سلام بر آن پیشاهنگ جهاد و شهادت در زمان ما
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، «سلام بر آن پیشاهنگ جهاد و شهادت در زمان ما» این سخنان را رهبر معظم انقلاب در دستنوشتهای بر روی عکس شهید سید مجتبی نواب صفوی و در وصف او کتابت کردهاند. مشهور است که اولین جرقهها و انگیزههای رهبر انقلاب برای کارهای انقلابی توسط سید به وجود آمده بود. همچنین وی را نویسنده کتابی به نام «راهنمایی حقایق» به عنوان اولین کسی یاد میکند که در قالب این کتاب قانون اساسی حکومت اسلامی را نوشت.
سیدمجتبی میرلوحی تهرانی معروف به سید نواب صفوی، سال ۱۳۰۳ شمسی در محله خانیآباد و در خانوادهای روحانی دیده به جهان گشود. پدرش سیدجواد میرلوحی روحانیای بود که در خفقان دوران پهلوی به اجبار لباس روحانیت خود را در آورد و در سال ۱۳۱۴ عنوان وکیل دعاوی دادگستری مشغول به خدمت شد؛ اما پس از چندی در پی یک مشاجره سخت، سیلی محکمی به صورت علیاکبر داور وزیر عدلیه وقت زد که نتیجه آن سه سال زندان بود.
او پس از گذراندن دوره محکومیت و بعد از آزادی درگذشت. طی این سه سال سیدمحمود میرلوحی، از بستگان نزدیک سیدمجتبی، عهدهدار سرپرستی وی بود. سید نواب در ترور عبدالحسین هژیر، رزم آرا، حسین علاء و احمد کسروی نقش داشت.
نواب صفوی در سال ۱۳۲۹ کتابی به نام «راهنمای حقایق» را به چاپ رساند که در آن یک «حکومت اسلامی» ترسیم شده بود. مجتبی در مدرسه «قوام» نجف اقامت گزید و از همان روزهای نخست، دوستی و رابطۀ نزدیکی با علامه امینی که در یکی از حجرههای فوقانی مدرسه، کتابخانهای تأسیس کرده و در حال تألیف اثر مشهور خود الغدیر بود، برقرار کرد.
وی فقه و اصول و تفسیر را از استادانی چون عبدالحسین امینی، حسین قمی و آقا شیخ محمد تهرانی آموخت. یکی از فعالیتها و اقدامات مؤثر وی که در روایت زندگی او بسیار کم رنگ است و به آن پرداخته نشده فعالیتهای فرهنگی و روشنگری بین مردم و اصلاح جامعه در راستای حق است که به نمونههایی از آن میپردازیم؛
حکم ارتداد احمد کسروی
علما حکم ارتداد و محدور الدم بودن کسروی را تأیید کردند؛ مراجعی مثل حاج آقا قمی و ابوالقاسم خویی که با رفتن سید برای ترور کسروی موافقت و پول سفرش را از وجوهات امام تهیه کردند. وی از مرز آبادان وارد ایران شد و در آبادان در یکی از خیابانهای شلوغ آنجا شروع به سخنرانی درمورد کتابها و تفکر کسروی کرد؛ مردم آنقدر دور او جمع شدند که صدا به همه افراد نمیرسید و برای سید چهارپایهای آوردند. بعد از سخنرانی او را به شهربانی بردند و به دلیل اعترض و ازدهام مردم آزاد شد و از وی درخواست کردند تا ۵ روز در مسجد نو، حسینیه بزرگ آبادان سخنرانی کند. بعد از هر سخنرانی عدهای میآمدند و میگفتند؛ ما استغفار و توبه میکنیم.
یکی دیگر از فعالیتهای فرهنگی اجتماعی وی نوشتن اعلامیهها، کتابها و مقالههایی درباره اسلام و مقابله با انحراف بود. فداییان اسلام در اعتراض به پیوستن ایران به پیمان بغداد، حسین علاء نخستوزیر وقت را در آستانه سفر به بغداد جهت شرکت در اجلاس این پیمان در روز ۲۵ آبان ۱۳۳۴ توسط مظفر ذوالقدر ترور کردند؛ اما وی جان سالم به در برد و ضارب دستگیر شد و به دنبال آن نواب صفوی و دیگر اعضای مؤثر فدائیان در اول آذر آن سال بازداشت شدند.
نماز میت توسط آیت الله العظمی مرعشی نجفی
آنان تحت شکنجههای شدید قرار گرفتند و در دی همان سال در دادگاهی نظامی محاکمه شدند. سرانجام پس از چند جلسه، دادگاه، نواب صفوی به همراه مظفر ذوالقدر، خلیل طهماسبی و محمد واحدی به اعدام محکوم شدند. حکم دادگاه در بامداد ۲۷ دی ۱۳۳۴ به اجرا درآمد و پیکر آنها را پس از مرگ ابتدا در مسگرآباد تهران به خاک سپردند؛ اما بعداً با اجازه آیت الله العظمی مرعشی نجفی و با اقامه مجدد نماز میت توسط ایشان به قم منتقل و در قبرستان وادیالسلام این شهر خاکسپاری شد.
سیداحمد متکلم
پینوشتها؛
مروری بر زندگی و مبارزات رهبر فداییان اسلام، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
ناگفتهها، حاج مهدی عراقی، انتشارات رسا، ۱۳۷۰، ص۲۱
نیروهای ملی بر بستر حرکت نهضت ملی، زین العابدین رهنما، گام نو، ص10
فدائیان اسلام، خسروشاهی: تاریخ، عملکرد، اندیشه، ص ۲۶ - ۲۴
خداقوت!
نکات خیلی مهمی را متذکر شدید که خیلی توش شبهه داشتم؛ با تشکر
احسنت
متنتون عالیه، ان شاالله از قلم شما بیشتر استفاده کن.