شماره ۴۲ فصلنامه علمی «فرهنگ در دانشگاه اسلامی» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، چهل و دومین فصلنامه علمی« فرهنگ در دانشگاه اسلامی» به صاحب امتیازی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها با مدیرمسئولی حبیب محمدنژاد و سردبیری سیدرضا سیدجوادین منتشر شد.
این فصلنامه در 8 مقاله و 232 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
تصویرپردازی از دانشگاه آینده و معرفی الگوی برتر برای آموزش عالی
کتایون خورشیدی حسینی؛ علیاصغر پورعزّت؛ حسن زارعی متین؛ حمیدرضا یزدانی
چکیده: هدف: هدف پژوهش حاضر، تصویرپردازی از دانشگاه آینده و معرفی الگوی برتر برای آموزش عالی به منظور استقبال و ساخت آینده و کمک به ذینفعان برای آفرینش آیندۀ مطلوب در افق بلندمدت بود.
روش: از طریق مصاحبۀ نیمه ساختاریافته با 24 نفر از خبرگان، صاحبنظران، سیاستگذاران، مدیران دانشگاهی و نمایندگان زیرنظامهای مختلف آموزش عالی که با روش نمونهگیری گلولهبرفی انتخاب شدند و تجزیه و تحلیل دادههای گردآوریشده با تکنیک تحلیل تم، عوامل مؤثر کلیدی و مهمترین پیشرانهای آیندۀ آموزش عالی شناسایی شد.
برای تعیین اعتبار و روایی مصاحبهها، از معیارهای گوبا و لینکلن و برای محاسبۀ پایایی، از روش بازآزمون استفاده شد. پایایی 95/88 درصد، نشان از قابلیت اعتماد کدگذاری مصاحبهها داشت. اعتبارسنجی عوامل کلیدی از طریق نسبت اعتبار محتوا، انجام و در نهایت، 19 عامل کلیدی شناسایی شد. برای تعیین سناریوهای آموزش عالی با استفاده از مدل پیتر شوارتز و بر اساس رتبهبندی و نمرهدهی عوامل کلیدی و پیشرانهای شناساییشده بر اساس اهمیت و عدم قطعیت(طیف یک تا 10)، از طریق تکمیل پرسشنامه توسط خبرگان، در نهایت دو عامل کلیدی شناسایی و بر اساس آنها سناریوها تدوین شد.
یافتهها: از بین عوامل شناساییشده، دو عامل «طراحی و به کارگیری شیوهها، سیاستها و راهبردهای مدیریتی مؤثر در آموزش عالی» و «میزان مداخلات دولت و نهادهای متعدد و موازی در آموزش عالی»، به لحاظ اهمیت و عدم قطعیت، رتبۀ بالاتری به دست آوردند که بر مبنای قرارگیریشان در محورهای ماتریس، روایتهای چهار سناریوی فرهمند، مبتکر، واپسگرا و درهمشکسته تدوین شد. نکتۀ مهم این چهار سناریو، فراهم آوردن تصویری از آیندۀ دانشگاهها و دانشگاههای آینده به منظور بهرهگیری از آن در سیاستگذاریها و برنامهریزیها و شناسایی ویژگیهای دانشگاههای آینده در افق بلندمدت است.
نتیجهگیری: سناریوی آموزش عالی فرهمند به عنوان سناریوی مطلوب، میتواند باعث پیشرفت آموزش عالی شود و در مقابل، سناریوی آموزش عالی مبتکر تا حدودی و دو سناریوی آموزش عالی واپسگرا و درهمشکسته به میزان بالایی میتوانند نظام آموزش عالی را با چالش مواجه کنند.
تشخیص گفتمان در بستر توییتر با کاربست نظریۀ تمرکز نظارتی؛کاربست روشهای متنکاوی
لیلا ربیعی؛ سمیه لبافی؛ زینب رجبی؛ مجتبی مازوچی؛ پدرام جاهدی؛ مریم یزدانی
چکیده: هدف: متناسبسازی نظریههای علوم اجتماعی با فضای بسترهای رسانۀ اجتماعی موجب ارائۀ تحلیلهایی دقیقتر برای درک چرایی و چگونگی تغییر رفتار کاربران بسترهای رسانۀ اجتماعی میشود. هدف پژوهش حاضر، استخراج الگوهای موجود در محتوای تولید شده توسط کاربران توییتر بود که برای تحقق آن از نظریۀ تمرکز نظارتی بهره برده شده است.
