عجز دشمن در فهم سنت‌های الهی
بازخوانی و بازنگری اجمالی در روند حوادث و اتفاقات ۴۳ سال اخیر در ایران و همچنین خارج از مرز‌های ایران، مصادیق فراوانی را از غلبه سنت‌های الهی بر محاسبات سیاسی دشمن نشان می‌دهد.
به گزارش گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، به نقل از فارس رهبر معظم انقلاب ۷ تیر ۱۴۰۱ در دیدار رئیس قوه قضاییه و جمعی از مسئولان و کارکنان دستگاه قضایی فرموده اند: «دشمن نمی‌تواند بفهمد که در این عالم به غیر از محاسبات سیاسی، محاسبات دیگری هم وجود دارد که همان سنت‌های الهی هستند.»
ایشان در بخش دیگری از فرمایشات خود تاکید کرده اند: «ملت ایران در سال ۱۳۶۰ با قرار گرفتن در مدار یکی از سنت‌های الهی یعنی جهاد و ایستادگی توانست دشمن را ناامید کند. امروز نیز همان قاعده و قانون جاری است و خداوند سال ۱۴۰۱ همان خداوند سال ۱۳۶۰ است و باید تلاش کنیم خود را مصداق سنت‌های الهی قرار دهیم تا نتیجه آن پیشرفت و پیروزی باشد.»
بازخوانی و بازنگری اجمالی در روند حوادث و اتفاقات ۴۳ سال اخیر در ایران و همچنین خارج از مرز‌های ایران، مصادیق فراوانی را از غلبه سنت‌های الهی بر محاسبات سیاسی دشمن و در رأس آن‌ها آمریکا، فراروی پژوهشگران و تحلیلگران منصف قرار می‌دهد.
در این گزارش به برخی از این مصادیق اشاره می‌کنیم:
۱: پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و تناور شدن درخت انقلاب یکی از بارزترین مصادیق فشل بودن محاسبات سیاسی دشمن در مقابل سنت‌های الهی است. آمریکا چند ماه پیش از پیروزی انقلاب تلاش کرد تا از پیروزی نهضت امام خمینی (ره) جلوگیری کند، اما علیرغم تقلا‌ها و تکاپو‌ها در عرصه نظامی و سیاسی نتوانسته به هدف خود برسد.
«گری سیک» عضو سابق شورای امنیت ملی آمریکا پیش از این گفته بود: «هیچ کس آماده مواجه شدن با انقلاب ایران نبود. دولت کارتر نیز در برابر اوج‌گیری انقلاب و فروپاشی سریع حکومت شاهنشاهی ایران غافلگیر شد. شاه و اطرافیانش نیز از آنچه در ماه‌های آخر سال ۱۹۷۸ (۱۳۵۷ شمسی) در ایران روی داد، تصور درستی نداشتند، حتی تا چند هفته پس از پیروزی انقلاب، نتوانستند درباره علل سقوط رژیم، تحلیل منطقی به عمل آورند. برای ما، قبول این نکته که در برابر انقلاب غافلگیر شدیم، محتملا دشوار است. تعارض عمیق، بین واقعیت وانتظارات ما، بر پایه گزارشات، برآورد و تحلیل‌هایی بود که معمولاً بدان متکی بودیم.»
در ادامه و از همان آغازین روز‌های پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا برای مهار این پدیده بزرگ قرن از تمامی روش‌ها و ابزار شامل تحمیل جنگ ۸ ساله، ترور مقامات ارشد سیاسی، مذهبی و نظامی، کودتا و اقدامات جدایی طلبانه تا یارگیری از میان برخی مقامات ارشد در اوایل انقلاب استفاده کرده است.
یادآوری این نکته ضروری است که در همان مقطعی که انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید، در نیکاراگوئه نیز انقلاب شد و حکومتی ضدآمریکایی روی کار آمد. حدود ۱۰ سال پس از پیروزی انقلاب در نیکاراگوئه، آمریکا شکست این انقلاب را جشن گرفت، اما در مقابل انقلاب اسلامی ایران، این جشن برای آمریکا به یک رویای دست نیافتی و به عبارتی به یک کابوس تبدیل شده است.
۲: یکی دیگر از مصادیق عجز و ناتوانی محاسبات سیاسی آمریکا در مقابل سنت‌های الهی، ماجرای عبرت آموز طبس و زمین گیرشدن تجهیزات مدرن آمریکایی است.
مروری بر صفحات تاریخ انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که چگونه سری‌ترین و پیچیده‌ترین عملیات نظامی آمریکایی در طبس با شکست مفتضحانه‌ای مواجه شد.
عملیات نظامی «پنجه عقاب» در ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ توسط آمریکا در خاک ایران انجام شد. در این عملیات ۶ هواپیما و ۸ بالگرد نیرو‌های نظامی آمریکا برای آزادی گروگان‌های لانه جاسوسی وارد ایران شد.
این عملیات نظامی با طراحی بسیار پیچیده انجام شده و تجهیزات بسیار پیشرفته‌ای برای اجرای آن به کار رفت؛ اما در نهایت دانه‌های شن، مأمور خدا بودند و شن‌ها بر قوی‌ترین نیروی نظای جهان پیروز شده و آن را زمین گیر کردند.
۳: هشت سال جنگ تحمیلی نیز از دیگر مصادیق بارز پیروزی سنت‌های الهی بر محاسبات سیاسی دشمن است. آمریکا به زعم خود ایران رها شده از قید و بند وابستگی‌ها را در برابر یک جنگ نامتقارن نظامی قرار داد. اگرچه در ظاهر جنگ میان ایران و رژیم بعث عراق بود، اما در حقیقت ایران در این جنگ در مقابل تمام جهان استکبار قرار داشت. آن هم در شرایطی که انقلاب تازه به پیروزی رسیده و هنوز در حوزه‌های مختلف و از جمله حوزه نظامی به ثبات نرسیده بود.
