کرونایی بمانیم
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا،دوسال پیش از این وقتی می خواستی عروسی بگیری،آنقدراز مصیبت دعوت مهمان وهزینه ی تالار در گوشت خوانده میشد که کم کم احساس نیاز به همسر هم، حتی ازبین می رفت واز درون می خشکید.
امثال ما حتی کم کم داشتیم فکر میکردیم بهتر است مزاحم جناب ملک الموت هم نشویم چون اگر قرار باشد هزینه های ترحیم وشب اول و سوم وهفتم وچهلم را بگذرانیم، چه بسا خود ایشان از ستاندن جان ما انصراف دهند و بفرمایند خب چه کاری است زنده ات با هزینه ی ایاب و ذهاب و لباس واسکان، کم هزینه تر است.
یا مثلا اگر کسی گوشه ی صورتش را می پوشاند، سریع هفت، هشت ده تا انگ ضد هنجار وامل و بدبین به مردها و اینجور حرفها صاف میخورد توی صورتش.
اما خب حالا به مدد این ویروس منحوس، خیلی از این اتفاقها تغییر کرده اند، مثلا شاید باورش سخت باشد اما خیلی از بزرگان از دنیا رفتند و هیچ مراسمی هم گرفته نشد که حتی زحمت رفت وآمد به تشییع جنازه هم بر دوش مردم نگذاشتند.
هیچ کس هم توقعی ندارد. تازه حالا کمی از آن روزها که میت کرونایی با جرثقیل وبدون تغسیل داخل قبر پرتاب میشد، گذشته است اما همچنان عده ی زیادی ترجیح میدهند از ترس کرونا، نه تشییع وترحیم بروند نه شام وناهار بخورند.
عروسی هم که الی ماشاءلله زیادشد. مثلا تعدادزیادی از اقوام ما ازترس تمام شدن کرونا، در عرض شش ماه به خانه ی بخت رفتند مرغها قاتی خروسها وخروسها قاتی مرغها شدند.ازشما چه پنهان که تعدادی شان حتی درهمین ایام جوجه دار هم شدند که خدا بهشان ببخشد.
تازه همسایه ی کنار دستمان، بااینکه کل صورت ومافیهایش را با هزار عمل و تتو کلی گرگون کرده واز اساس، حالی به آن داده، حالا یک پارچه ی یک وجبی سی هزارتومانی، روی دماغ عملی و لب پروتزی اش می گذارد،اصلا هم نگران نیست که کسی به او عقب مانده ببندد یا اینکه دماغی را که ده میلیون خرجش را کرده نمی بیند.
خرید عید هم قصه ی خودش را داشت.بااینکه معمولا آنقدر خرید میکردند که یا جیبهایشان خالی میشد، یا کمدهاشان پر، امسال بااعتقاد به اینکه ای بابا کسی نمیاد ومام جایی نمیریم ک»، تازه چشمشان به جمال لباسهایی روشن شد که خرید سه سال قبل بوده اند و مجال عرض اندام یافتند.
تازه هیچ کس هم نه به آنها که مراسم نگرفتند انگ نداری وخساست زد، نه به آنها که ماسک زدند، انگ از مد عقب افتادن زدند. نه به کسانی که خودشان را باخرید خفه نکردند،انگ کهنه پوشی خورد.
الغرض،کرونا جان خیلی از عزیزان مارا گرفت که خدایش نبخشد.
اما انصافا قدمی بزرگ در اصلاح سبک زندگی ما برداشت.قدمی که پای خیلی از مسئولین، از اقدام برای آن، ناتوان بود.
کاش حالا که این قدمهای بلند برداشته شده،قدرشان را بدانیم ودوباره سرخانه ی اول برنگردیم.
کاش بعضی آداب ورسوم ما کرونایی بماند.
زهرا نجاتی