جمعیت؛ مهمترین مؤلفه ایران قوی
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در خراسان شمالی، جمعیت و افزایش و کاهش آن در جهان و بهویژه جهان اسلام و بالأخص در ایران انقلابی یکی از چالشیترین مباحث روز بوده و در سالهای اخیر یکی از نگرانیها و دغدغههای رهبر حکیم انقلاب اسلامی همین موضوع بوده است.
بزرگترین خطر برای ام القرای جهان اسلام
سخنانی که در روزهای اخیر از رهبر انقلاب اسلامی در بیان نگرانیشان در حوزه جمعیت منتشر شد بسیار هشداردهنده است. ایشان در دیداری که سال گذشته انجام شد در این باره فرمودند:
«مسئله دیگری که در مورد خانواده اولویت دارد، مسئله فرزندآوری است و خیلی مسئله مهمی است. چند سال ما این مسئله را مطرح کردیم و گفتیم؛ خب یک عده از دخترخانمهای خوب، خانمهای جوان قبول کردند و عمل کردند لکن در محیط عمومی جامعه اثری از این قضیه نیست. الآن آمار فرزندآوری ما به قدر جانشینی هم نیست، یعنی کمتر از جانشینی است، الآن اینجوری است. این معنایش این است که ما تا سی سال دیگر یک جامعه پیر داشته باشیم. خطر بزرگی است، این از همه خطرات بزرگتر است. این خیلی مهم است. این احتیاج به تلاش و کار دارد. مسلماً راههایی هم وجود دارد برای اینکه بشود این را درست کرد؛ باید بنشینید این راهها را پیدا کنید. (25/4/98)».
خدای متعال باید بر ما ببخشاید!
این اولین باری نیست که ایشان از موضوع کاهش جمعیت و فرزندآوری ابراز نگرانی شدید کردهاند. با مراجعه به پایگاه نشر آثار حضرت ایشان و فیشهایی که درباره جمعیت وجود دارد به تاریخ 18/4/68 برمیخوریم. این یعنی مسئله جمعیت از یک ماه پس از رهبری ایشان مورد توجه و اهتمام بوده است. با این همه معظمله در بیاناتشان در جمع مردم بجنورد با سخنانی هشداردهنده و درسآموز چنین فرمودهاند:
«من همینجا در داخل پرانتز عرض بکنم؛ یکی از خطاهایی که خود ما کردیم - بنده خودم هم در این خطا سهیمم - این مسئله تحدید نسل از اواسط دهه 70 به اینطرف باید متوقف میشد. البته اوّلی که سیاست تحدید نسل اتخاذ شد، خوب بود، لازم بود، لیکن از اواسط دههٔ 70 باید متوقف میشد. این را متوقف نکردیم؛ این اشتباه بود. عرض کردم؛ مسؤولان کشور در این اشتباه سهیماند، خود بنده حقیر هم در این اشتباه سهیمم. این را خدای متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد.»
بارها تأکید کردهام!
