تبیین کامل نمونهای از نظریهپردازی قرآنی شهید صدر
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجتالاسلام و المسلمین سعید بهمنی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در پنجمین نشست از سلسله نشستهای تخصصی تفسیر موضوعی شهید صدر با عنوان «خوانش نظریه سنتهای تاریخی به مثابه نمونه عملیاتی تفسیر موضوعی شهید صدر» که عصر دیروز در اندیشگاه فرهنگی سازمان اسناد و كتابخانه ملی برگزار و به صورت مجازی پخش شد، نمونه عملیاتی شهید صدر در نظریهپردازی قرآنی را تبیین کرد.
وی که در این جلسه با رویکردی غیر انتقادی سخن میگفت درباره دلیل روی آوردن شهید صدر به سنتهای تاریخی ابراز داشت: در زمان شهید صدر نخبگان فکری جهان که نخبگان جهان اسلام را هم شامل میشد، به ماتریالیسم تاریخی مبتلا شدند؛ دیدگاه کمونیسم و ماتریالیسم، دورههای تاریخی را با نگاهی جبرگرایانه مینگریست و اعتقاد داشت عامل حرکت تاریخ تضاد یعنی تز و آنتی تز است که در تعامل با هم حرکت تاریخ را پیش میبرند.
وی ادامه داد: جهان روشنفکری در هر قاره تحت تأثیر این ماتریالیسم تاریخی قرار گرفت و سطح وسیعی از نخبگان جهان اسلام را هم درگیر کرد؛ حتی آنها که در ظاهر یا باطن از دین دل نمیکندند گرفتار نوعی التقاط شدند و البته کماکان خود را مسلمان میخواندند؛ سازمان مجاهدین و احزاب سوسیالیست کشورهای اسلامی از این گروهها بودند.
وی حل این مسأله به وسیله قرآن را راهکار آن روز شهید صدر عنوان کرد و افزود: این شهید قوانین حاکم بر قوانین مورد ادعای مارکس را با قرآن نقد و بررسی میکند؛ شهید صدر قوانین رویدادهای اجتماعی و قوانین خاص از سنتهای تاریخی را مورد ارزیابی قرار میدهد؛ البته میدانیم که هر سنت تاریخی سنت اجتماعی است ولی هر سنت اجتماعی سنت تاریخی نیست.
وی توضیح داد: سنت تاریخی سنتهای تمدنی هستند و مانایی و آنچنان گستره جغرافیایی دارند که آنها را تمدن مینامیم؛ یعنی اثرگذاریشان تنها در یک اقلیم خاص نیست؛ در صنف و زمان خاص نیست؛ اینها قوانینی هستند که بر گستره وسیعی از تاریخ حاکم هستند.
وی گام دوم بررسی نظریه پردازی شهید صدر را پیشینه شناسی دانست و گفت: رگههای پیشینهشناسی شهید صدر ما را تا 440 سال قبل از میلاد مسیح به عقب میبرد و از دیدگاههای تصادفی و حتی لاهوتیان مسیح تا امروز با تاریخچه این سنتها آشنا میکند.
وی درباره دیدگاه قرآن درباره سنتهای تاریخی گفت: شهید صدر در ابتدا با مد نظر قرار دادن آیه «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ۚ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» که اشاره میکند خودتان میتوانید این قوانین را ببینید، دستیابی به این سنتها را قطعی میداند؛ این را «الفتح الجلیل» میخواند که قرآن با این پیشتازی در بیان سنتهای الهی یک گشایش گرانقدر در زندگی بشر ایجاد کرده است.
وی تصریح کرد: بنده چهار دور تورات و انجیل را برای پیدا کردن سنتهای آسمانی در آنها مرور کردم؛ اشاره شهید صدر به پیشتازی قرآن، آوردن پیشینه شناسی و مقایسه قرآن با دیگر کتب ادیان الهی است.
وی درباره مسأله اصلی شهید صدر گفت: این اندیشمند جهان اسلام به جهانبینی مارکسیسی یا ماتریالیسم تاریخی اشاره میکند که قواعدی را بر تاریخ حاکم میدانند و این قوانین را میشمارد و میگوید این ماتریالیسم تاریخی را شناختهشدهترین، پر نفوذترین و مؤثرترین مکاتبی هستند که درباره رویدادهای تاریخی سخن گفتهاند؛ این ترینها نشان میدهد که مقیاس جهانی دارند و شهید صدر میخواهد این مسأله را به وسیله قرآن بررسی کند.
وی ادامه داد: هدف شهید صدر دستیابی به نظریه قرآنی درباره این مسأله و دستیابی به رسالتها، رسیدن به حقایق و رسیدن به بایدها است؛ یعنی قصد دارد از هستها به بایدها منتقل شود؛ اول معرفت توصیفی و بعد معرفت دستوری است؛ مرحله بعدی طرح سئوال است.
وی درباره نخستین سوال شهید صدر ابراز داشت: آیا در فرآیند تاریخ بشری، سنتهایی در مفهوم قرآن کریم وجود دارد؟ یعنی قرآن کریم رویدادهای بشری را سنتمند میداند؟ دومین سوال این است که سنتهایی که بر تاریخ بشری حکم میرانند کدامند؟ البته چون با تعبیر ماهیت سوال میکند هم سوال از کمیت است و هم از چیستی میپرسد که نیازمند تعریف است.
