سکولارستیزی در اندیشه سیاسی امام خمینی

به گزارش گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، شاید امروزه نام انقلاب اسلامی ایران که برده می شود، برخی چنین تصور می کنند که انقلاب اسلامی حادثه و پدیده‌ ای سیاسی بیش نیست؛ اما با اندک تأملی می‌یابیم که انقلاب اسلامی وراء مرزهای جغرافیایی ایران وجودی سراسر حیات دارد، حیاتی متفاوت تر از هر آنچه تا به حال وجود داشته است. بهاری است در دلها ، بهاری بی خزان.

مقام معظم رهبری پیرامون حقیقت انقلاب چنین می‌ فرمایند: انقلاب یک موجود زنده است؛ آنهایی که خیال می‌کنند انقلاب یک جرقه بود که زد و تمام شد، از شناخت حقیقت انقلاب خیلی دورند. نخیر، انقلاب یک حقیقت زنده است یک موجود زنده است که تولد دارد، رشد دارد، قوام دارد.[۱]

اما هرگاه سخنی از این انقلاب به میان می‌ آید، مجذوب خورشیدی می شویم که انقلاب اسلامی بی نام او در هیچ جای جهان شناخته شده نیست. حقیقتی بس عظیم و والا، یگانه مرد تاریخ ما همان که بنیانگذار این مکتب است و این انقلاب برخاسته از روح قدسی اوست. امام خمینی رحمة الله علیه، بنیانگذار مکتبی است که سیاستش با هر سیاستی در جهان متفاوت است؛ سیاستی است در اوج دینداری. این تفاوت ریشه در اندیشه سیاسی امام داشت، اندیشه ای که برخاسته از معارف ناب قرآن و اهل بیت علیهم السلام بود. سیاست جهانی آن روز عمیقاً با مبانی سکولاریسم که از زمان رنسانس مطرح شد، پیوند خورده بود و حقیقتی به اسم دین در هیچ یک از شئون سیاست جایگاهی نداشت. از نگاه سیاسیون سکولار، دین و آموزه‌ های دینی منحصر در امور فردی است و در حوزه اجتماع آنچه عقل انسان با تأیید اکثریت تشخیص دهد ملاک است؛ و این نقطه مقابل اندیشه سیاسی حضرت امام است.

امام به پشتوانه دلایل عقلی و شرعی، معتقد به پیوند دین و سیاست است. از نظر ایشان پیوند دین و سیاست آنقدر بدیهی و روشن است که اگر کسی نداند دین برای انسان و جامعه آمده است و بگوید اسلام به زندگی چه کار دارد، اسلام به سیاست چه کار دارد، این جنگ با اسلام است. این نشناختن اسلام است![۲]

امام جهت گیری اساسی دین را به سمت برپایی نظام اجتماعی عادلانه‌ ای می داند که همه زحمات أنبیاء در این راه بوده است، نظامی برای ایجاد عدالت اجتماعی بشر در بستر جامعه و عدالت باطنی وی در انفراد. حضرت امام (ره) سیاست اسلامی را آن سیاستی می داند که با عبادتش عینیت دارد؛ یعنی همان عبادت در عبادت بودنش دارای جنبه‌ ای سیاسی است و به طور کلی اسلام دینی است عبادی _ سیاسی.[۳]

امام رحمة الله علیه در وصیت نامه سیاسی الهی خود پس از تبیین این مسئله که برخی در ظاهر فریبنده طرفداری از قداست اسلام، تبلیغ سکولاریسم می کنند و حکومت و سیاست را خلاف مقاصد معنوی دین و مسلک أنبیای الهی می دانند، می فرمایند: و اما طایفه دوم که نقش موذیانه دارند و اسلام را از حکومت و سیاست جدا می دانند باید به این نادانان گفت که قرآن کریم و سنت رسول الله صلی الله علیه و آله آنقدر که در حکومت و سیاست احکام دارند در سایر چیزها ندارند؛ بلکه بسیاری از احکام عبادی اسلام، عبادی _ سیاسی است که غفلت از آنها این مصیبت ها را به بار آورده است.[۴]

سالکان مکتب امام بزرگوار ما، آگاهانی هستند که دین را در تمام ابعاد حیات خود می‌ یابند؛ حیاتی که دعوت همه پیامبران به اوست؛ حیاتی طیبه و برخاسته از فطرت. و سر اینکه انقلاب ما قلوب میلیون ها انسان در سراسر جهان را تسخیر کرد، در همین است.

"لو انفقت ما فی الارض جمیعاً ما الّفت بین قلوبهم ولکن اللهَ الّف بینَهم"

سیدمحمدمهدی موسویان

-------------------------

۱) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش ۱۳۹۶/۱۱/۱۹

۲) مجموعه آثار امام خمینی ره، جلد۲۱، ص۴۰۲ 

۳) کتاب اندیشه سیاسی امام خمینی و نسل سوم انقلاب اسلامی، علی اکبری معلم، ص۱۳۲

۴) مجموعه آثار امام خمینی ره، جلد۲۱، ص۴۰۴