سخن با کسانی که هنوز دردادن رأی تردید دارند
به گزارش خبرگزاری رسا، عباس حاجی نجاری در روزنامه جوان نوشت: با گرمتر شدن تنور انتخابات اگرچه بر اساس نظرسنجیهای مراکز معتبر، درصد مشارکتکنندگان در انتخابات نسبت به ماههای قبل بهبودیافته و به نصابهای قابلقبول نزدیک شده است ،اما هنوز کم نیستند کسانی که در حضور در پای صندوقهای رأی تردید داشته و نتوانستهاند بر دوگانههای ذهنی مشارکت و یا عدم مشارکت در انتخابات غلبه کنند.
این بخش از شهروندان را در طیفهای مختلفی میتوان تقسیم کرد؛ برخی به دلایل سیاسی و یا غیرسیاسی تاکنون در انتخابات شرکت نکرده و قصدی هم برای شرکت در انتخابات28 خردادماه ندارند. معدود کسانی هم هستند که در انتخابات گذشته شرکت کردهاند اما اکنون متأثر از جنگ روانی گسترده دشمنان که از طریق رسانههای بیگانه و فضای مجازی با راهاندازی پویشهای متعدد، بر طبل عدم شرکت در انتخابات و ندادن رأی میکوبند، در آنها تردید ایجادشده است، اما بخش عمده کسانی که قصد مشارکت نداشته و یا هنوز مردد هستند کسانی هستند که در انتخابات گذشته شرکت کردهاند، اما به دلیل روند تحولات سالهای اخیر و مشکلات معیشتی که بر کشور عارض شده ،احساس میکنند که شرکت آنها در انتخابات تأثیری نداشته و منتخبان قبلی که ممکن است به آنها رأی داده و یا نداده باشند، نهتنها نتوانستهاند مشکلات آنها را حل کنند، بلکه بر مشکلات گذشته نیز افزودهاند. لذا این طیف امیدی به حل مشکلات ندارند. طبعاً در میان اینها که اکثریت افراد مردد را تشکیل میدهند، افراد را با گرایشهای مختلف سیاسی و یا بدون گرایش سیاسی میتوان یافت که صرفاً درد معیشتی داشته و کاری به دستهبندیهای سیاسی ندارند.
از آنجایی که شرکت در انتخابات در نظامهای مردمسالار و تأثیری که مشارکت مردم در انتخابات در تقویت اقتدار کشور و افزایش توان و انگیزه منتخبان مردم برای تلاش بیشتر در حل مشکلات دارد بهعنوان اصلی پذیرفتهشده در این نظامهاست و طبعاً هرکسی که دل درگرو اقتدار و عظمت ایران دارد باید سهم خود را در این عرصه که کم معونهترین شکل همکاری در اداره نظام است، ایفا کند و این نکته نیز انکارناپذیر است که تنها راه برای اصلاح امور کشور حضور در پای صندوقهای رأی و تلاش برای انتخاب شایستهترین افراد برای انجام مسئولیتهاست. به همین دلیل است که تأثیر کاهش مشارکت را در هدفگذاری جریانهای رسانهای بیگانه و دشمنان نظام بهتر میتوانید. وقتیکه دشمنان مردم ایران نقطه کانونی تشدید فشارها و تحریمهای خود را بر ایجاد فاصله میان مردم و نظام معطوف کرده و سران بسیاری از گروهکهای ضدانقلاب بر این تأکید کردهاند که عدم و یا کاهش حضور مردم در پای صندوقهای رأی، نقطه آغازی برای اقدامات ضد امنیتی آنها خواهد بود، پس اولیترین تأثیر حضور و مشارکت در پای صندوقهای رأی خنثیسازی راهبرد دشمنان در امنیت زدایی از کشور و حفظ و تقویت امنیت ملی است که همواره مهمترین گزینه مردم حتی در مقایسه با مشکلات معیشتی است.