در طول سی سال گذشته امام خامنهای بیش از پنجاه بار (طبق فیشهای منتشرشده) درباره مسئله و مشکل کاهش جمعیت تذکر و هشدار دادهاند. ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت در تاریخ 30/2/93 مهمترین اقدام ایشان در سطح راهبردی و کلان بود. اخیراً نیز در سخنرانی در جمع مجلسیان به این مهم اشاره فرمودند:
«مسئله فرزندآوری و مسئلهٔ نسل بسیار مهم است؛ این موضوعی است که بنده بارها، در این چند سال اخیر تکیه کردهام و تأکید کردهام، [ولی] متأسفانه حالا که انسان نتایج را نگاه میکند، معلوم میشود که خیلی این تأکیدها تأثیر زیادی نداشته. اینها احتیاج دارد به قانون، احتیاج دارد بهدنبالگیری جدی دستگاههای اجرائی و بایستی به جد مسئله فرزندآوری را مهم دانست و از پیری جمعیت ترسید. حالا خارجیها را کار نداریم؛ دشمن، دشمن است؛ امّا بعضی کجسلیقگیها را متأسفانه آدم در داخل مشاهده میکند -یک جایی خواندم- که میگویند «آقا! پیری جمعیت اشکالی ندارد»! چطور اشکالی ندارد؟ یکی از پُرفایدهترین ثروتهای یک کشور، جمعیت جوان در یک کشور است که ما بحمدالله از اوایل انقلاب تا امروز برخوردار بودهایم و اگر بنا باشد بعداً برخوردار نباشیم، یقیناً عقب خواهیم ماند. مسئله مدیریت فضای مجازی جزو مسائل مهم ما است که این مسئله، مسئلهٔ بلندمدت هم نیست؛ مسئله کوتاهمدت و میانمدت و جزو مسائل نزدیک ما است که باید [به آن توجّه بشود] و امثال اینها مسائل کلیدیای وجود دارد. توجّه کنید دچار حاشیهها نشوید، دچار مسائل فرعی و بی اولویت نشوید.» (22/4/99)
ایران قوی! رمز پیشرفت ایران بهسوی تمدن نوین اسلامی
امام خامنهای، سالیانی چند است بر کلیدواژه «ایران قوی» تأکید دارند. ایشان در این سالها بارها و بارها بر «قوّت» و «قدرت» ایران تأکید کردهاند:
«ملّت عزیز ایران باید همتشان این باشد که قوی بشوند.»
این گزاره مطرح شده از سوی رهبر انقلاب اسلامی در خطبههای نماز جمعه 27 دیماه 1398 نوعی جمعبندی کلانِ ناظر به وظایف عموم مردم و مسؤولین از سوی ایشان بود:
«باید ملّت ایران و مسؤولین کشور تلاششان برای قوی شدن کشور و قوی شدن ملّت باشد، با اتّحاد، با حضور، با صبر و استقامت و با کار سخت و پرهیز از تنبلی؛ این اگر [محقّق] شد، به توفیق الهی، به فضل الهی، ملّت ایران در آینده نه چندان دوری آنچنان خواهد شد که دشمنان حتّی جرئت تهدید هم پیدا نکنند.»
رهبر حکیم انقلاب اسلامی در سخنان راهبردی و آیندهنگرانهای به اهمیت مسئله جمعیت در تحقق ایران قوی اشاره کرده و گفتهاند:
یکی از مزیّتهای بزرگ کشور عبارت است از فرصت جمعیت جوان کشور -چقدر من لذّت بردم که این برادرمان گفت: من چهار هزار جوان را در این بخش مشغول به کار کردم؛ واقعاً انسان لذّت میبرد- به تعبیر این جمعیّتشناسها «پنجره جمعیتی». ما امروز در دلِ این فرصت قرار داریم. [طبق] آنچه به من گزارش دادند، آدمهایی که تخصّصی در این کار دارند و کارشناس این کارند میگویند این فرصت تا بیست سال دیگر ادامه خواهد داشت؛ ما بیست سال این فرصت را داریم؛ اگر در این بیست سال توانستیم پایههای کار خودمان را محکم کنیم که بُرد کردیم؛ اگر غفلت کردیم و این بیست سال فرصت از دستمان رفت و کشور وارد عرصهٔ سالمندی و فرسودگی شد، دیگر کاری نمیشود کرد.