روش: این پژوهش از روشهای متنکاوی استفاده کرده و جامعۀ آماری آن، شامل متنهای انتشاریافته در توییتر طی بازۀ زمانی تیرماه 1399 تا تیرماه 1400 بوده است. دادههای مورد استفاده در این پژوهش با تمرکز بر کلیدواژههای مرتبط با موضوع حجاب گردآوری شده است. یافتهها: دادههای استخراجشده، تعداد 33192 توییت بود که پس از پاکسازی، 1967 توییت نمونه بر مبنای نظریۀ تمرکز نظارتی برچسبگذاری شد. در این پژوهش، توییتهای نمونه با توجه به پیشفرض مثبت یا منفی، به دو دسته توییتهای پیشبردی و اجتنابی دستهبندی شدند.
بر این اساس، تعداد 815 توییت پیشبردی و 1152 توییت اجتنابی شناسایی شد. سپس توییتهای پیشبردی در دو دستۀ توییتهای برخورداری و محرومیتی و توییتهای اجتنابی در دو دستۀ توییتهای گریزی و مواجهای دستهبندی و الگوسازی شدند. در ادامه، برای تشخیص گفتمانهای موجود در حوزۀ حجاب در توییتر، با استفاده از روشهای متنکاوی، مدلسازی انجام گرفت.
نتیجهگیری: چهار گفتمان برخورداری، محرومیت، گریز و مواجهه، در توییتهای بررسیشده تشخیص داده شد که نشان از تکرار بالای کدها در الگوی مواجهه دارد. از این تکرار بالای کدها میتوان انسجام معنایی در الگوی مواجهه در توییتر و سپس جامعه را استدلال کرد. انسجام معنایی، جهتدهی به افکار عمومی را تسهیل میکند و انسجام رویکردی نیز بسیج عمومی برای تحولخواهی در موضوعات فرهنگی را ایجاد خواهد کرد.
وضعیتشناسی مسائل آموزشی، پژوهشی و فرهنگی دانشگاه و راهکارها بر اساس تجربۀ زیستۀ مسئولان و اساتید در دورۀ کرونا و پساکرونا
نیّره قوی؛ محمدجواد هراتی؛ راحله محرمی؛ مجتبی افلاکی
چکیده: هدف: پژوهش حاضر با هدف وضعیتشناسی مسائل آموزشی، پژوهشی و فرهنگی دانشگاههای کشور بر اساس تجربۀ زیستۀ مسئولان و اساتید دانشگاه در دوران کرونایی و پساکرونا انجام شد.
روش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی برای بررسی 20 مقاله، یک کتاب و دو پایاننامه و تکنیک تحلیل تم برای تجزیه و تحلیل مصاحبهها استفاده شده است. یافتهها: مقولههای «زیرساختهای مورد نیاز آموزش مجازی»، «مسائل و مشکلات آموزشی و فرصتهای به وجود آمده در دوران کرونایی»، «مسئولیت فرهنگی- اجتماعی دانشگاه»، «نقش علوم انسانی»، «ابعاد تربیتی، اخلاقی و معنوی دروس و اساتید معارف در دانشگاه»، «توجه به ماهیت، اهداف و جایگاه دروس معارف اسلامی»، «نقشآفرینی اساتید معارف در فرایند تدریس»، «نهادینهسازی اخلاق و فرهنگ آموزش مجازی»، «بازتعریف نقش نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاهها» و «راهاندازی سامانۀ مجازی جامع معارف(تحت نظارت نهاد نمایندگی رهبری)» استخراج شدهاند.
نتیجهگیری: با توجه به مسئولیت خطیر دانشگاه در زمینۀ آموزش فرهنگ و اخلاق دانشجو، میتوان از نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر در مسیر سیاستگذاری مناسب برای آموزش و تربیت دانشجویان در راستای اهداف جامعۀ اسلامی، در شرایط دوران کرونایی و پساکرونا استفاده کرد.
بررسی نقش دیدگاه انسانشناختی دانشجویان دختر در انتخاب نوع حجاب (مطالعۀ موردی: دانشجویان دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان)
امیر قربانپور لفمجانی؛ مرتضی کرمی؛ حمید قربانپور لفمجانی؛ آمنه رضائی؛ معصومه محدثی
چکیده: هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسۀ دیدگاه انسانشناسی دانشجویان دختر با حجاب مناسب و دانشجویان با حجاب نامناسب بود.
