چند خبر کوتاه از بازار نشر
به گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، انتشار در آینده «شبح میکونوس»، دوازدهمین چاپ «مشروطه ایرانی» و انتشار کتاب «حقوق زنان در اسناد بینالمللی و متون اسلامی» از مهم ترین اخبار بازار نشر است.
«شبح میکونوس»؛ اولین رمان محسن کاظمی منتشر میشود
محسن کاظمی، نویسنده و پژوهشگر: کتاب شبح میکونوس به ماجرای میکونوس به روایت کاظم دارابی میپردازد. بخشی از کتاب به مستندات و دادگاه میکونوس و تبعات آن و بخش دیگر به قسمتهای دیگری از زندگی او میپردازد. در این کتاب شکافی ایجاد کردیم، بخشهای مستند و حقوقی را کنار گذاشتیم و قسمت سبکتر را به شکل رمان در اختیار جامعه قرار دادیم.
شاید خواندن حجم زیاد کتاب نقاشی قهوهخانه برای مخاطب عام سخت و ثقیل باشد، گرچه ادبیات کار کمک کرده تا زبان خشک، تاریخی، سیاسی و حقوقی کتاب تلطیف شود ولی باز هم ممکن است حجم ۱۰۰۰ صفحهای سخت باشد و یا متنهای حقوقی برای خواننده سنگین باشد.
افرادی که میخواهند با سند و مدرک داستان را بخوانند باید به «نقاشی قهوهخانه» و اسناد آن رجوع کنند، برای من «شبح میکونوس» ارزشمند است چرا که اولین کار من در ژانر رمان محسوب میشود و تاکنون کار داستان و رمان انجام نداده بودم.
«مشروطه ایرانی»
آجودانی این کتاب را در سال ۱۳۷۶ نوشت، اما چاپ نخست آن سال ۱۳۸۲ با شمارگان پنج هزار نسخه و بهای چهار هزار و ۲۰۰ تومان توسط نشر اختران در دسترس مخاطبان قرار گرفت.
«مشروطه ایرانی» علیرغم نامهربانیهای که به آن شد اکنون دوازدهمین چاپ خود را تجربه کرده است. نشر اختران این نوبت از چاپ «مشروطه ایرانی» را با شمارگان هزار نسخه، ۵۶۰ صفحه و بهای ۷۲ هزار تومان منتشر کرد. چاپ پیشین این کتاب بهار ۹۸ با شمارگان هزار نسخه و بهای ۶۵ هزار تومان منتشر شده بود.
کتاب ۱۹ بخش دارد که ذیل دو سر فصل کلی «قدرت و حکومت» و «از دفتر روشنفکری» سامان یافتهاند.
سرفصل «قدرت و حکومت» شامل ۱۰ بخش است که عناوین آن به ترتیب عبارتند از: «گذرگاه خشونت»، «تلقی شیعه از حکومت»، «ولایت فقیه در دوره قاجار»، «وحدت تصوف و تشیع»، «مجتهدان طرفدار ولایت فقیه»، «روحانیون و قدرت، روشنفکران و آزادی»، «اندیشیدن و آزادی»، «ملت و دولت»، «ملت و ملی» و «اختلاف ملت و دولت».
سرفصل «از دفتر روشنفکری» نیز شامل ۹ بخش است که عناوین آن به ترتیب عبارتند از: «درقلمرو ترس: عصر سنت و نوآوری»، «مشیرالدوله»، «مستشارالدوله»، «رشدیه و مدارس جدید»، «میرزاعلی خان امینالدوله»، «افسانهی مَلکم»، «در جستوجوی اصلیت مشروطه»، «بحران تجدد» و «اجتماعیونِ عامیون».
