فتنه به بهانه اقناع عمومی!
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، کانال حوزوی «مباحثات» در اعتراض به اقدام شجاعانه شورای نگهبان، انتقاد هایی را به این نهاد قانونی وارد ساخته است. مباحثات، هرچند در ابتدا از اهمیَّتِ این نهاد قانونی و توجَّه ویژه حضرت امام خمینی (قدَّس الله نفسه الزکیَّه) و مقام معظم رهبری (ادام الله ظلَّه العالی) به تبعیَّت از این نهاد حساس و قانونی سخن گفته است. امَّا در ادامه با طرح بحث «لزوم اقناع عمومی» به شورای نگهبان اعتراض کرده است. مباحثات در روند انتقادی خود بصورت کاملا مبهم از پروژه«اقناع» صحبت کرده و در جایی دچار تناقض شده است، چرا که تاکید کرده «پرونده های امنیتی و محرمانه افراد نباید افشاء شود»! مباحثات از الزام فوری شورای نگهبان به اقناع نخبگان سخن گفته و البته مشخص نکرده دقیقا منظور از نخبگان چه کسانی هستند! و «الزام فوری» بعد از قانونی شدن فرآیند تبلیغ چه معنایی می دهد؟!
امَّا مباحثات، در اقدامی بسیار نادر شورای نگهبان را غیر پاسخگو و غیر مسئول نسبت به وظایفش بر شمرده و از طرفی دیگر او را تهدید کرده! مباحثات خبر از «یک چالش جدی برای نظام» در آینده سخن گفته است!
حمله مباحثات به اقدام شجاعانه شورای نگهبان از جهات مختلف قابل بررسی است:
1- اینکه افراد معلوم الحال که سابقه دوستی و جاده صاف کنی برای دولت را دارند، در فضای به شدَّت مسمومی که معاندین نظام علیه نظام و شورای نگهبان به صف شده اند، به شورای نگهبان حمله می کنند ، بسیار عجیب و اسف بار است! آیا اینگونه شبهات و اشکلات خود تحریک کننده افکار عمومی نیست!
2- چرا مباحثات خود را نماینده کل حوزه علمیه و کل نخبگان جامعه قلمداد می کند؟ آنها در چه فرآیندی احصاء کرده اند که کل نخبگان و حوزویان نسبت به اقدام شورای نگهبان معترض اند؟ آیا حمایت های مکرر علماء و حوزویان از اقدام شورای محترم نگهبان حکایت از مطلوب بودن این اقدام در نگاه حوزه نمی کند؟ آیا تمام حوزه در حلقه برجامیان خلاصه می شود؟
3- شورای نگهبان هم قبل از فرآیند بررسی و هم بعد از آنها در رسانه ملَّی از فرآیند بررسی ها در رسانه ملی ، توضیحات لازم را ارائه داده است. چرا برخی اصرار دارند این توضیحات را زیر سوال ببرند؟
4- وظیفه قانونی شورای محترم نگهبان، نظارت و احراز صلاحیت هاست. اگر قرار به اقناع افکار عمومی باشد ، این وظیفه اولا مربوط به دولت است و ثانیا حضراتی که بودجه های هنگفت دولتی را در حوزه دریافت می کنند. آنها باید این بار سنگین را از دوش این نهاد قانونی بردارند.نه اینکه خود بار مضاعف باشند!
5- توضیح شورا بدون افشای پرونده های محرمانه چه معنایی می دهد؟ اگر قرار باشد بزک های رسانه ای یا زد و بند های جناحی در احراز صلاحیت افراد تکیه شود ، اساسا فلسفه وجودی این نهاد قانونی چیست؟
5- اعضای محترم شورای نگهبان خود از بدنه حوزه علمیه هستند و حقوق دان های محترم شورا نیز از نخبگان علمی کشور هستند. دوگانه سازی بین« نخبگان و شورای نگهبان» یا بین «حوزه و شورای نگهبان» چه معنایی می دهد؟
6- حضرات همیشه مسائل را کج می فهمند! آنکسی که باید افکار عمومی ، حوزه علمیه و نخبگان را در جریان امور قرار می گذاشت، دوستان دولتی بودند که در بیست دقیقه برجام را تصویب کردند ، و بدون اطلاع ملت 18 میلیارد دلار را در حلقوم سود جویان ریختند و فشار مضاعف اقتصادی را بر مردم شریف ایران وارد کردند. آنروز که مردم در صف های طویل مرغ با کرونا سر می کردند و بدون کولر در خاموشی های گسترده سر می کردند ، چرا آقایان از «اقناع عمومی» سخن نگفتند. آنروز مردم غریبه بودند؟ آیا آنروز حلقه برجامیان حوزوی نیاز نمی دیدند مراجع را از طرح 2030 و فساد افسار گسیخته حاصل از فضای مجازی مطّلع کنند؟!
7- اگر کسی مردم را از انتخابات دلسرد کرده باشد، حضرات مسئول دولتی هستند، آنها هستند که با فشار های بی سابقه بخشی از مردم را نا امید و بد بین کرده اند و الا مردم از اقدام شجاعانه شورای نگهبان که اجازه حضور افراد ناشایست برای تصدی مهم ترین امر کشور را نداده است، ناراحت نیستند.
7- بعد از نهایی شدن نامزدها و در حین شروع فرآیند تبلیغ، ایجاد شک و شبهه و دلسرد کردن نخبگان و مردم چه معنایی می دهد! آیا چون حلقه دوستان برجامی تایید نشده اند باید مردم را مقابل نظام و شورای نگهبان قرار داد؟!
8- تهدید به «چالش جدی جدید برای نظام» آن هم از کسانی که خود را همسو با نظام می دانند، آیا چیزی جز فتنه انگیزی است؟
امید است نهادهای نظارتی این قبیل اقدامات تردیدافکن و مماس با فتنه گری را بدرستی رصد کنند تا جماعتی بخاطر منافع حزبی و قبیله ای خود مردم را از انتخابات سالم دلسرد نکنند و برای نظام و ملت هزینه درست نکنند!
امین القلم
وجود نگاه ها ی متعدد باعث رشد جامعه می شود
البته یه راه دیگه هم هست ، جناب نجمی عذر خواهی کنند و رسما توضیح بدن و حرفاشون رو پس بگیرند.
-جدال جمهوریخواهی عرفی با جمهوری اسلامی بخشی از این کارزار است، اما بخش دیگر آن قانع نشدن نخبگان از علل ردصلاحیتهاست.
-ممکن است شورای نگهبان اشتباه کند، اما ریگی به کفش ندارد که اگر داشت، باید یک اصولگرا و پنج اصلاحطلب را تأیید میکرد، اگر قانون اجازه اقناع اجتماعی را نمیدهد، باید برای اصلاح آن اقدام کرد.
-عدماقناع نیروهای مؤمن به انقلاب و کسانی که حاضرند همه جان، مال و آبرویشان را فدای انقلاب اسلامی کنند، شاخصی است که میتواند به اصلاح قوانین و روندها منجر شود.
-پذیرش تعبدی تصمیمات در دهههای اخیر تا حدودی کاهش یافته و پذیرش علل تصمیمات به روش اقناع و استدلالی رشد کرده است. نظام سیاسی ما باید متناسب با این تغییر ذائقه قوانین و روشها را اصلاح کند.»