داعیان پیش قدم
رژیم پهلوی مخالفین بسیار متنوع و قوی ای داشت. فعالیت های اصلاح گرانه و براندازانه در پیش از انقلاب، از جانب گروه های مختلفی شکل می گرفت که با شکست و سرکوب مواجه می شدند.
امام خمینی به عنوان یک مرجع تقلید و عالم دینی مخالف حکومت 15 سال در تبعید بود و از ابتدای نهضت خود همراهی روحانیون بسیاری را داشت اما این تعداد برای یک جنبش کافی نبود؛ در سال های آخر حکومت پهلوی اذهان روحانیون و متدینین با افکار امام خمینی همراه بود و سپس به بسیج عمومی کمک کردند؛ با اینکه بسیاری از اپوزیسیون پهلوی به فعالیت های مسلحانه هم می پرداختند و یا برخی کرسی های دانشگاه داشتند اما از اقبال کمی در جلب مردم برخوردار بودند.
روحانیت با اقبال زیادی مواجه بود از همین رو در مجلس اول پس از انقلاب و مجلس خبرگان قانون اساسی حضور روحانیون بسیار پررنگ است. نه تنها روحانیتی که صرف لباس دین به تن دارد بلکه فقط در مجلس اول 30 مجتهد و حدود 30 استاد تمام دانشگاه در کسوت نمایندگی مردم حضور داشتند.
سبقت برای ورود به عرصه قدرت به خودی خود نه پسندیده است نه چندان ناپسند و تقسیم مسؤولیت ها در ابتدای انقلاب نمی تواند ملاکی برای ایثار و صداقت روحانیت باشد اما به فاصله کوتاهی از انقلاب اسلامی آزمون بزرگی پیش روی روحانیت قرار گرفت.
انقلاب نوپای مسلمانان شیعه ایران با تأثیرگذاری روحانیت به پیروزی رسیده بود و با گذشت کمتر از دوسال از این انقلاب همسایه مسلمان، مدعیانه به کشور یورش برد؛ تمامیت ارضی مورد تهدید قرار گرفت و شهرهای جنوبی و مهم کشور محل تاخت و تاز نیروهای رژیم بعث شد. خرمشهر به دست لشکر عراق افتاد و آمدند که بمانند. ارتش کشور بسیاری از نیروهای خود را به واسطه کودتا و فرار از دست داده بود و به واسطه تحریم ها نیز تجهیزات دفاعی فراوانی را در اختیار نداشت.
همان مردمی که برای انقلاب به میدان آمدند این بار باید برای جبهه ها و جنگ پیش قدم می شدند و این مهم نیز کنشگری روحانیت را طلب می کرد؛ روحانیون و علما با همه اختلاف سلیقه هایی که گاه دیده می شد، از آبروی خود مایه گذاشتند تا کمک های مردمی را برای جبهه جذب کنند و خیل عظیمی از مردم هم همراهی کردند. با استمرار جنگ احتیاج بیشتری به نیروهای داوطلب بسیجی و مردمی احساس شد و باز روحانیت در منابر و محافل خود به تشویق مردم و به حضور در جبهه و جنگیدن برای اسلام دعوت کردند.
روحانیت از پیش از انقلاب تا زمان جنگ جلودار حرکت مردمی بود اما خود نیز کنار ننشست؛ در عرصه های گوناگون مبارزات ضد رژیم شاهنشاهی کنشگری و حضور روحانیت بسیار پررنگ است و جدای از اسناد ساواک زندانی شدن روحانیون برجسته و علما دلالت بزرگی بر حضور فداکارانه و شجاعانه روحانیت دارد.
جلوداری روحانیت در جنگ نیز با حضور آن ها همراه بود زیرا همانطور که از ظرفیت مردمی خود برای جمع آوری کمک به جبهه ها و حضور نیروهای مردمی استفاده می کردند خود نیز در جبهه ها حضور می یافتند و در کنار دیگر رزمندگان می جنگیدند؛ آمار بالای شهدای روحانی مؤید این است که علمای مبشر و پیام آوران دین نیز در میدان عمل حضور داشتند.
طلاب و روحانیون بسیاری جدای از گردان های تبلیغی در گردان های رزمی و حتی فعالیت های تخصصی مثل غواصی حضور داشتند و در عملیات های مختلف جانفشانی کردند. همانطور که بیشترین تعداد شهدا در مقطع دو عملیات کربلای 4 و 5 بود، بیشترین روحانیون شهید شده نیز در این عملیات به فیض شهادت نائل شدند.
حرف آخر:
نکته برجسته حضور روحانیت در دفاع مقدس همین حضور میدانی است یعنی یک قشر صاحب نفوذ در جامعه که حرفش خریدار دارد به عرصه ای جامعه را دعوت کرده اما خود نیز کنار ننشسته است و پا به پای دیگر جوانان و رزمندگان تفنگ به دست گرفته و علیه دشمن به میدان می رود؛ نمایندگان دینی که مصداق آیه «لم تقولون مالا تفعلون» نبودند و به قول و گفته خود عمل کردند.
علی نژاد شاهرخ آبادی