نهضت مشروطه و مفاهیم اساسی مرتبط با آن، به ویژه مقولاتی چون ولایت فقیه تلقی شیعه از حکومت، مفاهیم ملت و دولت، نوع ارتباط آنها با یک دیگر و مفهوم جدید ملت، همچنین نقش و تاثیر اندیشهها و آثار روشنفکران عصر قاجار، بویژه دوره ناصری و دوران مشروطه، مانند مشیرالدوله، مستشارالدوله، رشدیه، امین الدوله، میرزا ملکم خان، آخوندزاده، میرزا آقاخان کرمانی و دیگران در روند تحولات و ایجاد گسترش و یا تغییر مفاهیم اساسی پیش گفته، موضوع کتاب را تشکیل میدهند.
چون موضوع مشروطیت در اساس به حکومت و شیوه حکومت مربوط میشود، ناگزیر بخش مهمی از این کتاب به بحث درباره حکومت و مهمتر از آن به بحث درباره تلقی شیعه از حکومت اختصاص یافته است و البته به دلیل آنکه یکی از بحثهای مهم نظری فقهای شیعه در دوره قاجار به ولایت فقیه مربوط میشد، دامنه بحث به موضوع ولایت در عرفان ایرانی هم کشیده شده است.
همچنین با توجه به آنکه این مفهوم از ولایت در معنای حکومت و کشور داری، با تلقی شیعه از مفهوم حکومت و ملت و دولت ارتباط تنگاتنگ داشت، چند بحث مهم این کتاب، به بررسی مفهوم ملت و دولت و بررسی ساختار آن در پیشینه فرهنگی ایرانیان اختصاص یافته است. جزئیات این بررسی نشان میدهد که ساختار جدید مفهوم دولت و ملت، آن گونه که در مشروطیت ایران شکل گرفته بود، تماماً مبتنی بود بر ساختار تلقی شیعه از ملت و دولت تا این ساختار از طریق زبان، زبان تاریخی و برداشتهای متفاوت به درستی فهمیده نمیشد، رویدادهای تاریخ، زبان باز نمیکردند تا تناقض تجدد و مشروطیت ایران را به نمایش بگذارند. بسیاری از نتیجه گیریهای ناروا در تاریخ نگاری معاصر از بیتوجهی به این ساختار و از بیتوجهی به زبان تاریخی این ساختار، سرچشمه گرفته است.
به باور آجودانی در این کتاب قانون اساسی مشروطه، قانونی دینی بود که صرفا جنبههایی از سکولاریسم در آن وجود داشت و به چشم میخورد. او با دادن لقب «ایرانی» به مشروطه آن را از سایر انقلابهای مشابه متمایز کرده است. او همچنین با تحلیلی دقیق نهضت مشروطه را یک «انقلاب ناقص» مینامد و بر این اعتقاد است که «انقلاب ناقص مشروطه نتوانست به یکی از مهمترین آرزوهای مشروطهخواهان یعنی آرزوی اتحاد ملت و دولت جامه عمل بپوشاند و نقطه پایانی بر این اختلاف دیرینه نهد، اختلافی که از درون و برون فرهنگ ما سر برمیکشید و در فضای استبداد زده جامعه ما میبالید تا به عنوان یکی از اساسیترین موانع، سد راه رشد و گسترش جامعه مدنی شود.
در عصر حاضر به جهت ظهور عقاید گوناگون، مذاهب و افکار متنوع بشری و تحولات چشمگیر علمی و صنعتی و نگاه نقادانهای به اسلام و فقه سنتی راه یافته، از این نظر مسئولیت فقیهان و پژوهشگران اسلامی را در پاسخگویی به شبهات و مسائل مستحدثه دو چندان کرده است. از آنجایی که امروزه ادبیات دینی ما با واژگانی چون: احیای فکر دینی، بازسازی شریعت، انطباق احکام دینی با مقتضیات زمان و نوگرایی دینی سر و کار دارد؛ لذا عالمان و فقیهان باید به نیکی چالشهای دنیای معاصر را دریابند و احکام شریعت را در پرتو قرآن و سنت صحیح نبوی پاسخ عالمانه دهند و میراث کهن فقه و فقاهت اسلامی را با زبان روز و متناسب با فهم انتظارات انسان سرگشته و نقاد امروزی در پرتو عدالت با شیوه نو و زبان روز بیان کنند.
