۲۷ فروردين ۱۴۰۱ - ۰۷:۴۰
کد خبر: ۷۰۶۹۷۷

ابوطالب و جفای قلم بدستان اموی و عباسی

ابوطالب و جفای قلم بدستان اموی و عباسی
حجت الاسلام والمسلمین عاملی در بازخوانی شخصیت حضرت ابوطالب (ع) گفت: درباره شخصيت ابوطالب بايد اذعان كرد كه تاريخ به ايشان ظلم کرد و در حقشان سخت جفا نموده است.

اشاره: طرح ایمان ابوطالب ریشه سیاسى دارد؛ بدون شک هرگاه یک‏دهم شواهد و دلائلى را که مبنى بر ایمان و اسلام «ابوطالب» است، در باره یک فرد دیگرى دور از گود سیاست، و کینه و بغض، وجود داشت، تمام فرق اسلامى، اعم از سنى و شیعه، به اتفاق، اسلام و ایمان وى را تصدیق می کردند؛ ولى چرا با بودن دهها گواه محکم بر ایمان بزرگ مردى چون ابوطالب، تشکیک کرده و حتى حکم به کفر او داده ‏اند؟

پاسخ این است که هدف از طرح این مسئله جز، طعن در فرزندان ابوطالب و بالأخص امیرالمؤمنین، چیز دیگرى نیست؛ گروهى متعصب مى‏خواهند با انکار ایمان ابوطالب، فضیلتى را درباره على(ع) انکار کنند و اگر ابوطالب پدر على(ع) نبود، هرگز اثبات ایمان او به یک‏دهم از شواهد و دلائلى که در باره او وجود دارد، نیاز نداشت.

هدف از طرح این‏گونه شبهات، به این خاطر می باشدکه عقاید مردم نسبت به حامیان شماره یک اسلام، سست شود و به آنها بدبین گردند و به تدریج نسبت به اصل هم تردید نمایند. به عنوان مثال اگر بنا باشد ایمان مردم به ابوطالب سست شود، چقدر از این رهگذر گمراهى به وجود مى‏ آید و مردم نسبت به حامى اول اسلام بدبین مى‏شوند و این به بالاتر سرایت مى‏ کند.

به همین خاطر خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، در گفت و گو با حجت الاسلام والمسلمین سید محمد مرتضی عاملی به بازخوانی شخصیت حضرت ابوطالب (ع) پرداخته است.

متن کامل گفتگو به این شرح است:

رسا* لطفا ابعاد شخصیت حضرت ابوطالب(ع) را بیان کنید؟

حضرت ابوطالب علیه السلام عموی پیامبر (ص) فردى با ایمان ورادمردى الهي و مقتدر بود، که درباره شخصيت ابوطالب بايد اذعان كرد كه تاريخ به ايشان  ظلم کرد و در حقشان سخت جفا نموده است، بسیاری از مسائل مرتبط با این شخصیت مورد غفلت قرار گرفته است واین ظلم وجفا از جهات متعدد بوده وهست.

بطور مثال: یک جهت آن در مورد بیان دین وایمان وباورهای ایشان است، و جهت دیگر در مورد نقل وبازگویی مناقب و فضایل، ایثار و فداکاری ايشان است، و جهت سوم نيز ميزان تأثير واثرگذاری ایشان وموضعگیری‌هایشان در جامعه گذشته و حال و آینده و اقشار مختلف مردم است.

ابوطالب و جفای قلم بدستان اموی و عباسی

رسا* آیا شخصیت ایشان به نحو مطلوبی شناسانده شده است؟

اطلاعات بسيار ناقصی از ايشان در دست داريم و شخصیت ابوطالب را از خلال ایمان ابو طالب می شناسیم و يا از آن برهه كه در شعب ابیطالب بودند می شناسیم هر چند که شخصیت ایشان در بخش بعد از اسلام بسیار مغفول مانده است و نیاز است بیشتر در مورد این شخصیت بزرگ پژوهش و تحقیق شود و اگر بخواهیم شناخت دقيق اين شخصيت بى‏نظیر و بزرگ اسلام داشته باشیم باید نسبت به اين دو برهه زمانی يعني قبل و بعد از اسلام بررسی وتحقيق داشته باشيم؛  اگر بخواهیم راجع به پیش از بعثت صحبت نماییم باید به قبل از عام الفيل و بعد از عام الفيل آن را تقسيم بندى نماییم يعني تولد، دوران کودکی ایشان على الخصوص ارتباط وهمبستگی ایشان با پدر بزرگوارشان یعنی حضرت عبد المطلب علیه السلام، نوجوانی و جوانی ايشان واينكه در چه جنگ هایی شرکت داشته‌اند و دلیل حضور ایشان در آن جنگ‌ها چه بوده و آيا در جنگ ابرهه كه هجوم وی در عام الفيل است نقش ابوطالب در آن به چه صورتی بوده؟ چه نقشی داشتند؟ وآيا در مانند "حرب الفجار" شرکت کردند یا خیر، را بصورت دقيق وفراگیر مورد پژوهش قرار دهیم.

