غرب گرایی روحانی چگونه عبرت آیندگان شد
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، بیانات رهبر انقلاب در آخرین دیدار دولت دوازدهم و صراحت ایشان در سرانجام مذاکره طلبی دولت روحانی مورد توجه قرار گرفت.
از همان ابتدا تا همین انتها، از ژنو تا وین چیزی که این دولت دنبال کرد ارتباط با غرب بود؛ همان لحظه که حداد عادل در مناظرات ریاست جمهوری 92 برای مؤاخذه و حمله پرسید شما جایی گفته بودید باید با کدخدا مذاکره کرد که حسن روحانی جواب داد: من گفتم مذاکره با اروپایی ها نتیجه نمی دهد چون اروپا یک کدخدا دارد و هر چه او بگوید عمل می کند و ما باید با کدخدای آن ها مذاکره کنیم.
اینکه صحبت های مذاکراتی حسن روحانی در دوران انتخابات چقدر در رأی آوری اش مؤثر بود در مجال این مقال نمی گنجد ولی تمام صحبت ما بررسی استراتژی حاکم بر دولت روحانی است.
1) متأسفانه به علت فعالیت های رسانه ای ریشه دار که سال ها در همه دنیا به خصوص کشور ما انجام گرفته تمایل به غرب در میان جامعه و سیاست مداران محسوس است؛ در کنار آن برخی از مسؤولین با خدشه دار کردن عزت ملی و گفتن جملاتی مانند «ما فقط در آبگوشت بزپاش توان رقابت داریم» به این نگاه کمک کردند؛ قسمت قابل توجهی از جامعه مدیریت، کالا و فرهنگ غربی را ترجیح می دهند؛ البته افراد زیادی در میان جامعه ما هستند که کاملا به همه ساحات غرب بدبین هستند اما بروز حزبی و سیاسی آن ها کم است.
2) افرادی در میان جامعه ما که ستیز کامل با غرب داشته باشند خیلی کم هستند چه در میان مردم چه سیاست مداران؛ به طوریکه که اصلا به چشم نمی آیند. همه جریانات سیاسی که ستیز با غرب جزئی از ذاتشان بود تغییر ماهیت دادند و یک جوری همکار و جاده صاف کن غرب شده اند از مجاهدین خلقی که ضد امپریالیست بودند تا مقاله نویسان دهه 70 کیهان که علیه غرب و غرب گرایی می نوشتند امروز حتی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی به جهان ستیزی تعبیر می کنند. همه جهانشان شده است آمریکا، دشمنی با آمریکا هم شده است جهان ستیزی.
3) وقتی دشمنان غرب و غرب ستیزان در میان سیاست مداران کم هستند دلیل نمی شود که غرب گرایان زیاد باشند؛ غرب گرایی در میان مردم و سیاست مداران دچار شدت و ضعف بوده و به سه صورت است؛ یک نگاه غرب را صرف یک گزینه می داند، نگاهی دیگر گزینه مطلوب و نگاه سوم غرب را تنها گزینه برای گرایش و تقلید می داند.
ممکن است تمام حس غرب گرایی در سیاستمداری به انتخاب یک کالا از سازنده ای غربی خلاصه شود و یا در حوزه تصمیم سازی ها اصراری به تقلید از مدل کشورهای غربی نداشته باشد؛ بلکه به غرب به عنوان یک گزینه نگاه می کند؛ حتی ممکن است به دلیل تجربیات تلخ تکبر ورزی اروپایی ها اندکی ستیز هم داشته باشد.
گروهی دیگر از سیاستمداران نگاهشان به غرب به عنوان گزینه مطلوب است یعنی اگر در حوزه تصمیم گیری چند الگو روی میز آقا یا خانم سیاست مدار باشد اولویت با گزینه های غربی است؛ اول آن را بررسی می کنند؛ اگر بحث گسترش رابطه دیپلماتیک بین سودان، مصر، بنگلادش، اتریش و سوییس باشد اول سوییس را انتخاب می کنند؛ اگر بحث خرید واکسن کرونا باشد بین چین و روسیه و کره جنوبی و آمریکا و انگلیس معلوم است که هیچ وقت چین و روسیه اولویت نیستند.
گروهی دیگر از سیاستمداران و شخصیت های آکادمیک هیچ گزینه ای غیر از غرب ندارند و جهانی را غیر از جهان غربی نمی شناسند که بخواهند فکر یا انتخاب کنند؛ زمانی که در سیاست فقط یک گزینه برای انتخاب باشد به خوب و بد و خطر و ضررش توجه نمی شود چون گزینه دیگری دیده نمی شود.
4) اگر بخواهیم به این سؤال پاسخ دهیم که دولت 8 ساله روحانی کدام نگاه را داشت باید با تأسف بر طبق شواهد بگوییم آن ها غیر از نگاه به غرب هیچ گزینه ای نداشتند؛ وقت برنامه ریزی و تصمیم سازی برای رفع مشکلات کشور برای هیچ کاری به اندازه مذاکره وقت نگذاشتند؛ حتی می توان گفت غیر از مذاکره هیچ کاری نکردند.
