شخصیت آیت الله صافی در خطر است
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، عده ای از خدا بی خبر همواره منتظر فرصتی هستند تا از شرایط پیش آمده سوء استفاده کرده و نتایج را به نفع خود تغییر دهند. این روحیه در برخی احزاب، گروهها و افراد وجود دارد که مترصد فرصتی میمانند تا از آب گلآلود ماهی گرفته و سوء استفاده کنند. با رحلت شیخ الفقها حضرت آیت الله صافی گلپایگانی، عده ای به دنبال هرگونه تحریفی که بخواهند آزادانه انجام میدهند و از اوضاع شاید درهم فعلی، ماهی گیری میکنند؛ پس لازم است با چشم باز اطراف را دید تا در دام این قبیل افراد گرفتار نشویم.
حضرت آیت الله صافی در بیت عالمی پرورش یافت و پدر ایشان، آیت الله محمد جواد صافی و مادر بزرگوارشان نیز بانویی فاضله و دختر حضرت آيتالله آخوند ملا محمّدعلي بود. ایشان تا پایان سطح در گلپایگان بود و راهی قم شد. از اساتيد مهم آن بزرگوار در قم، آيات عظام: سيد محمّدتقي خوانساري، حجّت، صدر، بروجردي و در نجف، شيخ محمّدكاظم شيرازي، سيد جمالالدين گلپايگاني و شيخ محمّدعلي كاظمي را ميتوان نام برد. ایشان يكي از مشاورين ويژه و برجسته و از اصحاب خاص استفتاء آیت الله بروجردی گشت و پس از ایشان نیز بزرگانی همچون آیت الله گلپایگانی و امام خمینی ایشان را معتمد خود میدانستند و جایگاه خاصی را برای ایشان قائل بودند.
به عنوان نمونه، امام خمینی در موارد مختلف، اندیشه فقاهتی و حضور مدبرانه و آگاهانه آیت الله صافی را در بطن مسائل مهم جاری، ارج نهادند و از همین روی ایشان را به ایفای نقش در شورای نگهبان که در آن زمان مهم ترین و آخرین مرکز تصمیم گیری درباره تایید قوانین کشور و مطابقت آن با شرع و قانون، محسوب می شد برگزیدند. امام خمینی در نامه مورخ ۲۲/ ۳/ ۶۵ خود به شورای نگهبان، آیت الله صافی را از «فقها»یی دانسته اند که «لیاقت و تعهدشان محرزست» و «در مدت طولانی خدمت، آشنایی وافر به مسائل جاریه دارند». و در جایی دیگر، درباره ایشان فرموده اند: «معظم له مورد علاقه اینجانب هستند».
اندیشه آیت الله صافی
دیگر مسألهای که پس از رحلت ایشان بیش از پیش انسان را آزار میدهد، تحریفها و شایعه پراکنیهایی است که علیه ایشان میشود تا این بزرگوار را مخالف انقلاب و نظام جلوه دهد. حال اینکه ایشان در سال ۱۳۵۸ به عنوان عضو مجلس خبرگان اول انتخاب و در سال ۱۳۵۹ از سوی حضرت امام خمینی به عضویت شورای نگهبان منصوب شد و هشت سال به عنوان دبیر شورای نگهبان خدمات ارزندهای را به نظام ارائه داد. به قول طلاب، ادل دلیل علی وجود شیء وقوعه؛ وقتی ایشان در این نظام قبول مسئولیت کردند، یعنی سخت این نظام را تأیید و بر همکاری با ساختار تأکید دارند حال چگونه کسی میتواند ایشان را مخالف نظام معرفی کند؟
در اینجا نیاز است صریحتر به موضع ایشان در رابطه با ولایت فقیه اشاره شود. در کتاب امام خمینی و حکومت اسلامی، در جلد مصاحبههای علمی گفتوگویی با آیت الله صافی چاپ شده که ایشان در آنجا صراحتا تأکید میکنند: «همان طور که در توقیع شریف آمده است، ما معتقدیم که در عصر غیبت، نظام و امور مردم در دست فقها می باشد. این موضوع را من در کتاب های «التعزیر»، «ولایت تکوینی و تشریعی» و «ضرورت حکومت» یادآوری کرده و نوشته ام که در عصر غیبت حکومت باید باشد و ضرورت دارد. این ها مسائلی است که بین شیعه مشهور و معروف بوده است.» این سخن باید قابل توجه بازماندگان انجمن حجتیه و جریان شیرازی قرار گیرد که خود را پشت ایشان پنهان کرده اند.
