این هم از حمید فرخنژاد!
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، «از خون جوانان وطن ویزا رسیده!»، «ویزای وطن فروشی»، «سقوط از ارتفاع پست»، «شورش شارلاتانها» و...تیترهایی پرتکراری است که این یکی دو روزه با نام حمید فرخنژاد گره خوردهاند. البته داستان رفتار منفعتطلبانه این بازیگر سینما است.
فرخنژاد بعد از اولین فیلمش که نظر منتقدان را به خود جلب کرد، به عرصه تکرار افتاد و بعد در هر اثری که بازی کرد جز کلیشه و تکرار حرف تازهای رو نکرد. او هیچ وقت بازیگری با بازیهای چندان قابل توجهی نبوده و همواره یک نقش را تکرار کرده است. نقشی که گویی کم کم زندگی شخصیاش را هم تحت تاثیر قرار داده است و به آن شکل داده است، نقش لمپنی که کارش کلاه برداری است و عموما ادای رابینهود را در میآورد.
رابین هودی که نه به خاطر مردم بلکه فقط به فکر جیب خودش است و منافع شخصی را بر هر موضوع دیگری اولویت میدهد. در این گزارش ابتدا نگاهی به حواشی و واکنشهای مختلف به خروج فرخنژاد از کشور خواهیم داشت و همچنین به موضوع پول کلانی خواهیم پرداخت که این بازیگر از بنیاد فارابی گرفته است.
پست اخیر و خبرساز فرخنژاد با واکنشهای بسیار تندکاربران توییتر مواجه شده و اغلب فعالان مجازی خواهان برخورد قوهقضائیه با این بازیگر شدهاند.
او حالا هم نقش بازی میکند، تا آنطرف آب خریدار پیدا کند!
یکی از کسانی که در همان ابتدا به پست فرخ نژاد واکنش نشان داد سیدمحمود رضوی تهیه کننده سینما بود. رضوی دربارهاش نوشت: «حمید فرخنژاد بازیگر است و همزمان با اعتراضات نقش یک مأمور امنیتی را بازی میکرده و حالا با اتمام کار و دریافت دستمزد میلیاردی، بهعنوان یک دیکتاتور در تلاش است با توهین به رهبری، جلوی پخش کار یک گروه چند ده نفره را بگیرد! او حالا هم نقش بازی میکند، تا آنطرف آب خریدار پیدا کند!».
سقوط در ارتفاع پست بودن
روحالله سهرابی مدیرکل دفتر نظارت بر عرضه و نمایش سازمان سینمایی کشور هم با اشاره به اینکه وی فقط یک بازیگر خوب بود دربارهاش گفت: «مردم فراموش نخواهند کرد چگونه درست همزمان با لحظاتی که دم از مبارزه با حکومت دیکتاتوری میزدی در پروژههای این حکومت غوطه میخوردی و میلیاردها میلیارد پول زبان بسته را حتی پیش از حضور مقابل دوربین میگرفتی و به حساب خانوادهات در خارج از کشور سرازیر میکردی!
مردم فراموش نخواهند کرد شما یکی از پرکارترین بازیگران در آثار امنیتی و حتی ایدئولوژیک این حکومتی که دیکتاتورش خواندهاید بودهاید که اتفاقاً چون نقش بازی کردن را خیلی خوب بلدید بازیهایتان هم باورپذیر بود.
امروز که وارد مرحله دیگری از نقشآفرینی خود شدهاید از باب حرمت جلسات دوستانهای که طی همین چند ماه با یکدیگر داشتیم، عرض میکنم؛ ای کاش این ارتفاع پست را نمیگرفتید و با ورود به مارپیچ دروغ، اینگونه به زیست حرفهای خود پایان نمیدادید!»