روش: روش تحقیق حاضر؛ کیفی از نوع تحلیل مضمون بود. بدینمنظور، از بین دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان، به طور هدفمند نمونهگیری آغاز و تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت. در مجموع تعداد 14 دانشجوی دختر با حجاب مناسب(چادر) و 14 دختر با حجاب نامناسب انتخاب و با آنها به شیوۀ نیمهساختارمند مصاحبه انجام گرفت و در نهایت، مصاحبهها با روش تحلیل مضمون تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که دیدگاه انسانشناسی دختران با حجاب مناسب، عمدتاً حول مؤلفههایی نظیر مخلوق بودن و خلیفهالله بودن، داشتن روح الهی و کرامت ذاتی، عبد شدن، کسب معرفت و سکینه و داشتن معیار خدایی و پیروی از دستورات دین قرار داشت و تأکید دختران با حجاب نامناسب، پیرامون بیقراری و خودشکوفایی، نبوغ، اجتماعی بودن، ساختار پیچیدۀ مغزی، محور بودن فردیت افراد، همنوایی، عرف و الگوگیری در تصمیمات مختلف قرار داشت.
نتیجهگیری: آموزش مبانی انسانشناسی اسلامی از دوران کودکی تا بزرگسالی میتواند در شکلدهی به انواع رفتارها از جمله حجاب اثرگذار باشد.
مطالعۀ عوامل مؤثر بر فرهنگ کار: پژوهشهای بازۀ زمانی 1376 تا 1399
سید علی میرلوحی؛ طاها عشایری؛ طاهره جهان پرور
چکیده: هدف: فرهنگ کار از دو واژۀ فرهنگ و کار به معنای شیوه، اصول و معیار انجام کاری و تعهد و مسئولیت فرد نسبت به شغل تشکیل یافته است. پایه و اساس تحول اجتماعی، فرهنگ کاری است. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش، مطالعۀ عوامل مؤثر بر فرهنگ کار در بازۀ زمانی 1376 تا 1399 بوده است.
روش: روش تحقیق از نوع فراتحلیل(کمّی) و با استفاده از نرمافزار cma2 صورت گرفته است. جامعۀ آماری مطالعه، 36 مورد است که 25 سند پژوهشی به صورت غیر احتمالی(تعمدی) از سایت نورمگز، مگایران و جهاد دانشگاهی بعد از کنترل و ارزیابی پژوهش انتخاب شدند.
یافتهها و نتایج: بین سرمایۀ اجتماعی(عدالت، اعتماد شغلی، مشارکت گروهی و انسجام اجتماعی)، اخلاق کار اسلامی (روحیۀ جمعی، صداقت و شفافیت اجتماعی، روابط اجتماعی حسنه و تعلق مذهبی)، فرهنگسازمانی(شایستهسالاری، قانونگرایی سازمانی، رضایت شغلی)، فرهنگ شغلی(فرهنگ کارآفرینی، انگیزه اقتصادی و فرهنگ سختکوشی) و کژکارکردی سازمانی(تعارض شغلی، بیگانگی سازمانی و بیتفاوتی اجتماعی) با فرهنگ کار رابطۀ معناداری وجود دارد.
بررسی جامعهشناختی تأثیر شبکههای اجتماعی بر فرهنگ سیاسی دانشجویان پسر دانشگاههای فرهنگیان غرب کشور
مجتبی فتحیزاده؛ عبدالرضا هاشمی؛ احمدعلی حسابی
چکیده: هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر شبکههای اجتماعی بر فرهنگ سیاسی و بر مبنای نظریۀ مارک تسلر انجام شد. روش: روش پژوهش، پیمایشی و کمّی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بود و از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای استفاده شد. جامعۀ آماری، دانشجویان پسر دانشگاههای فرهنگیان غرب کشور با جمعیت 3404 نفر است که از میان آنان، 345 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند.
یافتهها: 81/36 درصد دانشجویان دانشگاههای فرهنگیان به فرهنگ سیاسی دموکراتیک گرایش داشتند؛ 55/58 درصد بیتفاوت، 18/3 درصد محدود و 44/1 درصد نیز عملگرا بودند. بنابر این، فرضیۀ معناداری تأثیر شبکههای اجتماعی بر فرهنگ سیاسی پذیرفته میشود. همچنین فرضیۀ تأثیر نوع شبکههای اجتماعی بر مؤلفههای فرهنگ سیاسی، به جز مؤلفۀ برابری جنسیتی و دانش سیاسی؛ و نیز فرضیۀ تأثیر نوع استفاده از شبکههای اجتماعی بر مؤلفههای فرهنگ سیاسی، به جز مؤلفۀ مشارکت سیاسی، تساهل و مدارای سیاسی، اعتماد سیاسی و علاقۀ سیاسی، پذیرفته میشود.
نتیجهگیری: به طور کلی، شبکههای اجتماعی یک عامل کلیدی بر گرایش دانشجویان به نوع خاصی از فرهنگ سیاسی محسوب میشوند.