همچنین ایشان افزوده: «در طول زمان موقعیت هایی برای فقها پیش آمده است و مثلاً حضرت امام در آن حکمی که برای بارزگان صادر کردند نوشتند: «من به عنوان حق شرعی تو را معین می کنم» و یا میرزای شیرازی یا سید محمد مجاهد در جنگ با روس ها در حکومت دخالت داشتند یا حاجی محمد باقر حجة الاسلام در اصفهان اقامه حدود می کردند. در تمام این مدت حکومت به دست فقهای شیعه بوده است و هر چند حکام غاصبی بر سر کار بودند، ولی در امور غیر سلطنتی و حکومتی باز هم دستور و حکم علما نافذ بوده است.»
تقابل ساختگی
از آنجایی که آیت الله صافی میانهای با فلسفه نداشت، افرادی که به اصطلاح تفکیکی بوده و با ایشان هم نظر بودند به سمت ایشان گرایش پیدا کردند و از آنجایی که برخی از اینها با انقلاب میانه خوبی نداشتند، در مسائل مختلفی سعی میکردند آیت الله صافی را به گونهای معرفی کنند که خودشان میخواهند لکن حضرت آیت الله با هوشمندی آنان را زیر پرچم خود گرفته بود و رفتار آنان را تعدیل میکرد تا مبادا برعلیه نظام سخنی بگویند. در نتیجه وجود ایشان منجر به تعدیل برخی تفکیکیون و افراطیها میشد.
پیرامون خدمات اجتماعی آیت الله صافی باید گفت ایشان بارها برای کمک به سیل زدگان و زلزله زدگان اهتمام داشتند و با تأسیس دارالایتام خدمات اجتماعی شایستهای ارائه میدادند. همچنین ایشان از جمله مراجع پیگیر و فعال در عرصه بین المللی بودند و در مقابل ظالمان جهانی موضع گرفته و از مظلومان، به خصوص مردم مظلوم فلسطین دفاع میکردند.
اما ایشان زبان گویای حق بود و بدون واهمه نظرات خود را بیان و حق را آشکار میکرد. یکی از سنگینترین درگیریها در حوزه فلسفه و عرفان، بین تفکیکیها و آیت الله مصباح است که حتی به تکفیر و تفسیق آیت الله مصباح نیز میانجامد؛ اما آیت الله صافی گلپایگانی در دیداری که اخیرا با اعضای ستاد بزرگداشت ایت الله مصباح داشتند، ضمن خوش آمد گویی و اظهار خرسندی از این دیدار، فرمودند: بنده از اول به ایشان اخلاص و ارادت داشتم، از همان اول که ایشان در این مهدیه سخنرانی میکردند. وجود ایشان واقعاً خیلی مغتنم بود؛ انشاءالله خط ایشان را ادامه دهید.
همچنین حجت الاسلام والمسلمین علی مصباح کتاب دوجلدی شرح خطبه فدکیه تألیف علامه مصباح یزدی را به ایشان تقدیم کردند. آیت الله صافی گلپایگانی ضمن تشکر بیان داشتند: «اینکه ایشان در دو جلد خطبه مبارکه فدکیه را شرح دادهاند نشان دهنده ولایی بودن ایشان است، البته از قبل هم معلوم بود، اما این کار خیلی مهم است. خداوند ایشان را رحمت بفرماید و بر درجاتشان بیافزاید.» این اختلافات علمی هیچگاه منجر به تقابل میان ایشان و سایر افراد نشد و وجود ایشان عامل تعدیل برخی تندروها بود و اکنون که ایشان در بین ما نیستند، این موضوع میتواند نگران کننده باشد.
مرجع بصیر
در فتنهها است که سره از ناسره شناخته میشود و بار دیگر برای ما تثبیت شد که مراجع و به خصوص آیت الله صافی جزء کسانی است که در هر موقیعتی توان تشخیص حق از باطل را دارد بعد از حوادث فتنه 88، وی 31 خرداد در دیدار با تعدادی از فقها و حقوقدانان شورای نگهبان با تشکر و تقدیر از ملت بزرگ ایران اظهار داشته بود «از حوادثی که بعد از انتخابات پیش آمده است بسیار متأثر و متأسف هستم و امیدوارم که به بهترین وجه مشکلات برطرف شود... اگر این دعواها ادامه پیدا کند بیم آن میرود که اصل نظام مورد تضعیف قرار بگیرد. اشخاص میآیند و میروند و آنچه میماند نظام و در اصل، اسلام و حاکمیت آن است. البته من مطالب مهمی را دارم که الآن نمیتوانم بیان کنم».
