شماره ۱۰۸ دوفصلنامه علمی «علوم قرآن و حدیث» منتشر شد
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، شماره 108 دوفصلنامه علمی «علوم قرآن و حدیث» صاحب امتیازی دانشگاه فردوسی مشهد و مدیرمسئولی و سردبیری حسن نقی زاده منتشر شد.
این فصلنامه در 12 مقاله و 265 صفحه منتشر شده و عناوین، نام نویسندگان و چکیده مقالات به شرح زیر است:
تحلیل و بررسی حرز منسوب به امام جواد علیهالسلام
اسماعیل اثباتی
چکیده: دعا در فرهنگ شیعی جایگاه والایی دارد. دعاهای مأثور بخش مهمی از میراث حدیثی شیعه را تشکیل می دهد. بخشی از این میراث مربوط به دعاهایی است که برای در امان ماندن از آسیبها و بیماریها بیان شده است. حرزها و تعویذها از این دسته از دعاها به شمار میآیند که در بین مردم با اقبال بسیاری مواجه هستند. در این میان حرز منسوب به امام جواد علیهالسلام شهرت بیشتری یافته و بسیاری از مردم از آن استفاده میکنند. این نوشتار تلاشی است در جهت منبعشناسی و اعتبارسنجی حرز منسوب به امام جواد علیهالسلام. به این منظور افزون بر مطالعات رجالی و بررسی سندی، به بررسی متنی و محتوایی حرز نیز پرداخته شده است.
متن مربوط به «سبب صدور حرز» با وقایع تاریخی ناسازگار است و با وجود انگیزه کافی برای نقل گسترده، تنها از یک طریق ناشناخته نقل شده است. سند روایت هم آشفتگیهای بسیاری دارد. در نتیجه دلیل قانع کنندهای بر انتساب این حرز به امام جواد علیهالسلام یافت نشد.
مطالعات تفسیری قرآن کریم در ایران معاصر؛ جریانها و رویکردها
فروغ پارسا
چکیده: مطالعات تفسیری در ایران در بازة زمانی چهار دهة پس از تأسیس جمهوری اسلامی گسترش قابل ملاحظهای داشته است. این جستار با تحلیل شرایط تاریخی و اجتماعی این دوران و گفتمانهای موجود به جریانشناسی مطالعات تفسیری اهتمام داشته و در فضای فرهنگی ایران دو جریان تفسیری را شناسایی کرده که هر یک به نوبه خود طیفهای مختلفی را در خود گنجاندهاند. جریان تفسیری نخست، جریانی است مبتنی بر گفتمان این همانی دیانت و سیاست است که به مؤلفههای این گفتمان یعنی ضرورت دخالت روحانیت در سیاست، ولایت فقیه و جامعیت احکام قرآنی باور دارد و با توجه بدانها به تفسیر قرآن اهتمام نموده است. جریان دوم، جریانی است که بدون لحاظ و سوگیری نسبت به گفتمان این همانی دیانت و سیاست و مؤلفههای آن به تفسیر قرآن مبادرت کرده است. چارچوب نظری این پژوهش نظریه هرمنوتیک دریافت) (reception theory است که به نقش مفّسر و شرایط تاریخی و سیاسی وی در تفسیر متن اهمیت میدهد. در جریان تفسیری همسو با گفتمان این همانی دیانت و سیاست، تفاسیری با رویکردهای فلسفی و عقلگرایانه، اجتماعی و نیز واعظانه تألیف شدهاند. در جریان غیر همسو، طیفهای مختلف مفسّران سنتّی، سنتی نوگرا، قرآنبسنده، علمینگر، اخلاقی، تربیتی و هرمنوتیکی مدرن گرد آمدهاند.
