پاسخی به سخنان حجت الاسلام جوادی آملی در مصاحبه با سایت جماران

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، مصاحبه حجت الاسلام مرتضی جوادی آملی با پایگاه اطلاع رسانی جماران دارای نکات و مواردی است که در ادامه به نقد آن پرداخته و پاسخ هایی به آن داده می شود.

1. ابتدای صحبت به صورت مطلق بیان می کنید«امروزه جمهوری اسلامی گرفتار استبداد رأی شده و ذات عقلانی آن به اسارت رفته» یعنی نظام و رهبر آن (کشتی و نا خدای آن) دچار مشکل هستند. یعنی هم حکمران (ولی فقیه) و مجموعه حکمرانی (حکومت و دولت به معنای عام) خود رأیند، نه خدا رأی و قانون رأی  و هم اندیشه و رفتارشان فاقد عقلانیت است. یعنی نه ولی مشروع است نه حکومت. یعنی هم اطاعت از ولی فقیه واجب نیست.هم اطاعت از قانون لازم نیست.یعنی پادشاه داریم و نظام شاهنشاهی.

پس آقای مرتضی جوادی آملی و روحانیون هم فکر قم نشین شان جای اعضای مجلس خبرگان نشسته و حکم کرده اند، یعنی  قانون و مجری قانون فاقد اعتبارند.

به نظر این کمترین، این نوع قضاوت عین استبداد رأی است و درباره عقلانیت آن مخاطبان قضاوت کنند. مگر اینکه بفرمایید شما روحانیون جان بر کف آزاده ای هستید که هدفتان انقلاب است. اگر نظر به انقلاب فرهنگی دارید، پشتوانه حد اکثری مردمیتان کجاست؟! و اگر نرم افزار کودتای سخت مسلحانه و یا حمله نظامی هستید، حامی قدرتمند و لشگر نظامیتان کجاست؟! و اگر هیچکدام از این دو سرمایه را ندارید، هدف از این موج سواری فرهنگی بی هزینه و این سیاست بازی رندانه چیست؟!

2. به صورت مطلق نوشته اید «ما از وصیتنامه امام، فاصله گرفته ایم و به مطالبات ایشان بی اعتنا گشته ایم و اصول وصیتنامه او( انسجام ملی، حاکمیت ارزش های الهی و حضور مردمی) مختل شده»

برادر روحانی؛ اگر چه با مطلق نظر شما موافق نیستم اما تا حدودی در اجرای حکمرانی و شیوه مدیریت بعضی از مسؤولین با شما هم نظرم.اما آیا دلیل اشکال ولی فقیه است؟! یا نهاد روحانیت که باید نرم افزار نظام اسلامی باشد و از جمهوریت و اسلامیت انقلاب حراست کند و پیشران حرکت آن و حلقه وصل بین امت و امام و سپر بلای مردم و رهبر و ترجمه زبان مردم به مسؤولین؟!

3. می فرمایید: « افراد دلسوز و مسؤولین عالی نظام، سنگر نشینان انقلاب، نظام، جنگ و جهاد و....همه( اعم از روحانی و غیر) معترض بوده و هستند و کسی صدایشان را نمی شنود»

برادر روحانی: مسؤولین سابق نظام مسببان وضع غیر قابل دفاع موجودند که حرف امام و رهبر را زمین گذاشتند و آنها بجای فرافکنی و در جایگاه شاکی نشستن، در مقام متهم باید پاسخگو باشند. اما بقیه معترضین غیر مسؤول باید به حق اعتراض کنند و پاسخ منطقی بشوند و حرف منطقی بزنند و قضاوت با مردم است.

4. مرقوم فرموده آید: «آیت الله رفسنجانی، شخصیت الگو برای ارائه خواسته های امام و نظام اسلامی است»

خدا را شکر که بعد از چهل و اندی سال از گذشت انقلاب و چند سال از فوت آقای هاشمی رفسنجانی حرف ما را می زنید، بله آقای هاشمی، حلقه وصل بین ولی فقیه و مردم و حوزه های علمیه بود و او حرف امام و رهبر را برای مردم ترجمه می کرد و خواسته های نظام را دنبال می کرد ولی تاریخ می گوید: تمام دولتهای بعد از شهید رجایی تا آقای رئیسی با حضور مستقیم ایشان و یا با فکر او اداره می شد( آقایان میر حسین، خاتمی، روحانی و حتی احمدی نژاد) او که در حکمرانی، قائل به جدایی دین از سیاست بود و اخلاق در سیاست را عملا قبول نداشت و دنبال حاکمیت اسلام مرفهین بی درد و توسعه غربی ولایت طاغوت بود و متاسفانه مقبول حوزه های علمیه و مردم .پس او مسؤول قصور و تقصیر در نظام هست نه ولی فقیه و پس از او شما و آیت الله علوی بروجردی ها پاسخ دهید که چهل سال چرا جلوی ایشان را نگرفته و اعتراضی نکردید؟! و اگر راضی بودید که شواهد و قراین این را می گوید، الان با چه هدفی مخالف ولی فقیه و نظام شده اید؟!

آنچه حقیر می فهمم، فرار رو به جلو شما برای این است که مردم یقه تان را نگیرند و رها نکنند و توپ بی مسئولیتی تان را ظالمانه و بی انصافانه به گردن ولی فقیه بیندازید.

سید محمد مجتبی اجدادی