هاشمی و نقل قول های خلاف واقع از امام خمینی
اشاره: از خوراندن اجباری جام زهر به امام راحل تا دل خون کردن رهبر معظم انقلاب در مسائل و حرکتهای مختلف، از جمله میراث های هاشمی رفسنجانی در طول چهار دهه عمر او در انقلاب اسلامی بود. نقلهای خلاف واقع او از امام راحل تا بیانات صریح در مخالفت با حرکت کلی نظام مقدس جمهوری اسلامی نیز یادگار حیات اوست. البته فرزندانی هم از هاشمی برجای ماند که دیگر نگفته، از تربیت پدر، پیداست!
خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا به سراغ دکتر کامران غضنفری، پژوهشگر و نویسنده تاریخ معاصر رفت تا به بررسی حرکتهای هاشمی رفسنجانی در نظام جمهوری اسلامی بپردازد. گفتنی است دکتر غضنفری نویسنده دو کتاب نیمه پنهان هاشمی و راز قطعنامه است که جزو آثاری در نقد و بررسی هاشمی رفسنجانی بهشمار میروند.
رسا ـ آقای هاشمی از امام نقل کرده بودند که ایشان فرموده بودند جام زهر در ابتدا برای ما تلخ بود؛ اما دیدیم شیرین شد. البته آقای هاشمی جام زهر را نیز جزو افتخارات خود و حسن روحانی برشمرد. چه اشکالی به این نقل و قول وارد است؟
بدیهی است که بیان چنین مطلبی از سوی آقای هاشمی رفسنجانی، برای رفع اتهام از خود بود؛ زیرا برخی از پژوهشگران تاریخ معاصر با استناد به رخدادها و اسناد سالهای پایانی جنگ و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی امام (ره) نتیجه میگیرند که جناب هاشمی در زمینه سازی برای پذیرش قطعنامه و به تعبیر حضرت امام نوشیدن جام زهر، نقش ویژه و موثری داشته است. شاید بتوان گفت هاشمی با این نقل قول میخواست دور اندیشی و درایت بیشتر خود نسبت به حضرت امام را حکایت کند؛ به عبارت دیگر بگوید حضرت امام چند ماه بعد از نوشیدن جام زهر به درایت آقای هاشمی پی برده و متوجه شیرینی و حلاوت آن شده است!
چند پرسش مهم درباره این بیانات از سوی آقای هاشمی مطرح میگردد؛ آیا حضرت امام بعد از پذیرش قطعنامه از مقابله با آمریکا و متحدانش دست کشیدهاند یا به صراحت یا با صراحت و اصرار بیشتری بر آن تاکید ورزیدند؟ چرا امام این موضوع را به مسئولین دیگر کشور نگفتند؟ علاقه امام خمینی به رهبر معظم انقلاب اگر بیشتر از علاقه به آقای هاشمی نبوده باشد قطعاً کمتر از آن نبوده است، پس چرا طی آن ۱۱ ماه بعد از پذیرش قطعنامه که حضرت امام در قید حیات بودند این موضوع را به رهبر معظم انقلاب و افراد دیگر مانند حاج احمد خمینی که از آقای هاشمی بسیار به امام نزدیکتر و مهمتر بودند نگفتند؟
چرا هیچ اثری از چنین ادعای خلاف واقعی در پیامهای مختلفی که حضرت امام در سالهای ۶۷ و ۶۸ صادر کردهاند دیده نمیشود؟ اگر این ادعا صحت دارد و پذیرش قطعنامه برای امام شیرین شده بود چرا امام از شدت ناراحتی کلیه سخنرانیهای عمومی خود را قطع کرد و دیگر هیچ گاه در جمع عموم مردم که به دیدار ایشان میرفتند صحبت نکردند؟
چرا مرحوم حجت الاسلام توسلی از اعضای دفتر امام خمینی گفت که پس از پذیرش قطعنامه من تا پایان عمر امام دیگر لبخند بر لب ایشان ندیدم، در صورتی که قاعدتاً امام باید پس از آنکه جام زهر شیرین شده باشد، همیشه لبخند بزنند! همه این موارد دلالت بر کذب بودن ادعای هاشمی رفسنجانی میکند.