تأثیر دیگر مشارکت فعال و انتخاب اصلح، انتخاب مدیران و مسئولانی است که توانمندیهای لازم را برای اداره کشور داشته باشند و بتوانند مشکلات مردم را حل کنند که لازمه آن انجام انتخاب آگاهانه است. یعنی در این انتخاب، اصل بر حل مسائل و مشکلات کشور و رفتن به سمت انتخاب کسانی است که بتوانند برای مشکلات چارهای بیندیشند ،در این صورت تعیینکننده ذائقه رأیدهندگان نباید جریانسازی و القائات رسانههای بیگانه باشد و آنها در رسانههای حقیقی و مجازی انتخاب مردم را مدیریت کنند. چراکه انتخاب اینگونه، نهتنها کمکی به حل مشکلات اساسی نمیکند بلکه مشکلی را بر مشکلات قبلی میافزاید که شاید مقایسه تطبیقی شرایط عمومی مردم و مشکلات معیشتی آنها در دو مقطع ۱3۹۶ و۱۴۰۰ بهخوبی بیانگر اشتباه در انتخاب گذشته است. لذا بهطور طبیعی این انتخاب باید به سمت جبران انتخاب گذشته جهت یابد.
روند تحولات اخیر در کشور ،مردم را به نتیجه انتخاب گذشتهشان آگاه کرده است و این فرصتی برای یک انتخاب هوشمندانه در آینده است. رهبر معظم انقلاب در بیانات نوروزی با تأکید به آحاد مردم مبنی بر دقت در انتخاب خود، در بیان ویژگیهای یک رئیسجمهور مطلوب گفتند: رئیسجمهور مطلوب باید باکفایت، باایمان، عدالتخواه و ضد فساد، دارای عملکرد انقلابی و جهادی، معتقد به توانمندیهای داخلی، معتقد به جوانان بهعنوان پیشران حرکت عمومی کشور و امیدوار به آینده باشد. ایشان تأکید کردند: اگر چنین فردی بر سرکار بیاید، کشور را به نقطه مطلوب خواهد رساند و مردم باید فردی با این خصوصیات را پیدا کنند که البته پیدا کردن آن شاید برای آحاد مردم آسان نباشد و باید به افراد مطلع و مورداطمینان مراجعه کنند.
در جریان افکار سنجیهای ماههای اخیر در مورد چرایی عدم مشارکت، مهمترین دلیلی که مطرح میشود، احساس بینتیجه بودن انتخاب گذشته و عدم تحقق وعدههای انتخاباتی و ناامیدی در حل مشکلات کشور است. این امر اتفاقاً باید تبدیل به نیروی محرکهای برای مشارکت فعال در انتخابات باشد. یعنی هدف اصلی در این مشارکت باید تغییر و اصلاح وضع موجود باشد ،بدون توجه و اعتماد به وعدههایی که تحقق آنها در همان نقطه آغاز هم ناممکن به نظر میرسد و طبعاً مردم با توجه به شناختی که پیداکردهاند به سمت انتخاب مجدد عاملان ناکارآمدی گذشته نخواهند رفت و دیگر فریب جریانسازی سلبریتیها و یا جابهجایی اولویتها را نخواهند خورد و به سمت انتخاباتی خواهند رفت که درواقع باهدف حل مشکلات اساسی آنها باشد.
بر این اساس عدم مشارکت نهتنها مشکلی را حل نمیکند بلکه چهبسا به مشکلات دیگری نظیر تشدید مشکلات امنیتی دامن میزند و یا انتخاب به سمت کسانی جهت پیدا میکند که بتوانند با فضایسازی عملیات روانی و فریب مردم با دروغهای آنچنانی سر از صندوقها بیرون بیاورند که تجربه نشان میدهد که این هم بر مشکلات میافزاید. به همین دلیل است هرکسی که دغدغه اقتدار و استقلال ایران را دارد و هرکسی که در پی حل مشکلات است و هرکسی که در پی یافتن نقشه راه درونزا برای حل مشکلات کشور است باید در پای صندوقهای رأی حاضرشده و با انتخاب آگاهانه، به وظیفه تاریخی خود در این مقطع حساس از تاریخ کشور عمل نماید.