وعده های هشت ساله و ظرف های خالی
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، حسن روحانی در سال 1392 به عنوان کاندیدای یازدهمین دوره ی ریاست جمهوری اسلامی ایران ثبت نام کرد. هاشمی و خاتمی به طور رسمی از وی حمایت کردند. به درخواست بزرگان اصلاحات، عارف نیز که کاندیدای ریاست جمهوری بود، به نفع روحانی کنار رفت.
حسن روحانی با شعار نجات اقتصاد و تعامل با جهان ، وارد گود رقابت انتخاباتی شد و همزمان در سخنرانی انتخاباتی گفت : هم سانتریفیوژ باید بچرخد و هم چرخ زندگی مردم.
وی همچنین در همایش های انتخاباتی اش، در تهران و استان ها افزود:
1. شعار من نجات اقتصاد ایران است.
2. ما باید اقتصاد کشور را از شرایط فعلی نجات دهیم.
3. کشور را می توان از بیکاری و گرانی نجات داد.
4. تحریم ها را قدم به قدم کاهش داده و در نهایت آنها را خواهیم شکست.
5. مقداری تدبیر و برنامه لازم است تا ما بتوانیم حتی معضلات اقتصادی که در سایه ی تحریم به وجود آمده است، قدم به قدم حل کنیم و این کار امکان پذیر است.
6. فرهنگ اشرافیگری نباید بر کشور حاکم باشد.
این شعارها و وعده ها، روحانی را با کسب 71/50 آرا بر کرسی ریاست قوه ی مجریه نشاند. وی پس از تحویل پست ریاست جمهوری، وزرایی با میانگین سنی 60 سال به بالا را به مجلس نهم معرفی کرد و در خصوص علت انتخاب وزرای سالمند گفت: چون کشور را در حالت بحرانی تحویل گرفته، به افراد مجرب و با سابقه زیاد مدیریتی نیاز داشت.
مجلس شورای اسلامی از 284 رای، 274 رای به طیب نیا، به عنوان وزیر امور اقتصادی و دارایی داد تا روحانی را برای حل مشکلات اقتصادی کمک کند.
روحانی، اسحاق جهانگیری از اصلاح طلبان نامدار و از استانداران عصر هاشمی و وزرای دوران خاتمی را هم به عنوان معاون اول خود برگزید. در 14 شهریور 1393 نیز پرونده هسته ای را از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه منتقل کرد تا کارها به دست دیپلماتها انجام شود.
روحانی 16 سال مداوم دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران بود. غربیها و اروپاییها را میشناخت. پیرمردان اصلاحات را در کابینه جمع کرده بود. از حمایت گسترده هاشمی بهره میبرد. مجلس هم به کمک آمد تا وعده گشایش اقتصادی وی عملی گردد.
روحانی بعدها در مراسم دومین سالگرد هاشمی رفسنجانی گفت : نقش هاشمی در انتخابات 92 استثنائی بود.
حالا نوبت به روحانی رسیده بود که نقش استثنائیاش را در عمل به شعارها و وعدهها ثابت کند. او به جای تبعیت از سیاست کلی نظام که توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی ابلاغ میشود، دل در گرو حمایت غرب گذاشت و باب مذاکره با آمریکا را گشود. ظریف و جان کری با هم قدم زدند و روحانی و باراک اوباما در سال 92، حدود یک ربع تلفنی با هم در نیویورک گپ دوستانه زدند و تصور این شد که همه چیز حل است!
وعدههای دروغین آمریکا و اروپا، آنچنان تیم مذاکره کننده را فریب داد و فریفت که در 26/10/1394 اعلام کردند: برجام رسما آغاز شد؛ همه تحریمهای هسته ای ایران لغو شد.
وزارت امور خارجه 28/10/1395 در گزارشی به مجلس نوشت: تحریمها در حوزههای نفت، گاز و پتروشیمی، حوزه حمل و نقل، حوزه مالی، بانکی و بیمه، حوزه آب و برق، صنعت و تجارت، حوزه سلامت و بهداشت، حوزه کشاورزی، دامداری و شیلات، حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات رفع شدهاند.
روحانی نیز در 28/10/1395 گفت: همه ی تحریم های هسته ای ایران برداشته شده است.