خب در این بیست سال از این فرصت چه استفاده کنیم؟ دو مطلب اساسی هست: یکی مسئله جمعیت که نگذاریم جمعیت کاهش پیدا کند، نگذاریم جمعیت جوان کاهش پیدا کند، موالید را افزایش بدهیم؛ دوّم ایجاد ثروت پایدار برای کشور؛ این دو کار باید انجام بگیرد. اینکه بنده نسبت به موالید و مسئلهٔ فرزندآوری و مانند اینها این همه اصرار میکنم، معنایش این است؛ یعنی اگر چنانچه به این مسئله بیتوجهی بشود -که متأسفانه در بُرههٔ طولانی بیتوجهی شده- اگر این بیتوجهی ادامه پیدا کند و همه به فکر فرزندآوری نیفتند و این حرکت عظیمی که در کشور لازم است انجام بگیرد، انجام نگیرد، بیست سال آینده -که مثل برق خواهد آمد؛ بیست سال زمان زیادی نیست- وارد یک مسیری خواهیم شد که دیگر کار برایمان بسیار مشکل خواهد شد. یکی هم مسئلهٔ ثروتآفرینی [است]. (28/8/98)
«قوام» و «قوت» و «قدرت» ایران در چیست؟
اگرچه در بیانات رهبر حکیم انقلاب اسلامی قوت و قدرت عموماً دریک معنا آمدهاند اما با نگاهی به سیاق بیاناتشان گونهای از تفاوت بین این دو معنا استفاده میشود. ما در این مجال به سه واژه کلیدی و مهم توجه میکنیم:
اول- «قِوام»؛ به معنای غذایی است که جان انسان به آن بستگی دارد و اساس و بنیان و شالوده و نظام یک ساختار و جامعه است.
دوم-قوّت- در مقابل «ضعف» است. قوت به معنای توانایی انجام کاری و بیشتر از آن است. قوت را در معنای توانمندی بر انجام کارهای سخت و طاقتفرسا نیز گفتهاند.
سوم-قدرت شکل فعلیت یافته و نهایی قوت است که در مقابل «عجز» به کار میرود. آنگاه که توان +اختیار +ابزار باهم به کار انسان آیند؛ قدرت شکل میگیرد.
اکنون اگر بخواهیم «ایران» را به سه صفت «قویم»؛ «قوی» و «مقتدر» متّصف کنیم، مؤلفههای هریک را چنین میتوانیم برشمریم:
یک- ایران قویم- آنچه موجب قِوام و سرپا بودن جامعه ایرانی و بافت ملت ایران است سه هویت اسلامی بودن، ایرانی بودن و انقلابی بودن است. در حال حاضر موجودیت ایران به این سه عنصر پیوند خورده است.
«اسلامیت» به معنای پیوند با اسلام ناب محمدی و آئین انسانساز تشیّع و فرهنگ قرآن و پیامبر و اهلبیت علیهمالسلام.
«ایرانیّت» (ایرانی بودن نه فقط فارس بودن) به معنای چتر جامع همه فرهنگها و خردهفرهنگهای اقوام ایرانی با هر قوم و زبان.
«انقلابی بودن» یعنی اسلامیت و ایرانیت را در آئینه زلال انقلاب اسلامی و آرمانهای آن دیدن.
بدون هریک از این سه عنصر حتی تمامیت ارضی ایران آسیب خواهد دید و موجودیت سرزمین ایران آسیب دیده و نام کشوری به نام ایران نیز بر صفحه جغرافیا نخواهد ماند. آنان که ابلهانه ایران اسلامی بدون هویت انقلابی و انقلاب اسلامی را تمنا میکنند! از اولیات یک تحلیل راهبردی محروم هستند. رهبر انقلاب اسلامی از این سه عنصر «مقوّم» ایران و جامعه ایرانی سخن بسیار گفتهاند.
دو- «قوت ایران» به مؤلفههای مختلفی است اما دو عامل بهعنوان متغیر اصلی و مادر محسوب میشوند که در بیانات رهبر به آن اشاره شده است:
- جمعیت جوان و بانشاط و مولّد
- ثروت پایدار مبتنی بر ظرفیتهای درونزای کشور
سه- «قدرت» ایران اسلامی و انقلابی نیز به مؤلفههای بسیاری بستگی دارد که عمدهٔ آن «اقتدار مبتنی بر مشارکت فعال مردم در همه عرصهها» و قدرت بازدارندگی ترکیبی در عرصه فرهنگی، سیاسی، اقتصادی بهخصوص بازدارندگی دفاعی است.