تدوین مدلی راهبردی برای بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر ارتباط صنعت و دانشگاه (مورد مطالعه: واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران)
امید محمودیان؛ علی حیدری؛ مهدی هاشمی؛ مهرداد مهرکام
چکیده: هدف: دانشگاه به عنوان قطب آموزشی و تربیتکنندۀ نیروی انسانی بر اساس علم روز دنیا مطرح است و وظیفهاش تربیت نیروی انسانی آموزشدیده و متخصص و ماهر در تنوع وسیعی از علوم و مهارتهاست. چنانچه دانشگاهها نیروی متخصص تربیت کنند، صنعت به عنوان مصرفکنندۀ علم و فنّاوری، از آنان استفاده میکند و برای صنعت یک مزیت محسوب میشود. بر همین اساس، هدف از انجام این پژوهش، تدوین مدلی راهبردی برای بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر ارتباط صنعت و دانشگاه(مورد مطالعه: واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران) بود.
روش: در این پژوهش، روش ترکیبی تحلیل تم- فرایند تحلیل شبکهای به کار گرفته شد. یافتهها: یافتههای پژوهش از طریق مصاحبه با 15 متخصص(اساتید دانشگاه و متخصصان صنعت) و رویکرد ترکیبی تم- فرایند تحلیل شبکهای حاصل شد؛ به این صورت که ابتدا از تکنیک تجزیه و تحلیل تم، مدلی راهبردی برای بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر ارتباط صنعت و دانشگاه، تدوین و سپس تکنیک فرایند تحلیل شبکهای به منظور رتبهبندی این معیارها به کار گرفته شد.
نتیجهگیری: دادههای حاصل از تحلیل تم، به استخراج 26 زیرعامل مؤثر بر ارتباط صنعت و دانشگاه منجر شد که در پنج گروه یا تم اصلی دستهبندی شدند. همچنین بر اساس نتایج خروجی روش فرایند تحلیل شبکهای، از بین معیارهای مؤثر بر ارتباط بین صنعت و دانشگاه، معیارهای صنعتی کردن علم(با نمرۀ 26/0)، علمی کردن صنعت(با نمرۀ 23/0)، سیاستگذاری(با نمرۀ 19/0)، قوانین و مقررات(با نمرۀ 18/0) و تحول در آموزش(با نمرۀ 14/0)، به ترتیب حائز رتبۀ اول تا پنجم شدند.
شناسایی ارزشهای محوری دانشگاه (مورد مطالعه: دانشگاه امین)
مهدی علیزاده
چکیده: هدف: فرهنگ سازمانی از مهمترین عناصر هر سازمان است که با اندیشه، احساس و عمل اعضا عجین شده و هر گفتار، پندار و رفتاری از آن رنگ میپذیرد و جهت میگیرد. هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی مدل فرهنگ سازمانی از منظر ارزشهای محوری در دانشگاه امین بود. روش: این پژوهش از گونۀ توسعهای و روش اجرای آن آمیخته و از نوع تبیینی پیآیند(کمّی- کیفی) بود. در بخش کمّی از روش تحلیل محتوای کمّی و در بخش کیفی از روش دلفی استفاده شد. روش گردآوری دادهها، میدانی و کتابخانهای بود و از ابزار مصاحبۀ عمیق و بررسی اسنادی استفاده شد. مصاحبه با خبرگان دانشگاه انجام شد. انتخاب نمونه به روش غیر تصادفی هدفمند با 10 نفر خبره در دانشگاه انجام شد.
یافتهها: بر اساس گونهشناسی انجامشده، ارزشهای محوری دانشگاهها بیشتر از گونۀ فرهنگهای شبکهای و همگانی است. ارزشهای محوری دانشگاه امین در بر گیرندۀ پنج ارزش خدامحوری، ولایتمداری، اخلاقمحوری، ارتقای هویت ایرانی- اسلامی- انقلابی و احترام به جایگاه انسانی است. نتیجهگیری: نتایج تحقیق نشان میدهد زمینۀ فرهنگ ملی- سازمانی، ارزشهای محوری دانشگاه را از سایر دانشگاههای دنیا متفاوت میکند.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره فصلنامه علمی« فرهنگ در دانشگاه اسلامی» می توانند به نشانیتهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان قدس و وصال، کوچه اسکو، پلاک 15 (41 قدیم)، دفتر فصلنامه دانشگاه اسلامی یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس ciu.nahad.ir مراجعه کنند یا با شماره تلفن: 84222555(021)داخلی503(ندائی) تماس بگیرند.