یادداشت؛
تعهد نامه به جای نامه
آقای موسوی خویینیها به تازگی قلم به دست گرفته و نامهنگاری را پیشه خود کرده است به تازگی نیز سیاههای در باب انتخابات نگاشته که حاوی نکات جالبی است.
به گزارش خبرگزاری رسا، آقای موسوی خویینیها که به تازگی قلم به دست گرفته و نامهنگاری را پیشه خود کرده است به تازگی نیز سیاههای در باب انتخابات نگاشته که حاوی نکات جالبی است! مخاطب نامه ایشان ظاهرا «بعضی از فعالان سیاسی» هستند که به نوشته ایشان در مشارکت در انتخابات دچار تردید شدهاند و ایشان با ظاهری خیرخواهانه در صدد جلب و جذب ایشان برای حضور در انتخابات آتی است!
ایشان نوشته است: «روی سخن من با کسانی نیست که با اساس جمهوری اسلامی مخالفاند و در انتظار سقوط آن و برپایی نظامی جدید نشستهاند؛ به آنان خیرخواهانه عرض میکنم آنچه در ورای جمهوری اسلامی میبینید سرابی بیش نیست و به آن دل نبندید؛ شما نیز برای آبادانی و سربلندی ایران به همین نظام و به اصلاح آن بیندیشید.»
اینکه آقای خویینی درابتدای نامه با براندازان مرزبندی کرده است امری شایسته است، اما خوب است اینک که ایشان دست به قلم شده، به این پرسش پاسخ دهد: چرا در کلام ضد انقلاب و دشمنان نظام این صدا شنیده میشود که برای تغییر در ایران، چشم امید به اصلاح طلبان دوختهاند؟ همچنین چه شده است که جمعی زیادی از دوستان و شاگردان جناب خویینی هم اینک آن سوی مرزها نان دشمنان را میخورند و علیه نظام و ملت ایران فعالیت دارند؟ در اصلاحطلبی آقایان چه چیز نهفته است که دشمنان به آن طمع دارند؟
آقای خویینی در ادامه پرسیده است: «در روزگاری که هم ویروس کرونا و هم سختی معیشت عرصه را بر هموطنان عزیز تنگ کرده است، آیا طرح مباحثی از قبیل انتخابات و لزوم مشارکت فعال یا معرفی نامزد انتخاباتی و نظایر آنها برای مردم پذیرفتنی است و حمل بر خیرخواهی میشود؟»
آقای خویینی در ادامه پرسیده است: «در روزگاری که هم ویروس کرونا و هم سختی معیشت عرصه را بر هموطنان عزیز تنگ کرده است، آیا طرح مباحثی از قبیل انتخابات و لزوم مشارکت فعال یا معرفی نامزد انتخاباتی و نظایر آنها برای مردم پذیرفتنی است و حمل بر خیرخواهی میشود؟»
برای پرسش به این پاسخ باید سابقه نویسنده و پرسشگر آن دانسته شود تا معلوم شود قلم به خیر گردانده یا هوای دیگری بر سر دارد؟ آیا واقعا آقای خویینی خیرخواهانه نگران انتخابات شده است؟ برای موشکافی این پرسش آقای خویینی باید از پشت میز نامه نگاری خود بیرون آمده و خود را در معرض سوالات خبرنگاران و منتقدان قرار دهد و موضع امروز ایشان درباره حوادث سال 88 برای مردم روشن شود.