درمجموع میتوان قوام و قدرت و قوت ایران را در مؤلفههای پیشگفته یافت. در این میان نقش جمعیت بهعنوان اصلیترین مؤلفههای ایران قوی و مقتدر مطرح است. جنگ جمعیتی علیه ایران اسلامی و انقلابی از همینجا آغاز شده است.
جنگ جمعیتی؛ خطرناکترین جنگ علیه ایران قوی
تا اینجا گفتیم که ایران قویم و قوی و مقتدر افق آینده ایران انقلابی است. قوام ایران به هویت اسلامی و ایرانی و انقلابی اوست و قوت ایران به جمعیت و نیروی انسانیاش و قدرت ایران در بازدارندگی دفاعی و امنیتی او. بحث ما از جمعیت بود بهعنوان نقطه اصلی ایران قوی. این چالش مهمی است که چشمها و دلها را نگران آینده کرده است. چشم بیدار و دل آگاه رهبر حکیم انقلاب اسلامی در این میان بیش از همه نگران است، چراکه در کنار انواع جنگهایی که علیه ایران انقلابی بهعنوان محور مقاومت اسلامی تدارک دیده شده است؛ جنگ جمعیتی خطرناکترین است، چراکه نقطه اصلی قوت ایران را نشانه رفته است. اکنون درصدد تبیین خطر این جنگ آینده سوز هستیم.
دشمنان برای نیروی انسانی ما اینگونه میاندیشند!
یکی از طرحهای صهیونیستیِ استکبار جهانی، جنگ جمعیتی یا کاهش جمعیت جهان است. قدرتهای غربی از طریق روشهایی شیطانی نظیر اشاعه بیماریهای کشنده و بیوتروریسم، عقیمسازی ملتها، جنگافروزی، دیکتهٔ سیاستهای کنترل جمعیت به کشورهای بهاصطلاح جهانسومی و درحالتوسعه و روشهای دیگر به دنبال کاهش جمعیت جهان و به عبارت دقیقتر «قتل عام جهانی» هستند.
این حقیقت از اظهارات شخصیتهای غربی بهروشنی فهمیده میشود. بهطور نمونه: هنری کسینجر سیاستمدار کهنهکار آمریکایی در گفتگو با روزنامه وال استریت ژورنال در سال 2009 میگوید: از فکر کردن به حمله پیشدستانه علیه تأسیسات هستهای ایران بپرهیزید و گفتگوها را با تهران حفظ کنید. بالاتر از همه، بازی طولانیمدتی را انجام دهید چون زمان و آمارهای جمعیتی و تغییر نسل در ایران به نفع رژیم کنونی نیست!
این سیاست البته برای همه جهان بهخصوص جهان اسلام است، به نمونهها بنگرید:
- همین شخصیت صهیونیستی (هنری کسینجر) میگوید: «سیاست آمریکا در قبال کشورهای جهانسوم، باید سیاست جمعیتزُدایی باشد.»
- «تِد ترنر» - مؤسس شبکه سیانان- معتقد است: «وضعیت ایدهآل این است که کل جمعیت دنیابین 250 تا 300 میلیون نفر باشد، یعنی 95 درصد از جمعیت کنونی کم شود.»
- «مایکل کافمن» - سیاستمدار آمریکایی - میگوید: «دوسوم از جمعیت جهان باید کم شود.»
- «مارگارت سانگر» - بنیانگذار سازمان فرزندآوری برنامهریزی شده که بودجهاش توسط خاندان مشهورِ صهیونیستیِ راکفلر تأمین شده است- مینویسد: «محبتآمیزترین کاری که یک خانواده بزرگ میتواند با یکی از نوزادان خود بکند این است که او را بکشد.»
