لزوم جریان شناسی در حوزه ها و مؤلفه های حوزه سکولار
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد مهری پژوهشگر تاريخ و استاد سطح عالي حوزه، در نشست بصیرتی که در سالن جلسات خبرگزاری رسا برگزار شد به لزوم جریان شناسی در حوزه های علمیه پرداخت و با اشاره به اهمیت شناخت جریانات برای عموم طلاب اظهار داشت: همان گونه كه مقام معظم رهبري فرمودند «چیزی كه امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) را شكست داد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود؛ چراکه مردم تحلیل سیاسی نداشتند.
وی در ادامه افزود: چیزی كه فتنه خوارج را بهوجود آورد و امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) را آنطور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین انسان تاریخ را آنگونه مظلوم كرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود و اِلّا همه مردم كه بیدین نبودند؛ بلکه تحلیل سیاسی نداشتند و وقتی دشمن یك شایعه میانداخت، فوراً همه جا پخش میشد و همه آن را قبول میكردند».[1]
استاد سطح عالی حوزه خاطرنشان کرد: هرکس می خواهد در زندگی اجتماعی – سیاسی و مذهبی اش؛ گرفتار خط نفاق و التقاط و گمراهی نشده و انقلابی مانده و انقلابی عمل کند، حتماً باید تحليل جرياني و شناختي در محيط پيراموني خود داشته باشد و نحله هاي ديني - مذهبي، جريانات فكري، سياسي، و حوزوي (روحانيت) را بشناسد. همچنین پیدایش، تعاریف، اصول و مبانی شان، خاستگاه آنها، تعامل آنها با نظام و انقلاب را بايد بشناسد؛ چراكه همه سیاسیون، مسئولین و عامه مردم، از این نحله ها و جریان هاي فکری متأثراند.
وی در تعريف جریان شناسی گفت: جریان شناسی به معنای شناخت فرآيند شكلگيري يك انديشه به همراه بررسي مباني فكري، اعتقادي و ديدگاههاي سياسي، فرهنگي و اقتصادي مي باشد و حوزه و حوزويان باید جریانات را بشناسند و بشناسانند.
حجت الاسلام والمسلمین مهری با اشاره به اهمیت شناخت چهار حوزه جرياني اظهار داشت: اگر ما این چهار جریان يعني جريانات دینی و مذهبی، فکری و سیاسی حوزه و روحانیت را نشناسيم، نمي توانيم تحلیل دقيق، درست و مناسبی از محيط پيراموني خود داشته باشيم.
وی در ادامه نحله ها و جریانات موجود در کشور را برشمرد و ابراز کرد: ما در کشور چهار نحله ديني مذهبي داریم که عبارتند از مسلمانان[ اعم از شیعه و سنی (شافعی – حنفی – حنبلی – مالکی)] مسیحی ها، کلیمی ها، زرتشتی ها. و نحله های غیر رسمی مثل بهایی ها، اهل حق، مندائی ها، تصوف و دراویش گنابادی که در جریان شناسی دینی باید به آنها پرداخته شود.
پزوهشگر تاريخ معاصر و فقه نظام بیان داشت: جریان هاي فکری شامل اسلام گرايان، سکولارها، لیبرال ها و التقاطي ها هستند و جریان های سیاسی مرسوم امروز کشور مثل اصول گریان، اصلاح طلبان و زیرشاخه های آنان که گروه ها و احزاب متعددی هستند و همچنین جریان عدالت خواهان مي باشند.
حجت الاسلام والمسلمین مهری در ادامه به دلایل ضرورت جريان شناسي پرداخت و اظهار داشت: به دو دلیل عقل و نقل ما نيازمند به شناخت محيط پيراموني مان هستيم. ما یک قاعده داریم که هر کسی میخواهد در مسیر زندگی سرش به دیوار نخورد و به کوچه بن بست برنخورد، باید نقشه راه داشته باشد، باید بلد راه بوده و یا راهنما به همراه داشته باشد که امام صادق (ع) نیز فرموده اند: العالم بزمانه لاتهجُمُ علیه اللوابس؛ شبهات و نادانی ها به کسی که عالم به زمان خود است، هجوم نمی آورند، می فهمد چه کار باید بکند.[2] يا اينكه امام على (ع) فرمود: إنَّهُ لا بُدَّ لِلعاقِلِ مِن أن يَنظُرَ في شَأنِهِ، فَلْيَحفَظْ لِسانَهُ، وَ لْيَعرِفْ أهلَ زَمانِه؛ خردمند بايد در كار خود بينديشد، پس، زبانش را نگه دارد و مردم روزگار خويش را بشناسد.[3]
وی در ادامه بیان روایاتی از معصومان(ع) خاطرنشان کردد: طبق این قاعده ما باید اطراف خود را، محیط جغرافیایی و فکری، گستره زندگی، مسیر روزانه و شبانه خود را بشناسیم و هر آنچه که در مسیر حیات با آن برخورد داریم را ببینیم و بشناسیم و به آن توجه کنیم که شناخت انسان ها و جریانات سیاسی فکری، یک نمونه از آن است.