براساس گزارش‌های منتشر شده، در جنگ تحمیلی، بیش از ۸۰ کشور به صورت رسمی و غیررسمی از رژیم بعث عراق حمایت کردند. این در حالی است که ایران حتی از داشتن ابتدایی‌ترین ابزار حتی سیم خاردار نیز محروم بود. اما براساس سنت لایتغیر الهی و ایستادگی، ایثار و مقاومت دلیرانه زنان و مردان ایران زمین، دشمن در اجرای این سناریو نیز شکست خورد.
۴: مشابه جنگ تحمیلی در ایران، در دیگر کشور‌های منطقه نیز به وقع پیوست. برای نمونه جنگ ۳۳ روزه یکی از مصادیق غلبه سنت‌های الهی بر محاسبات سیاسی دشمن بود. جنگ ۳۳ روزه در سال ۱۳۸۵ بین حزب الله لبنان و رژیم صهیونیستی در گرفت.
در جنگ ۳۳ روزه، تانک‌های مرکاوا که براساس تئوری برتری نظامی اسرائیل بار‌ها موفق عمل کرده بود و در هر دوره براساس فناوری روز بهینه ساز می‌شد و سابقه سال‌ها جولان دهی در سرزمین‌های اشغالی، شهر‌های فلسطین و همچنین در داخل شهر‌های لبنان و از جمله بیروت را در کارنامه خود داشت، درمحدوده بسیار کوچک جغرافیایی، یکی پس از دیگری و هر روز بیشتر از روز قبل منهدم شدند.
یکی از صحنه‌های شگفت انگیز در جنگ ۳۳ روزه انهدام دو فروند ناوچه «ساعره» اسرائیل بود. اینکه این ناوچه‌ها از کجا، چگونه و با استفاده از چه مواد انفجاری منهدم شدند و چرا سامانه‌های الکترونیک دفاعی موجود در این ناوچه‌ها کوچکترین واکنشی نشان ندادند؟ از جمله مواردی است که نظامیان اسرائیلی و آمریکایی را حیرت‌زده کرده است.
۵- جنگ ۲۲ روزه مردم فلسطین در غزه علیه رژیم صهیونیستی در دی ماه ۸۷ نیز از مصادیق عجز و ناتوانی محاسبات سیاسی دشمن در مقابل سنت‌های الهی است.
در آن سال صهیونیست‌ها گمان می‌کردند در کمتر از یک هفته مقاومت تسلیم خواهد شد؛ اما ۲۲ روز مقاومت مردم نوار غزه، صهیونیست‌ها را با شکستی دیگر مانند جنگ ۳۳ روزه رسوا کرد. اسرائیلی‌ها در جریان جنگ ۲۲ روزه با وجود تجهیزات بسیار پیشرفته تلاش زیادی کردند تا نیروی زمینی خود را وارد غزه نمایند، ولی هر وقت این نیرو از نقطه‌ای به سمت سرزمین غزه به حرکت درآمد به زودی با تلفات عقب نشست.
در آن مقطع وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی اعلام کرده بود که این جنگ در کمتر از یک هفته با موفقیت کامل اسرائیل به پایان می‌رسد، اما وقتی هفته اول تمام شد بر تعداد موشک‌ها و برد آن‌ها افزوده شد و همه فهمیدند که نه تنها مقاومت از میان نرفته بلکه مقاومت مؤثر تازه آغاز شده است. نکته قابل توجه اینجاست که در جریان جنگ ۲۲ روزه رئیس دستگاه اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی ناچار به استعفا شد. همچنین در جریان جنگ ۳۳ روزه نیز تعداد زیادی از افسران اطلاعاتی اسرائیل پس از آن که به بی‌کفایتی متهم شدند از کار برکنار شدند.
نکته قابل تأمل اینجاست که در جنگ‌های ۳۳ روزه و ۲۲ روزه، آمریکا پشتیبان اصلی اسرائیل بود، اما علیرغم به کارگیری پیشرفته‌ترین تجهیزات نتوانست به موفقیتی دست یابد.
۶- از دیگر مواردی که نمی‌توان به راحتی از کنار آن عبور کرد، موضوع جنگ سوریه است. در ابتدای شروع بحران در سوریه، بسیاری از اهل فن و حتی برخی از مسئولان تا حدودی نسبت به آینده سوریه و بشار اسد ابراز ناامیدی می‌کردند، ولی رهبر انقلاب فرمودند که نه بشار می‌رود و نه سوریه شکست می‌خورد.
سردار اسماعیل کوثری درباره سفری که در سال ۹۲ به سوریه و دیدار با سید حسن نصرالله داشته، می‌گوید: حدود چهار سال پیش از طرف مجلس به سوریه رفتیم تا شرایط جنگ سوریه را بسنجیم و بعد به دیدار سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان رفتیم. آقای نصرالله گفت ما به دیدار مقام معظم رهبری رفته بودیم و به ایشان گزارش دادیم که سوریه وضعیت نامناسبی دارد و باید به فکر سوریه و بشار اسد باشیم که مقام معظم رهبری فرموند نه بشار خواهد رفت و نه سوریه به دست دشمنان خواهد افتاد. این حرف مقام معطم رهبری بعد از ۴ سال تحقق یافته است لذا ما به داشتن چنین فرماندهی افتخار می‌کنیم.
موارد مذکور تنها بخش کوچکی از مصادیق شکست محاسبات سیاسی دشمن در مقابل سنت‌های الهی است.
منبع: فارس
ارسال نظرات