امام خامنه ای در تاریخ 10/05/1399 فرمودند: از سال 1395 که بنا بود همه ی تحریم ها یکباره برداشته شود ، تا امروز نه تنها تحریم ها برداشته نشد؛ بلکه زیاد تر هم شد.
امام خامنه ای در تاریخ 2/4/1394 در جمع مسئولان و کارگزاران نظام فرمودند: هدف این ها ]از مذاکره[ ریشه کن کردن و از بین بردن صنعت هسته ای در کشور است... صنعت هسته ای متوقف نباید شود ، لطمه نباید بخورد... کار تحقیق و توسعه و ساخت و ساز باید ادامه پیدا کند.
با شعار رفع تحریم از سوی آمریکایی ها و اروپایی ها، مسئولین دولتی بدون توجه به اندرزها و فرامین و سیاست گذاری ولی امر مسلمین، برجام را یکطرفه در ایران اجرا کردند و بساط صنعت هسته ای را برچیدند!
شاید به همین جهت بود که جان کری در کتاب خاطراتش مینویسد: ما از پیروزی حسن روحانی، رئیس جمهور میانه روی آن ها در شگفت شدیم و نیرویی دوباره گرفتیم ... از سویی وقتی روحانی، جواد ظریف را به وزارت امور خارجه برگزید و پرونده هسته ای را به او سپرد ، چشم انداز ما قدری آسان تر شد.
دولت یازدهم همه توانش را به جای نگاه به درون، تقویت تولید داخلی و اقتصاد مقاومتی، به برجام داد.گرچه امام خامنهای در تاریخ 04/06/1394 به رئیس جمهور و اعضائ هیئت دولت فرمودند: همه برنامه های اقتصادی دولت بایستی در این مجموعه اقتصاد مقاومتی و در این سیاستها بگنجد.
معظم له همچنین در تاریخ 3/6/1395 به همان جمع فرمودند: بد حسابی های طرف غربی را – یعنی به خصوص آمریکا را به حساب بیاوریم؛ مطلقا در صدد این نباشیم که بد حسابی طرف مقابل را و بد قلقی طرف مقابل را و خیانت طرف مقابل را یکجوری توجیه کنیم؛ این دارد بد حسابی میکند – الان مشخص است، آمریکایی ها دارند بد حسابی میکنند – این بد حسابی را به حساب بیاوریم، به این توجه کنیم.
خیلی به این حرفها توجه نشد و باز زمان انتخابات بعدی رسید؛ روحانی کوله بار سفر انتخابی بست و استان به استان رفت:
1. در خوزستان گفت: ما باید برای جوانان کشور اشتغال ایجاد کنیم.
2. در ساری گفت: ما میگوییم فقر مطلق باید تا پایان دولت دوازدهم تمام شود.
3. در همدان گفت: اگر این ملت پیروز شود، آن وقت در سفرهتان نانی را خواهید خورد که حاصل دستپخت کشاورز ایرانی است.
4. در کرمان گفت: ما غیر از سرمایه داخلی، میخواهیم سرمایه خارجی را هم به کشور بیاوریم تا برای مردم و جوانان شغل درست کنیم.
5. در اصفهان گفت: با همین دکتر ظریف ما بقیه تحریمها را هم برخواهیم داشت.
6. در مشهد گفت: میخواهیم ایرانیان سوار هواپیماهای شرکت هواپیمایی ایرانی شوند و حمل و نقل مدرن در اختیار ملت قرار گیرد.
7. در تهران گفت: ما به رفع تحریم هستهای قانع نیستیم، باید همه تحریمهای دیگر برداشته شود.
8. در بندرعباس گفت: از ابتدا قرار ما بر این بود که دولت راستگویان تشکیل دهیم. تمام مشکلات از دروغ است. ما به دروغ و خرافه برنمی گردیم.
مردم باز به روحانی اعتماد کردند و 23549616 نفر به وی رای دادند و او را به عنوان رئیس دولت دوازدهم انتخاب کردند.
روحانی باز همان راه را ادامه داد. اوباما نیز جایش را به ترامپ داده بود و ترامپ از برجام خارج شد؛ و تحت سیاست فشار حداکثری، تحریمهای فراوان و جدیدی را علیه ملت ایران وضع کرد.