حجت الاسلام والمسلمین مهری در توضیح شناخت جریانات حوزه و روحانیت خاطرنشان کرد: اگر کسی حوزه علمیه را نشناسد، نمی تواند جریان شناسی مناسبی داشته باشد؛ چرا که لازمه جریان شناسی حوزه، شناخت حوزه است و این مطالبه امام جامعه و ولي امر مسلمين به طلاب و روحانيت است كه «بايد سياسى باشيد؛ منتها نه به معناى ورود در باندها و جناحهاى سياسى؛ نه به معناى ملعبه و آلت دست شدن اين يا آن حزب يا گروه های سياسى، يا سياستبازان حرفهاى؛ چراکه اين مطلقاً مورد نظر نيست؛ بلكه به معناى آگاهى سياسى، قدرت تحليل سياسى، داشتن قطبنماى سالم سياسى كه جهت را درست نشان بدهد است.
وی در ادامه افزود: گاهى ما طلبهها اشتباه مىكنيم و قطبنماى ما درست كار نمىكند و جهتيابى سياسى را درست نشان نمىدهد؛ اين چيزى نيست كه به خودى خود و يك شبه به وجود آيد؛ بلکه اين مُزاولت در كار سياست لازم دارد و بايد با مسائل سياسى آشنا شويد، حوادث سياسى كشور را بدانيد و حوادث سياسى دنيا را بدانيد.
پژوهشگر تاريخ معاصر و فقه نظام خاطرنشان کرد: امروز طلبهها به جریان شناسی نياز دارند و یقیناً در يك گوشهاى نشستن و سرخود را پايين انداختن، به كشور و جامعه كارى نداشتن و حتی از هيچ حادثهاى، پيشآمدى، از اتفاق خوب يا بدى خبر نداشتن، انسان را از جريان دور مىكند. ما مرجع مردم هم هستيم؛ يعنى مورد مراجعهى مردميم و اگر خداى نكرده يك علامت غلط نشان بدهيم، يا يك چيزى كه مطلوب دشمن است بر زبان ما جارى بشود، ببينيد چقدر خسارت وارد مىكند. بنابراين، يك وظيفهى مهمى كه امروز ماها داريم، ارتباط با سياست است. كنارهگيرى از سياست درست نيست و كار روحانى شيعه نيست».[4]
وی با اشاره به فرمايشات مقام معظم رهبري مبنی بر حوزه سکولار و خطر انقلاب زدایی از حوزه های علمیه گفت: دو خطر و تهديد متوجه حوزه علميه است؛ يكي سکولارشدن حوزه، كه رهبر انقلاب عبارت «حوزه سکولار» را در دیدار اعضای جامعه مدرسین در ششم آبان ۱۳۸۹ استفاده کردند و درباره نفوذ آن در درون حوزه اظهار نگرانی کردند و ديگري خطر انقلاب زدایی از حوزه های علمیه كه در جمع مجمع نمایندگان طلاب در 25 اسفند سال 94 اشاره كردند که رهبر معظم انقلاب در این زمینه فرمودند: «انگیزههایی است که حوزه، دیگر انقلابی نباشد». انقلابی نباشد به این معنا که طرفدار نظام نباشد.
پژوهشگر تاريخ معاصر و فقه نظام در ادامه به مؤلفه های حوزه سکولار پرداخت و ابراز کرد: مقام معظم رهبري در دیدار طلاب و علمای خراسان شمالی در 19 مهرماه سال۱۳۹۱ سکولاریسم حوزوی را به معنای بیتفاوتی روحانیت به نظام سیاسی کشور تلقی کرده و تأکید داشتند که حوزههای علمیه نمیتوانند سکولار باشند و اینکه ما به مسائل نظام کار نداریم، به مسائل حکومت کار نداریم، این سکولاریسم است. اندیشه سکولار یعنی جداسازی روحانیت از سیاست، تضییق و تحدید فعالیت های روحانیان و در نتیجه، بیرون راندن این نهاد از عرصه اجتماع و فرهنگ از نقشه های دشمنان به شمار می آید. با عملی ساختن این توطئه؛ وظیفه حوزهها فقط در کنج حجرهها و یا حداکثر در محراب مسجد معنا مییابد. بدین گونه پای روحانیت از اجتماع و سیاست قطع میشود.
