۳۱ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۰:۴۹
کد خبر: ۶۶۳۸۹۷
باقری لنکرانی:

انسجام در بحث سلامت در جهان کنونی اسلام دیده نمی‌شود

انسجام در بحث سلامت در جهان کنونی اسلام دیده نمی‌شود
رییس مرکز تحقیقات سیاستگذاری سلامت پیرامون نظام سلامت در جهان اسلام گفت: همبستگی و اتفاق و انسجام در بحث سلامت در جهان کنونی اسلام دیده نمی‌شود.
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، دکتر لنکرانی در گفت‌وگو با پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی در موضوع نظام سلامت در جهان امروز اسلام، رویکرد تاریخی به موضوع سلامت در تمدن اسلامی را از رویکرد سیاستگذاری به سلامت تفکیک کردند و گفتند که در هر حال کشور‌های اسلامی و ملت‌های مسلمان از دوره تأسیس حکومت نبوی ص تا امروز تجربه‌هایی را در موضوع سلامت داشته‌اند که در نگاه تاریخی می‌توان آن‌ها را استخراج کرده و امروزه به مطالعه آن‌ها پرداخت که طبعا تاریخ‌شناسان در این باره بهتر می‌توانند نظر بدهند و یا پژوهش کنند. نگاه دیگر به موضوع سلامت در جهان اسلام در پی ایده‌آل‌های اسلام در موضوع سلامت می‌رود. در هر حال سلامت هم جزو سیاست‌های عمومی است.

ممکن است در موضوع سلامت و با عنوان سلامت مطلب صریحی در موضوع خاص سلامت نیامده باشد، ولی اصولی در قرآن و روایات پیدا می‌شود (مانند اصل عدالت) که می‌توان از آن در سیاست‌های عمومی استفاده کرد. علاوه بر دو نگاه فوق، می‌توان از «جامعه‌شناسی سلامت در جهان اسلام» سخن به میان آورد که اقتضائات آن متفاوت از «تاریخ تطورات سلامت در تمدن اسلامی» و یا «اصول و قواعد سلامت در تفکر اسلامی» است.

اگر پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی در پی توصیف وضعیت موجود جهان اسلام در موضوع «سلامت» است باید به صراحت گفت که جهان اسلام نمی‌تواند انتظاری که از «نماز»، «حج»، «روزه»، و ... در ایجاد انسجام و همبستگی در میان ملت‌های اسلامی دارد، همان انتظار را از موضوع «سلامت» در کشور‌های اسلامی داشته باشد. به بیان دیگر، همبستگی و اتفاق و انسجام در بحث سلامت در جهان کنونی اسلام دیده نمی‌شود. اگر در ۵۷ کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی نگاه کنید، طیف وسیعی از نحوه‌های برخورد با موضوع سلامت مشاهده می‌کنید. برخی از کشور‌ها دچار فقر و بی‌پولی هستند، و برخی دیگر دچار سوء مدیریت هستند. در این وضعیت سوء تدبیر و فقدان منابع هیچ سیاستگذاری کلان در امر سلامت را نمی‌توان مشاهده کرد. من زمانی که وزیر بودم با برخی از کشور‌های آفریقایی گفتگو‌هایی داشتم، این‌ها نیمی از بودجه سلامنت‌شان اهدایی است، مثلا بنیاد بیل‌گتس بودجه‌ای در اختیار آن‌ها می‌گذارد و خب طبیعی است که همان بنیاد هم برای آن‌ها سیاستگذاری می‌کند. مثلا وقتی از یکی از وزرای آفریقایی در مورد نارسایی کلیوی سئوال کردم که چه می‌کنید، گفت هیچی رهایشان می‌کنیم تا بمیرند، پول نداریم، و نمی‌توانیم کاری برای‌شان انجام بدیم.

در این بین کشور‌هایی هم هستند که نگاه سیستماتیک به موضوع سلامت دارند، ولی مدل‌شان مدل تقلیدی است، مدلی شبیه نظام ملی سلامت انگلیس تا مدل‌های رایج دیگر. بدین‌ترتیب چیزی به اسم یک روش متمایز در نظام سلامت در جوامع اسلامی نمی‌بینیم که بخواهیم آن را یکپارچه تلقی کنیم. آنچه وجود دارد، مجموعه‌ای به قول فرنگی‌ها case study‌هایی هست که در هر یک از این ۵۷ کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی فورمول مخصوص به خود و متفاوت از دیگران را دارد.

