چه دموکرات و چه جمهوریخواه یک دولت تسلیمپذیر برای ایران میخواهند
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، انتخابات آمریکا به پایان رسید ولی از قبل از انتخابات و هم الان که تقریباً نتیجه هم مشخص شده برخی القا میکنند که نتیجه این انتخابات بر تحولات سیاسی داخل آمریکا و ایران تاثیر دارد و همین مسأله موجب شده که در روز های اخیر علیرغم همه مشکلات داخلی کشور سرنوشت انتخابات ایالات متحده آمریکا به مهمترین مسأله جامعه ایران بدل شود.
هرچند به باور برخی از کارشناسان تحریمهای آمریکا و به خصوص سیاست فشار حداکثری دونالد ترامپ در چهار سال گذشته تاثیرات بسیار زیادی را بر اقتصاد ایران داشته ولی به باور بخش بزرگتری از کارشناسان و صاحب نظران تحریم ها تنها بخش کوچکی از مشکل اقتصادی کشور را شامل میشوند و منشأ بسیاری از این مسائل محدودیت ناکارآمدی ها و ضعف های داخلی است.
محمد حسن قدیری ابیانه کارشناس مسائل بین الملل و سفیر اسبق ایران در مکزیک و ایتالیا در گفتوگویی پیرامون تاثیر یا عدم تاثیر انتخابات آمریکا مسائل داخلی ایران نظرات خود را مطرح کرده است. متن این مصاحبه به شرح زیر است:
از پیش از شروع فرایند انتخابات آمریکا حتی تا همین الان که تقریباً نتیجه انتخابات مشخص شده عدهای در داخل کشور القا کرده و می کنند که انتخابات آمریکا بر سرنوشت مردم ایران اثرگذار است. این رویکرد را شما ناشی از چه میبینید و تبعات آن چیست؟
عدهای آمریکا را کدخدا می دانند و معتقدند که همه امور از مسیر کدخدا میگذرد. چه وقتی که میگفتند دنبال تعامل با آمریکا هستیم و چه وقتی که با آمدن ترامپ گفتند همه مشکلات ما از آمریکاست و برجام را با اعتماد به کدخدا امضا کردند و برای رسیدن به تعامل با آمریکا بدترین شعار ممکن را دادند و آن اینکه «هر توافقی از عدم توافق بهتر است» و پیام آن به غربیها این بود که ایران تن به هر توافقی می دهد ولو اینکه هزینه بالایی برایش داشته باشد و چنین نیز شد.
نقش ملت و دولت خودمان را در این قضیه نادیده گرفتند و باز هم دست از کدخداپنداری برنداشتند و فکر میکنند اگر بایدن به عنوان کدخدا انتخاب شود به حل مشکلات ما کمک میکند و این از طریق مذاکره انجام میشود و مذاکره هم به معنای امتیاز دادن است. این افراد جز امتیاز دادن راه دیگری را بلد نیستند و البته این راه به ناکجا آباد می انجامد چون اینها اعلام کردند که با آمریکا و 1+5 وارد مذاکره شدند تا تحریمها برداشته و گشایشی برای ایران ایجاد شود؛ درحالیکه اوباما وقتی رئیسجمهور بود در مصاحبهای تلویزیونی گفت ما برجام را برای حفظ ساختار تحریمها پذیرفتیم. سوال اینکه الان کدام اتفاق افتاده و آیا تحریم ها حذف شده و یا حفظ شده است. نه تنها حفظ شده بلکه تشدید هم شده و این اتفاق در زمان اوباما و هم در دوره ترامپ اتفاق افتاد.
*هم موکراتها و هم جمهوری خواهان دنبال تجزیه ایران هستند
یعنی از نظر شما دموکرات ها و جمهوری خواهان وجه افتراقی باهم ندارند؟
تفاوت دموکرات ها و جمهوری خواهان در اهداف خصمانه شان علیه ایران نیست، چون آنها هر دو دشمن ملت ایران هستند و هر دو فلاکت و بدبختی ملت ایران را میخواهند و هر دو به دنبال تجزیه کشور و تصاحب منابع نفتی ما هستند، ولی در اینکه از چه طریق می توانند این کار را بکنند اختلاف دیدگاه دارند.
