود شدهاند و این صرفهجویی احتمالا در سایر امور نظامی نیز توسعه پیدا کرده و به احتمال زیاد در قراردادهای نظامی با آمریکا نیز بازنگری صورت گرفته است. با درنظر گرفتن این مساله، میتوان چرایی خروج آمریکا از منطقه و بهویژه عربستان را دریافت. واشنگتن حتی اگر از ریاض بهدلیل کاهش قیمت نفت خشمگین نباشد، قطعا بهخاطر کاهش خرید سلاح از این کشور عصبانی است. حضور نیروهای آمریکایی و ادوات جنگی این کشور در عربستان براساس ائتلافی است که بهدلیل جریان نفت و خرید سلاحهای آمریکایی ایجاد شده است و درصورت عدم برقراری این معادله، حضور نظامی پرتعداد و پرهزینه نظامیان آمریکایی در عربستان بیدلیل خواهد بود. از این منظر میتوان گفت آمریکا چند سامانه را از عربستان خارج کرده تا سعودیها کمی در هزینههای دفاعی خود بازنگری کنند.
در ارتش آمریکا هر گردان پاتریوت، معمولا شامل 600 سرباز و 60 خدمه مختلف میشود. اعلام خروج چهار گردان پاتریوت از منطقه بهمعنای آن است که آمریکا 2400 سرباز و 240 خدمه را نیز از منطقه خارج خواهد کرد. نیمی از این خدمه یعنی 1200 سرباز و 120 خدمه، از عربستان خارج خواهند شد. با جابهجایی این سامانهها که برای تقویت سیستم پدافندی در مجتمع آرامکو مستقر شده بود، سعودیها خود را برای ارائه یک باج بزرگتر به آمریکا آماده میکنند. برای آمریکا حجم بدهی سعودیها مهم نیست؛ برای آنها تداوم خرید تسلیحات و پرداختها به آمریکا حائز اهمیت است و کوچکترین گردنکشی دربرابر این پرداختها، منجر به خروج سامانههای دفاعی میشود.
پاتریوت چقدر موثر بود؟
صرفنظر از اینکه خروج چهار سامانه دفاع موشکی از منطقه چه میزان نگرانی در کشورهای وابسته به آمریکا ایجاد میکند، مساله اصلی قابلیتهای دفاعی این سامانههاست. آیا سامانه دفاعی پاتریوت آنقدرها که سعودیها به آن دلبسته بودند، کارایی دارد؟ پاسخ این سوال را میتوان در جنگ عربستان و یمن گرفت. اگرچه در مقام مقایسه، توان نظامی عربستان و یمن اصلا قابل بررسی نیست اما با این وجود انصارالله ضربات سنگینی در جنگ پنجساله به سعودیها زده است چراکه سعودیها بدون درک این موضوع که در جنگ هر سلاحی دارای مفهوم و کارکرد خود است، زرداخانههای خود را پر از سلاحهای آمریکایی کردند اما غافل از این بودند که برای استفاده مناسب از تجهیزات، باید شناخت کافی از میدان نبرد، توان دشمن و سلاحها داشت. هر سلاحی با هر میزان از پیشرفت، در هر موقعیتی به کار نمیآید. بهعنوان مثال تانکها بهرغم توانمندبودن، بهعلت سنگینی، محدودیت تحرک و مانور، وسایل مناسبی برای جنگ در محیط کوهستانی نیستند. بلکه درصورت استفاده از آنها احتمال شکست در عملیاتها بیشتر نیز میشود. از این نکات میتوان فهمید جنگ دارای قواعد مخصوص به خود است و باید این قواعد را شناخت تا در جنگ پیروز شد. این درک را یمنیها نسبت به توان دفاعی و تهاجمی سعودیها داشتند و بر همین اساس در میدان نبرد، با وجود تمامی محدودیتها دست برتر را دارند و با موشک و پهپاد، عملیاتهایی را در عمق خاک سعودی اجرا میکنند. یمنیها از حملات عمقی به خاک سعودیها دو هدف متفاوت را پیگیری میکنند و با شناخت ظرفیتهای مقابله سعودیها، از دو سلاح جداگانه بهره میگیرند. یکی موشکهای بالستیک است که سامانه دفاعی پاتریوت برای مقابله با آن در عربستان مستقر شده است.
طراحی موشکهای بالستیک بهگونهای است که آنها پس از رسیدن به چندده کیلومتری سطح زمین، از ارتفاع بالا بهسمت هدف شیرجه میروند. این خط سیر موشکهای بالستیک باعث میشود شناسایی آنها آسانتر از دیگر سلاحها مانند موشکهای کروز شود. برای آنکه بتوان موشک بالستیک را از تور سامانههای ضدموشکی رها کرد، باید نخست شتاب پیشرانه موشک را بیشتر کرده و ازسوی دیگر کلاهک را نیز دارای موتور کرد تا بتواند حین شیرجه، سرعت خود را افزایش دهد و درصورت نیاز بتواند مانور لازم را برای فریب سامانه پدافندی اجرا کند. کوچکسازی کلاهکها، خوشهایکردن آنها و استفاده از مواد رادارگریز در بدنه موشک، راههای دیگری برای عبورپذیر کردن موشکهای بالستیک هستند. اجراکردن این موارد در موشکهای بالستیک نیاز به سطح بالایی از فناوری دارد که برای یمن تحت محاصره دستیابی به آنها مقدور نیست. آنها برای جبران نقیصه موشکهای بالستیک دست به توسعه موشکهای کروز زدهاند و از موشک بالستیک برای ایجاد جو روانی استفاده میکنند. سامانههای ضدموشکی پاتریوت سعودی برای هر موشک بالستیک یمنی، چهار موشک را در مناطق مختلف شهری بهسمت بالستیکهای یمنی شلیک میکنند و در عمل این موشک را در رسیدن به هدف خود و برهم زدن جو روانی شهرهای سعودی کمک میکنند. آنها چه موشک را بزنند و چه نزدنند هدف حاصل شده است. علاوهبر بالستیک، یمنیها از موشکهای کروز و پهپادهای تهاجمی هم در جنگ استفاده کردهاند. آنها از سلاحهایی استفاده میکنند که سیستمهای پدافندی جهان بهصورت سنتی برمبنای مقابله با آنها شکلدهی نشدهاند.
