"دسته دختران" مغلوب عنصر روایتگری در فیلمنامه
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، فیلم دسته دختران حاصل دومین اثر بلند منیر قیدی در مقام کارگردانی است که روزهای آغازین حمله وحشیانه رژیم صدام به کشورمان ایران را روایت میکند و فجایع اشغال خرمشهر را از دریچه دوربینی زنانه با جزئیات خاص کارگردان اثر به تصویر میکشد. دوربینی که سامان لطفیان آن را در دست گرفته و توانسته صحنههای نابی را خلق کند. همین نگاه خاص کارگردان توانسته قابهایی متمایز از نمونههای مشابه دفاع مقدسی ببندد.
یک تفاوت ویلایی های سال 1395 منیر قیدی با دسته دختران در این است که زنان قصه او دیگر در پشت جبهه به التیام آثار جنگ فقط ایفای نقش نمیکنند و در خط مقدم ترکشها را لمس میکنند و این بار چند پله جلوتر به شهادت هم میرسند. شاید این فیلم جزو معدود فیلمهای دفاع مقدسی باشد که زنان رزمنده را در خط مقدم به نمایش میگذارد.
سوژه فیلم دسته دختران بسیار قابل احترام و ارزشمند است و دارای پروداکشن غنی، روایت جاندار و قابل بسط است. اما همین بسیط بودن موضوع و گسترش آن در قالب روایتگری مجزای کاراکترها باعث شده هدف اصلی فیلم به حاشیه کشیده شود و فیلم در پردازش کاراکترها باقی بماند. تمرکز زیاد فیلمنامه بر کاراکترهای اصلی نمایشی اپیزودیک از روایت اصلی به خود گرفته است.
جدای از بازی متوسط نیکی کریمی در فیلم که تناسبی با لهجه جنوبی ندارد بازی درخشان پانته آ پناهی ها و فرشته حسینی بسیار قابل تحسین است. درباره بازی نیکی کریمی معلوم نیست وقتی لهجه بهدرستی بیرون نیامده چرا نباید فیلم اینگونه روایت شود که معلمی از تهران به آنجا آمده و حالا درگیر جنگ شدهاست؟!
فیلمبرداری بسیار زنده و پر انرژی ، و صداگذاری مناسب از نقاط قوت و ارزنده این فیلم است و تمام ارکان تکنیکی فیلم خبر از کارگردانی مناسب آن میدهد اما هرآنچه به نقطه ضعف فیلم بدل شده نشأت گرفته از فیلمنامه آن است.
دسته دختران هم مثل اکثر فیلمهای جشنواره چهلم از فقدان فیلمنامه قوی شدیداً رنج میبرد و نبود یک داستان پر کشش بسیار ملموس است و فیلم میکوشد تا ضعف فیلمنامهای خود را پشت حجم وسیع جلوههای ویژه پنهان کند.
دسته دختران میتواند به واسطه جلوههای ویژه فیلم محبوب نوجوانان و حتی کاربلدان سینما هم باشد و به واسطه اینکه یک کارگردان زن با ورود به عرصهای کاملا مردانه، فیلمی با موضوع زنانه در بستر جنگ ساخته است مورد توجه برخی از بانوان جامعه هم قرار بگیرد. ولی از دیدگاه سینمایی و به دور از حاشیههای اطراف فیلم باید گفت که منیر قیدی بر خلاف فیلم اول خود، موفقیت کمتری داشتهاست.
شاید از دو منظر بتوان به داستان فیلم نگاه کرد نگاه اول اینکه نقش پردازان اصلی قصه به خاطر فرار از دست شوهر و یکی دیگر به خاطر پیداکردن نامزدش وارده این عرصه شده است و یا نقش اول فیلم (نیکی کریمی) به خاطر کشته شدن بچه هایش و عذاب وجدان قصد خلاصی از عذاب وجدان دارد، اما نگاه دیگر میتواند منصفانه تر باشد این است که کلید واژه این مقاومت و حضور در خط مقدم به خاطر غیرت و تقدس سرزمین و ناموس است، تا جایی که زن و شوهر جدا شده این فیلم در آخرین سکانسها عاشقانه در کنار هم به آوارگان این هجوم کمک رسانی میکنند و حتی مجروح هم میشوند.
دسته دختران فیلم پر زحمتی است که در اکثر لحظات فیلم تمام وجود مخاطب را درگیر خود کردهاست و در تولید شخصیت قهرمان هم موثر ظاهر شده و همچنین این فیلم را میتوان دستاوردی قابل توجه در سینمای دفاع مقدس دانست اما هزینه بالای فیلم و زحمات فراوان مشکل اصلی که فیلمنامه سردرگم و غیر شفاف است را حل نکرده و متاسفانه ضعف داستان سایهای بزرگ بر این اثر انداخته است.
در آخر هم باید اشاره کرد که سینمای منیرقیدی تلاش دارد این موضوع را به نمایش بگذارد که جنگ فقط چهره مردانه نداشته است.