رستگاری روزبه
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، گاهی با خودم فکر میکنم اسلام متعلق به کدام قوم و قبیله و نژاد است. مثلا اعراب که نبی مکرم اسلام صلیالله علیه و آله از تبار آنها بود باید اسلام را از خود بدانند یا مثلا مردم سایر بلاد که در توسعه و گسترش آن تلاش فراوان کردند. وقتی مروری بر تاریخ اسلام میکنیم افراد بیشماری هستند که هرکدام بهنوبه خود برای اعتلاء این دین آسمانی از خود گذشتند، از اصل و نسب و مال و ثروت و خانواده تا جانعزیزشان که در راه صیانت از یادگار رسولالله صلیالله علیه و آله در طبق اخلاص گذاشته شد.
در تعالیم اسلام ناب محمدی نیز اصل بر تقوای الهی گذاشتهشده و رنگ و نژاد و قبیله ملاک برتری قرار داده نشده است. به همین خاطر وقتی نام برخی اصحاب رسولالله صلیالله علیه و آله نظیر سلمان فارسی و یا صهیب رومی را میشنویم به راه و طریق هدایتگر اسلام عزیز بیشازپیش پی میبریم که ملاک سعادت بشر را تنها تقوای الهی و قرب به خدا میداند.
جای خوشحالی و مسرت است که در بین صحابه تراز اول پیامبر رحمت، نام سلمان فارسی بیش از دیگران میدرخشد، مردی که نامش را رسولالله انتخاب کرد و اعطای لقب عضوی از خاندان اهلبیت برایش سنگ تمام گذاشت تا جایگاه و شأن بالای او در بین مسلمانان تا انتهای تاریخ مشخص شود.
از طرفی دلم از این میسوزد که چرا این جایگاه و شخصیت اینقدر در بین ما ایرانیان مظلوم و مورد غفلت واقعشده و بهویژه اهالی رسانه گامی برای معرفی این مرد بزرگ که به گفته پیامبر و امیر المومنین علیهالسلام دریایی از علم و دانش بود و در معرفت حق مولایش تمام کرد برنمیدارند. اگر زحمت جستوجو در موتورهای جستجوگر را به خودمان بدهیم میبینیم که نام سلمان فارسی تنها در لابهلای برخی منابع شیعی و این اواخر به خاطر ساخت سریالی به نام ایشان دیده میشود و تنها ۱۳ صفحه از گوگل محتوای نام سلمان فارسی را برای شما به نمایش میگذارد. همین.
اگر نسب علمی و عرفانی سلمان به یکی از کشورهای اروپایی و یا شرق آسیا و چرا دور، همین اعراب حاشیه خلیجفارس برمیگشت آنوقت متوجه میشدید که برای معرفی و ساخت فیلم و نوشتن کتاب و … چه اتفاقاتی میافتاد. آنوقت ما هستیم و یک دنیا شرمندگی از کارهای نشده.
بگذریم؛ برای نسل جوان و طالب حقیقت که شاید بخواهد یکی از مفاخر خود را بشناسد مینویسم که حدود دویست و شانزده یا سیصد و شانزده سال قبل از هجرت، در روستای «جی» از روستاهای اصفهان فرزندی به دنیا آمد، که نامش را «روزبه» گذاشتند. پدر سلمان «بدخشان کاهن» یک روحانی زرتشتی بود. بااینکه سلمان در میان خاندان و محیطی زرتشتی دیده به جهان گشود، ولی هرگز در برابر آتش سر فرود نیاورد و به خدای یکتا اعتقاد یافت. سلمان در دوران کودکی مادرش را از دست داد و عمهاش سرپرستی او را به عهده گرفت.