حجت الاسلام والمسلمین مهری در ادامه به آفات سکولار شدن حوزه ها از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی پرداخت و افزود: میتوان از نگاه رهبر معظم انقلاب به پنج آفت مهم در این مورد اشاره کرد که عبارتند از: 1- آسیب دیدن دین: یکی از مهمترین آفات سکولار شدن حوزه ها، آسیب دیدن دین است و «اگر روحانیت می خواست در حاشیه و در پیادهرو حرکت کند و منزوی شود، دین آسیب میدید، روحانیت سرباز دین است، خادم دین است، از خود منهای دین حیثیتی ندارد؛ اگر روحانیت از مسائل اساسی – که نمونه برجسته آن، انقلاب بزرگ اسلامی است – کناره می گرفت و در مقابل آن بی تفاوت می ماند، بدون تردید دین آسیب می دید.
2- تضعیف حکومت اسلامی: که «امروز اگر روحانیت در قبال حكومت، بیاعتنا و بیمبالات باشد، هم خودش ضایع خواهد شد و هم حكومت اسلامی تضعیف میشود».
3- حذف شدن: سکولار شدن حوزه؛ موجب انزوا، فراموشی و حذف روحانیت خواهد شد. «حاشیهنشین شدن حوزه علمیه قم و هر حوزه علمیه دیگرى به حذف شدن مىانجامد. وارد جریانات اجتماع و سیاست و مسائل چالشى نبودن، بتدریج به حاشیه رفتن و فراموش شدن و منزوى شدن مىانجامد».
4- جرئت یافتن دشمنان: با کناره گیری روحانیت از امور، دشمنان از این خلاء به وجود آمده نهایت بهره را برده و از موقعیت به دست آمده نهایت سوء استفاده ر ا خواهد برد: «با بیطرف ماندن روحانیت در مسائل چالشىِ اساسی، موجب نمی شود که دشمنِ روحانیت و دشمن دین هم بیطرف و ساکت بماند؛ «و من نام لمینم عنه». اگر روحانیت شیعه در مقابل حوادث خصمانهای که برای او پیش میآید، احساس مسئولیت نکند، وارد میدان نشود، ظرفیت خود را بروز ندهد، کار بزرگی را که بر عهده اوست، انجام ندهد، این موجب نمی شود که دشمن، دشمنی خود را متوقف کند؛ بلکه بعکس، هر وقت آنها در ما احساس ضعف کردند، جلو آمدند؛ هر وقت احساس انفعال کردند، به فعالیت خودشان افزودند و پیش آمدند.
5- جدایی از مردم: روحانیت در طول تاریخ به عنوان مرجع و ملجا مردم به شمار می آید و هرگونه بی توجهی به سیاست و دوری از امور موجب می شود تا از مردم جدا شده و خسارات زیادی را به همراه داشته باشد که رهبر انقلاب در این باره فرمودند: «باید با مسائل سیاسى آشنا شوید، حوادث سیاسى کشور را بدانید و حوادث سیاسى دنیا را بدانید. طلبهها امروز به اینها نیاز دارند. یک گوشهاى نشستن، سرخود را پایین انداختن، به هیچ کار کشور و جامعه کارى نداشتن و از هیچ حادثهاى، پیشآمدى، اتفاق خوب یا بدى خبر نداشتن، انسان را از جریان دور مىکند. ما مرجع مردم هم هستیم؛ یعنى مورد مراجعه مردمیم و اگر خداى نکرده یک علامت غلط نشان بدهیم، یا یک چیزى که مطلوب دشمن است بر زبان ما جارى بشود، ببینید چقدر خسارت وارد مىکند. بنابراین، یک وظیفهى مهمى که امروز ماها داریم، ارتباط با سیاست است».[5]
حجت الاسلام والمسلمین مهری در بخشي ديگر از سخنانشان به جریان شناسی حوزه و روحانیت پرداخت و خاطر نشان کرد: یکی از مهمترین مباحثی که میبایست مورد توجه قرار گیرد، جریان شناسی مدارس و حوزههای علمیه است؛ چراکه شناخت جریانات مختلف موجود در حوزههای علمیه، کمک شایانی به طلاب در جهت شناخت مسیر خویش می کند و اگر طلاب علوم دینی این جریانات را نشناسند، یقیناً در طی مسیر و تصمیم گیری و حتی در موضع گیری های خود دچار انحراف و گمراهی خواهند شد.
وی در ادامه جریانهای فعال حوزه را به سه جریان «نظامپذیر، نظامگریز و نظام ستیز» تقسیم کرد و اظهار داشت: جريان نظام پذير، جریانی است که طرفدار نظام است و انرژی، علم، تجربه و تمام حیثیت خود را صرف تقویت نظام می کنند و این جریان معتقد است که نظام اسلامی برخاسته از حوزه علمیه است و نظام و حوزه، نقش ها، وظایف و کارکردهای متقابلی نسبت به همدیگر دارند.