در سال 88، با وجود نظارت استصوابی و همه مواردی که آقای خویینی در نامه خود ذکر نموده است 85 درصد مردم در انتخابات مشارکت کردند. رفتار ایشان و تابعانشان در مواجهه با رای مردم چه بود؟ آیا به رای و مشارکت بالای مردم تمکین کردند؟ آیا این رواست که در دوران شکست، همنوا با دشمن و براندازان بزرگترین دروغ گفته و بدترین تهمت به نظام اسلامی زده شود؟ حال باور کنیم شما خیرخواهانه نگران جمهوریت شدهاید؟ جالب است کسانی که آن روزها علیه جمهوریت تاختند امروز از ریاست جمهوری به عنوان تنها نماد جمهوریت نظام یاد میکنند! چطور میتوان باور کرد کسانی که هشت ماه آرامش ملت را به خاطر شکست در انتخابات به هم زدند، دم از به هم خوردن آرامش دیگران به خاطر انتخابات بزنند؟ مگر برای شما انتخابات و رای مردم اهمیت دارد که امروز ریاکارانه از حذف جمهوریت ابزار نگرانی میکنید؟ آن روزها چه خوابی برای جمهوریت نظام دیده بودید که تعبیر نشد؟
در سال 88، با وجود نظارت استصوابی و همه مواردی که آقای خویینی در نامه خود ذکر نموده است 85 درصد مردم در انتخابات مشارکت کردند. رفتار ایشان و تابعانشان در مواجهه با رای مردم چه بود؟ آیا به رای و مشارکت بالای مردم تمکین کردند؟ آیا این رواست که در دوران شکست، همنوا با دشمن و براندازان بزرگترین دروغ گفته و بدترین تهمت به نظام اسلامی زده شود؟ حال باور کنیم شما خیرخواهانه نگران جمهوریت شدهاید؟ جالب است کسانی که آن روزها علیه جمهوریت تاختند امروز از ریاست جمهوری به عنوان تنها نماد جمهوریت نظام یاد میکنند! چطور میتوان باور کرد کسانی که هشت ماه آرامش ملت را به خاطر شکست در انتخابات به هم زدند، دم از به هم خوردن آرامش دیگران به خاطر انتخابات بزنند؟ مگر برای شما انتخابات و رای مردم اهمیت دارد که امروز ریاکارانه از حذف جمهوریت ابزار نگرانی میکنید؟ آن روزها چه خوابی برای جمهوریت نظام دیده بودید که تعبیر نشد؟
بعد از سال 88، در سال 92 و 96 همان جریانی که شاکی انتخابات بود به پیروزی رسید و گروه خود را بر وزارتخانهها و دولت حاکم کردند. رفتار ایشان پس از پیروزی در انتخابات هم جالب است، ایشان و همقطارانشان به جای آنکه عواقب حمایت و تبلیغ خود را بپردازند و امروز پاسخگوی میلیونها انسانی باشند که به وعدههای اینان برای آبادانی ایران دلخوش کرده بودند، با مظلومنمایی گوشهای خزیدهاند و نامه مینویسند و به مردم میگویند «کاری از ما ساخته نیست»! بهتر نبود جرات به خرج میدادید و این احساس عجزتان را همان سال 96 به مردم ابراز می کردید؟
آقای خویینی آیا واقعا نمیدانید «از کدام تصمیم، کشور به چنین وضع آشفتهای رسیده است و فقر و تنگدستی به اندازهای شده که توان تدبیر معیشت را از خانوادهها و سرپرستانشان ربوده است و وادارشان کرده که گاهی تن به هر کاری بدهند تا بتوانند به زندگی آکنده از حسرت و اندوه و ناداری خود ادامه دهند». همان تصمیمی که شما و دوستانتان به آن اصرار ورزدید و به دروغ برجام و کنار آمدن با غرب را گرهگشای مشکلات کشور دانستید و امروز که بیثمری آن بر مردم روشن شده است، به جای عذرخواهی و پذیرفتن مسئولیت دم از تضارب آرای اندیشمندان میزنید؟ آیا آن روز که جمع بزرگی از کارشناسان بر تصمیمات و مواضع غلط شما انتقاد میکردند، گوش شنوا داشتید؟ «این وضعیت اسفبار و غیرقابلدوام » را شما از سال 88 بر این کشور تحمیل کردید آن روز با همراهی دشمن علیه جمهوریت و روز بعد با همراهی دشمن علیه استقلال کشور!
