اندر احوالات اوضاع اقتصادی
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، چند روز گذشته، سالروز پناه بردن مسلمانان به شعب ابی طالب بود. بسیاری از منبریها، صاحبان تریبون و افراد صاحب نظر شرایط فعلی را همانند آن دوران میدانند و سخنشان این است که باید صبر کرد تا از وضع اقتصادی نابه سامان فعلی خارج شویم. در پاسخ به آنان باید چنین گفت که بله! صبر پایه اصلی و رکن محکم برای رسیدن به پیروزی و رشد است اما آیا واقعا اوضاع اقتصادی امروز ایران همانند وضع اقتصادی مسلمانان در آن دوره است که برای حفظ خود همه چیزشان را گذاشته و به گوشهای پناه بردند و دشمن هم تحریمشان کرد؟
در پاسخ باید گفت قطعا خیر! زیرا در آن زمان مسلمین در اقلیت بودند، زیرساخت و منبعی برای کسب درآمد نداشتند، دارای حکومت و سیستم منسجمی برای اداره جامعه نبودند و سایر محدودیتهایی که بدون شک امروز و اینجا وجود ندارد؛ اما بی تردید درسهای خوبی میتوان از آن دوران گرفت که برای امروز راهگشا باشد. همانطور که بیان شد، اولین و مهمترین درس همان صبر و استقامت است و دومین درس، تکیه بر خود و به اصطلاح ایستادگی برای پاگیری تولید ملی است. همچنین فعالیتهای دیگری از جمله دور زدن تحریمها هم فهمیده میشود زیرا در آن زمان نیز بودند افرادی همچون مطعم بن عدی که با وجود کافر بودن، محاصره اقتصادی را میشکست و به پیغمبر غذا میرساند.
آنچه باید در رابطه با وضع فعلی و اوضاع شعب ابی طالب مورد توجه قرار گیرد، ایستادگی، تلاش برای تقویت و امید به آینده است زیرا در آن زمان هرکسی میخواست از شعب خارج شود، باید از اعتقادات و آرمانهایش دست بر میداشت و سر سپرده دشمنان میشد. گفتنی است پیغمبر میتوانست با پذیرفتن نظرات مشرکان و تسلیم شدن در برابر آنها، از محاصره نجات پیدا کند اما ایشان حاضر نشد استقلال خود را از دست بدهد و به آرمانهایش پشت کند تا از سختی رهایی یابد. امروز نیز اگر ما سر خود را در مقابل دشمنان فرود آوریم، چه بسا از رفاهی نسبی مانند عربستان و امارات برخوردار شویم.
فرار رو به جلو!
نیمه دیگر راه
اما با ایستادگی و تلاش، مسلمین توانستند چند سال بعد بهترین اقتصاد را در بین تمدنهای جهان در زیر سایه پیغمبر اسلام داشته باشند و به قدرتی دست یابند که بدون خونریزی، مرکز دشمنان را که چندی پیش از سوی آنان تحریم شده بودند، در دست بگیرند. ایستادگی و تلاش راه پیروزی و ناکام کردن دشمن است که ما شاهد این سنت الهی در شعب ابی طالب بودیم. اگر به ما سختی و آسیبی وارد میشود، بدون تردید دشمن ما نیز به علت ایستادگی ما در فشار و سختی است و این ابر قدرت بودن و قدرت اقتصادی، همیشه در دستان یک گروه نخواهد ماند.
امروزه مردم مسلمان ایران نشان داده اند که در همه سختیها ایستاده اند و در واقع میتوان گفت از جانب مسلمین ایستادگی صورت گرفته است؛ در نتیجه نیمی از راه را پیمودهایم اما نیم دیگر راه که باید پیموده شود، همان وجه افتراق زمان حال با ایام شعب است. اگر در شعب دست مسلمانان خالی بود و هیچ منبع و زیر ساختی نداشتند، امروزه دست ما پر و زیر پایمان مملو از منابع مالی است که باید با مدیریت درست تولید و توزیع شوند. در دولتهای متمادی جمهوری اسلامی، سازوکاری درست و بومی برای اقتصاد وجود نداشته و وضع آشفته فعلی نیز به خاطر التقاطی بودن سیستم اقتصاد ما و شرقی یا غربی بودن اقتصاد دانان است.