رسا ـ تلاشهای هاشمی برای ارتباط با غرب چگونه بود؟
جریان به اصطلاح «میانه رو» و «واقع گرا» که شعارهای امام خمینی مبنی بر شیطان بزرگ و امالفساد خواندن آمریکا را، شعارهای افراطی تلقی میکردند، معتقد بودند که آمریکا بزرگترین قدرت جهانی است که ما نمیتوانیم آن را در صحنه تحولات داخلی کشورمان نیز نادیده بگیریم و بایستی با آن کنار بیاییم تا با برقراری رابطه با آن از مزایای دوستی با آمریکا برخوردار شویم.
مهمترین مانع در مقابل ایجاد رابطه با شیطان بزرگ، جنگ تحمیلی بود. آقای هاشمی میداند که تا زمانی که جنگ ادامه داشته باشد؛ چون مردم ایران، صدام را دستنشانده آمریکا میدانستند، جنایات صدام را به حساب دولت آمریکا گذاشته و شعارهای مرگ بر صدام و مرگ بر آمریکا هر روز ادامه خواهد داشت.
به همین دلیل هاشمیرفسنجانی تلاش میکرد برای برقراری رابطه با آمریکا زمینه سازی کند و به دنبال آماده کردن افکار عمومی مردم برای پذیرش این مسئله بود. آقای هاشمی در فروردین ماه ۱۳۶۲ به امام خمینی پیشنهاد میدهد که شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی از رسانههای دولتی پخش نشود، حتی هاشمی در یادداشت ۱۶ فروردین ۱۳۶۲ مدعی میشود که امام با این پیشنهاد موافقت کرده بود!
ارتباطات پشت پرده هاشمی تا زمانی ادامه داشت که پس از افشای ماجرای مکفارلین، ریگان رئیسجمهور وقت آمریکا در آبان ۱۳۶۵ میگوید اکنون ۱۸ ماه است که در یک ابتکار سیاسی محرمانه، ارتباط با ایران را در جریان کار خود قرار دادهایم. هاشمی رفسنجانی در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۶۴ به لیبی سفر میکند و تا دوم تیر ۶۴ در آنجا میماند، سپس از آنجا به سوریه سفر میکند که پس از دو روز در تاریخ چهارم تیر ۶۴ به ایران باز میگردد.
هاشمی به فاصله یک روز پس از بازگشت از سوریه، در ساعت ۶ بعد از ظهر پنجم تیر ۱۳۶۴ از تهران به مقصد چین پرواز میکند. این عجله هاشمی برای رفتن به سفر به شرق آسیا چه علتی داشت؟ البته چند روز بعد، هاشمی از کشور چین به ژاپن میرود. رادیو ژاپن در ساعت ده و نیم صبح، در تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۶۴ در اخبار زبان انگلیسی، به طور بسیار خلاصه گزارش داد که هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه سابق آمریکا جهت مذاکره با وزیر خارجه ژاپن در این کشور به سر میبرد.
نکتهای که در سفر آقای هاشمی به چین و ژاپن، برای بسیاری از افراد غیرمنتظره بود، مسئله روابط جمهوری اسلامی با آمریکا بود. هاشمی همان ایام در پاسخ به سؤال خبرنگاری مبنی بر اینکه آیا آمریکا تا ابد شیطان بزرگ خواهد ماند یا نه؟ گفت این به خود آمریکا مربوط است که تا ابد شیطان بزرگ باشد، ما نمیگوییم که میخواهیم تا ابد رابطه ما با آمریکا قطع باشد، ولی آمریکاییها باید پیشقدم شوند!
شواهد نشان میدهد که سفر هاشمی به ژاپن، تنها پوششی برای پیشبرد دیپلماسی «تماس با مذاکره» میان ایران و آمریکا بوده است. ظاهراً هدف نهایی و منظور اصلی رئیس مجلس وقت از سفر به ژاپن، تعدیل مواضع خود نسبت به آمریکا بود. البته هاشمی به دنبال ایجاد مقبولیت و مشروعیت برای سفر قریبالوقوع مک فارلین به ایران تمرکز داشت.
پس از لو رفتن ماجرای مک فارلین در آبان ۱۳۶۵ آقای هاشمی رفسنجانی ادعا کرد که این ارتباطات با اطلاع امام خمینی بوده است. البته بر خلاف ادعای آقای هاشمی متأسفانه سیر تاریخی وقایع نشان میدهد که امام همزمان با ورود هیئت بلند پایه کاخ سفید به تهران از ماجرا اطلاع یافتند. همانگونه که مشخص است علی رغم آن که امام خمینی هرگونه تماس سیاسی با مقامات آمریکایی را منع کرده بودند؛ اما آقای هاشمی ارتباطش را با مقامات آمریکایی در پشت پرده ادامه میدهد.