تخت روانچی در تاریخ 2/10/1399 گفت : در چهار سال گذشته، آمریکا بیش از 1500 تحریم علیه ایران اعمال کرده و تمامی بخشهای اقتصاد ایران را هدف قرار داده و تقریبا تمامی عواید ایران از برجام را از بین برده است. این حرف نماینده ایران در سازمان ملل و نیروی ظریف، گویای واقعیت های روی پرده است.
امام خامنه ای در تاریخ 25/3/1395 در جمع مسئولان و مدیران نظام فرمودند: ما برجام را نقض نمیکنیم؛ لیکن اگر طرف مقابل نقض کند که الان نامزد های ریاست جمهوری آمریکا دارند تهدید میکنند که برجام را پاره میکنیم، ما آن را آتش میزنیم.
اگر این تدبیر حیکمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی عملی میشد، آمریکا گستاخ نمیشد. نگاه به خارج از کشور اجازه نداد حضرات برجام را آتش بزنند.
امام خامنه ای در تاریخ 5/2/1396 صراحتا در دیدار مسئولان نظام اعلام کردند: من به همه این آقایان محترمی که نامزد انتخابات ریاست جمهوری هستند این را عرض میکنم – حرفیست که بارها گفته ایم – تصمیم بگیرند، به مردم هم بگویند، در تبلیغاتشان هم بگویند، قول هم بدهند که برای پیشرفت امور کشور، برای توسعه ی اقتصادی، برای باز کردن گرهها، نگاهشان به بیرون از این مرزها نخواهد بود، نگاه به خود ملت خواهد بود. تواناییهای ما زیاد است، ظرفیت های ما زیاد است، توجه به این ظرفیت ها، استفاده ی از این ظرفیت ها، برنامه ریزی عاقلانه و مدبرانه برای استفاده ی از این ظرفیت ها میتواند کشور را به اقتدار و استحکام درونی برساند، و این ،آن چیزی است که دشمن را مایوس میکند.
معظمله در تاریخ 12/5/1396 در مراسم اعطای حکم تنفیذ ریاست جمهوری به حسن روحانی فرمودند: نظام جمهوری اسلامی و کشور عزیز ما یک نظام پرظرفیت و پرامکان و پراستعداد است؛ این استعدادها را باید دانه دانه شناخت و از آن ها بهره برداری کرد. شما با تکیه برهویت انقلابی – این نکته بسیار مهمی است - با کار جهادی، با حمایت مردمی، با انبوه سرمایه های مادی و معنوی که امروز در اختیار شما است، میتوانید کشور را پیش ببرید.
روحانی در دور دوم ریاست جمهوری هم به تدابیر حکیمانه ی ولی امر مسلمین گردن ننهاد و همچنان نگاهش به امریکا بود و برجام را گره گشا میدانست!!
امام خامنه ای در سال 2/3/1397 در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام باز تاکید کردند: گره زدن حل مسائل کشور به برجام و امثال برجام یا به مسائل خارجی یک خطای بزرگ است. ما نبایستی مسائل کشور را، مسائل اقتصادی و مسائل گوناگون کشور را گره بزنیم به امری که از اختیار ما خارج است، در بیرون کشور تدبیر می شود و تصمیم گیری میشود. وقتی ما مسئله ی اقتصاد کشور را، کسب و کار کشور را به مسئله برجام گره میزنیم، نتیجه اش این می شود که صاحبان کار و سرمایه چند ماه باید منتظر بمانند تا ببینند خارجی ها درباره برجام چه تصمیمی میگیرند؛ چند ماه تعامل کنند، صبر کنند، منتظر بمانند که آیا در توافق می مانند یا از توافق خارج میشوند؛ امضاء می کنند یا نمی کنند ، بعد از آنکه امضا کردند، پایبند امضا می مانند یا نمی مانند! مرتب بایستی دستگاه اقتصادی مردمی کشور در انتظار رفتار خارجی ها باشد. نمیتوانیم ظرفیت کشور را معطل توافق برجام بگذاریم؛ مدتی معطل اجرای برجام ، مدتی معطل خروج و عدم خروج از برجام ؛ آن هم در مقابل دشمنی مثل آمریکا.