دکتر لنکرانی در پاسخ به این پرسش که شاید این گسستگی در امر سلامت در کشور‌های آفریقایی مشهود و معلوم باشد، ولی در مورد کشور‌هایی از جهان اسلام که مدعی تمدن هستند (مانند ترکیه، ایران، مالزی) چه می‌توان گفت؟ آیا در این کشور‌ها هم این گسست در نظام سلامت وجود دارد و نمی‌توان در این طیف از کشور‌ها نوعی از یگانگی هویت در امر سلامت مشاهده کرد؟

گفتند، خیلی از الگو‌های رایج در این کشور‌ها نیز الگوی تقلیدی و نه تأسیسی است. یعنی الگو‌های جاری در این کشور‌ها حاصل از بلوغ آن کشور‌ها در امر سلامت نیست. مثلا مالزی در این باره فکر کرده که جایگاه خودش را در جهان امروز معلوم کند و در موضوع سلامت هم با استفاده از فناوری اطلاعات اقداماتی را (مثلا ابداع کارت سلامت که البته آن نیز ابداع نبوده بلکه تقلید از کشور‌های دیگر بوده) انجام داده است. اما اینکه بگوییم یک کاری به صورت بومی آنجا شکل گرفته نه، بیشترش تقلیدی است. همین قصه در مورد ترکیه هم هست. ترکیه هم از پزشک خانوادۀ کشورهای طب ملی الگوبرداری کرده، و آقای رجب طیب اردوغان نیز تلاش کرده نظام ارائه خدماتش را در مسیر نظام ارجاع پیش برد، ولی نظام ارجاع ایشان هم ابداعی نبوده است. شاید در میان این کشور‌ها اگر بخواهیم بگوییم جایی کار تأسیسی انجام گرفته کشور خودمان بوده است. ما در بحث شبکه بهداشت و درمان و ادغام آموزش پزشکی، یک کار تأسیسی داشته‌ایم. این کار در میان کشور‌ها شاید جزو معدود کار‌های تأسیسی بوده که با طراحی بومی خودمان انجام یافته است. البته آن هم پیشینه‌ای در پروژه‌هایی در ارومیه، در کوار استان فارس، و در الشتر لرستان داشته است.

بیشتر اقدامات در نظام سلامت مربوط به الگو‌های حاکمیتی است که یا سرمایه‌داری بوده یا غیرسرمایه‌داری. اما نکته‌ای که باید بگویم اساسا من نگاه جامعه‌شناسی به مسئله سلامت را منجر به نتیجه نمی‌بینم. کاری هم که الان ما داریم با بعضی از دوستان و همکاری مرکز رشد دانشگاه امام صادق ع انجام می‌دهیم این است که اصولی را که باید در سیاستگذاری سلامت حاکم باشد استخراج کنیم و آن را به زبان روز و به علوم انسانی روز وارد نماییم. شاید چیزی که می‌تواند به ما در مسیر تمدن‌سازی کمک کند همین رویکرد است. غیر از این آنچه الان هست واقعیت تلخی است که اساسا در ۵۷ کشور اسلامی، حرکت بومی، استقلالی و تأسیسی وجود ندارد مگر آنچه که در مورد جمهوری اسلامی اشاره کردم (کار بزرگ تأسیس شبکه بهداشت و درمان، وزات بهداشت، درمان و آموزش پزشکی) که البته آن نیز نقطه‌های قوت و ضعف‌اش کار شده و در قالب مصاحبه با آقایان دکتر مرندی، دکتر ملک افضلی، و مرحوم دکتر شادپور و دیگران ارائه شده است.

