گفتوگو| نسل کشی خاموش (۶)
فردگرایی؛ امالفساد آسیبهای اجتماعی
پژوهشگر حوزه جمعیت گفت:ایثار در نسل فرزند کمتر، زندگی بهتر کمتر است و آنها نمیتوانند اختلافات را تحمل و گذشت کنند. بحث فردگرایی ام الفساد عمدۀ آسیبهای اجتماعی است.
اشاره: بعضی تصمیمات و تابوهای غلط، باعث میشود پدر و مادر به سقط جنین غیرقانونی رو بیاورند. از طرفی برخی تفکرات غلط مانند فردگرایی و زحمت دانستن فرزند موجب میشود پدر و مادر به شعار «فرزند کمتر و زندگی بهتر» جامه عمل بپوشانند و همچنان سایه سنگین تهدید جمعیتی بر سر کشور ما باشد.
ازاینرو خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا در ششمین شماره پرونده تحلیلی «نسل کشی خاموش» در گفتوگویی با حسین مروتی، پژوهشگر حوزه جمعیت به مسأله سقط جنین جنایی در کشور پرداختند.
رسا ـ آمار مرتبط با سقطهای جنین غیرقانونی رسمیت دارند؟ میزان این آمار چهقدر است؟
اعداد و ارقامی که مرتبط با سقط جنین در جامعه وجود دارد، دو نوع است. یکی اظهار نظر افراد و مسؤولین میباشد. برای مثال معاون سابق وزارت بهداشت رقم ۳۵۰ هزار سقط جنین در سال را بیان کرده بود یا رئیس سابق مرکز درمان ناباروری ابن سینا ادعای ۶۰۰ الی ۷۰۰ هزار سقط جنین را مطرح کرده بود.
ما باید از هر کسی که این ادعاها را مطرح میکند، در هر جایگاهی که باشد بپرسیم که این تعداد را بر اساس کدام مطالعه مطرح میکند؟ اما یک سری مطالعه علمی هم داریم که از قریب به ۱۰۰ هزار مورد سقط جنین غیرقانونی در سال تا ۳۰۰ هزار مورد را برآورد میکند.
رسا ـ آمار روزانهای که میگوید ۹۵۰ تا ۱۰۰۰ مورد سقط جنین چطور؟
حتی اگر سالانه ۳۰۰ هزار جنین سقط شده باشد، مقدار واقعی از این عدد که شما گفتید کمتر است؛ یعنی این آمار دقیق نیست و هرکسی که در این مسأله حرف زد باید از او بخواهیم که مستنداتش را ارائه کند. مطالعات این موضوع به این علت که سقط جنین غیرقانونی عموما مخفیانه است و شمرده نمیشود، عموماً تخمینی هستند و این تخمینها بازه را بیان میکند که از فلان تعداد تا فلان تعداد سقط جنین وجود دارد. برای مثال یک نمونه از مطالعات برای آقای دکتر علیاکبر حق دوست است و ایشان از ۱۹۸ هزار تا ۲۶۰ هزار را مطرح کردهاند.
رسا ـ چرا مردم به سقط جنین جنایی روی میآورند؟
دلایل متعددی وجود دارد. یکی از عوامل این است که در دوران عقد خانم باردار شود، آن وقت به علت تابوهای غلط اجتماعی که وجود دارد به سقط روی میآورد. صرفاً به این خاطر که این موضوع را رسوایی میدانند، دست به قتل جنین میزنند. رسوایی این امر حلال در فرهنگ ما بیشتر از خیلی از امور حرام است.
اخیرا یک سری بهانههای عجیب و غریب هم به گوش ما میرسد. به خاطر یک مشکل اقتصادی مقطعی یا خواندن درس، دفاع از پایان نامه یا مرگ یکی از اقوام و بهانههایی از این دست، جنین بی پناه را میکشند. ریشه این بهانهها این است که بچه برای خانوادهها ارزش ندارد. بچه را یک چیز لوکسی میدانند که بعد از دوتا به یک ضد ارزش تلقی میشود. جامعه هم پس میزند و حتی خانواده خود فرد او را تحت فشار قرار میدهند که چرا بچه سوم را آوردی و وقتی در جامعه، بچه ضدارزش بشود، ناخواسته افراد تحت فشار اجتماعی قرار میگیرند و منجر به افزایش آمار سقط جنین میشود.
میشود گفت که مهمترین عامل سقط جنین در جامعه ما مفهوم «بارداری ناخواسته» است؛ بارداری ناخواسته که بالای ۹۰ درصد آن مربوط به ازدواج و مشروع میباشد. زن و شوهر هستند و خودشان تصمیم به سقط جنین میگیرند و این عمدۀ مسأله است.