بیشتر سیستمهای موشکی برای هدفگیری جنگندهها و موشکهای بالستیک تاکتیکی در ارتفاع بلند و متوسط توسعه یافتهاند و کمتر سامانهای است که قادر به هدف قرار دادن اهداف در ارتفاع پایین باشد. سامانههای دفاع هوایی پاتریوت و هاواک نمیتوانند به اهدافی که در ارتفاع کمتر از 150 متر قرار دارند، اصابت کند اما یمنیها از پهپادها و موشکهای کروزی استفاده میکنند که همچون پهپاد و کروزهای ایرانی، میتوانند برای اصابت به اهداف خود در کمترین ارتفاع و مماس با زمین پرواز کنند. در حمله به تاسیسات نفتی عربستان، یمنیها از این ابزارها استفاده کردند. موشکهای کروز معمولا در ارتفاع 30 تا 120 متری از سطح زمین پرواز میکنند که بهدلیل گردبودن سطح زمین عملا در بخش زیادی از مسیر خود در افق راداری قابل مشاهده نیستند. حتی درصورت توانمندبودن سیستمهای راداری آنها هنگامی که موشک کروز بهنزدیکی هدف رسیده، آن را شناسایی خواهند کرد. یعنی درست در زمانی که انجام اقدامات مقابلهای سرعتعمل بالایی را میطلبد و درصورت ثانیهای غفلت، موشک به هدف خود اصابت خواهد کرد.
سعودیها بهطور خاص از چنین سامانههایی برخوردار نیستند و اگر هم توانسته باشند چنین سیستمهایی را از کشورهایی مانند فرانسه تهیه کنند، تعداد آنها بهاندازهای نیست که بتوان مانع از انجام حملات شود. فرانسه یکی از کشورهایی است که بههمراه روسیه، چین و آمریکا روی سامانههای دفاع کوتاهبرد کار کردهاند اما بهدلیل ماهیت حملات ارتفاع پایین مشکلاتی درمقابله با آنها دارد. فرانسه پس از حملات موشکی یمن به تاسیسات نفتی آرامکو با موشکهای کروز و پهپاد، سامانههای راداری پیشرفتهای را برای شناسایی این حملات به عربستان ارسال کرد اما شناسایی این حملات یکی از مشکلات است که اگر حل شود وارد مرحله دوم میشود. در این مرحله سعودیها باید دارای موشکهای پیشرفتهای با قدرت واکنش بالا باشند تا بتوانند با اهداف در ارتفاع بسیار پایین هنگامی درگیر شوند که آنها به نزدیکی هدف رسیدهاند. پس از حل این مشکل سومین مشکل رخنمایی خواهد کرد. درصورت تامین رادارهای شناسایی و سلاحهای مناسب برای درگیری با اهداف کوتاهپرواز، آنها باید بتوانند با تعداد زیادی هدف بهصورت همزمان درگیر شوند. مسالهای که یکی از دشواریهای روبهروی هر سامانه پدافندی در جهان است. برخی از سامانههای پدافندی برد متوسط توانایی شناسایی تا 20 هدف و درگیری همزمان با 4 تا 6 هدف را دارند. یمنیها در حمله به تاسیسات شرکت آرامکو بهصورت همزمان از 25 موشک و پهپاد استفاده کردند.
درصورتی که در این تاسیسات سامانههای درگیری با اهداف کوتاهبرد وجود داشت، آیا این سامانهها با توجه به توانشان که گفته شد قادر به شناسایی تمام این هدفها بودند؟ آیا درصورت شناسایی توانایی درگیری با تمام این اهداف مهاجم را داشتند؟ اما در حمله یمن به آرامکو، این سامانهها تنها تماشاچی بودهاند و هیچ واکنشی به حملات نشان ندادهاند. تا پیش از حمله یمنیها به تاسیسات نفتی عربستان، در عربستان 88 سامانه پاتریوت آمریکایی مستقر بوده است.
بخشی از این سامانهها که موشکهای بهویژه کوتاهبرد و میانبرد و پهپادها را هدف قرار میدهد، وظیفه محافظت از مجتمع نفتی آرامکو را برعهده داشت. نکته جالبتوجه این است که این سامانه که وظیفه حفاظت از آرامکو را برعهده داشته، در حمله پهپادی به آرامکو، نهتنها هیچ شلیک موفقیتآمیزی نداشته که حتی در شناسایی پهپادها و موشکهای بالدار نیز ناموفق بوده و برهمین اساس هیچ موشکی شلیک نکرده است و اجازه داده چندین پهپاد، این منطقه را شخم بزنند. پس از این بود که بسیاری از کارشناسان نظامی سخن از ناتوانی این سامانه دربرابر حملات گفتند. بعد از این بود که مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا به ناتوانی این سیستم اشاره کرد و گفت گاهی سیستمهای پدافند هوایی در سرتاسر جهان نتیجه متناقضی را نشان میدهند، حتی بهترین سامانهها نیز همیشه اهداف را رهگیری نمیکنند./1360/