در پاسخ به این سئوال که بدون «جامعه‌شناسی سلامت در جهان اسلام» چگونه می‌توان به «سیاستگذاری سلام در جهان اسلام» پرداخت، دکتر لنکرانی گفت دلیل اینکه ما الان روی چالش‌ها و آسیب‌های موجود جهان اسلام تمرکز نکرده‌ایم شاید این است که ما پیش از این، تجربۀ لازم را داشته‌ایم و جمع‌بندی‌هایی را در این باب آماده کرده‌ایم. از همین روست که الان برای ما خیلی اولویتی ندارد که در مورد چالش‌ها و مسئله‌های سلامت در جهان اسلام فکر کنیم، چون تا حدود زیادی آسیب‌هایش را دوستان ما و خود ما کار کردیم و تا حدودی می‌دانیم که آسیب‌ها چیست. یکی از مهم‌ترین آسیب‌ها همین فقدان نگاه کلان یا برنامه‌ریزی کلان در حوزه سلامت هست که باید اصول کلان داشته باشد و الان ندارد. البته ابلاغ سیاست‌های کلی سلامت از جانب رهبر معظم انقلاب اسلامی در این جهت یک فتح بابی بود که البته نیاز به کار بیشتر و هماهنگ‌سازی آن مجموعه وجود دارد.

دکتر لنکرانی در مورد ویژگی‌های مشترک کشور‌های عضو سازمان کنفرانس اسلامی در موضوع سلامت تصریح کردند آنچه الان در کشور‌های اسلامی در امر سلامت وجود دارد، «نظام سلامت سکولار» است و در این اصل تفاوتی بین ۵۷ کشور و دیگر کشور‌های جهان وجود ندارد. یعنی اینطور نیست که بین مسلمان و غیرمسلمان، سیاستگذاری مسلمان و غیرمسلمان، و سیاستگذاری در جمهوری اسلامی با غیرجمهوری اسلامی تفاوت‌های بنیادینی وجود داشته باشد.
 
در جهان امروز اسلام، غیر از بحث‌های خاصی مانند ماه مبارک رمضان، حج، و دیگر احکام اسلامی، یک نگاه متمایزی در سیاست‌های عمومی از جمله سلامت نداریم. اینکه می‌گویم شاید جامعه‌شناسی سلامت منتج به نتیجه نباشد از این جهت است. در میان کشور‌های اسلامی کشور‌هایی هست که هزینۀشان برای سلامت به ازای هر نفر در سال، چهار الی پنج هزار دلار است (مانند قطر)، و کشور‌هایی هم هست که کل هزینه آن‌ها برای سلامت یک نفر در سال شش الی هفت دلار است، ما در جمهوری اسلامی (در زمان ما) حدودا سالیانه هفتصد دلار هزینه می‌کنیم (الان با نرخ جدید دلار خبر ندارم). اساسا اگر کف نیاز‌های سلامت هر فرد در نظر گرفته شود، حدودا دویست الی سیصد دلار در می‌آید که البته اگر خدمات بیمارستانی، شیمی‌درمانی و ... را به آن اضافه کنید، حدودا به سه هزار دلار می‌رسد. خب این کشور‌ها از این جهت متفاوتند، از جهت نیروی انسانی متفاوت‌اند، و سیاست‌های و اولویت‌های سلامتِ این کشور‌ها نیز متفاوت است. در این وضعیت اختلاف نمی‌توان سلامت را نقطه عزیمت وحدت و انسجام قرار داد.

ما در دوران مسئولیت خودما، اجلاس وزاری بهداشت کشور‌های عضو سازمان کنفرانس اسلامی دنبال می‌کردیم (که البته بعدا ادامه پیدا نکرد). مالزی اولین اجلاس را گذاشت و ما هم رفتیم شرکت کردیم، دومین اجلاس را ما در تهران سال ۱۳۸۷ برگزار کردیم. یکی از مشکلاتمان همین بود که دغدغه این ۵۷ کشور یک جنس نبود و ما برای اینکه بتوانیم یک نوع زمینه کار مشترک پیدا بکنیم کلی فکر و دقت کردیم و بالأخره زمینه کار مشترکمان را به همان بهداشت عمومی و مراقبت عمومی، اصول اخلاقی در سیاستگذاری‌های سلامت، و مسئله جنگ در جهان اسلام متمرکز کردیم. ما این تجربه را آن سال‌ها داشتیم، ولی حقیقتا باید گفت این ۵۷ کشور با هم ناهمگن هستند در همه چیز.

