نقدی بر رویه اشتباه دولت روحانی در اعتماد به غرب
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، بشر ذاتا اجتماعی زاده شده است، و بسیاری از نیازهای خود مثل، نیاز های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، علمی را از طریق «تعامل» بدست می آورد. رقابت، فریب و حیله همیشه در تعاملات وجود داشته است.
گاهی کشوری آنقدر خوی استکباری می گرفت که برای تحصیل منافع خود دست به غارت و جنگ می زد. جنگ های جهانی، حمله مغولان، و کشورهای مستکبر نمونه بارز آن است. در این تعاملاتِ سیاه منابع کشور ها به تارج برده می شد، هزاران انسان بی گناه به خاک و خون کشیده می شدند و گاه کشوری متلاشی و تقسیم می شد!
اقوام و ملت هایی که مساله تعامل را به خوبی درک کردند، پیروز بوده اند و منافع ملی خود را بیشتر استیفا کرده اند. و آنها که نگاه خام به این مساله داشته اند، منافع بزرگ از دست دادهاند،تجزیه شده اند و حتی برای همیشه از تاریخ حذف شده اند.
قرن بیستم هرچند شاهد رشد تکنولوژی و علوم بشری است امَّا تعاملات به سان گذشته بر مدار سیاه و سفید دنبال می شد. و شاید مدارهای سیاه پررنگ تر نمودار می گشتند.
در کشور ما سیاست مداران مختلفی ساز «تعامل با غرب» را کوک کرده اند. و تجارب تاریخی مختلفی رقم خورده است در آخرین نمونه دولت های روحانی، با دادن هزینه های گزاف از منافع ملی به هیچ نتیجه قابل اعتنایی نرسید!
حال سوال این است که چرا دولت های روحانی در به نتیجه رساندن تعاملات با غرب، نتیجه ای را به دنبال نیاورد؟
«دولت روحانی» و «غربگرایان» به خاطر ندیدن حقایق زیر در تعامل و اعتماد به غرب دچار اشتباه شدند.
1- سابقه تاریخی غرب در سده های اخیر
غرب اکنون بر پایه تجارب تاریخی در چند سده اخیر بنا شده است. توجه به این سابقه تاریخی می تواند افق آفرین باشد.جامعه غربی در چند قرن اخیر، استعمارهای مختلفی را در کارنامه دارد؛ قتل عام بومیان در آمریکای شمالی، چپاول غرب آسیا و شبه قاره هند توسط بریتانیا، کوه جمجمه های مبارزین الجزایری که توسطِ فرانسوی ها برپا شد و جنگهای بزرگی که بشریت را متحمل آن کردند. همه اینها حکایت از خوی درندگی غرب دارد.
2- خوی استکباری غرب کنونی
غربِ امروز علی رغم لباس های اتو کشیده و حرف های زیبایی که می زند هنوز هم بر همان خوی استکباری چند قرن اخیر خود باقی است. تایید مستبدانی چون خاندان آل سعود و صدام، درست کردن داعش، خاشقچی مُثله شده، کودکان مظلوم به خاک و خون کشیده شده یمنی و فلسطینی، انحصار گرایی در علم و تکنولوژی، تحریم دارو برای بیماران ایرانی، کودتای 28 مرداد، خیانت به مردم لیبی و هزاران مثال دیگر حکایت از خوی استکباری غرب امروز دارد.
حال چگونه باید آنچیزی که چشم ها می بینند را کنار گذاشت و گوش به حرف های زیبای آنها سپرد؟! چگونه باید به ایالات متحده ای را که بارها ملت ما را تهدید به جنگ کرده و از هر دسیسه ای علیه ملت فروگذار نکرده ، اعتماد خام کرد؟!
3-نفهمیدن معنای مذاکره در عصر کنونی
روحانی بارها از «بازی برد-برد» سخن گفت. بازی که در آن هر دو طرف برنده اند و به امتیازاتی می رسند. امَّا آنچنانکه «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه دولت های روحانی اعتراف کرده« آمریکایی ها جمله معروفی دارند، آنچیزی که مال ماست که قابل مذاکره نیست و آنچیزی که شما دارید قابل مذاکره است!» یعنی اساس مذاکره از نگاه آنها بچنگ آوردن منافع طرف مقابل است نه سود رساندن به او!
4-بی توجهی به دستورات دینی در مذاکره با کفَّار
طبق فرمایش قرآن کریم، «وَإِن نَكَثوا أَيمانَهُم مِن بَعدِ عَهدِهِم وَطَعَنوا في دينِكُم فَقاتِلوا أَئِمَّةَ الكُفرِ، إِنَّهُم لا أَيمانَ لَهُم لَعَلَّهُم يَنتَهونَ»(سوره مبارکه توبه-12) اصل در بی اعتمادی به کفار است. امَّا دولت روحانی نه تنها این اصل را نادیده انگاشت، بلکه با کودکانه ترین اعتماد، به سراغ تعامل با غرب رفت.
البته نباید از نقش آخوندهای اعتدالی، گذشت، آنها با بزک غرب و تحریف حقایق دینی، چون صلح امام حسن مجبتی علیه السلام، و تحریف قیام اباعبدالله در مقابل ظلم یزید به «مذاکره با شمر» و تحقیر علوم داخلی، در حقیقت جاده صاف کن تئوریک منویات خام اندیشانه دولت اعتدال بودند. آنها به وظایف دینی خود در فریاد زدن این حقیقت که از نگاه قرآن کریم، اولین اصل در تعامل با کفَّار «سوء ظن به آنها است» کوتاهی کردند و با تحریف معنوی فرمایش قرآن خلاف آنرا به جامعه القا کردند!
آن جماعت هم در خسارت سنگین به ملت و منافع کشور سهیم هستند.
5- کنار گذاشتن توان داخلی
امروزه در دنیا برای به نتیجه رسیدن هدف در مذاکرات، از تمام توان خود استفاده می کنند. اینکه روسای جمهور آمریکا بارها می گفتند «همه گزینه ها روی میز است»، یعنی آنها از تمام توان و قدرت خود برای رسیدن به اهداف ولو در مذاکرات استفاده خواهند کرد. از همین رو از تهدید نظامی هم هیچ ابایی نداشتند. امَّا دولت روحانی با ساده دلی مثال زدنی، با دستان خود تمام خشاب سلاح قدرتش را خالی کرد و با خشاب خالی به سراغ جنگ تعاملی با ارتش تا دندان مسلح غرب رفت!
روحانی نه تنها از تمام توان داخلی خود برای پیش برد اهداف مذاکرات استفاده نکرد، بلکه در اقدامی عجیب به توان داخلی هم حمله می کرد. او گویی قدرت دفاعی و یا نخبگان داخلی را دشمن خود می پنداشت و غرب را بهترین دوست خود!
خاتمه:
دولت روحانی با هزینه های سنگینی که بر ملت و کشور به بار آورد رفت. منافع بیشماری از مردم تلف شد. طبقه های مختلف مردم زیر بار فشار بی تدبیری رفتند. قطعا تعامل با غرب تمام نشده است. اگر از تجارب تلخ دولت روحانی در «اعتماد بچه گانه به غرب» عبرت نگیریم، دیر یا زود باید هزینه های گزاف تری را پرداخت کنیم. حوزه علمیه، نخبگان، دانشگاهیان و تمام مردم باید قدر این «تجربه تلخ و سنگین» را بدانند.
مردمان فهیم از شکست ها پل پیروزی می سازند و ساده دلان تاریخ را دوباره تَکرار می کنند!
جعفر بحرینی