چیزی که تاجزادهها هرگز نمی فهمند!
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، در عالم وبگردی، آنهم در فضای مجازی بی در و پیکر برخورد کردم با کلیپی که بوی تعفن کینه و جهل آن تاسفم را برانگیخت. تاسف به خاطر اینکه برخی با وجود دریایی از حکمت و برهان و نشانههای بیّن و آشکار،باز هم منکر بدیهیات میشوند و در روز روشن خورشید و آفتاب را انکار میکنند. الغرض آنچه دیده و شنیدیم بیانی از جناب آقای تاجزاده بود که به خیال خام ایشان شجاعانه پرده حیا و شرم را دریده و به اصطلاح شمشیر از رو بسته و مستقیم به جنگ ستون خیمه نظام و انقلاب آمدند و البته در آرزوی لحظه غروب خورشیدی که پس از غروب حیات امام خمینی(رض) به شایستگی کشتی انقلاب را سکانداری کرده و بیش از ۳۰ سال از گردنه ها و امواج سخت و سهمگین دشمنیهای جبهه استکبار و فتنه های تاریک و مرموز هشتاد و هشتی، با عزت و اقتدار عبور داده است. معلوم نیست این جماعت با شخص وجود ذی جود رهبری نظام مشکل دارند یا با افکار و اندیشه های زلال و منطق روح اللهی این خلف صالح امام ؟!
هرچند با وجود سوابق و لواحق ایشان که عیان در شخصیت به هم ریخته و افکار مشوش و سوفیسمی ایشان است ، ارزش پرداختن نداشته و ندارد اما به دلیل مسموم بودن فضای مجازی و اثراتی که ایندست سخنان پلشت و کثیف در افکار عمومی بویژه فرهنگ تودهای و مردم کوچه و بازار ممکن است داشته باشند، بر خود فرض دانستم تا هر چند کوتاه چند جمله ای در باب کلمات سست و بی مبنای این قدر نشناسان بی سر و پا، یادآور بشوند هر چند عناصر کج اندیش و سطحی نگر و ذلیلی همچون تاجزاده هرگز نفهمند و یا خود را به نفهمی بزند.
اولاً؛ به حکم کلام وحی: "کل من علیها فان الا وجه ربک ذوالجلال و الاکرام" جز وجود اقدس اله، همه موجودات و انسانهای روی زمین چه خوب و چه بد، چه مومن و کافر و چه مخلص و منافق، روزی طعم تلخ و یا شیرین اجل را خواهند چشید، تا جایی که در آیه ۱۴۴ آل عمران نیز آنگاه که در جریان جنگ احد شایعه قتل پیامبر اکرم به دروغ منتشر گردید،آمده است:" وما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم" اعقاب پیشگان مرتجع و منفعل که ریشه در سنن و رسوم جاهلیت داشتند و با افتخار حسب و نسب و قوم و قبیله و حزب شیطانی، در اوج میگساری دختران خود را زنده به گور میکردند و هرگونه فسق و فجور و منکری را با اغراض نفسانی سنجدیده و عین صلاح می انگاشتند، در برابر جبهه مومنان و شاکران و بندگان مطیع و مخلص خدای متعال، کم آورده و لذا تن به شایعات و القائات کذب و حیله و نیرنگ می زدند و آنگاه که در جنگ احد توسط عمروبن قمیئه حارثی، سنگی به پیشانی پیامبر اصابت کرد و پیشانی و دندان و حتی لب حضرت آسیب دید، دشمن حمله کرد تا پیامبر را به قتل برساند. در این هنگام مصعب بن عمیر که از پرچم داران جبهه اسلام بود جلو حمله آنها را سد نمود و وقتی به توفیق شهادت نائل آمد، چون شبیه پیامبر اکرم بود دشمن گمان کرد که حضرت محمد (ص) را کشته اند، اینجا بود که تعداد بسیاری از سپاه اسلام پراکنده و حتی در اندیشه امان گرفتن از دشمن بودند هرچند در این میان گروه اندکی از جمله امام علی علیه السلام و ابودجانه پایدار ماندند و تشویق به دفاع وجهاد مینمودند. انس بن نضر نیز فریاد می زد که اگر پیامبر اسلام شهید شده باشد خدای پیامبر که هست! منطق و شریعت او که پابرجاست! پس پایداری کنید.