کاش رفتار حرفهای فقط در هنگام نقد کردن چک معنا پیدا نمیکرد
اما بی شک یکی از تکاندهنده ترین واکنش ها به حرفهای فرخنژاد بیانیه گروه تولید سریال «سقوط» بود. این گروه در نامهای سرگشاده خطاب به حمید فرخنژاد به اقدامات و عملکرد این بازیگر پس از اتمام تصویربرداری این سریال انتقاد کردند. در این نامه آمده است: « همه ما تیم تولید سریال «سقوط» شوکه هستیم. مگر میشود مرارتهایی که در روزهای سخت و خاکآلود فیلمبرداری در کوه و بیابان کشیدیم، از خاطر برد؟ مگر میشود شبهای سرد سقز را که با مهماننوازی هموطنان عزیزِ کُرد گرم شده بود، فراموش کرد؟ مگر میشود شببیداری عوامل تولید و علاقهِشان را به تولید سریالی متفاوت و جذاب برای مردم از یاد برد؟
چطور میشود که زحمتهای گروهی را که خود در میانشان بودید، نبینید و تصمیمی فردی بگیرید که پخش سریال به مخاطره بیفتد؟ چطور میشود وقتی یاد بیانیهنویسی بیفتید که کارتان تمام شده باشد و بیخبر بار سفرتان را هم بسته باشید، ولی برایتان مهم نباشد که بقیه اعضای گروه چه بلایی بر سرشان میآید؟
چقدر سخت است که چند روز قبل همدیگر را در آغوش گرفته باشیم و برای هم آرزوی موفقیت در پروژههای بعدی را کرده باشیم و حالا همان آدمها را در مخمصهای گرفتار کرده باشید که انگار زحمات یکسالهشان خاکستر شده. چقدر خودخواهانه است که شرایط سخت کنونی مردم را دیده باشیم و بدتر از آن را، سر همکاران خود آورده باشید. چقدر عجیب است که خبرهای درگوشی حل مشکل خروج هنرمندان را شنیده باشیم و دقیقا رفتاری کنید که مشکل ممنوعالخروجی دوباره برای همه هنرمندان و دوستانتان برقرار شود.
کاش معرفتی بود، کاش حرمت نان و نمک همچنان مقدس بود، کاش رفتار حرفهای فقط در هنگام نقد کردن چک معنا پیدا نمیکرد، کاش ارزش کلمهها اینقدر راحت و آسان نمیشکست».
دزدی آشکار فرخنژاد از بیتالمال
حمید فرخ نژاد قبل از ایفای نقش در سریال «سقوط» قرار بود در فیلم سینمایی «پالایشگاه» از تولیدات بنیاد سینمایی فارابی نقش آفرینی کند که به دلیل برخی موضعگیریها و انتشار مطالب از سوی او در حمایت از اغتشاشات خیابانی این همکاری صورت نمیگیرد اما نکته قابل توجه این است که برای بازی در فیلمی که هرگز جلوی دوربین آن ظاهر نشد دستمزدی میلیاردی گرفته است.
ظاهراً شرط فرخنژاد برای حضور در یکی از نقشهای فرعی فیلم سینمایی پالایشگاه دستمزدی معادل ۱.۵ تا ۲ میلیارد تومان بوده که توسط تهیهکننده این پروژه به او پرداخت میشود اما کسی که این چنین پشت واژهای به نام مردم پنهان شده تا لحظه آخر حضورش در کشور حاضر به بازپرداخت این مبلغ نشده و در نهایت با خروج از کشور سرنوشت پولی که حق او نبوده معلوم نیست چه میشود.
گویا در ابتدا مدیران بنیاد سینمایی فارابی سعی داشتهاند از طریق گفتوگو و مسالمتآمیز این موضوع را حل و فصل کرده و این مبلغ که از بودجه بیت المال است را از فرخنژاد پس بگیرند که با توجه به عدم نتیجه بخش بودن مذاکرات ترجیح دادند تا از طریق مراجع قضایی موضوع را دنبال کنند اما با خروج فرارگونه این بازیگر از کشور سرنوشت پولی که فرخ نژاد بابت نقشآفرینی انجام نداده دریافت کرده نیز در هالهای از ابهام قرار دارد.
بنیاد فارابی پاسخگو باشد
آن چیزی که کاملا مشهود است دزدی آشکار حمید فرخنژاد از پول بیتالمال است، اما در کنار این موضوع نهادهایی چون بنیاد فارابی نیز میبایست پاسخگوی افکار عمومی باشند. ممکن است موارد دیگری از این دست برای بازیگران دیگری نیز اتفاق افتاده باشد. آشکار شدن این قضیه نشان میدهد که پولهای بیحساب و کتابی صرف نفراتی از این دست میشود که نه تنها خروجیای برای میدان فرهنگی کشور ندارد بلکه عموما هزینه تراشیدن برای نظام هستند.
در تحلیلنهایی پرداخت چنین رقم کلانی از جیب مردم به بازیگر لمپنی چون فرخنژاد بدون در نظر گرفتن ضمانت اجرایی از سوی بنیاد فارابی کاملا روشن میکند که تصمیمهای نهادهای تاثیرگذاری چون فارابی نه تنها کمکی به وضعیت فرهنگی کشور نمیکنند بلکه میدانی برای ضد انقلاب میسازند تا بیشتر از همیشه در آن جولان دهند و پروبال بگیرند و علیه نظام صف آرایی کنند.