ایران باید در مواجهه با نظم نوین جهانی نقش فعال و خلاق داشته باشد
اشاره: روز به روز اخبار امیدوار کنندهای از افول آمریکا و هژمونیاش به گوش میرسد. بیگمان سخن گرانبهای رهبری درباره قریبالوقوع بودن نابودی اسرائیل و رسیدن مسلمانان به حاکمیت بر قبله اولشان در حال تحقق است. البته نباید فراموش کرد که فروپاشی نظم نوین جهانی و برپایی نظم جدید جهانی با بازیگران و فعالان جدید، مستلزم فعالیت و پویایی جهت رسیدن به شعارهای استقلال و آزادی در داخل کشور بههمراه تحقق تمدن نوین اسلامی است.
به همین جهت خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، به سراغ حجتالاسلام محمدعلی لیالی، استاد حوزه و دانشگاه رفت تا به بررسی نگاه رهبر انقلاب پیرامون مسأله نظم جدید جهانی بپردازد.
رسا ـ نظم نوین جهانی به رهبری آمریکا از چه مشخصاتی برخوردار بود؟
تحولات جهانی بهخصوص بعد از جنگ روسیه و اوکراین به سمتی رفت که معادلات جهانی را بهم ریخت. آنچه که تا به حال تحت عنوان نظم نوین جهانی و حاکمیت و حکومت لیبرالیسم، لیبرال دموکراسی و ایالات متحده آمریکا دنبال میشد، در حال بهم خوردن است.
برای هرکسی که دغدغه تحولات سیاسی و اندیشه سیاسی و تحولات تاریخی داشته باشد با مطالعه تاریخ و تحولات آن به مطالب قابل توجه و تأملی میرسد. با پیدایش انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ یا ۱۳۵۷ در منطقه و جهان تحولاتی رخ داد که نقطه آغاز آن پیدایش یک قطب و قدرت جدید با شعار نه شرقی و نه غربی بود.
پیش از این جهان نظامی دو قطبی داشت. یک قطب آن بلوک شرق با اندیشههای مارکسیسم و کمونیسم و سازمان نظامی ورشو بهشمار میرفت. طرف دیگر نیز اندیشه لیبرالیسم و حاکمیت و حکومت لیبرال دموکراسی با کشورهایی مانند آمریکا، انگلستان و اتحادیه اروپا بود که در کنار آن سازمان نظامی ناتو قرار داشت. این نظام دوقطبی ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، تحت عنوان جنگ سرد با همدیگر مبارزه میکردند.
پیدایش انقلاب اسلامی نقطه آغاز بهم خوردن این نظام دوقطبی و پیدایش نظامی چند قطبی بود. به دنبال رقابت ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، شوروی از سال ۱۹۹۰ به دلایل مختلف فروپاشید. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق به پایان اردوگاه مارکسیسم، سوسیالیسم و کمونیسم منجر شد. به همین سبب غرب احساس کرد پیروز و یکه تاز میدان اردوگاه لیبرالیسم و نظام سیاسی لیبرال دموکراسی به رهبری آمریکا و با همراهی انگلستان و اتحادیه اروپا شده است و به همین دلیل اندیشه نظم نوین جهانی را دنبال کرد.
آقای بوش پدر نظم نوین جهانی را مطرح کرد. به این معنا که جهان، جهان تک قطبی و تک کدخدایی است؛ یعنی تنها آمریکا، ارزشهای آمریکایی و تصمیمات ایالات متحده آمریکا باید حاکم باشد. پدیده نظم نوین جهانی از سال ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۰ ادامه داشت. آمریکا بعد از آن در سایه نظم نوین جهانی به فکر منطقه جدید و خاورمیانه جدید افتاد. ایالات متحده برای همین به افغانستان، عراق و سایر کشورهای جهان حمله کرد.
رسا ـ تحلیل شما از وضعیت حاکمیت کشورهایی مانند روسیه، فرانسه، چین و ... پس از فروپاشی نظم جهانی پیشین چه خواهد بود؟
تحولاتی در جهان رقم خورد که نظم نوین جهانی آمریکا را به نوعی در حال سلطه، هژمونی و برتری نشان میداد. دمیتری مدودف و ولادیمیر پوتین بعد از سالها توانستند روسیه جدیدی را بازسازی کنند. بعد از آن کشور چین غول اقتصادی جهان، هند و تحولاتی که در منطقه متأثر از انقلاب اسلامی بود، نقطههای آغاز افول هژمونی نظم نوین جهانی ایالات متحده آمریکا را رقم زد.
قدرتهای نوظهوری در دروان کنونی وارد عرصه رقابت با ایالات متحده آمریکا شدند. آمریکای امروز، آمریکای ۱۹۹۰ تا حتی ۲۰۱۰ نیست. ما امروز با آمریکایی مواجه هستیم که رقیبان سرسخت و اتفاقاً قدرتمندی مانند روسیه، چین، حتی هند و حتی اتحادیه اروپا در جهاتی مختلف، دارد. ایران و کشورهای دیگر اگر بتوانند تحت عنوان اتحادیه و پیمانهای جدید یک قطب جهان را شکل بدهند، میتوانند رقابت جدی با ایالات متحده آمریکا را رقم بزنند.
نظم جدیدتری را در دوران جدید شاهد هستیم. به احتمال قوی این نظم به فروپاشی نظم نوین جهانی غرب و سروری و آقایی ایالات متحده آمریکا خواهد انجامید. ما در دوران جدید بهخصوص بعد از پیدایش جنگ روسیه و اوکراین و همچنین تحولاتی که در عرصه جهانی در حال رخ دادن است، با یک نظام چند قطبی مواجه خواهیم بود. هنوز مشخص نیست قطبها کدام کشورها خواهند شد؛ ولی احتمال دارد چین، روسیه، هند و حتی برزیل و ایران به عنوان قدرتهای نوظهوری در عرصه تحولات جهانی حضور داشته باشند.
