سالوسها مشغول کارند
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، امام خمینی در جمع دانشجویان و طلاب، جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۴۳ فرمودند «و الله اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرّفی کردهاند. سیاست مُدُن از اسلام سرچشمه میگیرد. من از آن آخوندها نیستم که در اینجا بنشینم و تسبیح دست بگیرم؛ من پاپ نیستم که فقط روزهای یکشنبه مراسمی انجام دهم و بقیه اوقات برای خودم سلطانی باشم و به امور دیگر کاری نداشته باشم».
جملات بالا بخشی از تابلوی نمایشگر اندیشه ناب امام راحل رضوانالله علیه است و عمق باور امام را به مکتب اسلام حکایت میکند.
اما یک جریان منسجم و پیچیده از مشاهده این تابلو احساس ناخوشایندی و خطر کرده است و مدتها است که تصمیم گرفته تابلو را تغییر بدهد و حتی اگر لازم باشد پایههایش را از جا دربیاورد.
جریان تحریف به این نتیجه رسیده است که امامِ باورمند به مبارزه با استکبار و استعمار در تاروپود انسانهای آزادیخواه ریشه دوانیده و آنقدر اوج گرفته است که دیگرکسی به تحریف گران کوتاهقد نیمنگاهی هم نمیاندازد پس راه چارهای وجود ندارد جز اینکه قامت امام را آنقدر کوتاه کند که یا از قد و قواره این جریان کوچکتر بشود و یا حداقل همطراز باشد.
نتیجه این دستوپا زدنهای پیدا و پنهان در چند عرصه حاصل میشود:
عرصه اول تغییر افکار جامعه درباره امام است. جریان تحریف باید آنقدر پیش برود تا در ذهن همهکسانی که امام را دیده یا ندیدهاند اینگونه القاء کند که امام تنها شخصیتی مذهبی و عالم دینی دور از سیاست و اجتماع بوده و با دنیای اطرافش هیچ پیوندی برقرار نمیکرده است.
تحریفکنندگان خط امام میخواهند بنیانگذار انقلاب را آنگونه جلوه بدهند که درگذر زمان هیچکسی او را با پرچمداری مبارزه با طاغوت و استکبار و فریاد زننده بر سر ظالمان به ملتها نشناسد و چه راهی بهتر از اینکه حضرت روحالله در ذهن و فکر مردم تنها با عنوان کسی که وعده دهنده آب و برق رایگان بوده است شناخته بشود _هرچند که او هیچوقت این جمله را بر زبان نیاورده باشد_ و در لابهلای این دروغپردازیها اساسیترین عناصر اندیشه پیر جماران پنهان و به قهقرا خواهد رفت.
ساختوساز اشرافی در مقبره امام راحل تنها بخشی از خط تحریف است که سبب میشود تا مردم و بهویژه آیندگان در فهم اندیشه ناب آیتاللهالعظمی سید روحالله خمینی دچار تضاد فکری بشوند و نتوانند رابطه گفتار و کردار ترویج گر ساده زیستی را با این بنای فاخر تطبیق بدهند و آنهمه سخن که او در ستایش زندگی عاری از تجمل و نکوهش زیست اشرافی بر زبان جاری میکرد در لابهلای زرقوبرق مرقدش پنهان شود.
عرصه دوم در مقام تحریف امام مربوط است به مهندسی کنش گری سیاسی مردم که سبب میشود تا ملت در انتخاب مسئولان دچار اشتباه یا تردید بشوند و با پیامدهای منفی انتخاب خود دستوپنجه نرم کنند.
جریان تحریف در این عرصه تلاش کرده و میکند تا امام امت را منادی صلح و سازش با دنیا جلوه بدهد و مبارزه با سرمایهداری ضد مردمی را از منظومه فکری حضرت روحالله محو کند تا دیگرکسی به یادش نیاید که امام خمینی مبارزه را با رفاهطلبی سازگار نمیدانست و بر این باور بود که هرکس مبارزه درراه استقلال و آزادی مستضعفین و محرومان جهان را با سرمایهداری و رفاهطلبی مزاحم یکدیگر نداند الفبای مبارزه را نشناخته است.
تحریفکنندگان نانجیب خط امام تلاش میکنند تا برخلاف تأکید و دغدغه حضرت روحالله صندلیهای قدرت در اختیار سرمایهداران و مرفهان بیدردی قرار بگیرد که با نصیحت و پند و اندرز اصلاح نمیشوند و مردم را از مبارزه برای کنار گذاشتن تشنگان قدرت منصرف سازند.
نتیجه این راهبرد تحریفی آن است که آن کسانی درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند از گردنه خارج شوند و کسانی بر مسند قدرت قرار بگیرند که باور عمیقی به مکتب امام ندارند.
هرچند جریان تحریف هرگز از پای نمینشیند و به تلاشهای ضد دینی و ضد مردمی خود ادامه خواهد داد اما با اینهمه آنچه دستوپا زدنهای آنها را به آب در هاون کوبیدن تبدیل میسازد رسوا کردن اندیشه و عمل ریاکارانه این جریان است که حضرت روحالله آنها را سالوس صفت و اسلام نمایان دغلبازی نامیده است که وفاداری و تعهدشان به جمهوری اسلامی نمایشی و پوشالی بوده است./841/ج
محمدهادی سمتی