بررسی نرخ رشد جمعیت و کاهش غیر منطقی آن
مقدمه: این روزها نگرانی از پیر شدن جمعیت کشور بسیار بالاست به همین دلیل سیاستهای تشویق به فرزندآوری در پیش گرفته شده و مسئولان در تلاش هستند با ارائه خدمات و تسهیلات ویژه به زوجین آنها را ترغیب به فرزندآوری کنند. یکی از طرحهایی که در مجلس یازدهم پیرو همین موضوع به تصویب رسید طرح «جوانی جمعیت» است که 10 فصل دارد و محور اصلی آن فرزندآوری و افزایش جمعیت می باشد. در این طرح پیش بینی شده مشوقهای بلندمدت و کوتاه به مدت به خانوادهها برای فرزندآوری ارائه شود.
به همین جهت خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا درگفتگو با حجت الاسلام حسن غفاری فر عضو هیئت علمی دانشکاه باقرالعلوم به اهمیت موضوع بحران جمعیت در کشور پرداخت.
رسا- چرا می گوییم کاهش جمعیت یک بحران است؟
یک موقع تنظیم خانواده به کارمی رود که در آن بحران نداریم و یک موقع کاهش غیر منطقی جمعیت و به عبارت تقطیع نسل و به زبان دیگر بحران درست می شود و این زمانی صورت می گیرد که نرخ رشد جمعیت به حدی پایین بیاید که جایگزین پذیری اتفاق نیوفتد مثلا اگر یک پدر و مادر سه فرزند نداشته باشند جایگزین پذیری ازبین میرود چراکه پدر و مادر دو نفر هستند و به دو نفر جایگزین نیار است و در مسیر زمان ممکن است برخی ها از دنیا بروند و برخی ها صاحب فرزند نشود و برخی ها ازدواج نکنن که همه این ها دست به دست هم می دهد و اون یک نفر باقیمانده از سه نفر را از بین می برد و درنتیجه آن سه نفر دو نفر می شوند و جایگزینی اتفاق نمی افتد و طبق نرخ متوسط بعد از بیست و پنج سال ازدواج پدر و مادر که آرام آرام دوران بازنشستگی اینها از خدمات و تولید کار برای جامعه است جایگزین ندارند و کسی برای پدر و مادر از کار افتاده وجود ندارد تا نان بیاورد و نگهداری و خدمات رسانی کند که در این صورت نرخ مصرف کننده کشور بیشتر از نرخ تولید کننده می شود و تامین اجتماعی یا بازنشستگی یا بیت المال برای پاسخگویی نیاز های جامعه به حد کفاف نخواهد بود.
رسا- کاهش جمعیت چه خطری را در بعد امنیتی و اشتغال برای کشور ایجاد میکند؟
در بحث امنیت هم همینطور است چراکه وقتی در سن بیست سالگی حتی یک نفر هم به جای پدر نتواند امنیت را برقرار سازد امینت ازبین می رود و همچنین در بحث های دیگر و عده ای می گویند برای همین میزان از جمعیت شغل نداریم که اتفاقا باید گفت چونکه کاهش جمعیت پیدا کردیم شغل نداریم زیرا در دهه شصت جمعیت بالا رفت که در سالهای هشتاد تا نود نیاز به شغل داشتند و در دهه هفتاد تولد رو به صفر رساندیم و در نتیجه در هشتاد و نود مدارس و دانشگاه های ما تعطیل شد و این یعنی فارغ التحصیلان دهه هشتاد و نود ما دانش آموز و دانشجو ندارند و این یعنی یک چرخه خشن و باطلی در کم شدن جمعیت در حال به وجود آمدن است پس اگر جمعیت به حد معقولی نباشد ما با بحران اشتغال، امنیت و تولید مواجه خواهیم شد.