ابوطالب علیه السلام کهنسالى خوش بنیه وخوش سیما بود كه هیبت پادشاهان و فرهمندی خردمندان را داشت..

به اکثم بن سیفی گفته شد: حکمت و رياست و بردباری و سيادت سرداری را از كه آموختی؟

گفت: از هم پیمان علم و ادب سردار عجم و عرب أبی طالب بن عبدالمطلب .

ابوطالب علیه السلام از کسانی بود که مردان در برابرشان گردن خم مى كرده و از خشم او بیزار بودند

النویری می گوید: ابوطالب حاکم قریش و سردار وسيد قریش و مرجع آنان در دشوارى‌ها بود.

ابو طالب عليه السلام اين شخصيت والا تا آخرين واپسین لحظات عمر خود  از پیامبر اعظم در برابر آزار واذيت‌هاى مشركين وکفار قریش كه پیوسته قصد جان پیامر صلی الله علیه وآله داشتند محافظت کرد و در این رهگذر، سهم بسزایی داشت و در گسترش اسلام و تقويت مسلمانان نقش مهمي را ايفا نمود، و يکى از شخصيتهاى نقش آفرين وتأثير گذار صدر اسلام بود.

پاسخ بسیاری از مطالب فقهی را با استفاده از سرگذشت جناب ابوطالب علیه السلام می توان به دست آورد؛ مطالبی در حوزه برخي از احكام حج، وخمس، ارث و ... از این قبیل مسائل هستند.

وبعنوان مثال: مانند بحث خمس در مکه، و استفاده حضرت علی ع از خمس که ایشان فرمودند: "من و حضرت زهرا از خمس استفاده کردیم" و باید تشریح شود که چه سالی استفاده کردند، وبايد ديد كه مقدار اموالی که  ابوطالب داشتند این اجازه را میدهد که فرزندشان استفاده کنند یا خیر؟.

در باب اوقاف و صدقات.. در بحث فقهي ديگر مانند عقیقه همانطور كه مى‌دانيد حضرت ابوطالب  هنگام تولد پیامبر صلی الله علیه عقیقعه را ذبح کرد و آن عقیقه قبل از اسلام  بود، پس بايد ديد كه مقدار این عقیقه چقدر بوده؟ چه احکامی داشته؟

در باب ارث، بسیاری از مسایل فقهی آن را می توانیم حل نماییم مثلاً: چه کسی وارث ابوطالب شد؟ جعفر، طالب و عقيل؟ آيا مام علی علیه السلام از پدرشان ارث نبردند؟ آیا ارث باوصایت بوده یا خیر؟ چرا در خصوص إمام عليه السلام اجرا نشده یا انیکه ارث بردند ولی حضرت آن به ساير ورثه بخشیدند؟

مسئله اموال ابو طالب، چقدر مال داشتند؟ آیا ایشان زمین داشتند و این اموال به چه اندازه ای بوده؟

پیامبر اکرم صلى الله عليه وآله یکی از اولاد ابوطالب عليه السلام که حضرت علی بوده را نزد خود به سرپرستی مى‌گرد، بسيارى تصور می کنند که ابوطالب تهیدست بود واز روى تهيدستي وناچاری بوده اس، در حالی که روایت صحيح جور دیگری بوده اینکه پیامبر، از ابوطالب خواستند که یکی از فرزندان را به ایشان دهند تا به پیامبر صلى الله عليه وآله کمک کند و به اين دليل علی عليه السلام را نزد خود می برد و سرپرستی ایشان را بر عهده می گیرد.

باید دید آیا حضرت ابوطالب فقط با زبان به کمک پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله آمدند و یا در راه دفاع از ایشان و اسلام شمشیر هم به دست گرفتند و از جان نیز گذشتند.

ابوطالب و جفای قلم بدستان اموی و عباسی

رسا*چرا به شخصیتی با این عظمت در جامعه اسلامی پرداخت کمی شده؟

پیامبر اکرم صلى الله عليه وآله بعداز فوت ابوطالب در حدیث استسقاء به ابوطالب اشاره می کنند؛ باید فهمید که این ارتباط از کجا نشأت گرفته است؟.

در بُعد ادبی و هنری مي‌بينيم در زمینه اشعار تاکید بسیار مهم از پیامبر (صلى الله عليه وآله) و علی و اهل بیت عليهم السلام برای تعلم و تعلیم و بازگویی اشعار ابوطالب را در روایات بسیاری نقل شده است ، از حضرت علی علیه السلام روايت شده كه می فرماید: "اشعار ابوطالب را بیاموزید و به فرزندانتان آموزش دهید که علم کثیری در آنهاست". این مسایل را در تاریخ بسیار کمرنگ می بینیم، اما این اصرار  معصومان به شعر ابوطالب و تدوین شعر ايشان چرا؟

جواب این است که این تاریخی که دارد تدوین می شود و رسانه بعد از رحلت پیامبر به دست افراد دیگری افتاد این رسانه منع تدوین داشت تمام گزارهای تاریخی را در این زمینه محو كرده وازبین برده است ؛ مثلاً رابطه حضرت زهرا سلام الله عليها با ابوطالب عليه السلام اصلا مشخص نیست این گزاره ها کجا هستند؟

پس باید جواب اینها را باید در شعر ابيطالب عليه السلام پیدا کنیم تنها چیزی که نتوانستند پاک و محو کنند شعر ابيطالب است اما احادیث پیامبر را امحا کردند و سوزاندند. اما شعر را توانستند چرا كه أئمه ما خواستند علم و گفتار ابیطالب را بواسطه شعرشان در سينه ها محفوظ  بماند  و این اصرا ورزی پیامبر و اهل بیت از همين باب است. 