پس از دوران شکوفایی اجتهاد فقیهان و بعد از نیمه دوم قرن چهارم متأسفانه فقه جامه رکود و جمود بر قامت خود پوشاند و نور اجتهاد فقیهان رو به خاموشی گرایید و قرآنی را که نور علم و نیروی عمل را به آن بخشیده بود، بیشتر وسیله تبرک عبادتش قرار دادند و سنت پاک نبوی که تمدن جامعه اسلامی را بصورت نظام کاملی از فکر و عمل درآورده بود، متروک ماند.
در حوزه تفکر اسلامی و اجتهاد فقیهان دو آفت خانمانسوز وجود داشته و دارد، یکی «تأویل و التقاط» و دیگری «جمود و تحجر» وجه مشترک این دو آفت این است که هر دو از وحی الهی به نفع خود برداشت بشری میکنند. یکی چنان میدان را باز میکند که مرزهای احکام و ارزشهای الهی را میشکند و حرامهای خدا را حلال جلوه میدهد و دیگری به تناسب اندیشه محدود خود چندان عرصه را تنگ میگیرد که بسیاری از حلالهای خدا را حرام میداند و نتیجه هر دو نحله، تضعیف دین و گریز جامعه از آن است.
بیخبری جوامع بشری از مواهب فطری زن، قرنهاست که زن را در برخی از قضاوتهای نادرست قرار داده است و شخصیت کاذبی را به وی تحمیل کرده است. از این رو بشر متمدن از اظهار نظر درباره شخصیت زن دچار سردرگمی شده است. عدم شناخت طبیعت زن و مواهب روحی او بزرگترین عامل رکود تکامل بشر است، زیرا نیمی از زندگی آدمی بسته به وجود زن است و سعادت نیم دیگر زندگی مرد، بر مواهب وجودی زن شایسته استوار است. برای حفظ نظام جامعه و برقرار شدن عدالت اجتماعی لزوم پرداختن به حقوق انسانی زن، بصورت چشمگیری ضروری بنظر میرسد.
سیر تکاملی ابعاد مختلف شخصیت زن و اهمیت نقش وی در روند ساختار تاریخ، نمایانگر آن است که از اعصار قدیم تاکنون در هر جامعهای که فضیلت، اخلاق و دانش حاکم بوده است، زن آزادتر میزیسته است و هر اندازه جعل و خرافات بر جوامع حکمفرما بوده، زن تنها در معرض تمایلات مردان قرار میگرفت تا بدانجا که او را از رده انسانها خارج و بصورت کالایی در جهت منافع سوداگران قرار می داد. آیات قرآن نمایانگر وضعیت زنان در عصر جاهلیت است.
سیمای زن در دنیای امروز
در دنیای امروز هنگامی که از زن مسلمان یاد میشود، چهرهای از او ترسیم میشود که زن مسلمان، خود از آن ناخشنود است. سیمایی که امروز غالباً زن مسلمان را با آن میشناسند چنین است: «غیر مستقل، متکی به مرد، مطیع و فرمانبر مرد، نمیتواند بدون اجازه مرد از خانه خارج شود، در جامعه منشأ اثر نیست، دارای حقوق فردی، خانوادگی و اجتماعی برابر با مرد نیست، دیه او نصف مرد است، نمیتواند به مقامات بالای سیاسی دست یابد، نسبت به فرزند خود حقی ندارد و ...» بدیهی است موجودی چنین ضعیف و ناتوان نمیتواند چهره زیبا و مطلوبی برای زنان مسلمان و آگاه امروزی باشد.