ثانیاً به راستی آیا با شهادت امام حسین علیه السلام منطق و منش و آرمان او هم در گودال قتلگاه و کربلا دفن گردید و آیا با ارتحال جانسوز بنیانگذار جمهوری اسلامی، نظام برآمده از انقلاب و نهضت عاشورا ئی او که تاج زاده ها اکنون کمر بسته اند بر خشکاندن ریشه آن و فروپاشی بنایی که بزرگ معمار انقلاب برای آن خون دلها خورده و عمری مبارزه و مجاهدت کرد آیا با غروب حیات امام خمینی فروپاشید؟ و آیا منطق و اندیشه و راه امام نیز با خود او دفن گردید؟ البته برای انسان های دنیا بین و ذلیل و منفعل که بردگی بیگانگان را بر استقلال و عزت و اقتدار وطن، ترجیح میدهند و همواره با شرطی کردن فعل و انفعالات داخل کشور، دست اوپوزسیون و معاندان و فراریان و منافقانی که دستشان به خون پاک بیش از ۱۷ هزار مردم مظلوم ایران اسلامی آغشته بوده است را از پشت بسته و همواره زبان کثیف قماربازان و جنایتکاران غربی و آمریکایی و اسرائیلی را علیه نظام و انقلاب و ملت شریف ایران درازتر از درازگوشان می نمایند، بهیچ وجه قابل فهم و درک نبوده و نیست.
ثالثا؛ سطحی نگر های دنیا بین و مستان قدرت و ثروت ممکن است مبنایشان در تحلیل پدیده های گوناگون مادی گرایانه و لیبرالی و سکولاری باشد و در نتیجه زرق و برق حرم و تشریفات حریم و خفتن در کنار تربت امام خمینی را پایان خط بدانند و دوران پس از امام خمینی را دوران گذر از اندیشه و خط امام ، باور نموده باشند؟!
اما هستند کسانی که با ژرف نگری و منطقی اصیل و مطابق با فطرت و وجدان پاک، حکیمانه و مومنانه و مدبرانه به پدیدهها مینگرند. افرادی که ممکن است عمری به زیارت حرم امام غریب و مظلوم شان حسین بن علی علیه السلام هم نرفته باشند ولی حسینی واقعی زندگی کرده باشند ، مهم ولایتمداری و تکلیف گرایی محض است نه تشرف به حرم ! و مهم تبعیت و اطاعت است نه حسب و نسب که مولایمان امیر مومنان علی علیه السلام در کلام هشدار گونهای فرمودند:" ان ولی محمد من اطاع الله و ان بعدت لحمته و ان ولی محمد من عصی الله و ان قربت قرابته " ملاک و مبنا در تشخیص خواص حق از باطل ، قدرت و ثروت و حسب و نسب نیست . چه زیبا فرمود که همانا دوست واقعی پیامبر کسی است که اطاعت از خدا و شریعت نبوی کند اگر چه به لحاظ حسب و نسب هیچ قرابت و ارتباطی بین آنان نباشد و دشمن واقعی پیامبر نیز کسی است که معصیت خدا نماید و از آرمانهای الهی روی گردانده باشد و لو اینکه به لحاظ حسب و نسب از نزدیکترین وابستگان و خویشاوند پیامبر باشد.