مردم در سال 92 و 96 هم با همان روشی که در سال 88 انتخابات برگزار شد در انتخابات پرشور شرکت کردند، آیا آنچه شما امروز دخالت ناروا و رفتار ناصواب میخوانید در انتخابات 96 و 92 وجود نداشت که اگر داشت چرا قهقهه پیروزی سر میدادید و نگران جمهوریت نظام نبودید؟ چرا آن روزها مشارکت مردم کم نبود و مردم و فعالان سیاسی علیرغم عدم تغییر شیوه انتخابات در آن مشارکت فعال داشتند؟ حق بدهید سخت است پذیرفتن اینکه آنچه امروز مینویسید از سر خیرخواهی باشد بلکه به نظر یک فرافکنی سیاسی و فرار به جلوی مزورانه مینمایاند.
مردم در سال 92 و 96 هم با همان روشی که در سال 88 انتخابات برگزار شد در انتخابات پرشور شرکت کردند، آیا آنچه شما امروز دخالت ناروا و رفتار ناصواب میخوانید در انتخابات 96 و 92 وجود نداشت که اگر داشت چرا قهقهه پیروزی سر میدادید و نگران جمهوریت نظام نبودید؟ چرا آن روزها مشارکت مردم کم نبود و مردم و فعالان سیاسی علیرغم عدم تغییر شیوه انتخابات در آن مشارکت فعال داشتند؟ حق بدهید سخت است پذیرفتن اینکه آنچه امروز مینویسید از سر خیرخواهی باشد بلکه به نظر یک فرافکنی سیاسی و فرار به جلوی مزورانه مینمایاند.
از امروز میدانید که شکست سختی در برابر شماست، لذا همان بهانههای سال 88 را در قالبی دیگر با چهره آرام و حق به جانب تکرار میکنید! تا به امروز هیچ کس به اندازه اصلاحطلبان انتخابات را به بازی نگرفته است! یک روز دم از تقلب در انتخابات میزنند و روز دیگر در همان سیستم پای صندوق رای حاضر میشوند و مردم را به شرکت در انتخابات دعوت میکنند و وقتی پیروز میشوند، انگار نه انگار به روشهای انتخاباتی نقد داشتهاند!
بهتر بود آقای خویینی به جای این نامه چند پهلو، یک تعهدنامه برای ملت امضا میکرد با این محتوا:
بهتر بود آقای خویینی به جای این نامه چند پهلو، یک تعهدنامه برای ملت امضا میکرد با این محتوا:
اولا اگر در انتخابات شکست خوردیم تعهد میدهیم شکست را قبول کرده و به قانون و چارچوبهای نظام پای بند باشیم و از آشوب و اغتشاش پرهیز کنیم.
ثانیا اگر در انتخابات پیروز شدیم مسئولیتپذیر و پاسخگوی ملت باشیم و در موفقیتها و عدم موفقیتها شفاف به مردم گزارش دهیم. این گونه نباشد که با علم و آگاهی از مشکلات و قوانین کشور پا به عرصه انتخابات بگذاریم اما در روز ناکامی به جای پاسخگویی خود را کنار کشیده و مظلوم نمایی کنیم!
ثالثا اگر میپنداریم انتخابات آزاد نیست و رییس جمهور از لحاظ قانونی و اختیاراتش توان اداره کشور را ندارد، در انتخابات نامزد معرفی نکنیم!
یقینا انتشار این تعهدنامه برای کشور مفیدتر از نامههای بیسر و تهی است که بیشتر جنبه رسانهای و سیاسیکاری دارد! تعهدنامهای که زیر آن را با شرافت امضا کنند و بدان پایبند باشند و عهد نشکنند.
حجت الاسلام مهدی عامری
/1399/د102/ف
ارسال نظرات
نظرات بینندگان
تحلیل روشنگرانه وواقع بینانه می باشدوپرده از چهره مزورانه مرد خاکستری اصلاحات و داددستان کل اسبق بر می اندازد سالیان بر مقدرات وسرنوشت ملت حاکم بودند امروز به جای پا وسخگوی نامه پراکنی می کندوملت راطلبکارخود می داند وبا چهره حق به جانب از ملت می خواهددر1400مارادو باره به گرده خودسوارکنید
پاسخ