بررسی مستندات قرآنی کرون مبنی بر عدم وجود بت فیزیکی در زمان پیامبر(ص)
الهام رسولی؛ زینب السادات حسینی
چکیده: مستشرقان با رویکردهای مختلف به تحقیق در قرآن پرداخته اند. کرون با استناد به آیات، در مقاله «دین مشرکان قرآنی» ادعای موحد بودن مشرکان را طرح کرد با این دلایل که در مکه بت فیزیکی نبوده تا در قرآن آئین بتپرستی ذکر گردد، مکه محیط کشاورزی نبوده تا هدایایی تهیه گردد، آلهه و لات و...، خدایان کوچکتر و مستقل، واسطه بودند که اعراب به آنها فرشته گفتند و مشرکان با اعتقاد به طیف گسترده خدایان، صرف اعتقاد به توحید خالقیت، موحدند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد انتقادی ادعای وی را با استناد به آیات بررسی نموده و یافتهها نشان داده که او معنای توحید را بدرستی درنیافته چون مشرکان دچار اعتقاد به تعدد آلهه و عدم اعتقاد به توحید ربوبیت جزئی بودند و مشرکان با توجه به قرائن موجود در آیاتی چون 99 انبیاء، برای لات و آلهه دیگر بت ساخته بودند و آنها صرف بت خیالی نبودند و از طریق تجارت و یا با توجه به اشاره آیات به امکان کشاورزی در برخی مناطق عربستان برای تهیه محصول جهت پیشکش، اهدای هدایا با توجه به احترام مشرکان برای بتان ممکن بود و بدون آئین نبود، بنابراین بت فیزیکی و آئین خاص برای بتان در زمان پیامبر(ص) وجود داشته و حضرت(ع) بتشکنِ بت فیزیکی و نیز بتِ مفاهیم ذهنی مشرکان بوده است.
حل تعارض فریقین در مصداق «دابّة الارض» آیه 82 سوره نمل
بی بی زهرا شهیدپور؛ وحیده فخار نوغانی
چکیده: «دابّه» به معنای موجودی متحرک و جاندار، 14 مرتبه در قرآن به کار رفته است و با توجه به معنا و سیاق آیات آشکار میگردد که این واژه عام بوده و بر جنبندگان اعم از انسان و حیوان دلالت دارد. اما یکی از آیاتی که میان مفسران شیعه و اهل سنت مورد مناقشه است، آیه 82 سوره نمل می باشد که خداوند می فرماید: «وَ إِذا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ کانُوا بِآیاتِنا لا یُوقِنُونَ»؛ و هنگامى که وعده عذاب ما بر آنان حتمى و لازم شود، جنبندهاى را از زمین براى آنان بیرون مىآوریم که با آنان سخن مىگوید. زیرا مردم پیش از این به آیات ما یقین نداشتند. بیشتر شیعیان، تبادر معنایی حاصل از لفظ «دابه» را دلیل بر رجعت حضرت علی(علیه السلام) میدانند و وجود برخی از روایات را مؤید نظر خود میدانند. اما اهل سنت رویکردی کاملاً متفاوت داشته و با استناد به برخی روایات «دابّه» را حیوانی عجیبالخلقه و افسانهای میدانند. با این وجود هر دو دسته در این که «دابّة الارض» در آخرالزّمان خروج میکند و خروجش از نشانههای قیامت است، اتفاقنظر دارند. این نوشتار با هدف حل تعارض میان فریقین، تحقیقی بنیادی بوده و به دلیل بررسی مصداق «دابّة الارض» در آیات و روایات و استفاده از کتب و اسناد، تحقیقی موردی و کتابخانهای است.
بررسى زبان شناختى مفهوم إبل بر مبنای انسجام متن در قرآن
مائده بیگم شیرازی؛ سید حسین سیدی
چکیده: بررسی تناسب و پیوستگی آیات قرآن از مسائل مهم در فهم متن قرآن کریم و انسجام متن از ویژگی های مهم متن در دانش متن شناسی است و اهمیت آن در متن قرآن در فهم مراد خداوند از اهمیت بسزایی برخوردار است. باور به گسست یا پیوست متن قرآن مرز میان فروکاستن به متن معمولی و غیر وحیانی آن و وحیانی بودن آن است. پرسش اصلی این مقاله آن است آیا معنای واژه إبل در منابع تفسیری و ترجمه ها به درستی فهم شده است؟ این پرسش مبتنی بر این فرضیه است که بررسی واژگان قرآن بدون در نظر گرفتن مبانی انسجام متن ممکن نیست. روش این مقاله تحلیلی انتقادی با رویکرد انسجام متن است. لذا با توجه به این رویکرد و فرضیه و پرسش به تحلیل انسجام آیات 17 تا 20 سوره غاشیه پرداخته شده است. یعنی کلمه «إبل» با کلمات دیگر آیات یعنی آسمان، کوه، و زمین تناسب معنایی ندارد. حاصل این پژوهش با روش تحلیل متن و برون رفت از گسست معنایی میان آیات، برگرفتن معنای دیگری غیر از شتر برای واژه إبل است. معنای مراد با توجه به انسجام معنایی آیات و بررسی های معناشناختی آن ، "ابر" است که هم با گفتمان عرب تناسب دارد و هم از حیث انسجام متن در زنجیره گفتار بر مبنای روابط همنشینی کلمات، از انسجام بیشتری برخوردار است.