ترامپ معتقد بود با فشار حداکثری میتواند به این هدف برسد و اوباما و کری به این ایده معتقد هستند که باید تحریم های هوشمندانه را اعمال کنند و یکی از موارد مهمی که اوباما بعد از برجام در تلویزیون مطرح کرد، این بود که با این بازرسیهایی که ایران پذیرفته تا عوامل سازمان ملل بازدید کنند، نقاط حساس را شناسایی میکنند تا در زمان جنگ هدفگیریشان هوشمندانه باشد و بدانند موشکهایشان را کجا باید پرتاب کنند.
متاسفانه این دولت آنقدر بر اثر خامی و اشتباه اطلاعاتی در اختیار آمریکا قرار داد که آنها توانستند از آن اطلاعات علیه ما استفاده کنند.
یعنی مثلاً همین افایتیاف که اصرار بر تصویب آن دارند و البته بخش زیادی هم از آن هم عملی شده، اطلاعاتی را در اختیار دشمن قرار داده که راههای دور زدن تحریم را بر ما بسته است. اینها به بهانه شفافسازی اعلام کردند در شرایط تحریم مالی از طریق کدام یک از صرافیها مبادله ارزی میکردند و همین اطلاعاتی که ایران در اختیار آنها قرار داد، باعث شد که بسیاری از صرافی هایی که در خارج با ایران همکاری میکردند تعطیل شوند و برخی از آنها مصادره شد و راههای دور زدن تحریم را بر این اساس بستند.
* FATF به معنای جاسوسی گسترده آنلاین است
FATF که مدتی هم هست دوباره بر سر زبان ها افتاده، چه تبعاتی در پی داشت؟
تصویبFATF به معنای جاسوسی گسترده آنلاین بود، بدان معنا که آن چیزی که میخواستند، در مورد تبادلات مالی ایران بدانند به صورت لحظهای میتوانستند به دست بیاورند و اعلام حمایت دولتمردان و برخی از شخصیتها از این مسأله هم جای تعجب دارد.
دولت در مواردی مردم را شرطی کرده است و مثلاً زمانی که برجام امضا می شد میگفتند ما با برجام تحریم ها را بر میداریم و گشایشی ایجاد میشود و ارزش پولمان بالا میرود و قیمت ارز پایین می آید و اینها و عده هایی بود که می دادند و همین وعده ها باعث شد بسیاری از افراد که قصد ساخت کارخانه و ساختمان و یا کارهای اقتصادی داشتند معطل به نتیجه ماندن برجام بمانند و این معطل بودن یعنی رکود و عدم سازندگی.
مثلاً شرطی میکردند که اگر FATF تصویب نشود، تحریمهای سختتر میشود و همین شرطی کردن باعث شد که ارزش پول ما کاهش پیدا کند. عدم پیوستن به FATF و عدم عمل به خواست آنها باعث نشد بلکه شرطی کردن جامعه توسط رسانه های گروهی و دولت باعث این افزایش ها شد و حالا هم اینگونه وانمود می کنند که اگر بایدن رئیس جمهور شود گشایشی برای ایران ایجاد خواهد شد. این دو حالت دارد. اگر ترامپ شود یعنی شرایط سخت باقی می ماند و اگر بایدن شود گشایش ایجاد می شود و این آن چیزی است که دولت و رسانه های اصلاح طلب در افکار عمومی جا انداختند.
این چه تاثیری بر مردم و اقتصاد دارد؟
در کشور ما نقدینگی زیادی در ریال و دلار و طلا در اختیار مردم هست و اینکه با این نقدینگی چه کنند، بستگی به تصوری دارد که افکار عمومی از اوضاع خواهند داشت. با این اوضاع پیش آمده با پیروزی بایدن مردم فکر میکنند گشایش ایجاد میشود و در صورت گشایش، قیمت ارز و طلا کم می شود و ارزش پول مان افزایش می یابد و مردم برای حفظ پول خودشان جهت فروش ارز و طلا هجوم می آورند و این هجوم خودش باعث کاهش قیمت میشود. برعکس اگر ترامپ سر کار می آمد برای خرید ارز و طلا هجوم می آوردند و به همین دلیل گران میشد و این باعث افزایش قیمت میشد.