دکتر لنکرانی در پاسخ به این سئوال که اگر کشور‌های اسلامی سکولار و فاقد صبغۀ دینی در نظام سلامت هستند، آیا فاقد صبغۀ فرهنگی (در برابر فرهنگ جهانی‌شدۀ غرب) نیز در امر سلامت هستند یا نه.

گفتند شما به هر فرودگاه بزرگی وارد می‌شوید، یا به هر دانشگاه بزرگی وارد می‌شوید، یا به هر بیمارستانی وارد می‌شوید، تفاوت چندانی در آن احساس نمی‌کنید، چه این بیمارستان مثلاً در وین اتریش باشد، یا در بوستون آمریکا، یا در پکن چین و یا در تهران. تقریبا همه این‌ها الان به هم شبیه شده‌اند. یعنی همانطور که فرودگاه‌ها به هم شبیه شده‌اند، همینطور دانشگاه‌ها هم شبیه به هم شده‌اند، بیمارستان‌ها هم خیلی شبیه یکدیگر شده اند. شما در این بین احساس بیگانگی نمی‌کنید. مثلا بیمارستان در انگلستان با بیمارستان در ایران تفاوتی ندارد. یعنی تفاوتی در مدل بیمارستان‌سازی، مدل گردش کار نیست. اما اینکه این موضوع فرهنگ خاص خودش را دارد، خب معلوم است که هر کاری فرهنگ خاص خودش را دارد.
 
یعنی مسلما یک فرهنگ جهانی پشتوانه نظام سلامت در بیمارستان‌های دنیا هست. نگاه شما به دارو، نگاه شما به تجهیزات، نگاه شما به مریض، در همه این‌ها همسان‌سازی اتفاق افتاده است. البته انتقاداتی به آن همسان‌سازی وجود دارد، ولی آن همسان‌سازی اتفاق افتاده است. اینکه این کشور‌ها الان در شرایط فعلی چیز مشترکی دارند، خیلی محدود است.

آنچه برای کشور‌های اسلامی در موضوعات مربوط به سلامت پیش می‌آید نوعا تمرکز بر روی مناسک اسلامی در وضعیت مثلا آنفولانزا، کوید ۱۹ و ... است. دغدغه مشترک این کشور‌ها که آن‌ها را از کشور‌های غربی متمایز می‌کند نه در نظام سلامت‌شان، بلکه در این است که مثلا حج چطور می‌شود، نماز چطور می‌شود، روزه چطور می‌شود، اما این که کلا ما در کشور‌های اسلامی نحوۀ مقابلۀمان با همه‌گیری باید متفاوت از کشور‌های غیر دینی باشد، اینطور چیزی فعلا کسی رویش کار نکرده است جز صحبت‌های پراکنده، که خیلی از آن‌ها هم توسط افرادی شکل گرفته که اطلاع عمیقی از هیچ طرف قضیه ندارند.

دکتر لنکرانی در پاسخ به این پرسش که به نظر شما آوردۀ مدرنیته برای جهان اسلام در امر سلامت چه بوده و آیا بعد از مدرنیزاسیون ما در نظام سلامت افت شاخص داشته‌ایم یا شاخص‌های سلامت رشد یافته است.
گفتند واقعیت آماری این است که ما افت شاخص نداشتیم ما در همه دنیا رشد شاخص داشتیم، اما اینکه این رشد شاخص چه تحلیلی دارد، می‌توانست بهتر باشد یا بدتر، داستان جداگانه‌ای دارد. در موضوع طب سنتی، علیرغم همه پیشرفت‌هایش وقتی یک کسی حصبه می‌گرفت، ۴۰ درصد از بیماران می‌مردند، یعنی توان درمانی طب سنتی در اوج خود این بود که بتواند ۶۰ درصد از بیماران را علاج کند. امروز اگر یک نفر حصبه‌ای بمیرد ما دکترش را توبیخ می‌کنیم که چرا مریضت مرده است، نباید یک نفر هم می‌مرد. خب ما شاهد ارتقایی در این زمینه هستیم.

مشکل ما در این موضوع این ابزار‌ها نیست، دارو ابزار است، بیمارستان ابزار است، دستگاه سی‌تی‌اسکن ابزار است، وسائل این‌ها همه‌اش ابزار هستند، مشکل ما در نحوه بکارگیری‌اش هست، مشکل ما در مدیریتش و در تخصیص‌اش است، در فراهم کردنش است، در نظام اولویت‌های ماست. از این‌رو اگر بخواهیم این دستاورد را زیر سؤال ببریم، به نظر من حرف درستی نیست.