تحلیل تاریخی روایتِ نکوهش دیوانگان در حدیقة الشیعة
علی عادل زاده
چکیده: در این مقاله، یکی از احادیث منحصربهفردِ کتاب حدیقة الشیعة در نکوهش دیوانگان، محور پژوهش قرار گرفته است. این حدیث از امام حسن عسکری (ع) روایت شده و به قربالاسنادِ علیبنبابویه منسوب است. درباره متن و سند ادّعا شده برای این حدیث ابهامات زیادی مطرح است. میانِ این روایت و فضایی که به آن نسبت داده شده، مناسبتی دیده نمیشود. از سوی دیگر با گردآوری اطلاعات گوناگون درباره فضای پیدایش حدیقةالشیعة میتوان نشان داد حدیث نکوهش دیوانگان با رویدادهای جزئی و عینی آن بستر تاریخی کاملاً منطبق است. بر این اساس میتوان تحلیل تاریخی دقیقی از حدیث مذّمت دیوانگان ارائه داد و با پیگیری و بسط این ایده، اطّلاعات جالبی در راستای ریشهیابی این حدیث و نحوه پیدایش و پدیدآورنده کتابِ حدیقةالشیعة به دست آورد. بر اساس نتایج این پژوهش، پیدایش این حدیث به منازعات سید محمد میرلوحی سبزواری با صوفیان قرن 11ق مرتبط است.
تفسیر و هرمنوتیک؛ مطالعه تطبیقی در مبانی آرای طباطبایی و هرش
جانمحمد دهقان پور؛ مهرداد عباسی؛ بابک عباسی؛ سیدمحمّدعلی ایازی
چکیده: فهم و تفسیرمحور کانونی مباحث دو دانشِ تفسیر و هرمنوتیک و بر ارکان چهارگانۀ مؤلّف، متن، مفسّر و زمینه استوار است. هرمنوتیک آوردگاه دیدگاههای جدید در حوزه فهم و تفسیر است. این نظریه ها با مبانی و اصول مفسّران اسلامی گاه بر سازشند و گاه در چالش. تعیین امکان تعامل و هم افزایی یافته های علوم جدید با یکدیگر یا ستیز و تقابل آن ها، مستلزم تطبیق مبانی آن ها و مؤیّد ضرورت تحقیق در این عرصه است. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و با هدف بررسی و تحلیل تطبیقی مبانی آرای مفسّر معاصر اسلامی «طباطبایی» با هرمنوتیست معاصر غربی «هرش» در صدد دست یابی به پاسخ این پرسش اصلی است که مطالعۀ تطبیقی مبانی آرای طباطبایی با هرش در حوزۀ فهم و تفسیر به چه نتیجه ای می انجامد؟ نتیجۀ نهایی نشان داد که مبانی آن ها در چهار محور نقش مؤلّف، متن، مفسّر و زمینه در فرایند فهم و تفسیرِ متن، دارای قرابت نسبی است نه حداکثری. اهمّ وجوه اشتراک مبانی آن ها در روش مندی تفسیر، قصد مؤلّف از تولید متن، دلالت الفاظ و قابلیّت باز آفرینی معنا، فهم پذیری و پیوند های معنایی متن، نقش ابزاری زبان، کاربست دور هرمنوتیکی؛ و اهمّ اختلاف آن ها در ثبات و قطعیّت یا سیالیّت تفسیر متن، حدود تأثیر پیش دانسته ها، علاقه ها و انتظارات مفسّر در فهم و همچنین پذیرش یا ردّ نظریۀ تاریخ مندی فهم متن است.