*دولت بخصوص در آستانه انتخابات دست به ارزپاشی خواهد زد
در حقیقت تصور مردم از اوضاع که دولت در شکلگیری آن نقش داشته، باعث افزایش و کاهش قیمتها میشود و اگر بایدن روی کار بیاید این هجوم یکی از عوامل موثر در کاهش قیمتها است. دوم اینکه دولت بخصوص در آستانه انتخابات دست به ارزپاشی خواهد زد تا قیمت ها پایین بیاید و اصلاح طلب ها در انتخابات بتوانند دستاوردی ارائه دهند و بگویند ما و برجام موفق بودهایم. این ارزپاشی دولتی، یعنی خالی کردن خزانه کشور برای اهداف انتخاباتی که این هم برای مدت کوتاهی باعث کاهش قیمت میشود.
*چه دموکرات و چه جمهوریخواه یک دولت تسلیمپذیر برای ایران میخواهند
اما چه ترامپ و جمهوری خواهان و چه بایدن و دموکرات ها خواستار این هستند کسانی در ایران در رأس قدرت باشند که تسلیم پذیر باشند نه مقاوم؛ تا بتوانند خواسته های خودشان را به آنها تحمیل کنند و آنها اصلاحطلبان را نیروهای تسلیمپذیری میدانند که در ایران نفوذ گستردهای دارند؛ بنابراین تمایلشان این است که اصلاحطلبان در انتخابات پیروز شوند.
*اگر به آمریکا ثابت شود ایران فشارپذیر است فشارها بیشتر میشود
لذا طبیعی است که با پیروزی بایدن گشایش موقتی برای انتخابات ایجاد کنند. اما اگر اصلاح طلبان پیروز شوند نه تنها تمام تحریمها را برمیگردانند بلکه بسیار شدید تر هم خواهند کرد چون اگر ثابت شود که ایران فشار پذیر است بر اثر فشار عقبنشینی میکند، پس باید این فشار ادامه پیدا کند.
*هدف نهایی آمریکاییها تصاحب منابع نفتی ماست
باید بدانیم که هدف نهایی آمریکایی ها چه دموکرات و جمهوریخواه تجزیه ایران و تصاحب و مالکیت آنها بر منابع نفتی و سایر ثروتهای ما است. البته ترامپ صحبت هایش را به صورت شفاف و علنی مطرح میکند ولی دموکرات ها همان حرفها را لای زرورق میپیچند.
* این دولت هیچ اعتقادی به مردم و امکانات کشورمان ندارد
راه مقابله با توطئه های دشمن تقویت توان داخلی خودمان است که متاسفانه این دولت هیچ اعتقادی به مردم و امکانات کشورمان ندارد و توانایی ایران را در حد تولید آبگوشت بزباش می داند. البته از مدیرانی که این دولت انتخاب کرده نباید بیش از این از آنها انتظار داشت.
*از تحریم ما تحریمکنندگان هم زیان می بینند
راه حل ما تقویت اقتصاد مقاومتی است و البته از تحریم ما تحریمکنندگان هم زیان می بینند ولی آنها ترجیح میدهند یک سوزن به خودشان بزنند تا یک جوالدوز به ما زده باشند، اگر بدانند که این جوالدوز ما را از پا در می آورد. اگر ببینند که این فشارها روی ایران اثر نگذاشته، در نهایت نیازی به زدن سوزن به خودشان هم نخواهند دید. مثلاً ما بالاترین تحریم ها را در زمینه موشکی داشتیم اما بیشترین پیشرفت را هم در این زمینه داشتیم چون کسانی مثل شهید طهرانی مقدم به جای اینکه برای تامین موشک چشمشان به خارج باشد همت کردند تا در داخل ساخته شود. هم اعتماد به نفس و هم امید به آینده داشتند و همتش را هم داشتند.