مشکل دیگری هم که داریم این است که ما در بعضی جا‌ها آورده‌هایی داشتیم، ولی مبهوت غرب شده‌ایم و آن آورده‌ها را از دست داده‌ایم. مثلاً در همین قضیه طب سنتی، مستحضرید در دارالفنون دورۀ اول دو سه نفر استاد طب سنتی بوده‌اند. دانشجو که می‌آمده آنجا، ضمن اینکه طب مدرن فرانسویِ آن موقع را یاد می‌گرفته، طب جدید را یاد می‌گرفته، اساتیدی هم بودند که طب شیخ الرئیس را هم به دانشجو می‌گفتند، از کتاب خلاصه الحکمه عقیلی خراسانی هم می‌گفتند، چون ما بعضی شواهدی را می‌بینیم که بالأخره این کتاب آنموقع مورد توجه بوده است. بعد از دو سه دوره این اساتید را بیرون کردند، گفتند احتیاجی به شما نداریم. شبیه همین بهت‌زدگی به ابزار جدید را در نظام آموزشی مدرن می‌توانید ببینید.
 
گرفتاری ما الان از این جنس است نه از جنس ورود مدرنیته به جهان اسلام. بالأخره امید به زندگی در ایران در ۱۵۰ الی ۱۷۰ سال پیش زیر ۴۰ سال بود، الان امید به زندگی در کشور ما بالأخره حدود ۷۶ الی ۷۷ سال است. خب روشن است که اتفاقاتی رخ داده و رشدی بوجود آمده است. معمولا افراد می‌آیند آن ستاره‌ها را می‌گویند، می‌گویند قدیم آدم‌های صدوبیست ساله زیادتر بودند، ولی متوسط امید در کشور بالا رفته است. ما کزاز نوزادی در همین سال ۱۳۶۷ و ۱۳۶۸ سالی چند هزار نفر بچه را در کشور می‌کشته، ولی خب واکسیناسیون آمد و اتفاقات دیگری را موجب شد. ما الان کزاز نوزادی حدود بیست سال است که حتی یک موردش را هم نداریم. چندهزار مرگ کجا یک مورد مرگش هم نداشتنش کجا. این‌ها را نمی‌توانیم انکار بکنیم.
 
بالأخره این‌ها اتفاقات خوبی است که رخ داده، اما آن نکته‌ای را هم که عرض کردم سرجای خودش باقی است.
دکتر لنکرانی در پاسخ به پرسش از ضرورت‌های «دیپلماسی سلامت» در کشور‌های اسلامی گفتند من این را خیلی مهم می‌دانستم، در زمان مسئولیتمان هم خیلی روی آن کار کردیم، شاید من بسیاری از این ۵۷ کشور را رفتم، کنفرانس دوم وزرا را هم اینجا تهران گذاشتیم. به نظرم یک زمینه‌کاری مشترک و بزرگی در این زمینه وجود دارد. حتی آن کشور‌هایی که به این موضوع کاملا سکولار نگاه می‌کنند، وقتی شما به عنوان اسلامی یک جا جمع می‌شوید، بالأخره بحث رحماء بینهم را مطرح می‌کنید، بحث عدالت را مطرح می‌کنید، امر ربی بالقسط را مطرح می‌کنید، خودش یک زمینه‌های زایشی را بوجود می‌آورد و اعتقاد هم داشتم و دارم که بالأخره ما در این زمینه می‌توانیم کار‌های بزرگی را انجام بدهیم.
 
