آزادی؛ آرمان انقلاب اسلامی
به گزارش گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، "استقلال آزادی جمهوری اسلامی" شعاری که خلاصهای از اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی ایران و تداعی گر شور و تلاطم و یادآور حماسههای ایام مبارزات قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است. شعاری که تبدیل به جزئی فراموش نشدنی در تاریخ انقلاب شده و از آزادی کاملا وفادار به مبانی اصیل اسلامی و استقلالی بی نظیر در زمانهای که جهان به دو بخش سلطه گر و سلطه پذیر تقسیم میشد و انقلاب اسلامی را به نظامی خارج از چهارچوبی که سیاستمداران مستکبر عالم معرفی کرده بودند مبدل میکرد، سخن میگوید.
از موضوعات ویژه و مورد بحث که ریشه بسیاری از مسائل تاریخ انقلاب بوده، مساله مهم آزادی است. بارها امامین انقلاب و متفکران و اندیشمندان انقلاب اسلامی مانند شهید بهشتی و شهید مطهری به تبیین آزادی اسلامی و تفاوت ماهوی آن با آزادی به معنای غربی پرداخته و آن را یکی از آرمانهای انقلاب اسلامی معرفی کرده اند.
کار انقلاب، ترسیم آرمان هاست
رهبر معظّم انقلاب میفرمایند: کاری که انقلاب در آغاز انجام میدهد، ترسیم آرمانها است؛ آرمانها را ترسیم میکند. البتّه آرمانهای عالی، تغییرناپذیرند؛ وسایل تغییرپذیر است، تحوّلات روزمرّه تغییرپذیر است، امّا آن اصول که همان آرمانهای اساسی است، تغییرناپذیر است؛ یعنی از اوّل خلقت بشر تا امروز، عدالت یک آرمان است؛ هیچوقت نیست که عدالت از آرمان بودن بیفتد؛ آزادی انسان یک آرمان است -آرمانها یعنی اینجور چیزها- آرمانها را انقلاب تصویر میکند، ترسیم میکند، بعد آنوقت به سمت این آرمانها حرکت میکند.[۱] آزادی انقلاب اسلامی ایران و مکتب امام، آزادی بر پایه مبانی اصیل قرآن و سنت و ارزشهای بشری است. هر انسانی به طور فطری میخواهد در بند دیگری نباشد و کرامت انسانی اش به عنوان اشرف مخلوقات محفوظ بماند و این همان آزادی مد نظر اسلام و انقلاب است. امیر المومنین علی علیه السلام میفرماید: "لا تکن عبد غیرک و قد جعلک اللّه حرّا" [۲] عبد دیگری نباش در حالی که خدا تو را حر و آزاد آفریده است. این کلام نورانی امیر المومنین علیه السلام در بردارنده دو نکته اساسی در مبانی آزادی اسلامی است؛ اول اینکه آزادی نعمتی است از سوی خداوند متعال و حق هر انسانی است و این دولتها و نظامها نیستند که آزادی را به ملت و شهروندان اعطا میکنند، و ثانیا آزادی علاوه بر اینکه حق ذاتی و بشری انسان است، تکلیف او نیز هست.
مقام معظم رهبری در تبیین این تکلیف میفرمایند: "آزادی را از دیدگاه یک تکلیف باید نگاه کنیم. اینجور نیست که بگوئیم خیلی خوب، آزادی چیز خوبی است، اما من این چیز خوب را نمیخواهم. نخیر، نمیشود، باید انسان به دنبال آزادی باشد؛ هم آزادی خود، و هم آزادی دیگران؛ نباید اجازه بدهد که کسی در استضعاف و ذلت و محکومیت باقی بماند. امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) فرمود: «لا تکن عبد غیرک و قد جعلک اللّه حرّا». قرآن هم فرموده است: «ما لکم لا تقاتلون فی سبیل اللّه و المستضعفین»؛[۳] یعنی شما موظفید آزادی دیگران را هم تأمین کنید، ولو با قتال! " [۴] مساله آزادی به جهت فشارها و محدودیتهای کلیسا پیش از رنسانس به مسالهای اساسی در دیدگاه اندیشمندان و فسلسوفان غربی مبدل شده بود و پس از آن با همراهی حوادثی مانند انقلاب صنعتی در نیمه قرن هفدهم و ابتدای قرن هجدهم و انقلاب کبیر فرانسه و انقلابهای پس از آن در پایان قرن هجدهم به بعد که به جهت آزادی از سلطه حکومت بورینها و اشراف فرانسه امثال باستیلها که هر کدام به تنهایی پادشاهی میکردند شکل گرفت، شکوفایی بی نظیری پیدا کرد و به یکی از پر چالشترین بحثها تبدیل شد به گونهای که فیلسوفان متعددی پیرامون مساله آزادی به جهت تاثیری که هر یک از این حوادث بر رشد فکری جامعه داشت، به تدوین هزاران کتاب و مقاله و تحقیق پرداختند.