شهید طهرانی مقدم جمله بزرگی را گفته بود و آن اینکه «فقط افراد ضعیف در حد امکانات کار می کنند» و اینگونه کار کردند که ایران تبدیل به قدرت بزرگ موشکی شد که آمریکا جرأت تعرض به خاک کشور ما را ندارد.
ما این را در زمینه صفحات سوخت ۲۰ درصد هم دیدیم. حدود یک میلیون نفر در ایران از رادیو داروها استفاده می کنند و برای تولید این رادیوداروها نیازمند صفحات سوخت ۲۰ درصد هستیم. ما قبلاً وارد می کردیم ولی گفتند دیگر به شما نمیدهیم تا سلامت این یک میلیون نفر را به گروگان بگیرند و ایران را وادار به تسلیم کنند اما شهید شهریاری همت کرد و این صفحات را تولید کرد و وقتی این صفحات به تولید رسید آنها گفتند حاضر هستیم که صفحات ۲۰ درصد را به شما بفروشیم.
هر جا دیدم که اگر یک چیز را تحریم کنند، ما دچار مشکل می شویم ولی دیدند که پس از تحریم ما توانستیم بسازیم. آمدند و گفتند حاضر هستیم به شما بفروشیم و حتی حاضر هستیم تخفیف هم بدهیم ولی هدفشان این بود که تولید در کشور ما پا نگیرد و وابسته بمانیم.
به هر حال چه ترامپ و چه بایدن روی کار بیاید در دشمنی با ما هم هدف هستند ولی در تاکتیک اشتباه میکنند. البته فرقش این است که اوباما توانست در آن زمان کشورهای دیگر را علیه ما متحد کند و در شورای امنیت سازمان ملل چین و روسیه هم پایش را امضا کردند؛ اما ترامپ آمد اوضاع از یک جهت به هم ریخت و دیدند که نمیتوانند چیزی علیه ما تصویب کنند چون چین و روسیه هم تحریم هستند.
*شکافی که در دوران ترامپ در آمریکا ایجاد شده، در تاریخ آمریکا بیسابقه است
شکافی که در دوران ترامپ در داخل آمریکا ایجاد شده، در تاریخ آمریکا بیسابقه است و این وضعیتی که امروز در جریان انتخابات آمریکا شاهد هستیم سابقه ندارد. اینکه هم نژادپرستان و هم سیاه پوستان مسلح شدهاند و آماده درگیری هستند به معنای ایجاد شکاف درونی در آمریکاست. رسانههای آمریکا همدیگر را افشا میکنند و چقدر خود ترامپ علیه رسانه های بزرگ آمریکا افشاگری کرده و آنها را دروغگو و خائن معرفی کرده است.
* قدرت نرم آمریکا به شدت تضعیف شده است
از طرف دیگر آنها هم رسانههای طرفدار ترامپ و جمهوریخواهان را رسوا میکنند و در حقیقت قدرت نرم آمریکا به شدت تضعیف شده است. آمریکا با همسایه هایش مکزیک و کانادا دچار مشکل شده و با ناتو و اروپا دچار مشکل شده است و صحبت از تحریمهای متقابل بین اروپا و آمریکا هست. ترامپ اخیراً گفته بود زیانی که متحدان علیه آمریکا زدند بیشتر از زیانی هست که دشمنان آمریکا برای آمریکا دارند.
اما در کنار این مسائل یک واقعیت هم وجود دارد و آن اینکه آمریکا به سرعت در حال افول است و این افول از جهات مختلف از جمله اقتصادی انجام میشود.
در گذشته می گفتند چین می تواند از آمریکا جلو بزند ولی اخیراً سازمانهای بین المللی اعلام کردند که چین از نظر اقتصادی از آمریکا پیشی گرفته است و تولید ناخالص ملی آمریکا بیش از ۲۰ میلیارد دلار است و این رقم برای چین بیش از ۲۴ میلیارد دلار است و همین الان اقتصاد چین بیش از یک ششم بیشتر از اقتصاد آمریکا قوی شده است. جهان به سرعت از سمت تکقطبی و چند قطبی شدن در حال حرکت است و آمریکا به سرعت در حال افول است و بدهیهای دولت فدرال آمریکا به حدود ۲۸ تریلیون دلار رسیده است.