- «بِرتِراند راسِل» - فیلسوف، تاریخدان و «ژاک کوستو» - نظامی و دانشمند فرانسوی در مصاحبه با مجله «یونسکو کوریر» میگوید: «جمعیت دنیا باید تثبیت شود و به این منظور، باید روزی 350 هزار نفر را حذف کنیم.»
تنِ انسان میلرزد!
آگاهی از این جنگ خطرناک است که امام خامنهای، نسبت به تهدیدات و خطرات ناشی از جنگ جمعیتی چنین هشدار میدهند:
«یکی از خطراتی که وقتی انسان درست به عمق آن فکر میکند، تن او میلرزد، این مسئلهٔ جمعیت است... مسئلهٔ جمعیت را جدی بگیرید؛ جمعیت جوان کشور دارد کاهش پیدا میکند. یک جایی خواهیم رسید که دیگر قابل علاج نیست. مسئلهٔ کاهش جمعیت مسئلهٔ بسیار مهمی است. برای دشمنان، بهترین چیز این است که ایران یک کشوری باشد با بیست سی میلیون جمعیت که نصف این جمعیت هم کهنسال و میانسال و ازکارافتاده باشند؛ این برایشان بهترین چیز است؛ اگر برای این برنامهریزی بتوانند بکنند، حتماً میکنند، پول بتوانند خرج کنند، حتماً خرج میکنند؛ ما باید حرکتمان در مقابل این حرکت، حرکت صحیح و منطقی و خردمندانه و عالمانه باشد.
بلاشک از نظر سیاست کلی کشور، کشور باید برود به سمت افزایش جمعیت؛ البتّه به نحو معقول و معتدل. بنده همچنان معتقدم کشور ما کشور 75 میلیونی نیست؛ کشور ما کشور 150 میلیونی است. کشور ما یکی از نادرترین کشورها در زمینههای عمران و آبادانی است. ما اگر دو برابر امروز هم جمعیت داشته باشیم، باز هم میتوانیم بدون کمترین نیازی به کشورهای دیگر، خود را به بهترین وجه اداره کنیم.» (2/9/1392)
جنگ روانی؛ جنگ بدون خونریزی
این جمله را در طول سالهای اخیر زیاد شنیدهایم که: «بهترین دفاع، حمله است». بر اساس جمله بالا، دولتهای مستکبر، امنیت ملی و دفاع ملی را بهعنوان دستاویزی برای حمله به دیگر کشورها مورد سوءاستفاده قرار دادهاند. تاریخ معاصر، چگونگی شکلگیری این مفاهیم (امنیت ملی و دفاع ملی) در سیاست سنتی و تکامل آن تا زمان حاضر را نشان میدهد.
طی قرن حاضر، علوم نظامی به سرعت از الگوهای سنتی، به مدلهای غیرسنتی تحول پیدا کرده و پس از آن، جنگ غیرسنتی به سمت جنگ روانی توسعه پیدا کرد. جنگ روانی جنگ عملیات تبلیغاتی یا هر نوع فعالیت برای تغییر افکار مخاطبان، برای به هم ریختن و تضعیف روحیه دشمن، تعریف میشود؛ به عبارت دیگر جنگ روانی به معنای «استفاده برنامهریزی شده از پروپاگاندا و دیگر فعالیتها که برای تحت تأثیر قرار دادن عقاید، احساسات، گرایشها و رفتارهای گروههای خارجیِ دشمن، بیطرف و دوست، طراحی شدهاند. این فعالیتها به گونهای طراحی میشوند که پشتیبانی و تأمین اهداف و غایتهای ملی محقق شود.
جنگیدن و پیروز شدن در تمامی نبردها عالیترین مزیت نیست؛ بالاترین مزیت شکستن مقاومت دشمن بدون جنگ است. در هنر عملی جنگ، بهترین چیز فتح کامل و سالم کشور دشمن است؛ خرد و خراب کردن آن چندان مطلوب نیست./9314/ی703/ب1
ادامه دارد ...
هادی رحیمی