در باطن و ذات عبارت بارداری ناخواسته، یک نوع نامطلوب بودن بچه وجود دارد؛ چون اگر چیزی برای ما مطلوب باشد، ولی ما نمیخواسته ایم و آمده، به آن ناخواسته نمیگوییم. مثلا اگر به شما پولی برسد که توقع آن را نداشته اید، شما این پول را میگیرید و روی چشمانتان میگذارید و نمیگویید این پول، ناخواسته بوده؛ چون پول برای من و شما مطلوب است. ولی بچه چطور؟ چون در این زمانه بچه خودش ذاتا مطلوبیت ندارد، به آن ناخواسته میگوییم.
والدین، یک بچه میآورند که بگویند نابارور نبودیم و یا اگر لطف کنند یکی دیگر هم بیاورند تا بچهشان همبازی داشته باشد، درحالی که در فرهنگ گذشته ما خود بچه نعمت تلقی میشد. این نگرش هم به خاطر این نبود که بچه میآمد و کار میکرد و به پدر و مادر کمک میکرد، زیرا عموما در طول تاریخ خرج یک بچه به دخل آن نمیارزیده و همیشه دردسر یک بچه بیشتر از سود آن بوده. با این وجود در نسل گذشته ما، بچه خودش ذاتاً مطلوب بوده؛ حالا چه بتواند کار کند یا نتواند.
یک بعد بسیار مهم سقطهای جنایی هم مسأله فردگرایی است. در پروژه کنترل جمعیت حساب ویژهای روی فردگرایی باز شد؛ یعنی ترویج، تبلیغ و از آن استفاده شد و در واقع فردگرایی مردم را پروار کردند و این مسأله باعث شد که امروز به بهانههای واهی مختلف، تصمیم به قتل جنین بگیرند. محوریترین شعار کنترل جمعیت چه بود؟ «فرزند کمتر زندگی بهتر».
در ذات این شعار فردگرایی وجود دارد. میگوید بچه نیاور تا خودت راحت باشی و بتوانی تحصیلاتت را ادامه بدهی و بهتر بپوشی، بهتر بگردی و بهتر بخوری. اینها را میگوید و به طور خلاصه میگوید: «به فکر خودت باش!» وقتی فردگرایی تقویت شود دیگر منحصر در موضوع فرزندآوری نمیماند و به اعتقاد من علت عمدۀ مسأله طلاق در جامعه ما همین فردگرایی است.
بچههای نسل «فرزند کمتر زندگی بهتر» تحت تأثیر این شعار و مسائل دیگری که فردگرایی را ترویج میکرد، خودخواهتر بار آمدهاند، ایثار، از خودگذشتی و صبر کمتری دارند و نمیتوانند اختلافات را تحمل و گذشت کنند. بحث فردگرایی ام الفساد عمدۀ آسیبهای اجتماعی است.
رسا ـ وضعیت بهداشت و سلامت در سقط جنینهای غیرقانونی چگونه است؟
مطبهای مامایی و پزشکی بسیاری هستند که این جنایت را انجام میدهند و خیالشان از بابت نظارت راحت است و اساسا نمیشود به آنها گفت که زیر زمینی هستند؛ چرا که به صورت علنی در اینستاگرام تبلیغ میکنند و خیلی هم بهداشتی و پاکیزه کار را انجام میدهند! متأسفانه این قضیه رها شده است و نظارتی که باید باشد وجود ندارد.
رسا ـ یعنی هیچ نظارتی وجود ندارد؟!
مقدار نظارتها خیلی کم است و اصلاً با تعداد سقط جنینها همخوانی ندارد. مسئولین مربوطه منتظر نشستهاند تا یک نفر پیدا شود و بخواهد خبر بدهد که در فلان مکان دارند سقط را انجام میدهند؛ نهایتا یک سرکشی انجام میدهند و در بسیاری از موارد نیز نمیتوانند اثبات کنند که سقط جنین غیرقانونی بوده و بسیاری از اینها راه به جایی نمیبرد. از مردم هم نخواسته اند که مراکزی را که در آنها این جنایت انجام میشود را گزارش کنند.
متأسفانه وزارت بهداشت، نیروی انتظامی و قوه قضاییه در مسأله سقط جنین توجیه نیستند. وزارت بهداشت دغدغهای هم ندارد. حالا آن دوتای دیگر را میگوییم توجیه نیستند، ولی وزارت بهداشت دغدغه ندارد. بعضی مواقع نیز زمزمههایی از داخل وزارت بهداشت به گوش میرسد که میگویند برای حفظ سلامتی مادر، سقط جنین را قانونی کنیم تا هر کسی که دوست داشت بیاید بچه را سقط کند و این سقط در یک محیط امن و بهداشتی انجام شو!. در سال ۱۳۸۴ با کمک یک سری از مسؤولان وزارت بهداشت، مستندی به نام «انتخاب» ساخته شد که در آن مستند علنا میگویند که ما باید جنایت سقط جنین را قانونی کنیم.
ارسال نظرات