بدهی دولت، مردم و شرکتهای آمریکایی به ۸۴ تریلیون دلار رسیده و این معادله ۱۶۸۰ سال درآمد نفتی ایران است.
این در حالی است که ما همه دلارهایی که چاپ شده و در دست مردم دنیا هست را باید جزو بدهیهای پنهان آمریکا بدانیم. امسال پیشبینی کردند که کسری بودجه آمریکا از ۳.۳ میلیون دلار بالا بزنند و این برابر ۶۶ سال درآمد نفتی ایران است. البته اقتصاد آمریکا بزرگ است اما این میزان بدهی برای اقتصاد خیلی بزرگ است و صاحبنظران آمریکایی معتقدند که اقتصاد آمریکا رو به فروپاشی است و حتی ممکن است دلار تا یکسوم قیمت فعلی سقوط کند.
از آنجا که آمریکا از قدرت دلار برای ضربه زدن اقتصادی به کشورها و ایجاد مشکل در تبادلات مالی آنها باعث شده که کشورها سعی کنند از وابستگی به دلار نجات یابند. مثلاً توافق شده تبادلات مالی بین چین و روسیه با پول دو طرف انجام شود و دلار را حذف کنند. خود ما هم در بودجه و هم در معاملاتمان سعی کردیم که یورو را جایگزین دلار بکنیم و ونزوئلا و بسیاری از کشورها هم سعی می کنند همین کار را بکنند به طوری که در کاخ سفید هم هشدار دادند این تحریمهای مالی که بیشتر می شود، باعث می شود دلار نقش خودش را به عنوان ارز تجارت جهانی از دست دهد و این برای آمریکا بسیار خطرناک است، چون آمریکا هر وقت به مشکل برمیخورد، اسکناس ۱۰۰ دلاری چاپ و پخش میکند و مشکل خود را به کشورهای دیگر منتقل میکند.
حتی کشورهای اروپایی که قبل از تشکیل یورو به دلار معامله میکردند، الان بین خودشان با یورو تبادل مالی میکنند و گفته میشود که ۳۶ درصد ذخایر ارزی کشورها به یورو تبدیل شده است در حالی که قبلاً عمده این ذخایر دلار بود.
نقش دلار روز به روز کاهش پیدا میکند و اگر دلار وجهه خود را از دست بدهد، برای آمریکا خطرناکتر از این است که دهها بمب اتم در آمریکا اصابت کند. به هر حال آمریکا رو به افول است.
اینجا یک نکته ظریف وجود دارد و آن اینکه آمریکا مایل به افول نیست، بلکه مایل به حفظ تک ابر قدرتی خودش است و در این مسأله دموکرات و جمهوری خواه فرقی ندارد و این چیزی نیست که تازه فهمیده باشند بلکه خیلی وقت پیش فهمیده اند و به دنبال حل مشکل بودند.
آمریکا آنقدر سلاح هستهای دارد که بتواند کره زمین را چند بار منهدم کند، اما برخی از قطبهای رقیب یا مخالف هم مثل روسیه و چین و کره شمالی و هند و پاکستان و برخی کشورهای اروپایی چون فرانسه و انگلیس بمب هستهای دارند.
پس این گونه نیست که بتواند با دنیا وارد جنگ شود و از سوی دیگر اقتصادش هم آن اجازه را به آمریکا نمی دهد و فقط یک راه برای آمریکا باقی مانده است.
* آمریکا برای حفظ موقعیت تک ابرقدرتی خود باید بر منابع نفتی جهان مسلط باشد
دشمن شناسی در تحلیل مواضع آمریکا بسیار مهم است و اگر آمریکا بخواهد موقعیت تک ابرقدرتی خود را حفظ کند باید بر منابع نفتی جهان مسلط باشد چون هم چین و هم هند و هم ژاپن و کره جنوبی و اروپایی ها و بسیاری از کشورهای دیگر محتاج نفت هستند و نفت هم در خلیج فارس و شمال آفریقا و آمریکای لاتین وجود دارد.