رسا- آیا حضرت آقا و همه روحانیت موافق طرح کاهش جمعیت بودند؟
در دهه هفتاد این افکار غلط که توسط دولت سازندگی شروع شد متاسفانه به دلیل جایگاه و منزلتی که داشت توانست برای قشر قابل توجهی از روحانیت باورپذیر شود و امام ازدنیا رفته بود و حضرت آقا تازه رهبر شده بود و فی الجمله کنترل جمعیت را حضرت آقا قبول داشت ولی این میزان را قبول نداشت که همین اخیرا یک صوتی از آقای دکتر مرندی منتشر شد که همان اوائل یک بار خدمت آقا رسیدم و از بیت ایشان تا مصلی نماز جمعه محضرشون بودم و توضیح و استدلال می آوردم که در کنترل جمعیت مارا همراهی کنند که بعد از کلی صحبت حضرت آقا فرمودند جناب آقای مرندی پشت طرح کنترل جمعیت توطئه است. پس تصور برخیها که حضرت آقا به این شکل موافق بود اینگونه نیست و سخنرانی رهبری در بجنورد که ما عذخواهی میکنیم درواقع عذرخواهی از ناحیه مسئولین وقت بود که آنها متاسفانه از اول نپذیرفتند و بعد هم حاضر نشدند دست از کار غلطشان بردارند و اینجا برای اینکه آقا مردم را بفهماند که این کار خطرناک است گفتند من از مردم عذرخواهی میکنم پس عذرخواهی حضرت آقا به این معنا نیست که آقا کاملا همراه بود.
رسا- نمونه ای از مخالف علما با طرح کاهش جمعیت را بیان فرمایید؟
درست است که حوزه در این قضیه فریب دولت سازندگی را خورد ولی نه همه حوزه و عده ای هم همان موقع مخالف بودند مثل حضرت آیت الله علامه حسینی تهران در همان زمان یک کتابی در نقد بی رویه کاهش تولید تحت عنوان الرساله النکاحیه با محتوای فارسی نوشته بود که دولت سازندگی با این عالم بزرگوار انقلابی که چند جلد در باب ولایت فقیه، امامت، معاد نوشته بود را فقط به دلیل اینکه مخالف تقطیع نسل بود کاری کرد که ایشان در مشهد غریبانه تشییع شد هرچند حضرت آقا اورا تکریم کرد ولی با این وجود بخش قابل توجه ای از حوزه تحت تاثیر وسوسه های غیرعلمی قرار گرفت و همراهی کردند و الان باید حوزه به عنوان بدهکار پای کار بیاید و ضرر کنترل بی رویه را توضیح دهد و در هر فرصت و زمینه و مکانی این فاجعه را برای مردم و خصوصا نخبگان توضیح دهند چون نخبگان به خاطر تنبلی و شهرنشینی به این سمت کشیده شدند.
رسا- معنی کنترل جمعیت چیست؟
کنترل جمعیت یک برنامه است نه تقطیع، نه نسل کشی، یعنی مثلا اگر در گذشته ما عمده ازدواج های دختران ما در سن حدود پانزده سال بود خود به خود میزان زایش او تا سن چهل و چهل و پنج سالگی نزدیک سی سال می شود و طبیعتا میزان زایش بالا می رفت و خب با تشویق کردن سن ازدواج را تا به سی سال برسانیم نه تا چهل سال که در این صورت زمان تولد چند سال به تاخیر می افتد که تا صاحب فرزند اول بشوند و به اینها آموزش داده شود اگر بتوانیم بین تولد هرفرزند سه سال فاصله بیوفتد از این طریق عملا سرعت تولد در اثر رعایت زمان میانه و هم در اثر سرعت سن ازدواج کاهش می یابد و کاهش بی رویه جمعیت نیز کنترل می شد که از این طریق به جای اینکه به این سبک وحشتناک مردم را وادار به تقطیع نسل بی رحمانه کنیم میتوانستیم با هدایت و برنامه ریزی مردم را وادار به کنترل کنیم یعنی سه فرزند تشویق می کردیم که حال عده ای صاحب دوتا و عده ای نیز صاحب چهار فرزند می شدند که یک رویه عاقلانه ای اتفاق می افتاد، پس کنترل جمعیت یعنی منظم کردن زمان ازدواج و زمان تولد فرزند اول و فاصله بین تولدها که به اینگونه تقریبا حدود 60درصد کنترل انجام می گرفت و اگر هم نرخ رشدمان بین 2 تا 2/3 باشد هیچ فاجعه ای نداریم که این میزان همان جایگزینی دو نفره است و ما در نرخ رشد جمعیت به سه و خورده ای درصد رسیده بودیم که آن نیز یک فاجعه بود که اگر میتوانستیم نرخ تولد در خانواده ها را به طور میانگین سه نفر اعلام می کردیم که کمترین آن یک و یشترین آن پنج تا می شد میانگین فرزندان در خانواده ها 2/5 نفر می شد و خود به خود نه بحران کاهش جمعیت و نه بحران افزایش جمعیت داشتیم.