زن در قرآن
بحث زن در اسلام از دیرباز مورد توجه موافقان و مخالفان اسلام بوده است. دانشمندان مسلمان از دیدگاه احکام فقهی به زن نگریستهاند و این احکام را برای زن منصفانه تلقی کردهاند، حال آنکه دشمنان اسلام قوانین اسلامی را باعث ایجاد مشکلات زنان مسلمان دانستهاند و برخی معضلات امروز جامعه اسلامی در باب زن را بی ارتباط با قوانین اسلامی میدانند. از دیدگاه نواندیشان دینی مسائل دست و پاگیری که امروزه در جوامع اسلامی باعث بروز مشکلاتی در مسائل مربوط به زنان شده است، بدلیل خطاهای اساسی و فهمی است که در طول تاریخ اسلام، دانشمندان و متفکران مسلمان ناخواسته و ناآگاهانه مرتکب شدهاند.
زنان در هر جامعهای به دلایل مختلف از نقش متفاوتی برخوردارند، اما بارزترین نقش آنان «تربیت فرزندان» است. علاوه بر اینکه مادر بودن با فطرت زنان عجین شده است، تداوم نسل بشریت نیز در گرو حیات و سلامت معنوی آنان است و موضوع حقوق زنان در ابعاد مختلف، یکی از محورهای بحث در دو اردوگاه غربی و اسلامی بوده و هرکدام به گونه ای در راستای تحقق حقوق زنان در عرصه نظری و عملی، تلاش های مؤثری انجام دادهاند.
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی حقوق زنان در اسناد بینالمللی میپردازد. فصل اول پژوهش، حقوق معنوی زنان را از دیدگاه حقوقی و احکامی بر پایه نصوص قرآن و سنت، مورد ارزیابی قرار میدهد. زیرا معنویت که رکن محوری در کرامت زنان است، ضامن کلیدی برای حضور آنان در دو نهاد خانواده و جامعه و احقاق حقوق زنان در این دو نهاد است.
در فصل دوم، حقوق خانوادگی زنان مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. زیرا خانواده کانون اولیه رشد همه جانبه زنان است و زیرساختهای حقوق زنان بعد از بلوغ و تشکیل خانواده، اعم از رضایت در ازدواج، تأمین نفقه، نقش زنان در مدیریت نظام خانواده و حق حضانت در این نهاد شکل میگیرد. بنابراین هر دو مرجع حقوقی و احکامی با دو رویکرد متمایز و بعضا همگرا و همسو، زنان را مورد حمایت قرار دادهاند. از آنجا که حقوق خانوادگی متأثر از فرهنگ هرجامعه است، لذا در فصل سوم این پژوهش، حقوق فرهنگی زنان مورد واکاوی قرار گرفته است. زیرا رشد فرهنگی پلی است که از یک طرف دستاوردهای فرهنگی را برای خانواده به ارمغان میآورد و از طرف دیگر برای ورود به عرصه خانواده بزرگتر؛ یعنی جامعه بر پویایی و بصیرت هوشمندانه زنان میافزاید.
در فصل چهارم، حقوق اجتماعی زنان با تأکید بر سه پارامتر مؤثر یعنی میزان بسترسازی حضور زنان در جامعه توسط قانون و شرع، ظرفیت پذیرش حضور اجتماعی زنان از سوی جامعه و سطح موفقیت زنان در اثبات توانایی های خویس در عرصه فعالیتهای اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل پایانی پژوهش، حقوق سیاسی زنان است. حداقل حقوق سیاسی، مشارکت در انتخابات (حق رأی و کاندیدا شدن) و در صورت توانمندی زنان و پذیرش جامعه و فراهم شدن سازو کارهای قانونی، مشارکت در مدیریت کلان در تمامی سطوح مدیریتی است.
کتاب «حقوق زنان در اسناد بینالمللی و متون اسلامی»، تألیف محمد احمدیان در 476 صفحه، شمارگان 1000 نسخه از سوی انتشارات نشر احسان روانه بازار نشر شده است./925/ت303/ق