آمریکا باید به اینها تسلط پیدا کند و اگر نکند افول پیدا کرده است. آمریکا برای اینکه بر نفت از جمله نفت ما که مجموعه نفت و گازمان از تمام کشورها بیشتر است تسلط پیدا کند باید ما را سرنگون کند اما نفت ما هم برای آمریکا کفایت نمیکند و باید نفت عربستان و قطر و کویت و امارات را هم بگیرد، اما تا ما هستیم صلاح نمی داند که به سراغ آنها برود. اگر بر فرض محال توانستند جمهوری اسلامی را سرنگون کنند، برای تصاحب نفت این کشورها نیاز به لشکرکشی هم نیست و پایگاههای آمریکا در این کشورها کفایت میکند.
ما الان یک قدرت موشکی هستیم و جرات نمیکند که ما را سرنگون کنند، لذا فعلاً از راه حمله نظامی وارد نمیشوند و کمک به فتنه در درون کشور و کمک به اینکه افراد سازشکار سر کار بیایند مقدمه لازم برای رسیدن به اهدافشان است.
این فرض محال را در نظر میگیریم که نظام ما سرنگون شد و به جای آن حکومت دیگری آمد که دستنشانده آمریکاییها است. کدام نوع از حکومت می تواند موافقت کند که منابع نفتی ایران مال آمریکا باشد و مردم ایران از آن محروم شوند؟
هیچ حکومتی این کار را نمیکند و اگر بکند مردم قیام میکنند. زمانی که مردم نه انقلاب کرده بودند و نه تجربه جنگ داشتند و آمریکایی ها در ایران حضور داشتند و شاه و ارتش هم بود و ساواک و نیروهای نظامی هم بودند، نتوانستند جلوی مردم را بگیرند و انقلاب پیروز شد.
پس راه حل آنها تجزیه ایران است، لذا هدف قطعی و حتمی آمریکا تجزیه کشورمان است تا بتواند منافع و منابع ثروت ما را بگیرد و مردم ما را محروم کند. آنها اگر بخواهند تک ابرقدرت باقی بمانند نیاز به این راهبرد دارند و اگر بخواهند جهان چندقطبی نشود باید برای این مسأله تلاش کنند. لذا وقتی مذاکره با آمریکاییها در برجام شروع شد، تحلیل من این بود که این مذاکرات هرگز به نتیجه نخواهد رسید، چون ما چه امتیازی می توانیم به آنها بدهیم که آنها بپذیرند دست از سر ما بردارند و بپذیرند که از موضع تک ابرقدرتی افول پیدا کنند و بپذیرند که جهان چندقطبی شود.
بعضیها میگفتند که اگر ما مرگ بر آمریکا نگوییم و با آمریکا رابطه داشته باشیم می توانیم مشکل را حل کنیم ولی من میگویم حتی اگر درود بر آمریکا هم بگوییم، آیا به خاطر اینکه درود بر آمریکا میگوییم آمریکا میگوید ما میپذیریم که از موضع تک ابرقدرتی عقبنشینی کنیم؟
حتی اگر ما دست از اسلام هم بکشیم آنها دست از سر ما برنمیدارند و اگر ملت ایران یکپارچه بگوید ما مسیحی شده ایم و همان چیزی شده ایم که آمریکایی ها هستند، آنها باز ولکن ما نیستند چون دست کشیدن از اسلام به معنای این نیست که منابع نفتی و ثروت ما در اختیار آمریکا قرار گرفته است. مگر مردم آمریکای لاتین مسلمان هستند که آمریکا هزار جور توطئه علیه آنها میکند و مگر آلنده مسلمان بود؟ آنها به دنبال منابع نفتی ما هستند و می خواهند مال آنها باشد و حتی اگر روزی توانستند مسلط شوند، فردی مثل بنسلمان را هم تحمل نمی کنند و ژنرال های خودشان را در راس امور می گذارند.
