دیواری کوتاه تر از تو نیافتیم
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، بحث از فرهنگ در جمهوری اسلامی بحثی سطحی و ساده نیست بلکه ریشه ای و عمیق است در واقع می توان گفت انحراف از فرهنگ اسلامی ایرانی بنوعی می تواند تا جایی پیش برود که حتی موجب سقوط نظام اسلامی گردد، چراکه فرهنگ اسلامی ذات و ماهیت اصلی انقلاب اسلامی را تشکیل داده از این رو معمار کبیر انقلاب امام خمینی (ره) در این باره می فرمایند: «فرهنگ، مبدأ همه خوشبختی ها و بدبختی های ملت است.»
مطابق آنچه که حضرت امام از ابتدای شروع نهضت و در ادامه و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تأکید فرموده اند مسائل فرهنگی یک نظام، زیر بنای دیگر مسائل آن است.
آنان که زیربنای فعالیت های بشری را اقتصاد معرفی نموده اند اولاً، اصلاً به حرکت انبیای الهی توجه نکرده اند و ثانیاً، دیدگاهشان نسبت به انسان، یک دیدگاه کاملاً مادی و بسته است که اجازه نمی دهد پا را فراتر از اقتصاد بگذارند، در حالی که در جهان بینی توحیدی و آنان که انسان را ترکیبی از مادیات و معنویات می دانند این نکته به خوبی روشن شده است که زیربنای اصلی فعالیت های مهم بشری، مسأله فرهنگی انسان است و جامعه ای که زیربنای همه فعالیت های آن اقتصادی است جامعه حیوانات است.
حیوانات برای به دست آوردن غذا فعالیت می کنند و به همین دلیل به حیوانات دیگر حمله می کنند و جنگ می کنند؛ در حالی که در یک جامعه انسانی، اساس حرکت یک ملت، فرهنگ و تحول فرهنگی اوست، آنقدر که یک انسان از تبعیض و اهانت متأثر می شود هرگز از تحت فشار اقتصادی بودن و فقر متأثر نمی شود.
دگرگونی های فرهنگی موجب شد که مردم ایران انقلاب کنند، دلیل آن نیز، ظلم و تبعیض و زورگویی و قلدری اجانب بود. ملت نمی خواست در مقابل اجانب سر تعظیم فرود آورد و چون حاکمان، نوکر اجانب بودند به همین دلیل ملت علیه حاکمان، انقلاب کرد.
مقایسه بودجه فرهنگی ایران با سایر کشورها
متأسفانه در عموم جامعه با توجه به پروپاگاندای رسانه ای که وجود دارد خیلی از مردم براین گمان غلط هستند که ایران بخش زیادی از بودجه خود را صرف امور فرهنگی می کند، از این رو مقایسه بین بودجه فرهنگی ایران با سایر کشورها خالی از لطف نیست.
اما از آنجا که مقایسه رقم بودجه فرهنگی دولتها بدون در نظرگرفتن شاخص قدرت خرید، منجر به قضاوت نادرستی از ارقام میشود، تمامی ارقام بودجه فرهنگی برای هر یک از دولتها با شاخص برابری قدرت خرید (PPP) تعدیل شده است. از این رو مطابق آمارهای اتحادیه اروپا (Eurostat)، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) و بانک جهانی، نشان میدهد رقم بودجه فرهنگی کشور در سال ۲۰۱۹ با لحاظ شاخص برابری قدرت خرید معادل ۳.۹ میلیارد دلار بوده است.
همین شاخص برای رژیم صهیونیستی ۵.۹، روسیه ۷.۳، ترکیه ۱۵.۴، ژاپن ۲۲.۷، کره جنوبی ۲۲.۸، آلمان ۴۸.۵، امریکا ۵۹ و چین ۸۴.۱ میلیارد دلار بوده است. در نتیجه طبق این شاخص، ایران در مقایسه با این کشورها، کمترین میزان هزینه کرد در موضوعات فرهنگی را دارد.
همچنین با توجه به نقش مهم جمعیت در تشخیص بزرگی ارقام بودجه، سرانه بودجه فرهنگی در هر یک از این مناطق نیز محاسبه شد.
نتایج بهدست آمده نشان میدهد سرانه بودجه فرهنگی برای هر ایرانی در سال ۲۰۱۹ و براساس شاخص برابری قدرت خرید معادل ۴۸ دلار بوده است. این شاخص اما برای روسیه ۵۰، چین ۵۹، امریکا و ژاپن ۱۸۰، ترکیه ۱۸۸، کره جنوبی ۴۳۹، آلمان ۵۸۴ و رژیم صهیونیستی ۶۵۲ دلار بوده است. در واقع ایران در مقایسه با دیگر دولتها، حائز کمترین بودجه سرانه فرهنگی است.
فرهنگ مظلوم
معمولاً فرهنگ در تمام دولتها جزو مظلومترین و مهجورترین بخشهای برنامه و بودجه بوده و کمتر عنایت و دقتی به آن میشود.
در کنار کم توجهی شایع مسئولان به بودجه فرهنگ، برخی از شیطنتهای خاص نیز در این زمینه بی تأثیر نیستند. جنجالی که تقریباً همه ساله حول بودجه فرهنگی برخی نهادها در فضای رسانهای به راه میافتد از جمله این شیطنت ها است.
