ترویج همجنس گرایی با قهرمانان دیزنی!
امروزه تماشای کارتون و انیمیشن یکی از اجزای جدا ناشدنی زندگی کودکان شده و به جرات میتوان گفت تماشای کارتون یکی از محبوبترین تفریحاتی است که کودکان برای سپری کردن اوقات فراغت خود انتخاب میکنند.
علاوه بر این بهدلیل جذابیت و ویژگیهای تاثیرگذار انیمیشنها بر مخاطب، تولید این آثار با سناریوهای واقعگرایانه نیز به عنوان یکی از روشهای اثرگذار بر فضای ذهنی افراد بسیار توسعه یافته است.
در قالب تماشای یک کارتون، تصاویری سرشار از نمادهای مختلف با طرحها و رنگهای عجیب و غریب، سحرانگیز و زیبا قوه تخیل کودکان را تسخیر میکند و محملی برای یادگیری مفاهیم گوناگون برای او فراهم میسازد.
به طور قطع سایر بسترهای ارتباطی و تربیتی امکان چنین درجه از تاثیرگذاری بر کودکان را ندارد و در این میان کارتون محبوب کودک هر چقدر جذابتر باشد اشتیاق برای مشاهده چندین باره آن نیز بیشتر میشود.
در چنین فرآیندی به خاطر سپردن جزئیات در ذهن کودکان عمیقتر و احساس همزادپنداری در حوادث مشابه واقعیتر خواهد شد.
سالهای متمادی شرکت والت دیزنی بهعنوان ساختاری مرجع و نامدار در حوزه ادبیات کودکان در جهان مطرح بوده و حتی با وجود اینکه کاملا همسو با سیاستهای فرهنگی ایالات متحده برای ساختن چهره دروغین از این کشور در سطح دنیا شناخته شده، اما این رویکرد منفی هیچگاه مانع از گسترش روز افزون مخاطبان آثار والت دیزنی و توجه منتقدین و مخاطبان حرفهای سینما به تولیدات این شرکت آمریکایی نشده است.
والت دیزنی در ابتدا با تلاش برای کاهش جنبههای ترسناک و دلهرهآور در زندگی، مخاطبانش را با جنبههای شاد و امیدوارانه از زیست جمعی جذب مینمود و آنها را با اندکی رویا روانه دنیایی میکرد که برای شاد بودن و زندگی کردن به آن نیاز داشتند، اما حالا دیگر خبری از این دست آثار در محصولات دیزنی نیست.
ورود این شرکت بزرگ تولید فیلم برای کودکان و نوجوانان به مقوله همجنسگرایی و هنجارسازی در این حوزه، نشان دهنده رویکرد جدیدی است که بهطور قطع با اهداف قبلی این شرکت دارای تفاوتهای جدی است.
شرکتهایی مانند دیزنی، پیکسار، دریم ورکس، سونی پیکچرز حالا دیگر با انتشار آثار جدید به شکل علنی به هنجارسازی در همجنسگرایی ورود کردهاند تا تلاش چندین ساله گروههای همجنسگرا را که تاکنون نتوانستهاند میان مردم جهان مقبولیتی پیدا کنند به ثمر برسانند.
عادیسازی این روابط در آثار این شرکتها و ترویج آن میان کودکان و همچنین دفاع بی، چون و چرا از همجنسبازان در تولید آثار جدید، ضمن آنکه به این قشر مصونیت ویژهای میدهد، چتر حمایتی گستردهای نیز برای مروجان و وابستگان آنها فراهم میکند.
شرکتهای غربی انیمیشنسازی به مدد تاثیر شگرف جلوههای بصری و تلفیق هنر با هوش مصنوعی سعی دارند کدهای رفتاری غلطی را که جامعه آنها را نمیپذیرد به شیوههای هنری و در قالب تولید آثار کارتونی در ناخودآگاه کودکان ثبت کنند تا کودک تصور کند رفتارهای اینچنینی عادی و یک هنجار است و میتوان مثل آن رفتار کرد.
این رفتارهای ضداجتماعی و آسیبزننده به بنیان خانواده کم کم به عنوان باور در درون کودک رخنه میکند تا پدرها و مادرها به علت اینکه نمیتوانند یا نمیخواهند مثل شخصیت کارتونهای دیزنی هنجارها را نادیده بگیرند از سوی فرزندان ملامت شوند.
انیمیشن «دنیای عجیب» جدیدترین اثر والت دیزنی است که نوجوانی همجنسگرا به عنوان شخصیت اول داستان در سرتاسر فیلم حضور دارد.
سناریوی این انیمیشن بهگونهای طراحی شده که امکان حذف این فرد از دل داستان وجود نداشته و بیننده ملزم به پیگیری رفتار نوجوان همجنسگرا در کل داستان است.
تجربه پذیرش بیچون و چرای هولوکاست و جرمانگاری سوال در باره آن به غرب آموخت که میتواند اجازه بحث در خصوص هر موضوعی را با القاء حقیقت بودن آن به کسی ندهد و همه بدون دلیل، چنین موضوعی را فارغ از جنبههای مشمئزکنندهاش در مدرسه، دانشگاه، محل کار و در یک کلام در کل جامعه بپذیرند.
اینک این رفتار در انیمیشنها و فیلمهای کودکان نیز در حال تحمیل شدن است که خود به واکاوی نیاز دارد؛ اما آنچه مسلم است نهاد خانواده با هر ایدئولوژی، قومیت، دین و دستهای باید از گزند این تهاجم در امان باشد.
شکست مالی سنگینی که دو انیمیشن «دنیای عجیب» و «سال نوری» به دلیل وجود محتوای همجنسگرایانه در گیشه خوردند خود گواهی روشن است از این واقعیت که همجنسگرایی حتی به جامعه غرب هم تحمیل شده و خانواده غربی هم حاضر به هنجارانگاری آن نیست.
به نظر میرسد کانونهای فرهنگی خاص در جهان بدون توجه به هنجارهای فطری مورد پذیرش جوامع مختلف در تلاشند موضوع همجنسگرایی را به عنوان موضوعی عادی و طبیعی به زیست اجتماعی مردم جهان تحمیل کنند.
در این میان متولیان فرهنگ و نهاد خانواده باید متوجه این هجمه ناهمخوان با طبیعت بشر باشند و برای مقابله با این روند خطرناک در خصوص جایگزینی محصولات فرهنگی مناسب به جای آثار مخربی از این دست به سرعت اقدام کنند.
علاوه بر این راهاندازی کارزارهای حقوقی متکی بر قواعد اخلاقی در سازمانهای بینالمللی و طرح شکایتهای متعدد از سوی کشورهای مختلف میتواند در عدم پذیرش چنین ناهنجاریهایی در جامعه جهانی و مقابله با اقلیتی که سعی در ایجاد حمایتهای حقوقی از توسعه همجنسگرایی در جهان دارند بسیار موثر باشد.