وی سومین سوال شهید صدر را درباره چگونگی و دارای سه ردیف به وجود آمدن، رشد و تحول تاریخ بشری عنوان کرد و درباره سوال چهارم افزود: عوامل اصلی در نظریه تاریخ کدام هستند و محرک تاریخ چیست؟ پنجم اینکه نقش انسان در فرآیند تاریخ چیست؟ سوال دیگر هم اینکه موضع گیری آسمان یا نبوت در ساحت اجتماعی چیست؟ موضعگیری یعنی اظهار موضعگیری سلبی یا ایجابی که میتواند با سوالهای پیشین همپوشانی داشته باشد؛ هشتم اینکه پیشینه تاریخی چه خلأهایی را درباره سنتهای تاریخی نشان میدهد؟
وی درباره فرضیهسازی شهید صدر گفت: شهید صدر در المدرسه القرآنیه نامی از فرضیه نمیبرد، ولی چند صد بار در آثار دیگر خود از فرضیه سخن میگوید و تلقی روشنی از فرضیه به معنی امروزی دارد؛ در صفحه 275 فلسفتنا آن را تعریف میکند.
وی تصریح کرد: استنباط شخصی من در بازسازی انجام شده در این نظریهپردازی این است که شهید صدر دو فرضیه میسازد؛ نخست این فرضیه اثباتی که تاریخ سنتمند است؛ فرضیه دوم اینکه رسالت قرآنی برآمده از سنتهای تاریخی جهاد اکبر و جهاد اصغر برای اقامه دین است.
وی درباره نحوه نظریهپردازی قرآن بنیان شهید صدر اظهار داشت: بعد از این مقدمات فنی و علمی برای استنطاق به سراغ قرآن میرویم؛ در اولین گام، تبیین اجتهادی منهج را طلب میکند؛ وقتی میگوید ظاهر قرآنی مقدم است یا خبر واحد؟ مشخص میشود مرادش از منهج همین قواعد هستند.
وی در بیان دومین گام استنطاق گفت: دومین گام استنتاج در دادهها یا معطیات قرآن است؛ ابتدا باید دادهها را استخراج کرد؛ در کتاب نظریهپردازی الگوهایی را برای استخراج داده از قرآن و مدل آن تقدیم کردهام؛ هر کسی بخواهد این کار را انجام دهد نیازمند مدل سازی است.
وی توضیح داد: نخستین سوالی که برای سوال کننده پیش میآید، این است که کدام یک از این همه داده استخراج شده به مسأله من مربوط است؟ استنطاق از اینجا شروع میشود و این هسته مرکزی استنطاق است؛ هر چه در این قسمت موفقتر باشید و مدالیل بیشتری به دست میآورید در دستیبابی به نظریه و در نتیجه در پنج مرحله استنطاق موفقتر خواهید بود.
وی ادامه داد: باید بدانیم هر کدام از این دادهها بر کدام مدالیل دلالت دارد؟ هم بر مبنا، هم بر اهداف دلالت دارد و هم راهکارها را فرموله میکند؛ اینطور شما بعد از دادهها به مدالیل تفصیلی میرسید. شهید صدر در این 14 درس به 101 آیه استناد میکند.
وی مرحله بعد از دستیابی به مدالیل را اجتهاد نوآورانه خواند و گفت: هر چند همه این کارها اجتهادی است، اما وقتی مدالیل را دارید اجتهادی نوآورانه پیش میآید؛ شهید صدر به مقایسه افکار، نظریهها، انتاجات، تجربه بشری، مقوله فکری میپردازد و در دو جا هم مواقف الاسلام، مواضع التی عالجت التجارب البشریه، اشاره میکند به طور خاص در یک تقسیم بندی قرآن، آثار دانشمندان اسلامی، تفکر اروپایی و همه مسلمانان را میآورد.
وی از هشت نوع مقایسه شهید صدر در بیاناتش خبر داد و تعریف کرد: نخست مقایسه قرآن با رفتار مسلمانان، دوم مقایسه رویکرد قرآنی و لاهوتی سوم خاستگاه نظریه از ابعاد چهارگانه و سهگانه ارتباط انسان در نگاه اومانیستی، چهارم مقایسه الگوهای برتر، مقایسه دیگر عامل حرکت تاریخ در اسلام و قرآن، با ماتریالیسم تاریخی است؛ رسالت اسلام و نظریات بشری را مقایسه میکند؛ مقایسهای بین حب الله نگاه اسلامی و حب الدنیای نگاه ماتریالیستی دارد.
وی درباره اصطلاحات به کار رفته به وسیله شهید صدر گفت: اصطلاحات سنت الله، تغییر، دین و فطرت از اصطلاحاتی است که در قرآن آمده است و استخلاف و استیمان اصطلاحاتی است که شهید صدر آنها را از قرآن برداشت کرده است؛ دیگر اصطلاحات نیز خارج از قرآن است.
وی مرحله بعد را رسالت دانست و گفت: شهید صدر زیاد به رسالت نپرداخته است؛ سنتهایی که شهید صدر صورت بندی میکند، سنت دین و سنت استخلاف است که وجه اعطایی خلافت است، سنت استیمان نیز وجه قبول خلافت است؛ نظریه الگوی چهار بعدی در برابر ابعاد سهگانه ارتباط انسان است؛ سنت استیمان، سنت تغییر و سنت اصالت تأثیر آرمانها بر حرکت انسان است.
وی درباره سنتهای برآمده از نظریه گفت: شهید صدر در این باره هم زیاد سخن نگفته است اما دو رسالت جهاد اصغر و جهاد اکبر برای اقامه دین را رسالت برآمده از سنتهای تاریخی میداند و از تغییر و تحول به وسیله دین سخن میگوید؛ هر کس عامل به دین شود، میتواند تحول مورد انتظار خلیفه الهی را در درون خود ایجاد کند.
وی توضیح داد: جهاد اصغر همین درگیریهای سخت است و جهاد اکبر تهذیب نفس و رویارویی نرم است؛ حب الله که در درون ما شکل گرفت ما به محبوبهای الهی علاقمند میشویم.