خیلی هم تأسف خوردم که این مسیر درواقع ادامه پیدا نکرد و آنطور که باید و شاید دنبالش گرفته نشد. شاید یکی از دلایلش هم عربستان سعودی بود. چون عربستان نمی‌خواست این کار شکل بگیرد، سازمان بهداشت جهانی هم نمی‌خواست این کار شکل بگیرد. سازمان بهداشت جهانی به من گفت تو می‌خواهی بروی یک سازمان بهداشت جهانی دیگری درست بکنی. یعنی بالأخره آن‌ها مخالف بودند. عربستان بخاطر اینکه ما دنبالش بودیم مخالف بود. بالأخره این‌ها کارشکنی کردند، ما که رفتیم درواقع سوسوی اینکار تمام شد و بعد ادامه‌ای پیدا نکرد. به نظرم این می‌توانست یک زمینه مهم باشد، الان هم فکر می‌کنم می‌تواند مهم باشد حتی اگر ما حاکمیتی هم نتوانیم انجامش دهیم تعامل دانشمندان مسلمان می‌تواند خیلی خوب باشد الان همین کار مختصری که درواقع حول و حوش بنیاد مصطفی (ص)، جایزه بین المللی مصطفی (ص) انجام می‌شود، خب من می‌بینم که چقدر دانشمندان مختلف کشور‌های اسلامی استقبال می‌کنند. مثلاً خانمی که مسلمان است حجابش کامل است، تازه اهل یکی از کشور‌های ناظر کنفرانس سازمان اسلامی است، اهل سنگاپور است، این حالا با چه ذوق و شوقی بخاطر اینکه در این کنفرانس که عنوان اسلامی دارد حضور پیدا می‌کند. به نظرم کار خیلی می‌شود کرد، منتهی باید دستمان هم خیلی پر باشد، حرف داشته باشیم برای گفتن. حرف‌های عالمانه‌ای که زبان روز داشته باشد می‌تواند مجرای تفکرات دینی باشد و در سطح بین‌الملل هم خیلی اثرگذارباشد.

دکتر لکنرانی در ادامه در باره زمینه‌های مشترک کشور‌های اسلامی توضیحات بیشتری دادند و گفتند برخی از این زمینه‌های مشترک، همین زمینه‌های مشترک بین ۲۰۵ الی ۲۰۶ کشور جهان است، همین دستورکار‌های مشترک سازمان بهداشت جهانی است، همین مباحثی است که در اجلاس‌های جهانی مطرح می‌شود، که البته منتها نوع نگاه ما می‌تواند مهم و موثر باشد. ما در آن چهارسالی که مسئول بودیم سه سالش من خودم رفتم در جلسه سازمان بهداشت جهانی در ژنو سخنرانی کردم.

یکی از دستورات کاری که در آن دوره بود موضوع «مالکیت معنوی» بود که شرکت‌های دارویی می‌گفتند ما یک دارویی را درست کردیم، این مالکیت معنوی‌اش مال ماست هر چه دلمان بخواهد می‌توانیم قیمت‌گذاری کنیم. ما یک بحثی را با استفاده از همین اصول اولیه‌ای دین خودمان، که این مالکیت معنوی به این معنا غلط است، نمی‌گوییم که آن‌ها حق و حقوقشان پایمال شود، ولی این هم که بخواهیم اینطوری یک قیمتی بگذارند که کسی نتواند بخرد، فقرا دسترسی به این دارو پیدا نکنند، بالأخره این با وجدان بشری، جور در نمی‌آید. خب در این فضا همه حضار از این سخنرانی استقبال کردند. یادم است نماینده بحرین درگوشی به من گفت‌ای کاش من هم می‌توانستم مثل تو همین حرف دلم را بزنم.
 
این نقطه‌ها دستورکار‌های مشترک جهانی است، یعنی همان برگشت به فطرت است، یعنی مشترکاتی بین مسلمان و غیرمسلمان هم دارد. خب الان همه می‌فهمند که این مدل فعلی حاکمیت جهانی، مدل فعلی بالأخره کارتل‌های دارویی، مدل‌های فعلی تجهیزات دارویی، ظالمانه است، کسی که بتواند این حرف رو اول بیان بکند و بعد یک راه حل داشته باشد، این در دنیا مورد توجه قرار خواهد گرفت. ما در این زمینه عقب هستیم، خیلی که هنر می‌کنیم می‌رویم ادای آمریکایی‌ها را در می‌آوریم در حرف زدنمان. خب این اشتباه است، کسی که پرچم جمهوری اسلامی رو روی کتش می‌زند وظیفه‌اش این است که متفاوت فکر کند و متفاوت موضع بگیرد./د101/ف

منبع: پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
ارسال نظرات