چنانچه بخواهیم از وضع فعلی بیرون برویم، نیازمند شناسایی عواملی هستیم که اقتصاد بلوک شرق و غرب را به تباهی کشیده است و به جد باید از آنان پرهیز کرد. رئیس دولت سیزدهم تا کنون با عمل خود از مشی رؤسای جمهور پیشین برائت جوییده و نشان داده که با قبلیها تفاوتی بسیار دارد؛ اما آیا او به تنهایی میتواند سوزن بان خوبی برای تغییر ریل قطار اقتصادی باشد؟ این سؤالی است که هم موافقان و هم مخالفان زیادی از سوی اقتصاد دانان دارد و معرکه آراء است. به عنوان نمونه روح الله ایزدخواه، نماینده مردم تهران و مهدی عسگری، نماینده مردم کرج جزء کسانی هستند که دست فرمان فعلی اقتصادی دولت را قبول ندارند.
حرکت خوب
این نکته را باید مد نظر داشت که نباید در انتقادات با دشمن مخرج مشترک پیدا کرد. البته ما زمانی در انتقادات خود با دشمن مخرج مشترک خواهیم داشت که راهحل مان متضمن عقبنشینی از آرمانها باشد و ارزشها را به جای روشها تغییر دهیم و دوم اینکه آسیبها را در سطح حاکمیت، به صورت فراگیر، حداکثری و ساختاری قلمداد کنیم؛ در غیر این صورت انتقاد مایه رشد و تضارب آراء خواهد بود. اما چه خوب است اگر با نگاهی استراتژیک و دور نگرانه به فعالیتهای اقتصادی دولت نگاه کنیم و همچنین برای ملموس شدن فعالیتهای اقتصادی دولت، نیازمند گذر زمان هستیم.
جمعیت نیم میلیاردی، مالکیت یکسوم منابع انرژی جهان، موقعیت بینظیر ارتباطی میان اروپا با چین و روسیه با خلیجفارس و اقیانوس هند، نیروی انسانی جوان و پرتوان و هویت مشترک دینی و فرهنگی، سازمان اکو را به سازمانی ارزشمند تبدیل کرده است.
عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای مهمترین دستاورد نخستین سفر آیتالله رئیسی به تاجیکستان بود. سازمانی که با حضور چین، روسیه، هند، پاکستان، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و ایران بهعنوان اعضای اصلی و مغولستان، افغانستان، بلاروس بهعنوان اعضای فرعی، ۲۳ درصد جغرافیای زمین، ۴۵ درصد جمعیت این کره و ۲۵درصد تولید ناخالص جهان را به خود اختصاص داده است. بی تردید آورده هایی که عضویت در این سازمان برای ما خواهد داشت، به این سرعت نخواهد بود اما بسیار عمیق و مؤثر میباشد. سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) هم دیگر سازمانی بود که دولت در راستای برنامه دیپلماسی اقتصادی به آن گروید.
شراکت با دو کشور چین و روسیه نیز شروع خوبی برای تغییر وضع اقتصادی ایران خواهد بود که این هم زمان بر است. از سویی با پیش برد مذاکرات، باید خراب کاری های دولت قبل تا حدودی جبران شود هرچند که بسیار دور از توقع است اتحادیه اروپا و آمریکا پایند به سندی بشوند. حال باید گفت مسألهای که در آن دچار مشکل هستیم، کنترل وضع داخل و نظارت بر دست اندارکاران اقتصاد است که باید برایشان فکری اساسی کرد. شناسایی خراب کاران اقتصادی، رانت خوارها، شناختن و تغییر مدیران غرب زده و خلاصه نظارت بر بازار از جمله مسائل مهمی است که تأثیر مستقیمی بر سفره مردم دارد و انجام دادن این کارها، تأثیری محسوس و سریع در سفره مردم خواهد گذاشت که باید با جدیت بیشتری دنبال شود.