او بعدازآنکه دریافت قرار است ۶ ماه با اعمال شاقه زندانیاش سازند و پسازآن اگر به آیین نیاکانش ایمان نیاورد اعدامش کنند، با همکاری عمهاش گریخت و روانه بیابان شد. در بیابان کاروانی دید که بهسوی شام میرفت؛ پس به مسافران پیوست و رهسپار سرزمینهای ناشناخته شد و سرانجام در همان آغاز هجرت گمشدهاش را یافت و درحالیکه برده یک یهودی بود پیامبر گرامی اسلام او را به مبلغ چهل نهال خرما و چهل وقیه (هر وقیه معادل چهل درهم)، از مرد یهودی، خرید و آزادش ساخت و نام زیبای «سلمان» را بر او نهاد و در محضر رسول خدا مسلمان شد.
ماجرای جنگ خندق که با تدبیر سلمان و حفر گودال و خندق در اطراف مدینه به سود مسلمانان پایان یافت و همچنین طرح ساختن «منجنیق» در جنگ طائف، شاید از معروفترین داستانهای مرتبط با این ایرانی ولایتمدار باشد، اما مهمترین ارزشی که سلمان بدان دستیافت پیوند او با اهلبیت بود که در کلام رسول خدا با عنوان سلمان از ماست بیان شد و نشان از مقام عالی، طهارت و سلامت نفس او داشت، زیرا منظور پیامبر صلیالله علیه و آله از اینکه سلمان از اهلبیت علیهمالسلام است، پیوند نسبی نبود بلکه این پیوند بر اساس صفات عالی انسانی او سرچشمه میگرفت.
پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام هم سلمان در دفاع از حریم ولایت کم نگذاشت و با هوشیاری و جدیت کامل درصحنههای مختلف حضور داشت و در پیروی از امام حق لحظهای تردید نکرد و همواره، از هر فرصتی، برای گفتن حق بهره میبرد و مسلمانان را به امامت امیرالمؤمنین علیهالسلام فرامیخواند. سلمان فارسی که رحمت خدا بر او باد سرانجام، پس از عمری طولانی و بابرکت، در اواخر خلافت عثمان در سال ۳۵ هجری قمری وفات یافت. مرقد شریف ایشان در مدائن، در پنج فرسخی بغداد، نزدیک طاق کسری قرار دارد.
برای بررسی بیشتر شخصیت این صحابه جلیلالقدر پیامبر گرامی اسلام با دکتر محمدحسین رجبی دوانی استاد و پژوهشگر تاریخ اسلام گفتگو کردیم که در ادامه میخوانید.
وی با بیان این نکته که حقطلبی و حقجویی از مهمترین خصایص و ویژگیهای سلمان رضوانالله تعالی علیه قلمداد میشود گفت: این مرد شریف از دوران جوانی و حضورش در خاندان ایرانی خود این ویژگی را به همراه داشت و برای همین سختیهای فراوانی را به جان خرید تا حقیقت برتر و اعظم که همانا گرویدن به دین مبین اسلام است را به دست بیاورد و پیامبر رحمت نیز برای همین سختکوشی و تلاش نام سلمان را بر وی گذارد و او را از خاندان خود معرفی کرد تا پاداشی باشد برای حقطلبی سلمان.
رجبی دوانی در ادامه بابیان اینکه این ویژگی سلمان پس از رحلت پیامبر نمود و ارزش بیشتری یافت خاطرنشان کرد: بااینکه سلمان ۱۸ سال پس از ظهور اسلام مسلمان شد، اما همواره در راه دفاع از حق و حقیقت کوتاه نیامد و در دفاع از ولایت امیرالمؤمنین در واقعه سقیفه تمامقد از ایشان دفاع نمود و بابیان این جمله که «کردید و نکردید» به اهالی سقیفه تاخت و پشت کردن آنان به ولایت و محروم ماندن از رستگاری دنیا و آخرت را به آنان یادآور شد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: حمایت سلمان از ولایت تا آخرین لحظه عمر ادامه داشت و پس از رحلت امیرالمومنین علی علیهالسلام با طی الارض خود را به مدائن رساند تا پیکر شریفش را غسل داده و دفن نماید تا بدینوسیله از مقام سلمان تجلیل نماید./د101/ق