هژمونی ایالات متحده آمریکا روز به روز در حال ضعیف شدن و زوال است. آمریکا به مانند پیر فرتوتی از مشکلات بسیاری در حوزههای مختلف مانند اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و ... رنج میبرد. مهمتر از همه احتمال فروپاشی ایالتهای مختلف آمریکا است. امکان دارد بزودی همان اتفاقی که برای اتحادیه جماهیر شوروی رقم خورد، ایالتهای به هم چسبیده آمریکا داعیه استقلال طلبی را علنی کنند و هر یک بخواهند کشوری مستقل را بسازند.
بزودی نظام غرب، لیبرالیسم و لیبرال دموکراسی بهخصوص سلطه که آمریکا و انگلستان هستند روز به روز تضعیف خواهند شد. پیش بینی میشود بزودی اتحادیه اروپا بیدار شود که خود را از زیر سلطه آمریکا خارج خواهد کرد. با وقوع جنگ روسیه و اوکراین جهان در آستانه یک جنگ بین المللی قرار خواهد داشت. ما دو جنگ جهانی را که از فرهنگ و تمدن مغرب زمین برآمده هستند را شاهد بودیم. به همین دلیل امکان دارد جنگ جهانی سوم نیز رقم بخورد.
ما میتوانیم در این جنگ جهانی فروپاشی ساختارهای بین الملل را شاهد باشیم. دیگر سازمانهای بین المللی و جهانی، شورای امنیت و دهها سازمانهای بین المللی مانند تجارت جهانی، بهداشت جهانی و هر آرم جهانی دیگر در حال فروپاشی است که بهطور طبیعی دوران جدیدی را رقم خواهد زد. این تحولات در عرصه جهانی در حال اتفاق افتادن است.
رسا ـ چگونه دانشگاه باید مواجهه فعال در مقابل نظم جدید جهان داشته باشد؟
دانشگاه، نسل جوان و فرهیخته از حوزویان، دانشجویان، نخبگان و ... باید در مواجهه با تحولات جهانی و پدیدهای که در حال رخداد و اتفاق است آن را رصد و تحلیل کنند.
رهبر معظم انقلاب به نکته جالبی اشاره کردند. ایشان فرمودند جهان باید منتظر تحولات جدیدی بعد از جنگ روسیه و اوکراین باشد؛ بنابراین طبیعی است که باید این تحولات جهانی را رصد کرد.
اگر قرار است فروپاشی و زوال هژمونی امپراتوری آمریکا و غرب رقم بخورد، ما باید به فکر پایان وابستگی به غرب و فرهنگ و تمدن آمریکایی باشیم.
متأسفانه جریانهای وابستهای در همه این سالها و بهخصوص بعد از پیروزی انقلاب در نظام دانشگاهی، آموزشی و جامعه ما، بر گرایش و مذاکره با غرب، غربیشدن و غربیگرایی تأکید میکردند. تحولات جدید نشان داد که وابستگی به غرب و غرب گرایی سرابی بیش نبود. ما باید به خود بازگردیم. جامعه ما باید به توان و هویت ملی و بومی خود بازگردد تا برای ایجاد یک تفکر و اندیشه جدید در عرصه فرهنگ و تمدن آمادگی پیدا کند. مسأله امروز تعریف نقش انقلاب و جمهوری اسلامی ایران در عرصه تحولات جهانی است.
پیش بینی میشود این تحولات موجب بازگشت به معنویت، دین، اخلاق و عدالت شود که به دنبال آن ارزشهای دینی و انسانی احیا گردد. نسل جوان، دانشگاهیان و دانشجویان ما باید منتظر باشند که در عرصه تحولات جهانی نقش آفرین و تأثیر گذار باشند. به همین جهت باید به مواجهه خلاق و فعالی در تحولات جدید روی بیاورند.
رسا ـ آیا بهتر نیست که به جای مواجهه فعال به مواجههای خلاق یعنی تمدن نوین اسلامی رو بیاوریم؟
ما باید در مواجهه با تحولات جدید هم مواجهه فعال و هم مواجهه خلاق داشته باشیم. در هر حال باید بفهمیم که نقش ایران، انقلاب اسلامی و هویت شیعی در فرهنگ و تمدن اسلامی در دوران جدید چگونه است؟ این هویت میتواند چه نقشی را در احیای تمدن نوین اسلامی ایفا کند؟
تحولات جهانی و نظمی که در جهان اتفاق خواهد افتاد، به عنایت و امداد الهی به نفع محرومان، فقرا و مستضعفان خواهد بود. مبانی فکری و معرفتی اسلام، تشیع، انقلاب اسلامی و مؤلفههای جهانی انقلاب اسلامی به یاری ما خواهد آمد. مؤلفههای انقلاب اسلامی تأکید بر حمایت از فقرا و محرومین، عدالت و مبارزه با ظلم و ستم است. اندیشه منجی و موعودگرایی نهایت تفکر انقلاب اسلامی است.
بشر در این تحولات منتظر منجی و موعود خواهد بود. منجی و موعودی که تنها در تفکر اسلامی و در هویت شیعی قابل فهم است. ما از تحولات جهانی استقبال میکنیم به شرط اینکه بتوانیم نقش فعال و خلاقی را در تحولات جدید داشته باشیم. ما باید بپذیریم که با حاکمیت انقلاب اسلامی، فرهنگ و تمدن اسلامی، زمینههای ظهور و حاکمیت صالحان را بر روی زمین آماده کنیم.
رسا ـ ممنون از فرصتی که در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.