واکاوی معنای واژه «خِمار» با تأکید بر اقوال صحابه و تابعین
سمیه افشاری؛ مهدی مهریزی؛ مژگان سرشار
چکیده: پوشش بانوان از جمله مفاهیمی است که در قرآن کریم با واژگان متعددی مورد توجه قرار گرفته است. یکی از واژگان مربوط به پوشش، واژۀ «خمار» است که در آیه 31 سوره نور آمده است. فقها و مفسران در معنای این واژه اختلاف نظر دارند و این اختلاف معنایی باعث شده نظرات و احکام متفاوتی را در خصوص پوشش سر بانوان بیان کنند. در این میان مفهوم واژگان و اصطلاحات به کار رفته در متن روایات میتواند در درک این مسئله راهگشا باشد. در این مقاله تلاش میشود ابتدا با بهرهگیری از دانش ریشهشناسی واژگان، ریشه و معنای این واژه در زبانهای نیا واکاوی شود؛ سپس ضمن جستجو در منابع ادبیات دوره پیش از اسلام و نیز واکاوی این واژه در منابع لغویان تلاش بر تبین گستره معنایی این واژه در بستری تاریخی بهعمل آمد. با جمعآوری و بررسی احادیث مروی از صحابه و تابعین، که این واژه در آنها به کار رفته بود، تلاش شد این معنا بهطور دقیق کاویده شود و کارکرد آن به دست آید. با ریشهشناسی واژه «خمار» متوجه شدیم این واژه ریشه در زبان آفروآسیایی دارد، و با پژوهش در ادبیات جاهلیّت و آرای لغتشناسان عربی این مفهوم در سیر تاریخی خود از معنای کلی پوشش، بدون توجه به جنسیتی خاص، تا معنای پوشش سر بانوان در فرهنگ اسلامی دلالت دارد. بررسی اقوال صحابه و تابعین نیز بر مفهوم پوشش سر بانوان تأکید دارد.
تحلیل انتقادی برداشتهای گروه فرقان از نهجالبلاغه
یحیی میرحسینی؛ رضا کریمی؛ محمدرضا ملکثابت
چکیده: در دهههای قبل و پس از انقلاب اسلامی، احزاب و گروههای بسیاری پدید آمدند که برای عضوگیری از مردم ایران، لازم بود ایدئولوژی خاصی را تهیه و ارائه کنند. بخش معتنابهی از این گروهها، یا مدعی بودند همه مبانی خود را از دین گرفتهاند و یا آنکه در کنار دیگر منابع، به آموزههای مذهبی نیز توجه داشتهاند. یکی از این احزاب، گروه فرقان بود که بیش از همه، چهره خشونتبارش در ترورها در ذهن متبادر میشود و کمتر به مبانی فکری آنها پرداخته شده است. در اعتقادنامه این گروه با نام خودخوانده «ایدئولوژی توحیدی»، بیش از همه از آیات قرآن استفاده شده است. در رتبه بعد، این سخنان حضرت علی(ع) بود که بسیار بدان استناد میشد تا جایی که این ضرورت به نگارش شرحی به نام «فروغ نهجالبلاغه» انجامید. حال این نوشتار که به روش توصیفی ـ تحلیلی سامان یافته، تلاش میکند نگرش فرقانیسم به نهجالبلاغه را مورد مداقه قرار داده، مهمترین نقدهای وارد بر آن را نشان دهد. مروری بر آثار رهبران این گروه نشان میدهد نهتنها تأویل گزارههای سیاسی ـ اجتماعی، بلکه مفاهیم اعتقادی و اخلاقی نیز سرلوحه فعالیت آنها بوده است. نتایج نشان میدهد مهمترین نقدها به استنباطهای این گروه، تسلط رویکرد کارکردگرایی و بیتوجهی به اصول و قواعد فقهالحدیث است.
چالش ناسازگاری پیشینه توراتی قصه های قرآن با سیاق آیات
روح الله نجفی
چکیده: در مقام فهم قصههای قرآن، گاه دو وجه محتمل است که یکی را پیشینه تاریخی قصه در تورات و دیگری را سیاق آیات قرآن تقویت میکند. در این سنخ مواضع، این چالش رخ مینماید که کدام یک از این دو قرینه را باید بر دیگری تقدم و رجحان نهاد. در قصه برادرکُشی پسر آدم، در قصه خندیدن همسر ابراهیم، در قصه برهنگی آدم و حواء، در قصه فروش یوسف و در قصه رسالت نهصد و پنجاه ساله نوح می توان مصادیقی از مسأله فوق را ملاحظه کرد.