پیام آیت الله صافی به مناسبت شهادت حاج قاسم سلیمانی: آن شهید سعید از عاشقان و دلباختگان حضرات معصومین به ویژه سالار شهیدان حضرت سید الشهدا علیهم السلام بود، که با پیروی از مکتب نورانی اهل بیت در نبرد با دشمنان اسلام و تروریست های خائن و کج اندیشان مذهبی در صف اول مبارزه بود؛ هنر مردان خدا اینست که از این زندگی زودگذر و فانی استفاده ابدی و جاودانی نموده و جان خود را تقدیم ذات ربوبی نمایند. «طوبی لهم و حسن ماب»
ایشان همچنین با اعلام اینکه «در انتخابات اخير عدهاي حريمها را شكستند و سوء استفاده كردند» با تصریح بر اینکه «بايد احترام مقام رهبری محفوظ باشد» مسیر حق را از ناحق تشخیص داده و تبیین کردند. ضمنا مطابق اعلام دفتر آيت الله صافی گلپایگانی، اين مرجع تقليد در دو مقطع در ۱۵ شهریور ۸۸ و ۹ آبان ۸۸ با آيت الله مكارم شيرازی در خصوص حوادث رخ داده در فتنه ۸۸ ديدار و گفتگو كرد. در اين ديدار كه به صورت محرمانه برگزار شد دو مرجع تقليد ضمن بررسی مسائل مختلف تصميمات مشتركی اتخاذ كردند. همچنین آیت الله صافی در ۲۷ شهریور ۸۸ در بيت آيتالله نوری همدانی حضور يافته و جلسه ای محرمانه در این خصوص برگزار کردند.
ایشان همچنین 12 مهر 88 در دیدار با اعضای حزب مؤتلفه اسلامی، با اشاره به اینکه ولایت فقیه جامعالشرایط از افتخارات شیعه است اظهار داشتند: «تقدم بر فقها و علما و دوری از آنها موجب ضلالت و گمراهی است. اگر بخواهیم نظام اسلامی محفوظ باشد باید دین خود را از آنان بگیریم و بدانیم امروز این نظام دشمنان زیادی دارد که همه میخواهند به آن ضربه بزنند». طبیعی است که از این رو رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیت خود ایشان را «فقیه عالی مقام و مرجع بصیر» معرفی کردند.
پس از ایشان
به کرات و به خصوص در انعکاس اخبار دیدارهای اخیرا ردپای جریان تحریف دیده میشود که با تقطیع بخشی از سخنان ایشان سعی بر مخالف نشان دادن ایشان با انقلاب داشتند اما حقیقتا نکاتی که ایشان بیان میکردند، بنابر اذعان صحیح رهبری «همواره دربارهی مسائل انقلاب و کشور، دلسوزانه و مسئولانه ورود می کردند» بود. تا پیش از این، خود ایشان حاضر بودند و شبهات را میزدودند اما امروز که برخی حتی از وصیت ایشان که خواسته اند در محضر سیدالشهدا دفن شوند، مخالفت ایشان با نظام و ایران را ترویج میکنند، وظیفه دفتر و علاقه مندان ایشان است که نگذراند شخصیت والای ایشان دستخوش تحریف قرار گیرد.
هنوز پیکر مطهر ایشان دفن نشده، عدهای در پیامهای تسلیت خود شروع به جهت دهی کردند تا شخصیت ایشان را ضد انقلاب جلوه دهند. در بین حوزویانی که ادعای تحصیل علوم عقلی دارند و یا برخی که درس خارج میگویند، افرادی یافت میشوند که رساله خود را نوشته و آماده فرصت مناسبی هستند تا رسما خود را مرجع معرفی کنند و تا پیش از این بزرگوار هیچ یک جرئت این کار را نداشت. باید مواظب بود تا مبادا با رفتن این مراجع اصیل و انقلابی، افراد ناصالح و بیسواد با نام نواندیش جایگزین شوند.
در پایان باید دوباره تأکید کنیم که این قبیل افراد در گوشه و کنار مترصد فرصت مناسب هستند تا وارد میدان شده و بهره خود را ببرند. این وظیفه طلاب، بیت ایشان و شاگردان و علاقه مندان آیت الله صافی است که دین خود را به این مرجع برگوار ادا کنند و با تمام وجود مقابل تحریفها بایستند تا راه ایشان ادامه پیدا کند و نا اهلان اجازه پیدا نکنند شخصیت انقلابی این مرجع بصیر را تحریف کرده و وارونه نشان دهند.