در باب اسلام وايمان ابو طالب ما زیاد صحبت داریم اما بحث باید فراتر  از مسلمان بودن  یا مشرک بودن ابو طالب  برود و باید افضل بودن ایشان از تمام پیامبران حتی پیامبران او العزم بجز پیامبر گرامی مطرح شود. چرا که وقتی از حضرت علی عليه السلام سوال می کنند که شما چنين مقامی دارید در حالی که پدر شما چنين مقامی دارد و در آتش است: که حضرت در پاسخ می گوید ساکت باش، دهانت خورد شود! نور ابیطالب ع همه انوار تمام خلائق را خاموش می کند بجز پنج نور نور محمد (صلى الله عليه وآله)، نور فاطمه، نور حسن، و نور حسین و فرزندان ایشان.

اینجا معنا فراتر از اسلام است و تاکید بر افضل بودن بر سایر پیامبران دارد. همانطور که در کتاب علامه والد رضوان الله عليه در كتاب سيرة الحسن بیان می کند این روایت دلالت بر افضل بودن حتى بر پیامبران اولوالعزم دارد.

بله زندگی یا گفتار ابو طالب به خیلی از مسائل ارتباط نزديك دارد، مثلا ولایت فقیه و ردپای ابوطالب را در بحث های اثبات ولایت فقیه پیدا می کنیم در روایتی عمر بن حنظله ، در این روایت "حاکم" را به عنوان "قاضی" برخی تفسیر کردند برای اثبات اینکه  منظور صرف قاضی نیست و مقصود "حاکم "است علامه سيد جعفر مرتضى العاملی به خطبه ابو طالب در ازدواج حضرت خديجه اشاره می کند:

"فقد جعلنا الله حكاماً على الناس".. يعني ما را حاكم "بر مردم" نه "بين مردم "قرار داده  كه در یک بحث استدلالی در این زمینه از استفاده شده است.

بهر حال بايد این شخصیت در عمق وجدان انسانی نفوذ پیدا کند؛ و در سبک زندگی مردم اثر گذار باشد و بايد كوشيد تا أثر جامعی درباره حضرت ابوطالب علیه السلام تدوین نمایم که از زوایای گوناگون به بررسی شخصیت ایشان بپردازیم و این اصرا ورزی پیامبر و اهل بیت از همين باب است. 

در باب اسلام و ايمان ابو طالب ما زیاد صحبت داریم اما بحث باید فراتر  از مسلمان بودن یا مشرک بودن ابو طالب برود و باید افضل بودن ایشان از تمام پیامبران حتی پیامبران او العزم بجز پیامبر گرامی مطرح شود. چرا که وقتی از حضرت علی عليه السلام سوال می کنند که شما چنين مقامی دارید در حالی که پدر شما چنين مقامی دارد و در آتش است: که حضرت در پاسخ می گوید ساکت باش، دهانت خورد شود! نور ابیطالب ع همه انوار تمام خلائق را خاموش می کند بجز پنج نور نور محمد (صلى الله عليه وآله)، نور فاطمه، نور حسن، و نور حسین و فرزندان ایشان.

اینجا معنا فراتر از اسلام است و تاکید بر افضل بودن بر سایر پیامبران دارد. همانطور که در کتاب علامه والد رضوان الله عليه در كتاب سيرة الحسن بیان می کند این روایت دلالت بر افضل بودن حتى بر پیامبران اولوالعزم دارد.

بله زندگی یا گفتار ابو طالب به خیلی از مسائل ارتباط نزديك دارد، مثلا ولایت فقیه و ردپای ابوطالب را در بحث های اثبات ولایت فقیه پیدا می کنیم در روایتی عمر بن حنظله ، در این روایت "حاکم" را به عنوان "قاضی" برخی تفسیر کردند برای اثبات اینکه  منظور صرف قاضی نیست و مقصود "حاکم "است علامه سيد جعفر مرتضى العاملی به خطبه ابو طالب در ازدواج حضرت خديجه اشاره می کند:

"فقد جعلنا الله حكاماً على الناس".. يعني ما را حاكم "بر مردم" نه "بين مردم "قرار داده  كه در یک بحث استدلالی در این زمینه از استفاده شده است.

بهر حال بايد این شخصیت در عمق وجدان انسانی نفوذ پیدا کند؛ و در سبک زندگی مردم اثر گذار باشد و بايد كوشيد تا أثر جامعی درباره حضرت ابوطالب علیه السلام تدوین نمایم که از زوایای گوناگون به بررسی شخصیت ایشان بپردازیم.

رسا* با تشکر از شما که این فرصت را در اختیار ما قرار دادید.

ارسال نظرات