تحقیق حاضر پس از تحلیل این نمونه های پنجگانه، بدان منتهی شده است که نمیتوان برای خروج از چالش تعارض پیشینه توراتی با سیاق آیات، راهکاری ثابت پیشنهاد کرد بلکه داوری نهایی در هر مورد، برحسب عوامل متعدد، متغیر است. به دیگر بیان، عواملی نظیر شدت و ضعف سیاق، تعیین کننده بودن یا نبودن استشهاد به تورات، وجود یا عدم قرینه برای نادیدهانگاری سیاق یا نادیدهانگاری پیشینه توراتی، در مقام داوری اثرگذار هستند.
واکاوی دلالت ماده «عصم» با رویکرد ریشهشناسی و تاریخ انگاره
مریم ولایتی کبابیان؛ سارا طاهری
چکیده: فهم دقیق انگاره عصمت که از واژگان کلیدی حوزه امامت به شمار میآید، وجهه اصلی نوشتار حاضر است. این مقاله میکوشد با بررسی دادههای لغوی ریشه عصم در زبانهای سامی و ارزیابی استعمالهای قرآنی و حدیثی آن با احتراز از پیشفرضهای کلامی شیعه در خصوص معنا و مفهوم ساخت یافته عصمت در دورههای بعد، معنای متقدم آن و سیر تطور معناییاش را بکاود. طبق یافتههای این پژوهش در بخش مربوط به زبانهای سامی، میتوان سه معنای استعمالی از جمله بستن و محکم کردن، پناه بردن، دفاع و مقاومت کردن را برای ماده «عصم» در نظر گرفت که معنای اصلی یا قدر مشترک هر سه معنا، حفظ و صیانت است. در زبان عبری و عربی به حفظ از گناه و معصیت نیز به طور مشخص تصریح شده است. این معانی دقیقا در آیات قرآن نیز قابل مشاهده است با این توضیح که معنای التجاء، از بسامد بالاتری برخوردار است. در روایات نیز کاربست ماده در معنای حفظ را به طور بسیار گسترده برای اهل بیت(ع) شاهدیم که متعلق آن اموری چون زلل، رجس، ذنوب، معصیت، شبهه و تردید و ... است و جالب آن که مصادیق یادشده برای انسانهای عادی هرگز در روایات مطرح نشده؛ لذا میتوان ادعا نمود هر دو مرتبه عصمت (حفظ از خطا و گناه) برای اهل بیت(ع) قابل اثبات است. در نهایت میتوان گفت ماده عصم در آیات قرآن و روایات دچار یک نوع تضییق معنایی شده و عمدتاً در معنای حفظ از گناه و خطا به کار رفته است.
نقد دیدگاه غبریال صوما درباره آرامی بودن واژه های «فلن أکلّم» و «فریّا»
محمد علی همتی؛ فاطمه سادات انجوی نژاد
چکیده: غبریال صوما از خاورشناسانی است که در زمینه آرامی بودن زبان قرآن، کتابی را با عنوان «قرآن، تفسیر اشتباه، ترجمه اشتباه و خوانش اشتباه، زبان آرامی قرآن» منتشر کرده است. وی در کتاب خود مدعی است که زبان قرآن زبان آرامی است و برداشت مسلمانان از قرآن به زبان عربی اشتباه است. او 52 سوره قرآن را بررسی کرده و برخی واژگان را به زبان آرامی ترجمه می کند و معانی برخی آیات را در زبان آرامی عنوان می نماید. از جمله واژگانی که وی بررسی کرده است واژه «فلن أکلم» در آیه 26 سوره مریم و واژه «فریّا» در آیه 27 سوره مریم است. پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه صوما درباره ی این دو واژه با روش زبان شناسی تاریخی تطبیقی و با استفاده از منابع کتابخانه ای پرداخته است. یافته های زبان شناسی، متن عهدین و سیاق آیات قرآن ادعای نویسنده را تأیید نمی کند.
علاقه مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر درباره دوفصلنامه علمی «علوم قرآن و حدیث» می توانند به نشانی ایران- مشهد مقدس- میدان آزادی- دانشگاه فردوسی مشهد- دانشکده الهیات و معارف اسلامی تلفن:0513880 یا به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس jquran.um.ac.ir مراجعه کنند یا تماس بگیرند.