معظم له در همان سخنرانی فرمودند: امروز اقتصاد کشور را از راه برجام اروپایی نمی شود درست کرد؛ اقتصاد کشور از این راه درست نخواهد شد. قرائن فراوانی دارد که همین حالا دارید مشاهده میکنید: بعضی از شرکت های قابل توجه غربی اعلام می کنند که خواهند رفت، بعضی رفتند، بعضی ها میگویند معلوم نیست چکار کنیم؛ روُسا و مسئولین دولت های غربی، همینجور حرف میزنند؛ آلمان یکجور، فرانسه یکجور، آن یکی یکجور، بحث تصحیح کار اقتصادی کشور را از راه برجام اروپایی نمی شود درست کرد... اقتصاد راه های دیگری دارد... مشکل اقتصاد کشور با تکیه به ظرفیت های فراوان داخلی قابل حل است؛ این را باور کنیم. این یک واقعیت است که بعضی این واقعیت را قبول ندارند و بعضی از این واقعیت اطلاع ندارند.
ما ظرفیت های بسیار زیادی در کشور داریم که همچنان استفاده نشده است. یک مطالعه کارشناسی در بانک جهانی شده...آنها میگویند: ایران مخزنی از استعدادهای انسانی و سرزمینی بهره برداری نشده است؛ توجه کنید! می گویند ایران به لحاظ عدم بهره برداری از استعدادهای انسانی و سرزمینی در رتبه اول جهان است؛ یعنی استعدادهای فراوانی در مقابل ما است که ما از این ها استفاده نکرده ایم. کوتاهی کرده ایم... دشمن ما اتاق جنگ را برده است در وزارت خزانه داری... وزیر آمریکایی می رفت با یکایک روسای بانک های مختلف در کشورهای مختلف تماس می گرفت، یعنی این جور فعال بودند؛ شب و روز مشغول بودند.
من عرض می کنم اینجا هم بایست ستاد مقابله با شرارت این دشمن در مجموعه اقتصادی تشکیل بشود؛ وزارت خارجه باید پشتیبانی کند، باید به صورت همراه کمک کند. لیکن بایست در مرکز اقتصادی دولت این ستاد تشکیل بشود و این کار را دنبال کنند. البته اقتصاد مقاومتی علاج همه این ها است که باید با جدیت دنبال بشود.
روحانی به همه این سیاست گذاری توجه ای نکرد و راه خود را پیمود. سامانه ثبت ارزی بانک مرکزی را در هم ریختند. دلار را دو قیمته کردند. دست دلال ها برای متلاشی کردن بازار اقتصادی ایران باز شد. دلاری که در سال 1392 کمتر از 4 هزار تومان بود در مقطعی به 35 هزار تومان رسید.
قیمت ماشین و مسکن سرسام آور بالا رفت. ارزاق عمومی چند برابر گران شد. سفره مردم از مرغ هم خالی شد و مرغ فراوان در کشور، دوباره سهمیه بندی و صفی شد!
آمریکا حتی اجازه فروش نفت هم به ایران نداد. درآمد حاصل از فروش نفت کشور در سال 1390 یکصد و هجده میلیارد و هشتصد و شصت و یک میلیون دلار بود؛ به برکت برجام در سال 1399 به 4 میلیارد دلار رسید.
روحانی خواست همه این گناه را به گردن ترامپ بیندازد؛ غافل از این که دشمن یک شخص نیست؛ دشمن یک اردوگاه است. اوباما و ترامپ و بایدن با هم فرقی ندارند.
امام خامنه ای هم در تاریخ 13/8/1399 فرمودند: در مورد آمریکا سیاست ما حساب شده و مشخص است و این سیاست با رفت و آمد اشخاص تغییر نمی کند.
معظم له همچنین در همان سخنرانی تاکید کردند: در اقتصاد نگاه اصولی این است که علاج را از بیرون مرزها نخواهیم.
گویا مرغ روحانی یک پا دارد. هنوز هم تصور می کند مشکل با مذاکره و برجام حل میشود. ایشان در تاریخ 25/1/1400 در جلسه هیئت دولت گفت: چرا از مذاکرات می ترسید؟ کسی این حرف ها را در سر ما فرو کرده است؟ چرا از حرف زدن میترسیم؟ قرآن حتی از مذاکره با کفار سخن میگوید که باید با جدال احسن انجام شود. پس چرا ما می ترسیم و از این موضوع فرار می کنیم؟... از مذاکره وین نترسید، بعضی ها می ترسند حالا آنقدر که بعضی ها نگران هستند که مذاکره فوری انجام شود و تحریم ها زود برداشته شود و در انتخابات مشکل پیدا کنند...هیچ جناح و هیچ فردی حق ندارد زندگی و معیشت مردم را برای انتخابات گروگان بگیرد. بگذارید مردم راحت باشند.