حجت الاسلام والمسلمین مهری ادامه داد: به اعتقاد این جریان، حوزه علمیه در قبال حکومت اسلامی وظایفی دارد که از جمله وظایف آنان تبیین مبانی نظام اسلامی و پشتیبانی تئوریک و فکری از آن، دیدهبانی و نگهبانی از نظام اسلامی، کادرسازی و تربیت نیروی انسانی متخصص در حوزه دین و احساس مسئولیت نسبت به نظام و دفاع از آن با حضور به موقع در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی است.
پژوهشگر تاريخ معاصر و فقه نظام در ادامه به جريان نظام گريز و نظام ستيز پرداخت و ابراز کرد: افراد جريان نظام گريز در حوزه بیشتر جنبه علمی صرف و سنتی که همان شیوه غیر حکومتی و غیرانقلابی است را دنبال میکنند و جريان نظام ستيز كه البته در حاشيه و اقليت اند، متاسفانه با نظام ميانه خوبي ندارند و در زمين دشمنان دين و انقلاب حركت مي كنند كه اين عده معدود نه مورد تاييد حوزه انقلابي و نه مورد تاييد مراجع بزرگوار تقليد هستند، و بحمدالله هيچ اعتبار و جايگاهي نزد حوزه و حوزويان ندارد.
حجت الاسلام والمسلمین مهری افزود: قم قطب فکری، فرهنگی و دینی کشور و جهان تشیع است. و چون نوعاً قم و قمی ها را به عنوان خواص طرفدار حق می شناسند، شهری است که بسیار مورد توجه هست و توجه به قم، توجه به یک استان نیست؛ بلکه توجه به فرهنگ و علوم دینی، انسانی و اسلامی کشور است.
وی در ادامه بیان کرد: علاوه بر آن، شهر قم بخاطر ظرف وجود حوزه علمیه و رهبری نظام، خاستگاه انقلاب بوده و استمرار و بقاء نظام هم بسته به قم است و دشمن ضربه ای که خورده، از قم و حوزه علمیه بوده است و به این خاطر دشمنان ما، برای ضربه زدن به قم و حوزه علمیه برنامه دارد که یک نمونه اش، نسخه اسکات مودل بود.
حجت الاسلام والمسلمین مهری درباره اسکات مودل اظهار داشت: او یکی از افسران ارشد سازمان اطلاعات آمریکا و از متخصصان حوزه ایران است که سالها در بخش عملیات ویژه سازمان سیا فعالیت میکرد و خاورمیانه - بهخصوص افغانستان - یکی از اصلیترین محلهای ماموریت وی بوده است. همچنین وی به سه زبان فارسی، پرتغالی و اسپانیایی مسلط است و رئیس اجرایی شرکت «راپیدان گروپ» که اینک در زمینه انرژی کار میکند و رزومه امنیتی بالایی در دولت آمریکا دارد، در جلسه استماع کنگره که در تاریخ ۱۶ فوریه ۲۰۱۷ تحت عنوان( آینده سیاست آمریکا در قبال ایران ) برگزار شد، نقشه راه مهمی را برای دولت آمریکا به منظور مواجهه با ایران مطرح کرد که وقتی در گزارش خود، یک نسخه هفت بندی ارائه می کند.
وی در ادامه افزود: مودل در آن جلسه، با ادبیاتی خصمانه تأکید میکند که «باید پایه حمایت مردمی از رژیم ایران» را هدف قرار داد» که توجه به همین نکته کوتاه اما پرمغز، برای تحلیل و بررسی بسیاری از مسائل کافی است و یک معیار اصولی و تعیینکننده بهحساب میآید. همچنین اسکات مودل در بند ششم گزارش خود، «ایجاد فتنه مذهبی در قم و نجف» را در فهرست پیشنهادات خود قرار داده و اعتقاد دارد که ترویج اختلاف بین نجف و قم و ایجاد اسلام بدلی به جای اسلام انقلابی با حمایت از تشیع انگلیسی؛ بهترين راه براي زدن روحانيت، نظام اسلامي و تشيع است.
پژوهشگر تاريخ معاصر و فقه نظام در پایان خاطرنشان کرد: هر اقدامی- از سوی هر فرد، گروه، نهاد و مسؤولی - که موجب تضعیف اعتماد و حمایت مردم از نظام جمهوری اسلامی شود (اعم از آگاهانه یا ناآگاهانه) در واقع تکمیلکننده پازل دشمن و گامی در راستای رسیدن دشمن به هدف مورد نظر خود است.
[1]. بيانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان 08/12/ 1372.
[2]. محمدابن يعقوب كليني، کافی، ج 1 ، ص 26؛ محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 68 ، ص 307.
[3]. شيخ طوسي، الأمالي، ص ۱۴۶.
[4] .بیانات رهبری در جمع روحانیون استان سمنان، ۱۷/ 08/ 1385.
[5] .بيانات رهبری در ديدار طلاب حوزه علميه قم، ۲۹/07/ 1389.