تله تنش؛ تحریفی در حقایق ترور شهید محسن فخری زاده
خبر شهادت دکتر محس فخری زاده را که شنیدم (یکی از دوستان در جهان واقع به من خبر داد)، غلطیدم وسط جهان مجازی که هم تسلیت بگویم و هم بیشتر بدانم.
در اینگونه وقایع، اخبارِ بیشتر و سریعتر را از همین فضای مجازی می توان دریافت، ولی این تنها ویژگی این فضا نیست. شایعات و اکاذیت را هم می توان در همین فضا پیدا کرد.
نظرات و تحلیل های گوناگون را هم در همین جا باید بخوانی، پیش از آنکه مجال انتشار در سایر رسانه ها را پیدا کند؛ بعضی از این نظرات هرگز به هیچ رسانهی دیگری راه نمییابند. بعضی اما به قرائت رسمی یک جریان یا حزب و دستهای خاص تبدیل شده و هم از تریبون های مختلف تکرار می شود و هم از بیانیه و گاه مواضع رسمی یک مقام مسؤول سردر می آورد.
پیام بسیار دیرهنگام رییس جمهور محترم به مناسبت این واقعه تلخ و دردناک نیز شاید از همین جنس بیانیه ها بود. بیانیه ای که هم با کمی تأخیر صادر شد و هم هیچ اشاره ای به مجازات آمران و حتی عاملان این جنایت نکرده بود. این در حالی است که مرسوم است رییس قوه مجریه در اینگونه بیانیه ها دستگاه های مربوطه ذیل فرمان رییس جمهور را خطاب قرار داده و دستورات لازم جهت پیگیری اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی را صادر کند.
اینکه چرا رییس جمهور محترم ایران در پیامی به این زیبایی که در آن به حق به خباثت دشمنان ملت ایران اشاره کرده و مقام علمی شهید فخری زاده را ستوده است، هیچ اشاره ای به انتقام یا مجازات نکرده است، خود رازی است که با غور در فضای مجازی بدست می آید.
از همان ساعات نخست شهادت دکتر فخری زاده، یک گفتمان در فضای مجازی شکل گرفت که سعی داشت بگوید با ترور این شهید بزرگوار دیگر باب هرگونه مذاکره ای بسته شده است.
اکانت های این گفتمان، مذاکره با آمران ترور را شرم آور و غیر ممکن خوانده(همچون حمید رسایی) و حتی در موادی خواستار اخراج نمایندگان آژانس بین المللی انرژی اتمی از ایران و خروج کامل ایران از برجام و هر نوع معاهده هست های شدند.
این دیدگاه در کنار سایر نگرش هایی که به دنبال انتقام و حتی انتقام سخت (به سبک و سیاق نظامی) بوده، شدیداً قائل به انتقام بودند ولی خروج از برجام و اخراج نمایندگان آژانس را بخشی از پروسه انتقام می دانستند.
اما در نقطه مقابل، تفکر برجامی قرار داشت که در کنار غربگرایان و قائلین به اندیشه سازش، با شعار «تنش زدایی» تلاش میکردند مانع هرگونه تنش و درگیری شده و اجازه ندهند خللی در مسیر برجام 1400 شکل بگیرد [اصطلاح برجام 1400 در ادبیات غربگرایانی چون صادق زیبا کلام مقابل برجام 1394 خلق شد تا افکار عمومی را امیدوارانه برای برجامی تازه با دستاوردهای بیشتر! آماده کند و مانع تسری تجربه تلخ برجام قبلی در مسیر قبول یا تحقق برجام آتی شود].
این جریان با تیتر درشت «تله تنش» در صفحه نخست یکی از جراید خود، این نظریه را مطرح کرد که هدف رژیم اشغالگر قدس شریف از ترور شهید محسن فخری زاده، جلوگیری از شکل گیری مذاکره مجدد یا بازگشت آمریکا به برجام است.
استدلال ایشان نیز پیش تر بارها در فضای مجازی توسط اکانت های سرشناس و ناشناس مطرح شده بود. این استدلال در دو بخش ادعا می کند رژیم غاصب صهیونیستی با این ترور از یکسو آمریکا را از مذاکره با ایران ترسانده و از سوی دیگر ایران را برای یک واکنش تند و هیجانی و خشونت بار تحریک کرده است تا وارد یک درگیری و نزاع سیاسی – نظامی با غرب شده و مسیر مذاکرات برای مدتها بسته شود.