استراتژیست های دشمن و دوست به این اذعان دارند که ایران محور طبیعی تمدن رو به شدن هست. زمان اینها به دنبال تجزیه ایران بودند و الان نگران حضور ما در مدیترانه هستند و از نفوذ ما در کشورهای مختلف ابراز نگرانی میکنند.
زمانی مانع فروش سیم خاردار به ایران می شدند ولی امروز نگران این هستند که ما موشک ها و سلاح های پیشرفته خودمان را صادر کنیم. زمانی صحبت از این بود که آنها در انتخابات و امور داخلی ما دخالت می کنند ولی امروز کار به جایی رسیده که آنها میگویند ایران در انتخابات آمریکا دخالت میکند و اگر خوب دقت کنیم اینها تحولات بسیار بزرگی است.
فلذا ما رو به پیشرفت هستیم و میتوانیم مشکلاتمان را از درون حل کنیم و اساساً مشکلات ما از درون هست و اگر تحریمهای خارجی هم بر ما اثر گذاشته و به خاطر ضعف ما است و اگر قوی شویم میتوانیم برای مثال این صفحات سوخت ۲۰ درصد و موشک را که خودمان تولید کردیم، صادر کنیم و می توانیم تمامی پایگاه های آمریکا در منطقه را مورد هدف قرار دهیم.
این را دشمن فهمیده و بنابراین از نظر اقتصادی فشار میآورند. مقام معظم رهبری سالهاست که تاکید میکنند باید اقتصادمان از وابستگی به صادرات نفت خام نجات پیدا کند اما دولتمردان و مردم به آن عمل نکردند چون بالاخره یکی درآمد ۵۰ تا ۶۰ میلیاردی سالانه به راحتی دستمان می آمد و خرج کردنش بسیار راحت است. یکی از مشکلات ما این است که به این توصیه رهبر انقلاب عمل لازم نشد.
*چارهای جز حرکت به سوی اقتصاد منهای نفت نداریم
الان دشمن به ما تحمیل می کند و ما چاره ای نداریم جز اینکه اقتصادمان به سمت اقتصاد منهای نفت برود. اگر ما بتوانیم اقتصاد کشور را بر اساس اقتصاد مقاومتی سامان دهیم که البته میتوانیم، دستاورد بزرگ خواهیم داشت و اصولا یکی از مواردی که اقتصاددانان دشمن را نگران کرده این است که میگویند این تحریمها باعث شده که ایران در این مدت بتواند خود را با اقتصاد منهای نفت تطبیق بدهد برای غربیها بزرگ است.
*آسانی در انتخاب بایدن نیست؛ در تغییر سبک اقتصادی و فرهنگی ماست
بعد از هر سختی آسانی هست ولی آسانی این نیست که بایدن انتخاب شود و آسانی در این است که ما سبک اقتصادی و فرهنگی مان را تغییر بدهیم.
امیرالمومنین(ع) بارها تاکید کرده اند که بهترین تفریح کار است ولی باور ما این است که بهترین کار تفریح است و اگر این ذهنیت در مردم درست شود که بهترین تفریح کار است وضع اقتصاد ما به شدت تغییر میکند. مرکز پژوهش های مجلس چند سال پیش اعلام کرد که ساعت مفید کاری در ادارات دولتی ما ۲۲ دقیقه و این در حالی است که در ژاپن ۸ ساعت و در کره جنوبی ۹.۵ ساعت است. یعنی یک کارمند کره جنوبی و اندازه ۲۶ کارمند ایرانی کار میکند. اگر ما ساعت مفید کاری در ادارات را ۱۰ برابر کنیم ۱۰ برابر وزن بهتر می شود. خبر ساعت مفید کاری در کل کشور کشاورزی صنایع و دولتی به طور متوسط دو ساعت در روز است و اگر این دو برابر شود وضع کشورمان دو برابر بهتر میشود. البته باید سیاستهای درست اتخاذ شود و سیاست های غلط این دولت ضربه کشور بوده است. مثلاً دولت به رهبری نامه مینویسد که یک میلیارد یورو از صندوق توسعه ملی برای مبارزه با کرونا ورداریم ولی ۱۸ میلیارد دلار را به ثمن بخس دسته یک عده مفتخور داد و سودهای کلان بردند و ۷۰ تن طلا را همین طوری دادند و از بین رفت. الان هم خطاهای زیادی دارند و گفته می شود ۲۷ هزار میلیارد تومان یکی از بودجه های خاص در اختیار ریاست جمهوری است و با این وجود ۱۲۰ میلیارد تومان از بودجه کرونا را به ساخت ساختمانی در دانشگاه شهید بهشتی اختصاص داده است.
