لطفا سؤال را پاک نکنید
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، طرح مسأله سؤال نمایندگان مجلس از رئیسجمهور مثل همیشه با دو واکنش مواجه است.
عدهای این کار را سودمند ارزیابی میکنند و برخی دیگر از جمله سخنگوی دولت معتقد هستند که سؤال از رئیسجمهور مشکلی را حل نمیکند! نویسنده این یادداشت، اما میخواهد از زاویه دیگری این موضوع را بررسی کند.
اول: واقعیت این است که انسان مسؤول آنطور که از نامش پیداست در برابر خدا، قانون و مردم باید پاسخگو باشد.
مسؤولیت مصونیت نمیآورد و مطابق قانون اساسی رییسجمهور در حدود اختیارات و وظایفی که بهموجب قانون اساسی یا قوانین عادی به عهده دارد در برابر ملت و رهبر و مجلس شورای اسلامی مسؤول است.
دوم: اما چه چیزی باعث میشود تا این مسأله با واکنشهای منفی مواجه شود؟
دلیلش را باید در فقدان تبیین جستجو کرد؛ باید مردم بدانند و متوجه باشند که نهتنها حقدارند، بلکه وظیفهای بر عهده آنها هست که از مسؤولان در مورد عملکرد آنها پرسش کنند و کسی نمیتواند مانع از این شود، این وظیفهای است که نخبگان جامعه بر عهده دارند و باید مردم را برای مطالبه گری ترغیب کنند.
البته بیشک مطالبه و سؤال باید در چارچوب اخلاق و دین باشد، ولی اصل مسأله طرح سؤال از مسؤولان، موضوعیت دارد و نباید پاسخگویی به فراموشی سپرده شود.
سوم: وقتی تبیین صورت نمیگیرد باعث میشود طرح سؤال کاری نادرست و بیهوده تلقی شود.
جان کلام این است که از هنگامی که یک مسؤول وظیفهای را به عهده میگیرد، تا آخرین لحظهای که در آن جایگاه قرار دارد و حتی بعد از آن هم در معرض پرسش و مطالبه هدفمند قرار دارد.
ولی مشکل اینجا است که ما در فضای سیاسی کشور دچار نوعی رودربایستی هستیم؛ یعنی در ابتدای فعالیت یک مسؤول گفته میشود که صبر کنیم تا مدتی از دوران فعالیتش بگذرد.
بعد در میانه راه دچار روزمرگی میشویم و در نهایت هم میگوییم الآن فرصت مناسبی برای پرسشگری نیست، چون مدت زیادی از دوران فعالیت این شخص باقی نمانده است و بعد از پایان یافتن مسؤولیت هم یک فرد با انبوهی از سؤالات مربوط به نوع عملکردش به حاشیه میرود و بهطور طبیعی در آن زمان هم فرآیندی برای به پاسخ واداشتن او وجود ندارد.
پس چه باید کرد؟ چه زمانی فرصت سؤال پیش میآید و در چه موقعیتی میتوان بدون مانع یک فرد مسؤول را به پاسخگویی مجبور کرد؟
چهارم: این نکتهای جدی و اساسی است که موافقان و مخالفان طرح سؤال از رئیسجمهور آن را مورد غفلت قرار میدهند و در این میان حق ملت نادیده گرفته میشود.
نباید با طرح برخی نکات مانند القاء ترس از تنشزایی، سدی بر راه پرسشگری ایجاد شود که عواقب فرار مسؤولان از پاسخگویی بر گردن نخبگان جامعه است.
ما باید به این نکته اهتمام داشته باشیم که تفاوتی بین مسؤول و غیرمسؤول در جایگاه اجتماعی وجود ندارد و آن گونه که امام راحل فرمودهاند: شرافت مسؤولان در گرو خدمت به ملت است و نباید بهگونهای سخن بگوییم که سؤال از مسؤول به تابو تبدیل شود.
پنجم: آن گونه که رهبر انقلاب نیز در گفتگوی تصویری با نمایندگان مجلس فرمودند، سؤال و تفحص حق نمایندگان است، اما باید همراه با رعایت اخلاق باشد.
ششم: سؤال از رئیسجمهور با استیضاح تفاوت دارد و نباید خَلط بحث باعث شود تا جامعه از پرسشگری دور بماند؛ برخی از نمایندگان طرحی را در مجلس ارائه کردند که رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت موظف باشند تا هرسال در صحن علنی مجلس به سؤال نمایندگان بهعنوان وکلای ملت پاسخ بدهند.
چه اشکالی دارد که با رعایت انصاف و اخلاق و حفظ آرامش جامعه، طرح سؤال صورت بگیرد؟
هفتم: مخلوط ساختن سؤال و استیضاح و نتایج این دو مقوله، اشتباه راهبردی بزرگی است که هم مجلس را از ایفای حق قانونیاش محروم میکند و هم در درازمدت جامعه را به این باور میرساند که هرگز به فکر طرح پرسش از مسؤولان نباشند.
هشتم: اگر سؤال از مسؤولان به یک فرهنگ تبدیل شود، چند خاصیت را با خود به همراه میآورد؛ از طرفی مسؤولان در معرض افکار عمومی قرار میگیرند و باید بهدرستی پاسخی برای عملکرد خود داشته باشند و از سوی دیگر مردم را بهسوی نظارت دقیق بر عملکردها سوق میدهد و باعث میشود تا مردم در اداره کشور مشارکت بیشتری داشته باشند.
نمونه بارز و موفق پرسشگری، جلسات مختلفی است که در طول چهل سال اخیر در محضر رهبر انقلاب برگزار شده است و ایشان با صبر و حوصله به پرسشها پاسخ گفتهاند.
نهم: اگر چه بهانه این یادداشت، طرح اخیر نمایندگان مجلس درباره سؤال از رئیس قوه مجریه بود؛ اما هدف آن است که نخبگان و اصحاب رسانه را به این نکته توجه دهد که باید سؤال از مسؤولین به یک جریان فراگیر تبدیل شود و نباید برچسبهای بیاساس مانع از این امر مهم و حیاتی شود./908/ی703/ق
محمدهادی سمتی، طلبه حوزه علمیه قم و دانشجوی ارشد اندیشه سیاسی اسلام