اگرچه جریان غربگرا، اصلاحات و حامیان دولت اعتدال حق دارند نگران جنازه بر زمین افتاده برجام باشند زیرا این جریان همه حیثیت و اعتبار خویش را بر روی برجام قمار نمود و اکنون بعد از هشت سال، هیچ دستاوردی جز برجام ندارد و اینک برای انتخابات ریاست جمهوری پیش رو به برجامی نیمه جان یز محتاج است و برای احیای آن حاضر است هر شوکی را به این جسم بی روح وارد کند، اما شایسته نیست برای این مهم فهم سیاسی مردم را به سخره گرفته و هر سخنی را به عنوان تحلیل سیاسی به خورد جامعه بدهد. استدلال ایشان در تبیین اهداف رژیم اشغالگر قدس، از این ترور، کاملاً دور از واقعیت و حقایق صحنه سیاسی است و بعید است کسی که اندک دانشی در عرصه سیاست داشته باشد، آن را بپذیرد. چرا که تجربه نشان داده است، آمریکا و اسرائیل غاصب، در مقابل ایران و جبهه مقاومت همیشه در یک تیم بازی کرده و عملاً راهبردی متفرق از یکدیگر ندارند. بنابراین ترور این شهید عزیز نمی توانست بدون هماهنگی و حتی همکاری دولت استکباری ایالات متحده آمریکا انجام شود.
به علاوه در بررسی ابعاد و پیامدهای سیاسی ترور شهید محسن فخری زاده روشن میشود که این ترور کاملاً در راستای برگرداندن ایران و آمریکا به میز مذاکره و احیای نیمه جان و حتی خیالی برجام است. زیرا رژیم غاصب صهیونیستی با این ترور سعی کرد تا به زعم خود در دل مسئولین و حتی ملت ایران وحشتی انداخته و آنها را از عواقب دشمنی با محور آمریکا- اسرائیل بترساند و افکار عمومی ایرانیان را برای قبول مذاکره مجدد و حتی پذیرش شروط جدید آمریکا آماده کند.
از سوی دیگر نیز به آمریکا این فرصت را بدهد تا در مذاکرات «دست برتر» داشته باشد و به جای برگشت بی قید و شرط به برجام (که خواست برخی از مسئولین ایران است) وارد مذاکرات برجامی جدیدی شده و با دست برتر ایجاد شده، شروط تازه و فشارهای مضاعفی را بر ملت ایران تحمیل کند.
اگر چه ملت بزرگ و شهید پرور ایران هرگز با اینگونه ترورها و فشارها تسلیم نشده و شعار سردار بزرگش شهید حاج قاسم سلیمانی در گوشش طنین انداز است که: «ما ملت شهادتیم ، ما ملت امام حسینیم»، ولی متأسفانه همیشه غربگرایان ترسو، لب به ضعف و زبونی گشوده و با نمایش ترس بی دلیل خود از فشار، تحریم و حتی سایه جنگ، برق امید را در چشمان دشمنان ملت زنده می کنند تا به نتایج این ترورها خوشبین باشند و گاه به گاه پنجه پلید خود را به خون عزیزان این ملت آغشته کنند.
شاید اگر این تفکر (بخوانید تخیّل) غرب گرایِ غرب گدایِ غرب ترس، محلی از اِعراب نداشت و همچون این سال ها به لایه های تصمیم ساز در نهادهای مسؤول راه نیافته بود، اکنون شاهد شهادت دانشمندی بزرگ و عالمی عارف همچون محسن فخری زاده نبودیم.
اما دردناک تر از فراق این عزیز مظلوم، تحریفی است که در حقیقت صورت می گیرد و با تحلیل های غلط، یکی از آمران این جنایت یعنی آمریکا را بزک کرده و بی گناه نشان می دهد و هدف عامل این جنایت، یعنی رژیم صهیونیستی را معکوس تصویر می کند تا ملت و مسؤولان با اشتباه محاسباتی در همان مسیری قرار گیرند که دشمن خواسته، یعنی تن دادن به اشتباهی که یکبار نیز به تلخی تجربه شده است.
در پایان لازم می دانم تأکید کنم شهادت این شهید والامقام که با شهادت، اجر سالها مجاهدت علمی خود را دریافت نمود، برای همه ملت ایران فارغ از حزب و جناح و دسته و گروه، مصیبتی دردناک و غمی جانکاه بود و درست آن است که همه مردم و مسؤولان چنانچه رهبر معظم انقلاب فرمودند از یک سو به دنبال مجازات تمام آمران و عاملان این جنایت باشند و از سوی دیگر مسیرهای علمی این شهید از جمله دانش هسته ای، دانش دفاعی و دانش پزشکی را با قدرت و سرعت ادامه دهند.
محمدحسین پیشاهنگ، کارشناس رسانه و ارتباطات
هنوز دو تن از محافظان شهید فخری زاده در بیمارستانند و برای بهبودیشان دعا می نماییم.
خدا پشت و پناهتان باشد.