رسا ـ هاشمی رفسنجانی چه مخالفتهایی درباره حضور ایران برای مقابله با داعش داشت؟
هاشمی رفسنجانی در مراسم سالگرد ارتحال آیت الله صالحی مازندرانی علیه دولت بشار اسد به عنوان یکی از کشورهای محور مقاومت موضع گیری کرده بود. این موضع گیری به حدی رسید که حتی هاشمی علیه بشار اسد به عنوان بازوی مقاومت که علیه رژیم صهیونیستی فعالیت میکند موضع گرفت.
نعیمه اشراقی از نزدیکان خاندان هاشمی گفته بود آقای هاشمی سرنوشت صدام را برای اسد پیشبینی میکرد. هاشمی بدون اشاره به حمایت تمام قد جهان غرب اسرائیل و کشورهای عربی از تروریستهای داعش و ...، از نظام سوریه انتقاد میکرد و آن را سرکوبگر و دارای سرنوشتی مشابه صدام توصیف میکرد. به هر حال بازی -انشالله ناخواسته- هاشمی در زمینه آمریکا و رژیم صهیونیستی چند گمان نگران کننده را پیش میکشد. نخست اینکه ناتوانی جسمی و ذهنی باعث شده بود که هاشمی نتواند مصلحت خود و کشور خود و مردم منطقه را به درستی تشخیص دهد.
احتمال دوم که در تناقض با گمانه نخست نیست اینکه حلقه مشورتی آلودهای از لحاظ اطلاعاتی در گروه اطرافیان و مشاوران هاشمی نفوذ کرده بود که وی را مرتباً به اتخاذ مواضع رادیکال و به دور از خرد و اعتدال سوق میداد، وگرنه در شرایط عادی دلیلی ندارد چهره سیاسی مدعی میانهروی سخنان سران کاخ سفید، تل آویو، پارلمان انگلستان و ملک عبدالله را تکرار کند. به راستی این موضعگیری به روابط و ارتباطات نزدیک هاشمی با ملک عبدالله سعودی حامی اصلی تروریستهای تکفیری و دشمن حکومت دشمن حکومت بشار اسد، نزدیک است.
لازم است که یاد آور شوم، آیتالله جنتی در نماز جمعه تهران گفته بود که سازمان سیا از طریق ملک عبدالله مبلغ یک میلیارد دلار در اختیار سران فتنه قرار داده بود که نظام جمهوری اسلامی را تغییر دهند.
رسا ـ آخرین توییت هاشمی پیرامون مسأله موشکی را چگونه تحلیل میکنید؟
مسئله موشکی یکی از مسائل مهمی بود که هاشمی رفسنجانی در تاریخ پنجم فروردین ۱۳۹۵ با نشر توییت بیسابقهای گفت که دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست؛ نه موشکها. این توییت هاشمی رفسنجانی، مورد نهیب جدی رهبر انقلاب قرار گرفت. رهبر انقلاب طی دو سال پیرامون مسائل مختلفی مانند تحریف خط امام و تضعیف شورای نگهبان، بارها نسبت به مواضع هاشمی تذکر داده بودند.
این بار نیز رهبر انقلاب در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۳۹۵ در دیداری که با کارکنان راه آهن کشور داشتند، با اشاره صریح نسبت به این موضع هاشمی رفسنجانی، تذکر جدی دادند. رهبر انقلاب این جمله را یا ناشی از جهالت یا ناشی از خیانت دانسته بودند. پس از موضع گیری صریح رهبری نسبت به این سخن آقای هاشمی، دفتر ایشان در ابتدا به تکذیب انتساب این صفحه توییتر با آقای هاشمی رفسنجانی و دفتر ایشان پرداخت؛ اما پس از ارائه اسنادی دال بر انتساب این توییت، دفتر آقای هاشمی اعلام کرد که اصل موضوع چیز دیگری مدنظر بوده است و جملات بیان شده، ناقص بودهاند!
به هر جهت به نظر میرسد این سخنان بیش از آنکه نفع و سودی برای کشورمان داشته باشد، به عنوان آتش تهیهای برای استفاده دشمنان علیه کشورمان بود که میتوان آن را به خودزنیهای بزرگ هاشمی علیه منافع ملی تعبیر کرد.
رسا ـ ممنون از اینکه مطالبتان را در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.