این جنجالها در حالی است که بودجه فرهنگی کشور به طور متوسط فقط چیزی در حدود ۲ درصد از کل بودجه را شامل میشود و با این وجود دو سوم کل بودجه سالانه کشور به شرکتهای دولتی اختصاص دارد. شرکتهایی که قریب به اتفاق آنها زیان ده هستند و تقریباً مجلس شورای اسلامی هیچ نظارتی بر آنها ندارد و بودجه آنها هرگز زیر ذره بین قرار نمیگیرد. این شرکتها یکی از سرمنشاءهای پرداخت حقوقهای نجومی هستند و این تنها یکی از عوارض آنهاست.
بودجه فرهنگی
مهمترین نگاه هر دولتی به بحث فرهنگی در لایحه بودجه نمود عملی پیدا می کند. در واقع با اختصاص بودجه مشخص میشود که هر دولت تا چه میزان به مقوله فرهنگ اهمیت می دهد و از مرتبه شعار وحرف به عمل و واقعیت نزدیک میگردد.
دولت سیزدهم اگر چه شعار و هدف اصلی خود را حل مشکلات معیشتی مردم و توجه به امر عدالت اعلام کرده است اما موفقیت در این میدان نیز بدون توجه خاص به حوزه فرهنگ ناممکن است.
از این رو باید به این نکته اشاره کرد که دولت آنچنان که باید در مرحله عمل توجه لازم و کافی به مقوله فرهنگ نداشته اگرچه در انقلابی بودن و دیانت دولت سیزدهم هیچ تردیدی وجود ندارد اما باید این توجه ویژه به فرهنگ در بودجه ریزی سال ۱۴۰۲ به طور عملی هم دیده شود، که متاسفانه آنگونه که باید نیست.
سهم کم بودجه ای
در لایحه بودجه ۱۴۰۲ ظاهراً سهم فرهنگ از ۱/۲٪ (دو و یک دهم درصد) به ۹/۱٪ (یک و نه دهم درصد) تقلیل پیدا کرده است، در دولت احمدی نژاد بودجههای فرهنگی ۶/٪۴ (چهار و شش دهم درصد) نسبت به کل بودجه کشور بوده است، ولی در دولت روحانی این سهم به صورت پلکانی کاهش پیدا کرد تا در آغاز دولت آیت الله رئیسی به ۴/۲٪ (دو و چهار دهم درصد) رسید.
در همین راستا «مهدی رجايينيا» رئيس امور فرهنگ، گردشگری و ورزش سازمان برنامه و بودجه كشور در طی مصاحبه ای با خبرگزاری دولت در این باره گفت:
«بودجه را از دو حيث، نخست دستگاهها و دوم، فصول لايحه بودجه ميتوان بررسي كرد. هماكنون در حوزه فرهنگ، حدود ۶۰ دستگاه از ما بودجه فرهنگي ميگيرند. ما امسال راجع به بودجه دستگاههاي فرهنگي به دو شكل ميتوانيم اظهارنظر بكنيم؛ يكي تغييرات بودجه دستگاههاي فرهنگي نسبت به قانون بودجه ۱۴۰۱ و ديگري تغييرات بودجه دستگاههاي فرهنگي نسبت به لايحه بودجه ۱۴۰۱.
وي در ادامه گفت: دستگاههاي فرهنگي ما نسبت به قانون بودجه ۱۴۰۱، رشد بودجه بالايي ندارند. حتي بايد گفت تغييرات بودجه دستگاههاي فرهنگي، طيفي را شامل ميشود كه از رشد منفي هست تا رشد مثبتي كه حداكثر شايد ۲۵ درصد باشد.
رئيس امور فرهنگ، گردشگري و ورزش سازمان برنامه و بودجه كشور با بيان اينكه ميانگين رشد بودجه دستگاههاي فرهنگي در لايحه بودجه ۱۴۰۲ نسبت به قانون بودجه ۱۴۰۱، حدود ۱۰,۵ درصد است، افزود: اين عدد، شامل بودجه هزينهاي و بودجه تملك داراييهاي سرمايهاي ميشود. حتي رشد بودجه هزينهاي بخش فرهنگ در لايحه ۱۴۰۲ نسبت به قانون بودجه ۱۴۰۱، حدود ۶.۵ درصد است كه رشد بالايي نيست.»
سوال اینجاست که چرا باید دولت محترم تحت تاثیر پروپاگاندای رسانه ای برای اختصاص بودجه های فرهنگی قرار بگیرد تا آنجا که خود اعضای سازمان برنامه و بودجه به رشد ضعیف بخش فرهنگی تصریح داشته باشند. در واقع بیان چنین مسائلی نشانه عملکرد ضعیف دولت در حوزه فرهنگ است و نباید به اختصاص بودجه کم فرهنگی به خاطر حجمه هایی که وارد میشود به چشم یک دست آورد نگاه کرد.
اصلاح ساختاری بودجه فرهنگ
اما بدون شک اصلاح ساختاری بودجه، باید شامل حوزه فرهنگ نیز شده و این حوزه هم باید مانند سایر حوزهها به شکل هدفمند و هوشمند بودجه دریافت کند. چنین بودجهای در حوزه فرهنگ به معنای اثربخشی و تولید محتوای بیشتر و باکیفیت تر است. سنجش عملکرد حوزه فرهنگ در چنین فضایی و با چنین شاخصهایی باید صورت پذیرد و البته این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که در جبهه مقابل ما با جبههای بزرگ و با بودجههای بسیار کلان روبروییم که مدتهاست دریافته جنگ فرهنگی اصلی ترین میدان تقابل با انقلاب اسلامی و مردم ایران است و حتی در عرصه تحریم و جنگ اقتصادی نیز بسیاری از برنامهها و اقدامات دشمن از جنس رسانهای و فرهنگی است.