آزادی در انقلاب اسلامی
با شکل گیری انقلاب اسلامی ایران مساله آزادی با صورتی دیگر نمایان شد، آزادی اسلامی؛ آزادی اسلامی همانند آزادی غربی که دارای چهارچوب قانون است، چهار چوب دارد ولی محدود به مرزهای دینی و شرعی است. اساسا آزادی در منظومه دینی ارزش ذاتی ندارد بلکه ارزشش زمانی است که در مسیر حق و ارزشها و کمالات انسانی قرار بگیرد. به عبارت دیگر آزادی در منطق اسلام هدف نیست، وسیله است و وسیله تا زمانی ارزشمند است که در خدمت به اهداف وفادار باشد. [۵]
رهبر انقلاب نیز با تاکید بر ضرورت محدودیت آزادی میفرمایند: " آزادی در همهجای دنیا چهارچوب دارد؛ آزادی یعنی «برخلاف قانون عمل کردن» وجود ندارد؛ آزادی یعنی «برخلاف دین و شریعت عمل کردن» وجود ندارد. چهارچوب آزادی در کشور ما، قانون اساسی ما و قوانین کشور و همه الهامگرفته از شریعت مطهّر اسلام است؛ البتّه این هست. اینکه کسی توقّع داشته باشد آزاد باشد و برخلاف قانون عمل کند، منطقی نیست و این وجود ندارد. "[۶] بحمد الله تا به امروز نظام جمهوری اسلامی وفادار به آرمانها و اهداف خود، هم استقلال کشور را تامین کرده است و هم آزادی بخش به کشور و ملت بوده است
استقلال غیرقابل انفکاک از آزادی
مقام معظم رهبری استقلال را یکی از مهمترین مصادیق انقلاب میدانند و میفرمایند: " استقلال، بخشِ غیرقابل انفکاک از آزادی است. " [۷] ایشان نفی استقلال را نفی آزادی کشور میدانند[۸] و استقلال کشور را اینگونه معنا میکنند: " استقلال، آزادی در ابعاد یک ملّت است. از آزادی به اسم دفاع میکنند، استقلال را میکوبند. استقلال یعنی آزادی؛ منتها نه آزادی یک شخص، آزادی یک ملّت از تحمیلها، از توسری زدنها، از عقب نگهداشتن ها، از استثمارها، از تسمه از گردهی ملّتها کشیدن ها؛ یک ملّت، از این چیزها که آزاد شد میشود مستقل. "[۹] در ادامه باید به تفاوت جوهری آزادی اسلامی با آزادی غربی و منشا هر کدام پرداخت تا بتوان برتری آزادی اسلامی را بر آزادی غربی درجهت رسیدن به زندگی دنیوی و اخروی متعالی اثبات نمود.
[۱]بیانات در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۱۳۹۴/۰۶/۲۵
[۲]نهج البلاغه، نامه ۳۱ (از وصایای امیرالمومنین به امام حسن علیهما السلام)
[۳]سوره مبارکه نساء، آیه ۷۵
[۴]بیانات در چهارمین نشست اندیشههای راهبردی ۱۳۹۱/۰۸/۲۳
[۵]مرتضی مطهری، انسان کامل، ص ۴۳۶,۳۴۷
[۶]بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی ۱۳۹۷/۰۱/۰۱
[۷]بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۳۹۴/۰۶/۱۲
[۸]همان
[۹]بیانات در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۱۳۹۴/۰۶/۲۵