وقتی که رئیس جمهور هم زمان با مذاکرات از خزانه خالی گفت یا وقتی آب خوردن را به برجام گره زد تلاش داشت تا به داخلی ها بگوید چاره ای جز مذاکره با غرب به خصوص آمریکا ندارد و تا به خواست آن ها عمل نکنیم مشکلی حل نمی شود.
در هر دو دولت روحانی برخی از وزرای دولت شکایت داشتند که نمی توانند از رئیس جمهور وقت ملاقات بگیرند و حرف زدن با او سخت است تا جایی که در دولت اولش 4 وزیر با هم یک نامه سرگشاده نوشتند تا تذکر دهند رکود کمر اقتصاد را شکسته است و سه وزیر از آن 4 نفر در دولت دومش جایی نداشتند.
با همه این بی مهری های روحانی به وزرایش و با وجود روحیه لطیف آقای ظریف که در آن صوت لو رفته سه ساعته مشهود بود، هیچگاه نقل قولی که نشان دهد رئیس جمهور به وزیر خارجه اش وقت نمی دهد و با او طرح بحث نمی کند، نمی بینیم؛ چون از ابتدا توجه روحانی به مذاکرات بود و تا همین لحظه چشم از توافق وین بر نداشت.
در زمان گشایش های برجامی همه قرارداد ها با کشور های غربی به خصوص فرانسوی مثل توتال، رنو و ایرباس بسته شد و هیچ محل و اهمیتی به چین و روسیه داده نشد؛ این یک خطای استراتژیک در ایجاد توازن دیپلماتیک بود خطایی که چندی پیش خود ظریف هم به آن اعتراف کرد.
وقتی هم ترامپ آمد و برجام را به هم زد کل سازمان تصمیم گیری دولت به هم ریخت و هیچ گاه این سرگیجه تصمیم گیری خوب نشد.
اوایل شروع فشار حداکثری در سال 97 دو سفارت خانه ای که باید 24 ساعته کار می کردند و راهی برای فروش نفت در چین و هند پیدا می کردند، سفیر نداشتند؛ باور کردنی است؟
وقتی هم بحث کرونا و خرید واکسن پیش آمد آن قدر در خفا و پشت پرده برای واردات واکسن از غربی ها تلاش کردند که رهبر انقلاب چاره ای جز اعلام ممنوعیت علنی واکسن آمریکایی و انگلیسی نداشتند؛ جالب اینکه برای خرید واکسن نه با رویی گشاده بلکه با صورتی اخمو سراغ چین و روسیه رفتند.
به راستی دولت روحانی عبرتی بود برای هر غرب گرایی؛ آن ها که نمودار غرب گرایی شان پر بود و هشت سال تمام تخم مرغ هایشان را در سبد مذاکره با غرب گذاشتند حتی بعد از اینکه هم تخم مرغ ها شکست هم سبد
این هشت سال بر همگان واضح و مبرهن شد که آمریکا نه متعهد است نه مقتدر؛ دولتی که به برجام عمل نکرد و از آن خارج شد، دولتی که بعد از بمباران عین الاسد هیچ واکنشی نشان نداد و بعد از 20 سال اشغال افغانستان با قبول حکومت طالبان، بی ثمر از آنجا خارج شد.
علی نژاد
می بایستی دولت سیزدهم ، مجلس ، قوه قضاییه و شورای شهر و شهرداری ها حال که ثابت شده و بفرموده مقام معظم رهبری دشمن قصدی برای برداشتن موثر تحریم ها نداشته ،ندارد و نخواهد داشت و نمی بایستی به دشمن ملت برای آینده کشور امید بست.(( چرا که در ایدئولوژی حاکمان سری ایالات متحده امریکا و شرکای اروپایی و پلن آینده شان برای منطقه خاورمیانه، نتنها جایی برای حضور قدرتمند جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورهای منطقه وجود نداشته بلکه استراتژی تقابل-تضعیف جمهوری اسلامی ایران اولویت اول سیاست خارجی امریکا و غرب قرار گرفته )) می بایستی هرچه در توان دارند برای ایجاد تزریق روحیه امیدواری و تلاش بالخصوص در جوانان مومن - انقلابی و آینده سازان کشور از طریق تحول در عرصه های مدیریتی کشور ، اطمینان و سپردن مسئولیت به جوانان کارآزموده ، نحوه تعامل در دستگاههای اجرایی ،قضایی و برداشتن موانع و سنگلاخ های جلوی پایشان و بروکراسی موجود در کشور تا حد امکان بهیچ وجه در چنین شرایط حساسی دریغ نورزند چرا که در غیر اینصورت خیانت بزرگی به کشور و آرمان های انقلاب و شهدای وطن صورت گرفته که غیر قابل جبران و بازگشت خواهد بود.
نیاز امروز کشور تغییر ،تحول ،اطمینان،اعتماد و پذیرفتن ریسک سپردن مسئولیت به جوانان کارآزموده-مومن و انقلابی وطن برای ایجاد اصلاحات واقعی و نه نمایشی در رویه های غلط بروکراسی ادرای در دستگاههای اجرایی-قضایی و شهرداری ها به جای ریسک اعتماد به دشمن منافع ملی است که امتحانشان را در طول نتنها ۸ سال گذشته، بلکه در طول ۴۳ سال ، یکصد سال گذشته و بیش از آن پس داده اند.!!!
..انتقاد