رابعاً؛ جهت اطلاع همگان بویژه توده مردم شریف ایران که این روزها در معرض بمباران شدید سیاست بازان و دست اندرکاران فضای مجازی و رسانههای وابسته به بیگانه هستند، خوشهای از خرمن حقایق و واقعیتهای پیرامون شخصیت رهبری عزیز و حکیم انقلاب اسلامی که امیدواریم علیرغم میل شوم دشمنانش ، عمری به درازای عمر حضرت نوح داشته و تا ظهور دولت مهدوی عج بسلامت باشد، که البته برای خالق هستی چون اراده نماید ، هیچ امر محال و دشواری نخواهد بود، تحت عنوان مبانی و اصول و روش حکمرانی امام خامنه ای مدظله یادآوری و تقدیم نماییم. آنچه نام و نشان و مکتب و منطق رهبر فرزانه انقلاب را برای همیشه زمان به کوری چشم تاجزاده های زمان ، جاودانه و ماندگار خواهد نمود ، ۳ عنصر اساسی است.
۱_ مبنا و جهان بینی توحیدی که تجلی یافته در خدا محوری و معاد باوری و واقعبینی و دین مداری و بندگی خالصانه امام خامنه ای مد ظله است.
۲_ نگرش و اصول و نقشه راه الهی این مرد بزرگ است از طرفی مبتنی بر اصول حکیمانه و اهداف و مبانی قرآنی و سنت نبوی و اولیا خدا و از طرفی نیز متجلی در تبعیت و اطاعت محض از آرمانها و ارزشهای دینی و مکتبی است که امروزه به ولایتمداری و تکلیف گرایی یاد می شود.
۳_ منش و روش عدالت محور و مبتنی بر استدلالات عقلی و شرعی که در نهایت، کلام و عمل طیب و پاکیزه را رقم می زند و به تعبیر قرآن در آیه ۱۰ سوره فاطر " الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه ' برای نمونه چند مورد از محورهای منطق همیشه جاوید امام خامنه ای مدظله را که به پشتوانه این سه اصل همواره با عزت و اقتدار ترسیم و تبیین گردیده است، اشارتی می نماییم.
- اعتماد به مردم و جوانان و کارشناسان در عرصه های مختلف.
- استحکام ساخت درونی از طریق احیای روح عزت و خودباوری و پرهیز از تفاخر و غرور.
- ترجیح رضایت الهی و حفظ نظام و عدالتخواهی و تقدم کار جمعی و تیمی و امور معنوی بر مادی ، تزکیه بر تعلیم ، عقلانیت بر احساسات.
- تعادل بین قاطعیت و ملایمت، جاذبه و دافعه، نگرش به دنیا و آخرت.
- رژیم صهیونیستی یک رژیم تحمیلی و محکوم به زوال.
- ایران آزاده است و لذا زیر بار زور هرگز نمی رود.
- امنیت از مهمترین بخش هاست زیرا پیشرفت کشور در گرو آن است.
- فراخوانهای مشفقانه با نامه به جوانان اروپا و فرانسه و .....
و در نهایت در یک جمله ولی امر و رهبری حکیم و ژرف اندیش و شجاع ایران اسلامی بدلیل آگاهی کامل به احکام اسلام و شایستگی روحی و اخلاقی و کارآیی همه جانبه با کفایت و تدبیر و هوشمندی و جامع نگری و تسلط بر رشتهها و علوم گوناگون و از همه مهم تر منطق قوی و البته حکیمانه و عالمانه و خیرخواهانه و آرمان گرایانه و واقع بینانه و مدبرانه میباشد، از وی شخصیتی پاک و جریان و مکتبی ساخته است فراتر از زمین و زمان و لذا حق دارند اهالی خرافه و فتنه و بدعت و التقاط و تحجر و غفلت و جهالت و رذالت؛ او و اندیشهها و مرام امام گونه و عادلانه و غیورانه اش را دشمن اصلی و سرسخت خود بدانند و چون در برابر منطق با ثبات و مستحکم وی و نیز زندگی پر نور و به دور از هرگونه نقطه سیاه ایشان ، چیزی برای عرضه ندارند لذا دست به فرافکنی و شبهه افکنی، توأم با آرزوهای دست نیافتنی، بزنند. که زهی خیال باطل و یا طبق ضرب المثل مشهور شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه ... !/841/د102/ب1
حجت الاسلام ابوالقاسم علیزاده