آیا کافی نیست، پس از 8 سال دست از این حرف ها بردارید؟ فقط کافی است:
1. به شعارهای خود در انتخابات سال 92 و 96 نگاهی بیندازید و بگویید کدام یک از آن وعده ها عملی شده است؟
2. به مذاکرات با آمریکایی ها و اروپایی ها و به برجام نگاهی بیندازید و آورده های آن را برای ملت ایران بیان کنید.
3.به قیمت اجناس و دلار در سال 1392 نگاه کنید و امروز هم قیمت ها را با آن روزها کنار هم بچینید و بگویید سفره مردم چه وضعی دارد؟
4. راستی به عنوان کسی که ناظر بر اجرای قانون اساسی است، بگویید: سیاست های کلان کشور را چه کسی باید وضع کند؟ آیا دولت به سیاست های وضع شده ی توسط رهبری نظام عمل کرده است؟
روحانی فقط به این دو سخن توجه کند:
ظریف در تاریخ 14/1/1394 : کلیه تحریم ها لغو خواهد شد.
عراقچی در تاریخ 21/1/1400: آمریکا باید 1500 تحریم را رفع کند.
مشخص است که پس از گذشت 8 سال هنوز کاری نشده است. لازم به یادآوری نیست که در سال 1394 اوباما رییس جمهور بود و بنا بود وعده های برجامی را رییس جمهور آمریکا روی کاغذ بیاورد و امضا کند. یادتان باشد اگر بایدن هم وعده هایش را شخصا امضا نکند در آینده نیز مثل امروز خواهیم گفت: آمریکا هیچ غلطی نکرد !
فردا از همین امروز روشن است. هرکس امسال رییس جمهور شود، چاره کار را باید در نگاه به درون و اقتصاد مقاومتی و تقویت تولید داخل بداند. هیچ رییس جمهوری نباید اقتصاد کشور را به برجام و مذاکره با آمریکا گره بزند. دیدید برجام تشکیل شد و اقتصاد کشور درست نشد. اقتصاد به عوامل دیگری احتیاج دارد. رییس جمهور آینده باید بداند کشور به برکت ظرفیت های داخلی ، توانایی غلبه بر مشکلات اقتصادی را به طور کامل دارد.
کشور به رییس جمهوری با مدیریت جهادی نیاز دارد. وقتی مدیری جهادی بود؛ در همه ی میدان ها پیشرو است. موانع را بر می دارد. معارضه ها را در هم میشکند و جلو میرود. در میدان سیاست، در میدان علم، در میدان اخلاق، در میدان اقتصاد، در میدان امنیت، در میدان فرهنگ، با روحیه ی جهادی و با مبارزه ، مانع ها را برمی دارد و پیشرفت می کند. همه پیشرفت ها، همه تمدن سازی ها به برکت روحیه جهادی است. به برکت مدیریت جهادی است. با مدیریت جهادی، حرکت کشور به سمت هدف ها و آرمان های خود پر شتاب و موفق خواهد شد.
با مدیریت جهادی، نا امیدی و یأس و چالش های درونی پایان می پذیرد و اختلافات فرعی و سطحی کنار گذاشته می شود. با مدیریت جهادی، دشمن عقب نشینی میکند. اگر مدیریت جهادی بود، اقتصاد و فرهنگ هم در کشور پیشرفت میکند. کشوری که اقتصاد و فرهنگ پیشرفته داشته باشد، در اوج قرار می گیرد و تحقیر نمی شود.
امام خامنه ای در تاریخ 10/2/1393 فرمودند: عامل مهم مدیریت جهادی عبارت است از خودباوری و اعتماد به نفس و اعتماد به کمک الهی.
پس وعده ی ما در تاریخ 28/3/1400 در پای صندوق های رای؛ با انتخاب رئیس جمهوری با مدیریت جهادی و تابع ولی فقیه. رئیس جمهوری که به جای اعتماد به آمریکا، به ملت ایران اعتماد کند. به مردم اتکا کند و بداند: ملت ایران میتواند مشکلات راحل کند و خدا هم در این مسیر کمک کار دولت و ملت است.