رسا- شروع کاهش جمعیت در ایران به چه تاریخی برمیگردد؟
با توجه به بحث قرآنی عام که وقتی شیطان خواست آدم را فریب بدهد از یک یه موضوع کاملا باطل شروع نکرد و از علاقه انسان به خلود و جاودانگی که خود خدا به انسان داده است استفاده کرد اما خلود و جاودانگی که انسان می خواست از طریق شیطان بدست بیاورد با خلود و جاودانگی که خدا برای انسان در بهشت تعریف کرده بود متفاوت بود و در بحث کنترل جمعیت نیز اینگونه است که یک واقعیتی بود که در آغاز انقلاب با خطر جنگ روبرو بودیم و جنگ ما معلوم نبود چه قدر طول می کشد و به همین خاطر تشویق به تولد می کردیم زیرا اکر قرار بود جنگ ما بیست سال طول بکشد یعنی در بیست سال آینده نیاز به رزمنده خواهیم داشت و همین باعث شد در دهه شصت دهه تولد فراوان باشد و این تبدیل به یک رویه شده بود و چون اقصاد کشور کمی خوب شده بود و تبلیغ رسانه ملی و مردم و روحانیت و امام و مقابله با شاه که همان مسیر غلط دولت سازندگی در تقطیع نسل را قبلا شاه رفته بود، به سمت افزایش جمعیت رفتیم و این در دهه هفتاد داشت تبدیل به بحران می شد. پس این یک واقعیتی بود که باید جلوی افزایش بی رویه جمعیت را بگیریم و دشمن از این نیاز واقعی ما حسابی سوء استفاده کرد و بر موج آن سوار شد و متاسفانه دولت سازندگی دانسته یا ندانسته خودش آلت دست صهیونست و وهابیت شد.
رسا- به نظر شما ضرورت تشکیل یک درس خاص در موضوع خانواده در دروس طلاب احساس می شود؟
منظور از تولید محتوایی که عرض کردم همین بود که حوزه باید بیاید درجهت تولید محتواد اقدام کند نه صرفا بیاید بگوید به مردم بگوید بچه دار شوید، حکمت فرزند داری در عرصه های متفاوت با اتکا به آیات و روایات و سیره عملی اهل بیت و پیامبر اکرم و انبیا که برای مردم و خصوصا قشر مذهبی باور پذیر شود و وقتی عرصه های تهدید و فرصت توضیح داده شود مردم متوجه می شوند که ما دنبال یک حرکت بی رویه نیستیم، معقول این است که اگر به هر دلیلی در گذشته اشتباهی کردیم الان دیگر نباید وارد موج سوم خطا شویم ، موج اول خطا که یک زمینه تاریخی داشت که جنگ بود و موج دوم خطا که کثرت جمعیت و کمبود اقتصاد بود و موج سوم خطا این است که کمبود جمعیت را تبدیل به یک بحران دیگر کنیم.
رسا- دولت باید چه سیاسیت هایی را برای مبارزه با کاهش جمعیت پیاده کند؟
نمیشود همه را تشویق به فرزند آوری کنیم ولی در عوض هزینه آب و برق و تلفن را بی رویه گران کنیم اگر قرار است این برنامه اجرایی شود طبیعتا دولت باید کاهش هزینه تولید فرزند را انجام دهد مثل همین طرحی که مجلس دارد پیگیری میکند که عبارت است از الزامی کردن غربالگری غیر از قتل نفس که یک هزینه وحشتناکی بر والدین بار می شود یعنی اگر نظام غربالگری را یک ضرورت می داند و از آن طرف هم می خواهد جمعیت ما معقول شود باید هزینه غربالگری را نظام بپردازد یعنی علم پزشکی می گوید اگر غربالگری را انجام ندهیم 30 درصد نوزادها معلول می شود و این یک ضرورت است اما این هزینه را باید دولت بپردازد یا در بحث مسکن که اگر قرار باشد مسکن ها اجاره به شرط تملیک را برای مردم نسازیم و مردمی که دارای سه فرزند می شوند کجا باید بروند و در صورتی که باید برای فرزندانشان نیز تدبیری کرد و در بحث تولد و زمان زایمان نیز همینطور است و تمام بحث با این فرض است که اگر علم یک الزاماتی را برای تولد به وجود می آورد هزینه اش را نباید جامعه بدهد و باید حکومت بپردازد زیرا درآمد در جامعه به حد کفاف رواج ندارد که به مردم واگذار کنیم پس هر نوع هزینه ای که تولد و نگهداری، تحصیل و تربیت فرزند را غیر متعارف میکند بایستی نظام برای او یارانه تعریف کند و هزینه را تامین کند.
رسا- ممنون از اینکه وقتتان را دراختیار ما قرار داده اید.