این در حالیست است که ما الان مشکل کرونا را داریم و اگر فردا روزی واکسن کرونا بیاید این مشکل رفع خواهد شد و این ساختمان هم تا موقعی که این واکسن پیدا شود و مشکلات کرونا حل شود به نتیجه نخواهد رسید. بعد که این ۱۲۰ میلیارد تومان افشا شد گفتند از بودجه خاص ریاست جمهوری بوده است در حالی که اگر این مبلغ را به حل مشکل جاهای دیگر اختصاص میدادند که برای مثال آب خوردن ندارند، میتوانستند مشکل چند روستایی مثل غیزانیه را حل کنند. چرا برای مرغ حل مشکل آب خوردن منتظر برجام نشستید؟ سوال اینکه این ۲۷ هزار میلیارد تومان چگونه از این شده و باید جواب داده شود. از این بودجههای خاص چند جا هست و چرا شرکت نفت درآمدهای خود را به خزانه نریخته است؟
*آمریکا حتماً تلاش خواهد کرد نیروهای انقلابی را در ایران منزوی کند
باید مشکل را در درون حل کنیم و با فساد مبارزه کنیم. فاصله بین انتخابات ما و انتخابات آمریکا روح بسیار حساسی است و آمریکا حتماً تلاش خواهد کرد نیروهای انقلابی را در ایران منزوی کند و فتنه به پا کند و کاری کند که اصلاح طلب ها در اریکه قدرت باقی بماند تا بتواند بهتر به مردم ما ضربه بزنند.
کشور ما از نظر وسعت از مجموع وسعت کشورهای مثل انگلیس فرانسه آلمان و ایتالیا و اسپانیا بزرگتر است و وسعت جنگلهای ما از وسعت برخی کشورهای اروپایی بزرگتر است و ما جای کار زیادی داریم ولی باید راه حل را در درون ببینیم.
راه حل هم همین اقتصاد مقاومتی است که مقام معظم رهبری میفرمایند و کلید پیشرفت کشور دست آقای روحانی نیست که در اختیار اختلاسگرها قرار داده از بیت المال برداشت کنند. بایدهای پیشرفته کشور شعارهایی است که مقام معظم رهبری به عنوان شعار سال مطرح کردهاند و همه تک تک مردم و هم مسئولین کشور از جمله دولتمردان باید در این مسیر گام بردارند.
خوشبختانه مقام معظم رهبری این بیانیه گام دوم را مطرح کردند و راه را نشان دادن و هم به مشکلات گذشته پرداختند و هم مسائل حال را بررسی کردند و هم گفتند که باید در آینده چه کار کنیم. اگر این مسیر را طی کنیم حتماً به موفقیت های بسیار بزرگی خواهیم رسید و تحریم ها خنثی خواهد شد و خواهیم توانست تحریم و تهدید را به فرصتی برای پیشرفته کشور تبدیل کنیم کمااینکه تحریم صفحات سوخت ۲۰ درصد را به فرصت تولید و حتی امکان صادرات تبدیل کرده ایم.
ما می توانیم ولی باید انتخاب های درستی داشته باشیم و یکی از مقاطع حساس ما سال ۱۴۰۰ هست و اگر انتخابهایمان را درست کنیم تا مدیران خوب و سالم و باورمند نسبت به ملت ولایتمدار و خداباور انتخاب کنیم و در عین حال مردم هم به وظیفه خودشان در ابعاد مختلف عمل کنند، خیلی از مشکلات را پشت سر خواهیم گذاشت./841/د102/ب1